فوت و فن معامله در فارکس

نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی

الگوی هارامی

انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال

همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم، نمودارها اصلی‌ترین ابزار مورد استفاده برای تحلیل‌گران تکنیکال به شمار می‌روند. چارتیست‌ها با تحلیل و بررسی نمودارهای قیمت است که می‌توانند روند بازار را شناسایی کنند و اقدام به خرید یا فروش سهم کنند. ