بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک

اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از متداولترین روشهای تحلیل بازار، به خصوص برای سرمایهگذاران بورسی است. در این روش تحلیلی، از اندیکاتورهای مختلفی برای رسم نمودار حرکات سهام استفاده میشود. یکی از این اندیکاتورها، اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج است. این اندیکاتور با تمرکز بر حذف نوسانات قیمتی، به سرمایهگذاران کمک میکند تا متوسط قیمت سهم مورد نظر را کشف کنند و همین ویژگی، اندیکاتور میانگین متحرک را به یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال تبدیل کرده است.
اندیکاتور میانگین متحرک در بورس چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، در دسته اندیکاتورهای دنبالهرو و رونده قرار دارد که پس از رسم، حرکتی مشابه نمودار قیمت را نمایش میدهد. در نام این اندیکاتور از کلمه «میانگین» استفاده شده است. به بیان ساده ما زمان میانگین گرفتنِ مثلا 5 عدد، آنها را با هم جمع و سپس بر تعدادشان (یعنی عدد 5) تقسیم میکنیم و عدد حاصل میانگین آن 5 عدد قبلی خواهد بود. برای مطالعه بیشتر در رابطه با اندیکاتورها اینجا کلیک کنید.
حال در اندیکاتور میانگین متحرک هم همین اتفاق میافتد. ابتدا باید یک بازه زمانی برای بررسی سهم مورد نظر انتخاب کنیم. سهم در این مدت (مثلا 30 روز) قیمتهای مختلفی را تجربه کرده است. این قیمتها مشابه همان اعدادی هستند که با یکدیگر جمع میشوند و در نهایت مجموع آنها تقسیم بر تعدادشان یعنی 30 خواهد شد. البته در اندیکاتور میانگین متحرک، نتیجه در قالب یک نمودار خطی قیمت نمایش مییابد. در تصویر زیر ما سه دوره زمانی 50 روز، 100 روز و 200 را انتخاب کردهایم. نتیجه با سه خط سبز، مشکی و قرمز قابل مشاهده است.
انواع اندیکاتور میانگین متحرک
اندیکاتور میانگین متحرک یا همان اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال، به دو نوع ساده و نمایی تقسیم میشود. اندیکاتور میانگین متحرک ساده، همان نوعی است که در قبل به توضیح آن پرداختیم. در حقیقت اندیکاتور میانگین متحرک بر اساس میانگین گرفتن قیمتها در بازه زمانی مشخص شکل گرفت و با توجه به ایراداتی که بر این روش وارد شد، کارشناسان بورسی حالت تکمیلی دیگری به این اندیکاتور افزودند و شکل اصلی اندیکاتور را «ساده» و حالت تکمیلی را «نمایی» نامیدند.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک
اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) یک مدل میانگین متحرک است که استفاده از روش اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA)، بسیار آسان است و به همین سبب طرفداران زیادی دارد. برای محاسبه میانگین قیمت ساده، شما میتوانید بر اساس استراتژی معاملاتی، از قیمتهای باز یا بسته، بالاترین یا پایینترین قیمت استفاده کنید. اما کارشناسان بورسی در نظر نگرفتنِ روند حرکت سهم را ایراد اصلی این روش میدانند. به عبارتی ما در محاسبه میانگین متحرک ساده، تفاوتی بین حرکت صعودی و نزولی قائل نمیشویم و تنها به قیمتها توجه میکنیم.
برای مثال اگر قیمت سهمی در روز نخست 100 تومان و در روز پایانی 400 تومان باشد، میانگین این دو عدد میشود 250 تومان و حرکت سهم صعودی بوده است. حال برعکس این موضوع را در نظر بگیرید، یعنی قیمت در روز نخست 400 تومان و در روز پایانی 100 تومان است، نتیجه میانگین باز هم 250 تومان میشود ولی حرکت نزولی بوده است.
فرمول میانگین متحرک ساده:
تعداد روزها / (مجموع قیمت کل روزهای بازه زمانی) = فرمول محاسبه قیمت در اندیکاتور میانگین متحرک ساده
کارشناسان بورسی روند حرکت سهم را موضوعی مهم تلقی میکنند و معتقدند که برای تصمیمگیری درباره سهام، باید دلایل روند حرکتی نیز مدنظر قرار بگیرد. بنا بر این تفکر، اندیکاتور میانگین متحرک ساده مورد انتقاد قرار گرفت و شکل دومی از آن با در نظر گرفتن روند حرکت ترسیم شد که به آن میانگین متحرک نمایی میگوییم.
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی (EMA) نیز یک مدل میانگین متحرک نمایی است و روشی است که در آن برای قیمتهای اخیر اهمیت بیشتری قائل میشویم. در این اندیکاتور ما با توجه به دوره زمانی که انتخاب کردهایم برای قیمتها وزن در نظر میگیریم و هر قدر دوره زمانی کوتاهتر باشد، وزن قیمت روزهای اخیر بیشتر خواهد شد. فرمول محاسبه اندیکاتور میانگین متحرک نمایی به شرح زیر است:
فرمول میانگین متحرک نمایی:
EMA قبلی + (ضریب فزاینده * (EMA قبلی – قیمت فعلی)) = میانگین متحرک نمایی فعلی (EMA)
همچنین برای محاسبه ضریب فزاینده باید تعداد روزها را با عدد 1 جمع و سپس بر عدد 2 تقسیم کنیم. برای درک بهتر از فرمول و مثال زیر استفده کنید:
2 / (1 + تعداد روزها) = ضریب فزاینده
محاسبه ضریب فزاینده برای 10 روز برابر است با: (11 = 1 + 10) و (5.5 = 2 / 11). پس در فرمول محاسبه اندیکاتور میانگین متحرک نمایی برای 10 روز، به جای ضریب فزاینده از عدد 5.5 استفاده میکنیم.
تفاوت اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و نمایی
تفاوت اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و نمایی در توجهی است که به موضوع «زمان» میشود. استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک نمایی با توجه به وزن بیشتری که برای روزهای اخیر قائل است، تغییرات قیمت (چه صعودی و چه نزولی) را برای سهامدار پررنگ میکند. اگرچه تعداد زیادی از تحلیلگران این موضوع را پوئنی مثبت تلقی میکنند اما ایراداتی هم به آن وارد است و مهمترین ایراد، تصمیمات عجولانه سهامداران در زمان استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک نمایی است.
به عبارتی در روش SMA روند حرکت در نظر گرفته نمیشود و سهامدار نوسان قیمت را امری عادی میداند، بنابراین برای انجام معامله صبوری بیشتری به خرج میدهد. اما در روش EMA تغییر روند اهمیت دارد و فرد پس از مشاهده تغییر، در زمان کوتاهی باید برای انجام معامله تصمیم بگیرد.
انتخاب اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا میانگین متحرک نمایی
انتخاب اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا میانگین متحرک نمایی تا حد زیادی به استراتژی سرمایهگذاری فرد بستگی دارد. درست است که اندیکاتور میانگین متحرک نمایی در ادامه اندیکاتور میانگین متحرک ساده و برای تکمیل آن شکل گرفت، اما به هر حال نمیتوان آن را در تمامی اوقات روش بهتر برشمارد.
به همین دلیل است که میگوییم بهترین راه برای انتخاب روش SMA یا EMA، توجه به استراتژی معاملاتی هر سهامدار است. برای معاملهگرانی که به طور روزانه در بازارهای پر چالش فعال هستند و معمولا استراتژی بلندمدت برای سهامداری اتخاذ نمیکنند، اندیکاتور میانگین متحرک نمایی گزینه دقیقتری محسوب میشود. این افراد نگهداری سهام را چندان مطلوب نمیدانند و چالش اصلی آنها «زمان ورود به سهم» و «زمان خروج از سهم» است و همانطور که در قبل ذکر شد اندیکاتور EMA روی موضوع «زمان» تمرکز زیادی دارد. بنابراین اندیکاتور میانگین متحرک نمایی برای سرمایهگذاران با استراتژی کوتاهمدت پیشنهاد خوبی است.
در طرف مقابل سهامدارانی هستند که با استراتژی بلندمدت وارد بازارهایی مانند بورس میشوند. برای این افراد فراز و فرود سهام امری عادی است. در استراتژی بلندمدت، ما میدانیم که زمان اصلاح بازار، قیمت احتمالا کاهش خواهد یافت و سهم به ارزش حقیقی خود میرسد و پس از مدتی مجددا روند جدیدی را آغاز میکند. پس سعی نمیکنیم سهم را در بالاترین حد خود و قبل از اصلاح بازار بفروشیم. بدیهی است که در این استراتژی استفاده از انتخاب اندیکاتور میانگین متحرک ساده گزینه خوبی خواهد بود.
در روش SMA ما وزنی برای زمان قائل نمیشویم، یعنی هر تغییر قیمت را میپذیریم و بر نتیجهای که در بلندمدت بدست آمده است تمرکز میکنیم و معتقد هستیم که هر سهمی در آینده، مجددا خود را تکرار خواهد کرد. با توجه به این تصور، اندیکاتور میانگین متحرک ساده، گزینه خوبی برای سهامداران با استراتژی بلندمدت به حساب میآید.
مهمترین کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک
مهمترین کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال، تعیین روند نمودار و نمایش حمایتها و مقاوتهای پنهان است. در مورد تعیین روند حرکت نمودار بدیهی است که اگر جهت حرکت خط رو به بالا باشد، قیمت سهم روند صعودی دارد و اگر جهت حرکت خط رو به پایین باشد، قیمت سهم روند نزولی را طی میکند.
یکی دیگر از کاربرد میانگین متحرک در تعیین روند نمودار، زمانی است که ما دو بازه زمانی را با یکدیگر مقایسه میکنیم. مثلا در تصویر زیر نمودار بازه زمانی 30 روزه و 60 روزه برای یک سهم رسم شدهاند.
در این تصویر خط میانگین متحرک 30 روزه بیشتر اوقات بالاتر از خط میانگین متحرک 60 روزه رسم شده است و در این مدت قیمت، روند صعودی طی کرده است. اما در انتهای بازه زمانی خط نمودار بلندمدت بالاتر از خط نمودار کوتاهمدت قرار میگیرد که به معنای کاهش قیمت سهم است. این دقیقا زمانی است که سهامدار با استراتژی کوتاهمدت برای ورود یا خروج از سهم تصمیم میگیرد و سهامدار با استراتژی بلندمدت با توجه به در نظر گرفتنِ اصلاح قیمت، مدت بیشتری در سهم باقی میماند.
دگر کاربرد میانگین متحرک، نمایش حمایتها و مقاوتها روی نمودار است. معمولا سیگنال بازگشت روند سهم، از روی نمودار قیمت بدست میآید. اما متاسفانه گاهی در بخشهایی از نمودار قیمت، نشانههای بازگشت روند برای سهامداران ملموس نیست و در این زمان اندیکاتور میانگین متحرک نقش تکمیلی را ایفا میکند. به عبارتی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال، نقاط حمایت و مقاومتی که در نمودار قیمت پنهان ماندهاند را به تصویر میکشد.
سخن آخر
اندیکاتور میانگین متحرک یا اندیکاتور مووینگ اوریج (Moving Average)، با توجه به سادگی و پرکاربرد بودن، بسیار مورد توجه تحلیلگران تکنیکال است. اگرچه همه تحلیلگران تاکید بر بکارگیری چندین روش و تصمیمگیری بر مبنای مجموع نتایج حاصل از محاسبات را دارند، ولی به هر حال سرمایهگذاران بسیاری هستند که با بکارگیری چند اندیکاتور ساده، معاملات خود را مدیریت میکنند. با توجه به این موضوع سعی کردیم که در این مقاله اندیکاتور میانگین متحرک و انواع آن را برای شما شرح دهیم.
سوالات رایج میانگین متحرک
میانگین متحرک، یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که با دو نوع میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) شناسایی میشود. برای کمک گرفتن از این میانگین، سرمایهگذار بازه زمانی مدنظر (مثلا 10 روز، یک ماه یا حتی چند ساعت) را انتخاب و با توجه به صعودی یا نزولی بودن نتیجه، آینده سهم را پیشبینی میکند. در میانگین متحرک ساده، قیمتهای بازه انتخابی با هم جمع و بر تعداد روز تقسیم میشود.
تعداد روزها/(p1+p2+p3)= میانگین متحرک ساده (SMA)
برا محاسبه میانگین متحرک نمایی، بعد از انتخاب بازه زمانی، SMA را بدست میآوریم. سپس ضریب هموارسازی را طبق فرمول (2/(بازه زمانی مورد نظر+1)) محاسبه و در فرمول زیر قرار میدهیم:
… و )(((تعداد روز + 1)/فاکتور هموارسازی)-1) * EMA دیروز( + (((تعداد روز +1) / فاکتور هموارسازی) * ارزش امروز سهم) = میانگین متحرک نمایی (EMA)
آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF
آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF استراتژی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
- انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
- گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
- ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
- مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
- معایب اندیکاتور میانگین متحرک
- چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
سؤالی که ذهن بسیاری از کاربران فعال در حوزه بورس را درگیر خود کرده است، مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک بوده و همچنین سؤالاتی در خصوص کارکرد آن را دارند. اگر شما یکی از این کاربران هستید، نگران نباشید. در این مقاله شما را با مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک آشنا میکنیم. با ما همراه باشید.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک ابزاری بوده که از کاربرد فراوانی برخوردار است، شما با استفاده از این ابزار میتوانید روندهای کلی و طولانی مدت را در مدت زمانی کم و به سرعت مشخص کنید. لازم به ذکر است که اندیکاتور میانگین متحرک یکی از مفیدترین و پرکاربردترین نوع اندیکاتورها در عملیات تحلیل تکنیکال میباشد. همچنین این اندیکاتور موجب حذف شدن تأثیری که تغییر قیمت در کوتاه مدت میگذارد، شده و همچنین موجب ساده سازی تاریخچه قیمت نسبت به آن میشود.
علاوه بر موارد ذکر شده اندیکاتور میانگین متحرک میتواند نسبت به قیمت میانگین در دورهای خاص و به فرم و شکل یک خط، یک دید کلی را ارائه نماید. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دورههای ثباتی که در بازار بورس وجود دارد یا به عبارتی دورههایی که تغییر قیمت کمی رخ میدهد و همچنین مسیر روندها را شناسایی و مشخص میکند.
از دیگر کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک میتوان به مشخص نمودن سطح مقاومت یا حمایت اشاره کرد. همچنین میتواند نحوه استراتژی خروج و یا ورود را در کنار دیگر اندیکاتورها مشخص نماید. باید بدانید که اندیکاتورهای میانگین متحرک دارای انواع مختلفی بوده که از میان کلیه آنها، میانگین متحرک نوع نمایی یا میانگین متحرک اکسپوننشیال و میانگین متحرک ساده پر کاربردتر میباشند. از آن جایی که برای مشخص نمودن میانگین متحرک، تنها باید نوع میانگین متحرک را به صورت دلخواه انتخاب کرده و سپس بازه زمانی مورد نظر را تعریف کنید، بنابراین کار سادهای میباشد. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک میتواند برای سیگنالهای مختلف کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت در عملیات تحلیل تکنیکال بورس مورد استفاده قرار گیرد. چرا که این کار را بر اساس تعداد روزهایی انجام میدهد که توانایی نشان دادن آنها را دارد.
انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
میانگین متحرک را میتوان به وسیله روشهای متفاوت و مختلفی محاسبه نمود. برای نمونه، کاری که یک میانگین متحرک ساده پنج روزه، میتواند انجام میدهد به این صورت است که آخرین قیمتهای نهایی 5 روز اخیر را با یکدیگر جمع زده و سپس آنها را بر پنج تقسیم میکند، بنابراین از طریق این کار میتواند برای هر یک روز، میانگینی جدید را به دست بیاورد. باید بدانید که در این حالت هر میانگین به میانگین بعدی متصل شده و در نتیجه موجب ایجاد یک نمودار در بازار بورس میشود.
میانگین متحرک دارای نوع دیگری نیز میباشد که از محبوبیت خوبی برخوردار بوده و آن را میانگین متحرک اکسپوننشیال یا نمایی مینامند. باید بدانید که محاسبه این نوع از میانگین متحرک، پیچیده میباشد، چرا که این میانگین متحرک، وزن قیمتهای نهایی را نیز محاسبه میکند. برای نمونه اگر یک نمودار پنجاه روزه از هر دو نوع میانگین متحرک ساده و نمایی را در کنار یکدیگر رسم کنیم، به راحتی متوجه میشوید که نمودار نمایی به دلیل این که وزن را نیز در محاسبات خود لحاظ کرده، نسبت به تغییرات قیمت در بازار بورس، واکنشی سریعتر از خود نشان میدهد.
گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
اگر میخواهید بدانید که بازه زمانی در اندیکاتورهای میانگین متحرک به چه معناست و معاملهگرها در بازار بورس چگونه از آن استفاده میکنند، با ما همراه باشید. باید بدانید که معاملهگران در بازار بورس از بازه زمانی به صورت زیر استفاده میکنند:
- برای مشخص نمودن روندهایی که کوتاه مدت میباشند، از بازه پنج روز، ده روز و بیست روز استفاده میکنند.
- برای مشخص کردن مسیرهایی که میان مدت میباشند، از بازه سی روز، پنجاه روز تا صد روز استفاده میکنند.
- برای مشخص نمودن مسیرهایی که دارای روندهای طولانی مدت میباشند، از بازه دویست روز، دویست و پنجاه روز و یا در حالت کلی از بازههای بیشتر از صد روز استفاده میکنند. لازم به ذکر است که خط گاو_خرس به بازه زمانی 200 و 350 روز میگویند و معاملهگرها از این مدل برای مشخص نمودن روندهای گاوی یا خرسی استفاده میکنند.
همانطور که متوجه شدید، اندیکاتور میانگین متحرک قابلیت این موضوع را دارد که بسته به نیازها و استراتژی خود، بازه زمانی را تغییر داده و میتواند قابل تغییر نیز باشد.
ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
از آن جایی که میانگین متحرک را میتوان چه به تنهایی و چه همراه با اندیکاتورهای دیگری که وجود دارند استفاده کنید، در تحلیل تکنیکال ابزار بسیار مفیدی است. همچنین شما میتوانید برای مشخص نمودن حرکت روند در بازار بورس و نیز تأیید نمودن آن، تعدادی میانگین متحرک را در بازههای زمانی متفاوت رسم کنید.
برخی از معاملهگرها جهت تحلیل روند، از 3 اندیکاتور میانگین متحرک با بازه زمانی مختلف کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت استفاده میکنند. همچنین معاملهگران بازار بورس میتوانند علاوه بر بازههای زمانی روزانهای که ذکر کردیم، از میانگین متحرک در بازه زمانی ساعتی نیز استفاده نمایند. باید بدانید که بازه زمانی اندیکاتور میانگین متحرک به نکاتی از قبیل استراتژی و اولویت معامله مورد نظر شما در تحلیل تکنیکال بورس، وابسته میباشد. از آن جایی که برخی از بازههای زمانی از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند، هیچ گونه بازه زمانی “درستی” در اندیکاتور موجود نمیباشد. همچنین گاهی معاملهگرهای بورس در لحظه تعریف نمودن پارامترهای میانگین متحرک از دنباله اعداد فیبوناچی در بازههای زمانی بهره میگیرند.
سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک از آن جهت کمک کننده است که به وسیله آن میتوان انواع مختلف سیگنالهای موجود در بازار بورس را شناسایی و پیدا کرد که انواع سیگنالها را در ادامه مورد بررسی قرار دادهایم.
سیگنال روند
سیگنال روند از متداولترین و رایجترین انواع سیگنالهای موجود میباشد. باید بدانید که میانگین متحرکی که رو به افزایش است، افزایش قیمت را نشان داده و میانگین متحرکی که رو به کاهش است، کاهش قیمت کل را نشان میدهد. هنگامی که شما قصد پیدا کردن روندی طولانی مدت را دارید، باید از بازه زمانی طولانی برای نمونه از بازه زمانی دویست روز استفاده کنید. حال اگر در میانگین متحرک روندی افزایشی مشخص باشد، شما توانستهاید در بازار بورس یک روند رو به افزایش را با موفقیت پیدا کنید.
پیدا کردن برخوردها
تشخیص و شناسایی سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کار سادهای بوده و به سهولت انجام میشود. برای این کار شما میتوانید از 2 نوع اندیکاتور میانگین متحرک در فرصتهای معامله جهت شناسایی برخوردها استفاده کنید. در واقع معاملهگرهای بازار بورس جهت انجام این کار از ترکیب کردن میانگین متحرک کوتاه مدت با میانگین متحرک میان مدت و یا بلند مدت استفاده میکنند. لازم به ذکر است که اگر از دو اندیکاتور میانگین متحرک کوتاه مدت و بلند مدت برای شناسایی نقطه برخورد استفاده شود، به آن نقطه برخورد قیمت نیز میگویند.
باید بدانید که در حالت کلی سیگنالهای برخورد دارای قانون کلی زیر میباشند:
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع گاوی بوده و آن را برخورد طلایی مینامند.
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت پایینی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع خرسی بوده و آن را برخورد مرگ مینامند.
در نمودار زیر میانگین متحرک بیست روزه و همچنین میانگین متحرک پنجاه روزه رسم شده است. به این نمودار نگاه کنید.
در قسمت بالا و سمت چپ نمودار، در مسیری رو به پایین خط میانگین بیست روزه، به قسمت زیر خط میانگین پنجاه روزه برخورد کرده است. در واقع این نقطه در تحلیل تکنیکال بورس، نشان دهنده حرکت خرسی و یا کاهشی میباشد. اما در قسمت پایین و سمت راست نمودار، درست در جایی که نمودار میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت حرکت کرده، یک برخورد طلایی اتفاق افتاده که نشان دهنده حرکت گاوی و یا افزایشی میباشد.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دارای اشکالاتی نیز میباشد و این اشکالات زمانی رخ میدهند که یک روند طولانی مدت ثابت شناسایی نشده و در نتیجه سیگنالهای برخورد به علت کمبودی که در میانگینهای متحرک وجود دارد، ناکافی باشند. شما باید در بازارهایی که نوسان بسیاری دارند، دقت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشید، زیرا امکان دارد در لحظهای که از سیگنالهای برخورد استفاده میکنید، با تغییری ناگهانی در روند حرکت قیمتها در بورس رو به رو شوید.
این موضوع از آن جهت که معاملهگرهای کوتاه مدت به نسبت معاملهگرهای طولانی مدت، با نوسانات بازار برخورد بیشتری دارند، برای آنها از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد.
سطوح حمایت و مقاومت
جالب است بدانید که از اندیکاتورهای میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال متحرک، برای پیدا کردن سطوح مقاومت و حمایت در قیمت یک سهام مشخص نیز استفاده میکنند. برای این منظور باید به دنبال نقطهای که موجب میشود تا قیمت کنونی با خط برخورد کند، باشیم. معاملهگرهای بازار بورس، سیگنالها را جهت شناسایی سطوح مقاومت و حمایت، این گونه میخوانند:
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از بالا شود، سیگنال در واقع سطح حمایت را نشان داده و این به معنای این است که قیمت بالا میرود و در این حالت میانگین متحرک گاوی تحت عنوان حمایتگر عمل خواهد کرد.
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از پایین شود، سیگنال در واقع سطح مقاومت را نشان میدهد و این به معنای این است که قیمت پایین میرود و در این حالت میانگین متحرک خرسی نقش مقاومت را در بازار بورس ایفا خواهد کرد.
نمودار شکل زیر نشان دهنده سطوح مقاومت و حمایت براساس اندیکاتور میانگین متحرک میباشد.
همانطور که در شکل میبینید، میانگین متحرک در قسمتی که طول روند رو به بالاست، نقش سطح حمایت از قیمت را دارد. همچنین در لحظهای که قیمت، نمودار را از قسمت بالا قطع میکند، در واقع حرکت قیمت رو به بالا را نشان میدهد که آن را با فلشهای سبز رنگ نشان دادهایم. این در حالی است که یک سطح مقاومت، به وسیله خط میانگین متحرک مشخص شده و با فلش قرمز نشان داده شده است. همچنین هنگامی که قیمت از قسمت پایینی با نمودار برخورد میکند، سیگنال به معنای حرکت قیمت رو به پایین میباشد.
مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
در استراتژی معامله، اندیکاتور میانگین متحرک دارای مزایایی میباشد که بیان آنها خالی از لطف نیست:
- میانگین متحرک اندیکاتور ساده برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
- از میانگین متحرک اندیکاتور کاربردی، در جهت شناسایی سریع و مشخص نمودن روند کل طولانی مدت استفاده میکنند.
- اگر میانگین متحرک با دیگر اندیکاتورهای ترکیب شود، تبدیل به یک ابزار قدرتمند خواهد شد.
لازم به ذکر است که از میانگین متحرک نیز میتوان به تنهایی استفاده کرد، اما از آن جایی که دارای معایبی نیز میباشد، در بازار بورس توصیه میشود آن را با دیگر اندیکاتورها ترکیب نمایید.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک نیز دارای معایبی میباشد که در ادامه به آن پرداختهایم:
- از آن جایی که میانگین متحرک را بر اساس تغییرات قیمت قبل محاسبه میکنند، بنابراین از اطلاعاتی که بر نحوه عملکرد سهم مورد نظر در آینده تأثیرگذار میباشد استفاده نمیکنند.
- احتمال دارد که اندیکاتور میانگین متحرک نتواند دوره تغییرات سریعی که در قیمت رخ داده و توانایی تغییر مسیر حرکت سهم را نیز دارد را به درستی نشان دهد.
- یک میانگین متحرک به دلیل بازههای زمانی پرکاربردی که وجود دارد، نمیتواند برای سهمهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین بایستی مناسبترین بازه زمانی را برای سهمهای متفاوت در نظر بگیریم. باید بدانید که سهمهای متفاوت دارای واکنش و رفتاری متفاوت نسبت به تغییر موقعیت بازار دارند و دارای نوسانات متفاوتی نیز میباشند، بنابراین احتمال این موضوع وجود دارد که برای هر سهم، نیازمند یک اندیکاتور میانگین متحرک متفاوتی باشیم.
چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال بورس
هنگامی که از اندیکاتورهای متفاوتی برای ساختن استراتژی معامله خود استفاده میکنید، باید اطمینان حاصل نمایید که این اندیکاتورها قدرت شناسایی فاکتورهای متفاوتی از قبیل تکانه، روند، نوسان و غیره را دارند. در این حالت میانگین متحرک تحت عنوان اندیکاتور روند، توانایی شناسایی و مشخص نمودن سیگنالهای نوسان قیمت و تکانه را با استفاده از دیگر اندیکاتورها را دارد.
اندیکاتورهای تکانه همانند میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی انواعی از اندیکاتورهایی میباشند که همراه میانگین متحرک ترکیب شده تا بتوانند تغییرات قیمت را شناسایی و پیدا کنند. همچنین ترکیب اندیکاتور اسیلاتور همانند اندیکاتور استوکاستیک با میانگین متحرک در جهت شناسایی افت قیمتهای کوچک میتواند نقش کمک کننده را ایفا نماید. به علاوه، کامل نمودن میانگین متحرک توسط اندیکاتورهای ولاتیلیتی همانند اندیکاتور باند بولینگر، توانایی این را دارد که در هنگام معامله همراه با استراتژی برخورد مفید واقع شود. چرا که باندها، بازههای معاملاتی پرایس اکشن را مشخص و تعریف میکنند. همچنین هنگامی که معاملهگر سعی در شناسایی نقطه ورود را میکند، میانگین متحرک توانایی ترکیب شدن با اندیکاتور برد واقعی میانگین و نیز دیگر اندیکاتورها را دارد.
دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
جمع بندی
به صورت خلاصه میتوان گفت که میانگین متحرک اندیکاتور قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بورس بوده که دادههای قیمت را ساده سازی نموده و همچنین با ساختن نموداری، درک مسیر روند قیمت را راحتتر میکند. اما میانگین متحرک نمایی و یا اکسپوننشیال نسبت به میانگین متحرک ساده، به تغییرات قیمت واکنش سریعتری از خود نشان میدهند.
این موضوع هم میتواند مفید و هم میتواند موجب ایجاد سیگنالهای اشتباه شود. برای نمونه میانگینهای متحرکی که بازه زمانی کوتاه بیست روزه دارند، نسبت به بازه زمانی طولانیتر دویست روزه به تغییرات قیمت واکنش سریعتری نشان میدهند. باید بدانید که به منظور ورود و خروج در بازار، برخورد نمودارهای میانگین متحرک میتواند استراتژی محبوب و مفیدی باشد.
همانطور که گفته شد میانگین متحرک توانایی نشان دادن مناطق با احتمال حمایت و یا مقاومت را دارد، این در حالی است که پیش بینی وضعیت را نیز ممکن است انجام دهد. میانگین متحرک همواره بر اساس دادههای قبلی بوده و تنها قیمت میانگین را در بازه زمانی معینی تعیین مینماید.
بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک
میانگینهای متحرک یکی از متداولترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال میباشد. به علت ماهیت و ساختار آنها و به علت اینکه کاربرد ساده و قابل گسترشی دارند پایه و اساس بسیاری از اسیلاتورهای تکنیکال و تعقیب کنندگان روند میباشند که امروزه کاربردهای زیادی در بازار فارکس یافتهاند.
هر چند ممکن است دو تحلیل گر تکنیکال در مورد نوع نمودار و این که مثلاً با یک الگوی مثلث مواجه میباشند یا الگوی کنج اختلاف نظر داشته باشند اما نمودار میانگین متحرک که از قیمتها به دست میآید دقیق است و جای تردید نمیگذارد.
اندیکاتور میانگین متحرک:
به بیان ساده میتوان گفت این اندیکاتور، میانگینی از دادههای اصلی روزانه است. برای مثال اگر میانگین قیمتهای پایانی 10 روز مد نظر باشد قیمتهای آخرین 10 روز کاری را با یکدیگر جمع کرده بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک و سپس حاصل را بر 10 تقسیم میکنیم. کلمه متحرک به این نکته اشاره دارد که فقط میانگین 10 روز آخر را در محاسباتمان لحاظ میکنیم. بنابراین دادههای اصلی که برای محاسبهی میانگین متحرک استفاده میشود با اضافه شدن هر روز کاری جدید به جلو حرکت میکند.
سؤالات در رابطه با اندیکاتورهای میانگین متحرک
- دورههای کوتاه مدت به کار میرود و یا دورههای بلند مدت؟
- آیا قیمت پایانی بهترین داده برای محاسبه میانگین متحرک است؟
- آیا بهتر نیست که از چند میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال استفاده شود؟
- از بین اندیکاتورهای میانگین ساده، میانگین خطی وزنی و یا میانگین نمایی کدام نوع از میانگین بهتر از بقیه کار میکند؟
- آیا شرایطی وجود دارد که در آن میانگینهای متحرک بهتر از سایر مواقع کاربرد داشته باشد؟
میانگین متحرک، ابزاری انعطاف پذیر با تأخیر زمانی
میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال اساساً یک ابزار تعقیب کننده روند محسوب میشود. هدف از استفاده از این ابزار، یافتن اخطارهای شروع روندهای جدید و پایان روندهای قدیم و یا بازگشتها میباشد. شکل ظاهری این اندیکاتور اغلب همانند یک خط خمیده است.
میانگین متحرک 20 روزه نسبت به میانگین متحرک 200 روزه، ارتباط نزدیکتری با قیمتهای روزانه دارد. با کم کردن دوره زمانی میانگین، این تأخیر زمانی کاهش پیدا میکند و لیکن هیچ وقت کاملاً حذف نمیشود. هرچه میانگین متحرک برای دوره کوتاهتری محاسبه شود حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت دارد. حال آنکه میانگینهای طولانیتر از حساسیت کمتری برخوردار میباشند. در بازارهایی که از ثبات بیشتری برخوردار میباشند میانگینهای متحرک کوتاه مدت مفیدتر ظاهر میشوند در حالی که به نظر میآید در سایر مواقع استفاده از میانگینهای طولانیتر و با حساسیت کمتر، کاربرد بیشتری داشته باشند.
میانگین متحرک ساده (The Simple Moving Average)
میانگین متحرک ساده یا حسابی متداولترین میانگین در تحلیلهای تکنیکال میباشد. اما برخی از افراد به دو دلیل، مفید بودن آن را زیر سؤال میبرند. اولین انتقاد این است که در محاسبه این ابزار، تنها دوره زمانی خاصی لحاظ میشود (برای مثال تنها 10 روز آخر کاری). دومین انتقاد آنها به میانگین متحرک ساده این است که در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به روزهای آخر داده شده است. مثلاً در میانگین 10 روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت 10 روز پیش از اهمیت یکسانی برخوردار است.
در این نوع میانگین، قیمت هر روز 10 درصد از میانگین متحرک را تشکیل میدهد و یا در میانگین متحرک 5 روزه هر روز ارزشی معادل 20 درصد از میانگین را خواهد داشت. به اعتقاد برخی تحلیل گران روزهای آخر باید وزن بیشتری داشته باشند.
میانگین متحرک خطی وزنی (The Linearly Weighted Moving Average)
به منظور رفع مشکل وزن یکسان روزها، برخی از تحلیل گران میانگینهای متحرک وزنی خطی را مطرح کردهاند. در محاسبه این میانگین قیمت روز دهم (در روش استفاده از میانگین متحرک 10 روزه) باید در عدد 10 ضرب شود، نهمین روز در عدد 9، هشمین روز در عدد 8 و الی آخر. همان طور که میبینید در این روش بیشترین وزن و ارزش به قیمت آخرین روز اختصاص دارد. سپس حاصل به دست آمده باید تقسیم بر حاصل جمع ضرایب شود. (به عنوان مثال برای میانگین 10 روزه، عدد 55 که حاصل جمع 45=10+9+8+…+2+1 میباشد). با این وجود، میانگین وزنی خطی همچنان پاسخی برای این انتقاد که میانگین متحرک فقط دوره زمانی خاصی را در بر میگیرد در خود ندارد.
میانگین متحرک نمایی (The Exponentially Moving Average)
این نوع میانگین در تحلیل تکنیکال هر دو مشکل مطرح شده درباره میانگینهای متحرک ساده را حل میکند. اول اینکه میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به اطلاعات روزهای جدید میدهد. بنابراین میتوان گفت یک نوع میانگین متحرک وزنی میباشد. با وجود اینکه در محاسبه میانگین متحرک نمایی قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند ولی تأثیر تمام قیمتهای دوره مربوط را شامل میشوند.
به علاوه به کاربران اجازه میدهد تا با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند. این کار با تعیین درصد وزنی برای قیمت آخرین روز شکل میپذیرد. به این صورت که این درصد وزنی مربوط به آخرین روز سپس با درصدی که برای روزهای قبل مشخص شده است جمع میشود. جمع هر دوی این اعداد باید 100 باشد. مثلاً چنانچه برای آخرین قیمت ارزشی معادل 10 درصد (0/1) تعیین کنیم خواه ناخواه ارزش روزهای قبل عدد 90 درصد (0/09) میباشد. از تعیین این ضرایب چنین برمی آید که قیمت آخرین روز 10 درصد وزن کل میانگین را تشکیل میدهد و این معادل میانگین 20 روز کاری خواهد بود.
چنانچه ارزش کمتر از 5 درصد به آخرین قیمت بدهیم در واقع کمترین ارزش را به آن اختصاص داده و در نتیجه میانگین، کمترین حساسیت را خواهد داشت. این محاسبه میتواند معادل میانگین 40 روزه باشد.
استفاده از دو میانگین برای دریافت اخطارهای خرید و فروش
در فارکس به این تکنیک روش دو خط متقاطع گفته میشود. به این معنا که اخطار خرید زمانی ساطع میشود که میانگین کوتاه مدت تر از میانگین بلند مدت تر عبور و رو به بالا حرکت کند. دو ترکیب رایج، میانگینهای 5 و 20 روزه و دیگری 10 و 50 روزه میباشند. در حالت اول اخطار خرید زمانی صادر میشود که میانگین 5 روزه میانگین 20 روزه را قطع کند و رو به بالا حرکت کند و در زمانی که این برخورد رو به پایین انجام شود و میانگین 5 روزه پایینتر از میانگین 20 روزه قرار گیرد، روند نزولی آغاز میشود. تکنیک استفاده همزمان از دو میانگین در مقایسه با استفاده از یک میانگین متحرک باعث ایجاد کمی تأخیر نسبت به بازار میشود ولی در عوض اخطارهای نادرست کمتری ایجاد میشود.
استفاده از سه میانگین و یا روش سه خط متقاطع
حال به روش استفاده از سه میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میرسیم. رایجترین ترکیب مورد استفاده در این روش به کار بردن سه میانگین 4، 9 و 18 روزه است. قبلاً این نکته را توضیح دادیم که میانگین متحرکهای کوتاه مدت تر، دنباله روی بیشتری از قیمت داشته و نسبت به میانگینهای بلند مدت تر فاصله کمتری با قیمت روزانه دارند. به این ترتیب میتوان گفت که کوتاه مدت ترین میانگین ، یعنی 4 روزه بسیار به قیمت نزدیک است و پس از آن به ترتیب میانگینهای متحرک 9 و 18 روزه قرار دارند. بنابراین اصلیترین نشانه یک روند افزایشی این است که میانگین 4 روزه بالاتر از میانگین 9 روزهای قرار گرفته است که خود بالاتر از میانگین 18 روزه میباشد و در روندهای کاهشی و بازگشتها دقیقاً مخالف این اتفاق می افتد. یعنی این بار میانگین 4 روزه است که پایینتر از میانگین 9 روزه قرار دارد و همچنین میانگین 9 روزه نیز پایینتر از میانگین 18 روزه قرار میگیرد.
در یک روند نزولی اخطار خرید زمانی صادر میشود که میانگین 4 روزه بالاتر از میانگین 9 و 18 روزه قرار گیرد و زمانی تأیید میگردد که میانگین 9 روزه نیز بالاتر از میانگین 18 روزه قرار گیرد. یعنی در نهایت میانگین 4 روزه بالاتر از 9 روزه و میانگین 9 روزه بالاتر از 18 روزه باشد.
در زمان وقوع تصحیح یا تثبیت روند ممکن است تداخلانی در خطوط میانگین متحرک رخ دهد اما روند اصلی به حال خود باقی میماند. برخی از معامله گران میتوانند از این فرآیندهای تداخلی سود کسب کنند و برخی دیگر ممکن است از آن به عنوان فرصتی برای خرید استفاده کنند. در این بخش با توجه به میزان ریسکپذیری شخص، انعطافپذیری بسیار زیادی برای استفاده از قوانین دارد.
در زمان بازگشت یکروند صعودی، ابتدا کوتاه مدت ترین (حساسترین) میانگین 4 روزه پایینتر از میانگینهای 9 و 18 روزه قرار میگیرد. این تنها یک اخطار فروش محسوب میشود. برخی از معامله گران به همین دلیل ابتدایی اکتفا کرده و شروع به نقد کردن خریدهای خود میکنند. اگر بعد از آن میانگین بلندمدتتر یعنی میانگین 9 روزه نیز پایینتر از میانگین 18 روزه قرار گرفت اخطار فروش اولیه تأیید میشود.
آشنایی با اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال و یا تحلیلهای مالی دیگر آنچه که حائز اهمیت است، تعیین اعتبار تحلیل میباشد. از جمله ابزارهای تکنیکال که در این زمینه به کمک تحلیلگران و معاملهگران میآیند، اندیکاتورها و اسیلاتورها هستند. با استفاده از این ابزارهای کاربردی میتوان زمان طلایی برای ورود و خروج از سهم را تشخیص داد. تحلیلگران با بهکارگیری اندیکاتورها و اسیلاتورها در کنار یکدیگر میتوانند تاییدیههای بسیار قوی نسبت به ورود و خروج از سهام مختلف دریافت نمایند. اما اینکه ترکیب کدام اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر سیگنال قویتری ارائه میدهد، نیازمند آشنایی بیشتر با این ابزارهای تکنیکی میباشد. در تحلیل تکنیکال، تعداد بیشماری اندیکاتور وجود دارد. تا به اینجا برخی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی کردهایم. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از این اندیکاتورها به نام اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و به بررسی آن خواهیم پرداخت.
اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (MA) که مخفف عبارت Moving Average میباشد، از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید و توسط بسیاری از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتورها بر خلاف اندیکاتورهایی همچون RSI و MFI از نوع leading یا اصطلاحاً پیشرو (اندیکاتورهایی که قیمت یک دارایی را در آینده پیشبینی میکنند) نیستند. در واقع، یک اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال برای تشخیص روند سهم مورد استفاده قرار میگیرد و رفتار یک دارایی را در حال و گذشته تحلیل مینماید. بنابراین این اندیکاتور را میتوان یک اندیکاتور پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend) دانست که نوسانات بازار را به یک خط صاف و ملایم تبدیل میکند. از طرفی، MAها در یک بازهی زمانی مشخص از اعداد نوسان نمیکنند. به همین دلیل جزء دستهی اسیلاتورها یا نوسانگرها نیز به شمار نمیآیند. این اندیکاتور بهعنوان یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها، مبنای کار بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مانند MACD میباشد.
انواع مختلف اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
انواع مختلفی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال وجود دارد که تریدرها نه تنها در معاملات روزانه و معاملات نوسانی، بلکه در مجموعه معاملات طولانی مدت خود نیز از آنها استفاده مینمایند. در ادامهی این بخش راجع به انواع مختلف میانگینهای متحرک و نحوهی محاسبهی هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد.
۱. میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA) که به آن میانگین متحرک حسابی نیز گفته میشود، یکی از انواع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که اساس آن محاسبهی میانگین معمولی ریاضی میباشد. در واقع این دسته از میانگینهای متحرک، قیمتها را در یک بازهی زمانی خاص، دریافت کرده و میانگین آنها را ارائه میدهند. اندیکاتور SMA، پس از محاسبهی میانگینها، آنها را به یک نقطه تبدیل میکند. سپس از اتصال این نقاط به هم یک خط روند در اندیکاتور تشکیل خواهد شد. به این ترتیب، اندیکاتور میانگین متحرک ساده، به تحلیلگران کمک میکند تا درک درستی از روندهای قیمتی داشته باشند و بتوانند تشخیص دهند که بازار حرکت رو به بالا یا صعودی دارد و یا حرکت رو به پایین و نزولی. دقت داشته باشید که برخی از تریدرها معتقدند که در SMA، تغییرات اخیر قیمت از اهمیت بیشتری برخوردار است و این اهمیت باید در محاسبات اندیکاتور لحاظ شود.
نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده:
برای محاسبه این نوع از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کافی است تا مجموع قیمتها در طول دورهی مورد نظر را تقسیم بر تعداد دورهها نمایید. برای مثال فرض کنید که شما یک دورهی ۹ روزه را انتخاب کردید. برای محاسبهی SMA تنها باید ۹ کندل به عقب بروید و قیمتهای پایانی ۹ روز اخیر را با هم جمع کنید و حاصل را بر ۹ تقسیم نمایید. فرمول محاسبهی میانگین متحرک ساده به صورت زیر میباشد:
A = n میانگین دورهی
n = تعداد دورههای زمانی
نکته: بازههای زمانی مرسوم در این نوع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ۱۲، ۲۶ و ۵۲ روز است که نماد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت هستند.
۲. میانگین متحرک وزنی (WMA)
میانگین متحرک وزنی (WMA)
اندیکاتور WMA یک نوع دیگر از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال به شمار میآید که از سوی تحلیلگران کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. تفاوت میانگین متحرک وزنی با SMA در این است که این اندیکاتور، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نشان میدهد. برای مثال فرض کنید که یک بازهی زمانی ۲۶ روزه را برای محاسبهی میانگین انتخاب کردهاید. در WMA قیمتهایی که در روز ۲۶ام ثبت میشوند، نسبت به قیمتهای روز اول از وزن بیشتری برخوردار هستند. مانند MA ساده، در WMA نیز با پایان روز ۲۶ام و شروع روز ۲۷ام، اطلاعات روز اول حذف شده و دادههای مربوط به روز جدید اضافه میشوند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک وزنی:
فرمول محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک وزنی به صورت زیر است:
- P1 = قیمت روز آخر (جدیدترین قیمت که تاثیر آن در جواب بیش از همه میباشد).
- P2 = قیمت روز ماقبل آخر (تاثیر این قیمت در جواب نهایی از P1 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- P3 = قیمت روز قبل از P2 (تاثیر این قیمت در جواب از P1 و P2 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- n = بازهی زمانی (Time Period)
۳. میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)، نوع دیگری از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار شبیه به WMA است. در واقع، این اندیکاتور نوعی از WMAها محسوب میشود. تنها با این تفاوت که در EMA دادههای قدیمی حذف نمیشوند. بلکه به مرور زمان از ارزش آنها کاسته خواهد شد. تا جایی که به نزدیک صفر تمایل پیدا کند. میانگینهای متحرک نمایی و وزنی نسبت به SMAها با مشکل تاخیر کمتری مواجه هستند. در حقیقت، میانگینهای متحرک نمایی در قیمت و موقعیتهای برگشتی، خیلی بهتر و سریعتر از میانگینهای متحرک ساده عمل میکنند. لذا سهامدارانی که تمرکزشان روی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت میباشد، ترجیح میدهند تا از این میانگین استفاده کنند. اما از آنجایی که میانگینهای متحرک ساده، همهی قیمتها را در بر میگیرند، برای تشخیص سطوح مقاومت و حمایت مناسبتر هستند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک نمایی:
محاسبهی این اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال از سه مرحله تشکیل میشود:
- گام اول: محاسبهی SMA
- گام دوم: محاسبهی ضریب هموارسازی؛ ۲÷ (۱ + بازه زمانی انتخاب شده)
- گام سوم: محاسبه EMA از طریق فرمول زیر:
EMA (روز گذشته) + (ضریب × (EMA (روز گذشته) – قیمت بسته شدن))
۴. میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال نوعی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال است که نامگذاری آن از روی نام توسعه دهندهی آن یعنی (Alan Hall) در سال ۲۰۰۵ انجام شده است. هدف اصلی این اندیکاتور به حداقل رساندن تاخیری میباشد که اندیکاتورهای MA در نمایش تغییرات قیمت از آن رنج میبرند. میانگین متحرک هال، در فرمول خود از میانگین متحرک وزنی استفاده میکند. همچنین این اندیکاتور مانند WMA، EMA نیز تمرکز بیشتری برروی قیمتهای جدیدتر دارد.
نحوه محاسبه میانگین متحرک هال:
برای محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید دو MA وزنی مختلف را محاسبه کنید. یکی از این WMAها با یک بازه زمانی مشخص (بازه فرضی n) و دیگری با نصف این بازه زمانی (بازه n/2) محاسبه میشوند. برای درک بهتر این موضوع، بازه زمانی ۳۶ روزه را در نظر بگیرید:
گام اول: محاسبهی (WMA (n/2؛ WMA بازه ۸ روزه را محاسبه کنید.
گام دوم: WMA بازهی زمانی کامل را محاسبه و آن را از نتیجه مرحلهی ۱ کسر کنیم.
گام سوم: در این مرحله باید از مربع بازهی زمانی مورد نظر استفاده کرد. بنابراین در مثال فعلی عدد مورد ما برابر با ۶ است؛ ۶ = ۳۶ √
گام چهارم: در مرحلهی نهایی باید WMA شش روزه را برای نتیجهای که در مرحله ۲ بهدست آوردید محاسبه نمایید. این نتیجه، همان HMA نهایی شماست.
👈🎞 این دوره آموزشی میتواند برای شما مفید باشد:
دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی شامل آشنایی با اندیکاتورها، خطوط روند، حمایت و مقاومت و …
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
برای استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید وارد نرم افزار معاملاتی خود شده و سپس از قسمت جستجوی نماد در بالای صفحه، نام نماد مورد نظرتان را جست و جو کنید. سپس در قسمت اندیکاتورها، نام اندیکاتور MA را وارد کرده و با کلیک بر روی آن، این اندیکاتور را به پایین صفحه اضافه نمایید. از قسمت Input میتوانید دورهی زمانی اندیکاتور را تغییر دهید و در قسمت Style هم میتوانید رنگ و ضخامت خطوط اندیکاتور را تغییر دهید.
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
همانطور که گفتیم اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال نمایانگر یک خط روند میباشد. چنانچه خط بزرگ در این اندیکاتور منفی باشد، یک روند نزولی را نشان میدهد. اما اگر این خط با شیب مثبت رو به بالا در حرکت باشد، یک روند صعودی را نشان میدهد. اما نحوهی سیگنالگیری در این اندیکاتور به چه صورت است؟ بهصورت کلی تقاطع کندلها با خطوط نمایانگر یک سیگنال خرید یا فروش میباشد. برای مثال کندل بزرگ سبزرنگ اگر با قدرت خط اندیکاتور MA را بشکند، نشان از یک سیگنال خرید قدرتمند میباشد. همچنین اگر کندل بزرگ قرمز رنگ با قدرت خط اندیکاتور را بشکند، بهعنوان یک سیگنال فروش قوی میباشد.
اما یک روش بهتر هم هست…
روش محبوبتر سیگنالگیری در اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال را Cross یا قطع اندیکاتور مینامند. در این روش چند اندیکاتور MAبا بازهی زمانی مختلف (۱۲، ۲۶ و ۵۲) را وارد چارت مینمایند. زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت (۱۲)، خطوط میانمدت (۲۶) و بلندمدت (۵۲) را رو به بالا بشکند، یک سیگنال خرید قوی خواهیم داشت. برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت، خطوط میانمدتو بلندمدت را رو به پایین بشکند، یک سیگنال فروش قوی خواهیم داشت.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال (MA) صحبت کردیم و انواع آن را نیز معرفی کردیم. به یاد داشته باشید که شما میتوانید از این اندیکاتور محبوب در کنار دیگر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده نمایید و سیگنالهای خوبی را برای خرید و فروش به موقع سهم دریافت نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای کاربردی در زمینهی آموزش بورس، از شما یک سرمایهگذار موفق و حرفهای بسازد.
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) و کاربرد آن
در تحلیل بازار سرمایه به سبک تکنیکال، استفاده از اندیکاتورها محبوبیت گستردهای در بین تحلیلگران و معاملهگران کسب کرده است. در مقاله اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها، به بررسی و دستهبندی اندیکاتورهای مختلف پرداختیم. یکی از این دستهبندیها، اندیکاتورهای روندی یا Trend Indicators بود که مثال این دسته از اندیکاتورهای Overlay و پیرو (Lagging) میانگین متحرک بود. در این مقاله مفصل این اندیکاتور را معرفی کرده و استراتژیهای معاملاتی با استفاده از آن را توضیح خواهیم داد.
کلمات کلیدی:
تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای روندی، میانگین متحرک.
Keywords:
Technical Analysis, Trend Indicators, Moving Average.
تعاریف اولیه
در علم آمار، میانگین متحرک محاسباتی برای تحلیل نقاط داده با ایجاد یک سری از میانگینها از زیرمجموعههای مجموعه کلی داده میباشد. در علم اقتصاد، میانگین متحرک (Moving Average (MA)) یک اندیکاتور سهامیست که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. علت محاسبات میانگین متحرک یک سهام یا دارایی، کمک به روانسازی مسیر دادههای قیمتی با ایجاد یک قیمت میانگین در حال به روز رسانی دائم میباشد.
با محاسبه میانگین متحرک، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت بر روی قیمت دارائی مدنظر در طول یک دوره زمانی مشخص کاهش مییابد.
درک مفهوم
میانگین متحرک یک ابزار ساده تکنیکال است. میانگینهای متحرک معمولاً برای شناسائی مسیر روند یک دارائی یا مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت آن محاسبه میشوند. این اندیکاتور از دسته پیروی روندی یا Lagging میباشد، زیرا که بر مبنای قیمتهای پیشین ایجاد شده است.
هر چقدر میزان بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، میزان تأخیر (Lag) بیشتر میباشد. در نتیجه، یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه میزان بسیار بیشتری از تأخیر را در مقایسه با میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت، زیرا شامل قیمتهای ۲۰۰ روز گذشته میباشد. میانگینهای متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه توسط بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشوند. این میانگینها در سیگنالدهی معاملاتی، مهم در نظر گرفته میشوند.
میانگینهای متحرک کاملاً اندیکاتورهای قابل شخصیسازی هستند. به این معنا که یک سرمایهگذار میتواند آزادانه از هر تایمفریم برای محاسبه میانگین استفاده کند. معمولترین بازههای زمانی مورد استفاده در میانگینهای متحرک ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۳۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه هستند. (از عدد ۲۱ در پاکتهای میانگین متحرک در کتاب جان مورفی یاد شده است و از طرفی به دلیل اینکه یکی از اعداد سری فیبوناچی است، استفاده از آن نسبت به ۲۰ میتواند بهتر باشد). هر چقدر که بازه زمانی کوتاهتر باشد، حساسیت بیشتری به تغییرات قیمت خواهد داشت. هر چقدر بازه زمانی طولانیتر باشد، حساسیت کمتر خواهد بود.
اهداف معاملاتی سرمایه گذاران
سرمایهگذاران ممکن است بسته به اهداف معاملاتی خود، بازههای زمانی متفاوتی را با تغییر طولها برای محاسبه میانگین متحرک استفاده کنند. میانگینهای متحرک کوتاهتر معمولاً برای معاملات کوتاهمدت استفاده میشود، در حالی که میانگینهای متحرک بلندمدت برای سرمایهگذاران بلندمدت مناسبتر است.
هیچ تایمفریم درست یا غلطی برای استفاده در زمان تنظیم میانگینهای متحرک وجود ندارد. بهترین روش برای شناسایی بهترین حالت، آزمون و خطا با تعدادی از بازههای زمانی مختلف تا زمان شناسایی بهترین تطبیق با استراتژی فرد میباشد.
پیشبینی روندها در بازار پروسه آسانی نیست. اگرچه پیشگویی دقیق حرکات آینده یک دارایی خاص غیرممکن است، استفاده از تحلیل تکنیکال و تحقیق میتواند به فرد برای پیشبینیهای بهتر کمک کند. یک میانگین متحرک افزایشی نشاندهنده این است که دارایی مدنظر در یک روند صعودی است. در حالی که یک MA کاهشی نشانه روند نزولی آن است.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA)):
سادهترین حالت میانگین متحرک تحت عنوان میانگین متحرک ساده شناخته میشود. میانگین متحرک ساده با میانگینگیری ریاضی از مجموعه مشخصی از مقادیر به دست میآید. به زبان دیگر، یک مجموعه از اعداد (یا قیمتها در ارتباط با بازارهای سرمایه) با هم جمع شده و سپس تقسیم بر تعداد قیمتهای آن مجموعه میشود. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده برای یک دارایی به شرح زیر میباشد:
که در آن A، قیمت در یک نقطه زمانی است و n تعداد نقاط قیمتی است.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average (EMA)):
میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرکهاست که در تلاش برای واکنشپذیری بیشتر نسبت به اطلاعات جدید، وزن بیشتری به قیمتهای جدیدتر میدهد. برای محاسبه EMA، باید در ابتدا SMA در بازه زمانی مدنظر محاسبه شود. سپس، باید ضریب وزندهی EMA تحت عنوان فاکتور روانسازی (Smoothing Factor) محاسبه شود که معمولاً از فرمول [2/(Selected Time Period +1)] استفاده میکند. در نتیجه، برای یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب ۰.۰۹۵۲ میشود. سپس فاکتور روانسازی در کنار EMA قبلی استفاده میشود تا به مقدار فعلی برسد. در نتیجه، EMA وزندهی بیشتری به قیمتهای جدیدتر میدهد، در حالی که SMA وزن یکسانی به همه مقادیر میدهد. فرمول EMA به شرح زیر است:
که در آن EMAt مقدار EMA امروز را نشان میدهد، Vt قیمت امروز، EMAy مقدار EMA دیروز، s روانسازی و d تعداد روزهای لحاظ شده را نشان میدهند.
میانگین متحرک «ساده» در برابر «نمایی»
محاسبات EMA تأکید بیشتری بر نقاط داده جدید دارد. به این دلیل، EMA محاسبه میانگین وزندار در نظر گرفته میشود. با رسم SMA و EMA در یک تایمفریم و بازه زمانی یکسان، میتوان دید که EMA نسبت به SMA سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. همچنین میتوان مشاهده کرد که EMA در هنگام صعود قیمت مقدار بیشتری نسبت به SMA دارد. (و همچنین نسبت به SMA سریعتر در هنگام نزول قیمت ریزش میکند). این پاسخگویی به تغییرات قیمت دلیل اصلی ترجیح برخی از معاملهگران به EMA میباشد.
نکته: یک مدل MA نسبت به دیگری برتری ندارد. در یک برهه زمانی، یک EMA ممکن است پاسخگویی بهتری در بازار سرمایه داشته باشد و در برهه دیگر، یک SMA کارکرد بهتری داشته باشد. تایم فریم منتخب برای میانگینهای متحرک نیز نقش مهمی در میزان مؤثر بودن آنها (بدون در نظر داشتن نوع آنها) دارد.
علت استفاده از میانگین متحرک
یک میانگین متحرک به جدا کردن میزانی از نویز موجود در نمودار قیمت کمک میکند. با توجه به جهت حرکت آن میتوان یک دید اولیه از جهت حرکت قیمت دریافت کرد. به طور کلی اگر M به سمت بالا باشد، مسیر قیمت صعودی میباشد (یا به تازگی بوده است). اگر به سمت پائین باشد، حرکت قیمت نزولی است. و در زمان حرکت از بغل، به احتمال زیاد قیمت در یک روند خنثی یا اصطلاحاً Range میباشد.
یک میانگین متحرک همچنین میتواند تحت عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در یک روند صعودی، یک میانگین متحرک ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه میتواند یک سطح حمایتی باشد. به این دلیل که میانگین همانند یک کف (حمایت) عمل میکند، تا قیمت بتواند از روی آن جهش کند. در یک روند نزولی، میتواند همانند یک مقاومت عمل میکند و همانند یک سقف، قیمت به آن برخورد میکند و سپس شروع به ریزش میکند.
قیمت همیشه به این روش نسبت به میانگین متحرک واکنش نشان نمیدهد و ممکن است کمی به آن نفوذ کرده و یا قبل از رسیدن به آن تغییر مسیر دهد.
به عنوان یک راهنمای کلی، اگر قیمت در بالای میانگین متحرک بود، روند رو به بالا است و اگر قیمت در پائین میانگین متحرک بود، روند رو به پائین میباشد. البته، میانگینهای متحرک میتوانند طولهای مختلفی داشته باشند (که بیشتر مورد بحث قرار گرفت). در نتیجه یک MA میتواند روند صعودی را نشان دهد، در حالی که دیگری نشاندهنده روند نزولی است.
طول میانگین متحرک
طولهای معمول برای میانگین متحرک ۱۰، ۲۰ (۲۱)، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ هستند. این طولها میتوانند در هر تایمفریم زمانی بسته به افق زمانی معاملهگر در نمودار پیاده شوند (یک دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
تایمفریم یا طول انتخابی برای یک میانگین متحرک، که به نام “بازه نگاه به پشت سر” نیز شناخته میشود، میتواند نقش بزرگی در میزان تأثیر آن داشته باشد. یک MA با تایمفریم کوتاه بسیار سریعتر از یک MA با بازه نگاه به پشت سر طولانی به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. در شکل زیر، میانگین متحرک ۲۰ روزه در مقایسه با ۱۰۰ روزه به طور نزدیکتر به تعقیب قیمت واقعی پرداخته است.
میانگین متحرک ۲۰ روزه ممکن از دید تحلیلی برای معاملهگران کوتاهمدت مفید باشد، زیرا که قیمت را به طور نزدیکتری تعقیب میکند و در نتیجه تأخیر (Lag) کمتری نسبت به میانگین متحرک بلندمدت ایجاد میکند. یک MA ۱۰۰ روزه میتواند برای معاملهگران بلندمدتتر مفید باشد.
تأخیر میزان زمانی است که یک MA برای سیگنالدهی یک برگشت محتمل نیاز دارد. به یاد داشته باشید که به عنوان یک راهنمای کلی، هنگامی که قیمت در بالای میانگین متحرک است، روند صعودی در نظر گرفته میشود. در نتیجه هنگامی که قیمت به پائین میانگین متحرک ریزش کند، سیگنال برگشت احتمالی بر مبنای آن MA را صادر میکند. یک میانگین متحرک ۲۰ روزه سیگنالهای برگشتی بسیار بیشتری نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ایجاد میکند.
یک MA میتواند هر طولی داشته باشد: ۱۵، ۲۸، ۸۹ و… . تنظیم MA برای دریافت سیگنالهای دقیقتر در پیشینه نمودار ممکن است به دریافت سیگنالهای بهتر در آینده کمک کند.
استراتژیهای معاملاتی
تقاطعها (Crossovers):
تقاطعها یکی از اصلیترین استراتژیهای میانگینهای متحرک هستند. اولین مدل آنها تقاطع قیمت میباشد که زمانی ایجاد میشود که قیمت به بالا یا پائین میانگین متحرک عبور کند تا سیگنال تغییر روند احتمالی را صادر کند.
یک استراتژی دیگر استفاده از دو میانگین متحرک بر روی نمودار قیمت است که یکی طولانیتر و یکی کوتاهتر باشد. در هنگام عبور MA کوتاهمدت به بالای MA بلندمدت، سیگنال خرید خواهیم داشت، زیرا نشانه این است که روند در حال انتقال به سمت بالا است. به این حالت تقاطع طلایی (Golden Cross) گفته میشود.
در همین حین، در هنگام عبور MA کوتاهمدت به پائین MA بلندمدت، سیگنال فروش خواهیم داشت. که نشانه انتقال روند به سمت پائین بوده و به عنوان تقاطع مرگ (Dead/Death Cross) شناخته میشود.
معایب MA:
میانگینهای متحرک بر اساس دادههای پیشین محاسبه میشوند و هیچ بخشی از این محاسبات در ذات خود پیشگو نیست. در نتیجه، نتایج میانگینهای متحرک میتوانند تصادفی در نظر گرفته شوند. در بعضی از مواقع، به نظر میرسد که بازار به حمایت/مقاومت و سیگنالهای معاملاتی MA احترام بگذارد و در سایر مواقع، به طور کل آنها را در نظر نگیرد.
یک مشکل بزرگ این است که اگر رفتار قیمت متلاطم باشد، به این معنی که قیمت نوساناتی به بالا و پائین داشته باشد، باعث تولید چند سیگنال برگشت روند یا معامله میشود. در هنگام بروز این اتفاق، بهتر است که از بازار خارج شده یا از اندیکاتور دیگری برای تأیید روند کمک گرفته شود. مورد مشابهی با تقاطع MA ها نیز میتواند اتفاق بیوفتد که در این حالت به نظر میرسد که برای مدتی دو MA به هم بافته شدهاند و سیگنالهای اشتباه صادر میکنند.
میانگینهای متحرک در شرایط حضور روند قدرتمند بسیار خوب عمل میکنند ولی در شرایط متلاطم یا خنثی و Ranging بسیار ضعیف هستند. تنظیم تایمفریم میتواند به طور موقت این مشکل را درمان کند، اگرچه در یک برهه از زمان، این مشکلات به طور محتمل بدون درنظر داشتن تایمفریم انتخاب شده برای میانگینهای متحرک میتوانند اتفاق بیوفتند.
نتیجهگیری:
یک میانگین متحرک دادههای قیمتی را با روانسازی آن ساده کرده و یک خط حرکتی را ایجاد میکنند. این باعث رؤیت بهتر روند میشود. میانگینهای بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک متحرک نمایی واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت در مقایسه با میانگینهای متحرک ساده دارند،ولی در بعضی از مواقع، یکی از دیگری برتری دارد و در سایر موارد برعکس که این میتواند منجر به صدور سیگنالهای اشتباه شود. میانگینهای متحرک با بازه نگاه به پشت سر کوتاهتر (برای مثال ۲۰ روزه) نیز سریعتر از بازههای طولانیتر (مثلاً ۲۰۰ روزه) به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند.
تقاطع میانگینهای متحرک یک استراتژی محبوب برای ورود و خروج میباشد. MA ها همچنین میتوانند نواحی احتمالی حمایت یا مقاومت را مشخص کنند. در حالی که این میتواند پیشبینی کننده به نظر آید، میانگینهای متحرک همیشه بر اساس دادههای پیشین بنا شدهاند و به سادگی میانگین قیمت در طول یک بازه مشخص از زمان را نشان میدهند.
سرمایهگذاری با استفاده از میانگینهای متحرک یا هر تکنیک دیگر، نیازمند یک استراتژی تحلیلی-معاملاتی کاملاً تدوین شده است که در آن مدیریت فوق دقیق ریسک و سرمایه، رکن اصلی موفقیت در بازارهای سرمایه میباشد.
منابع: : References
Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.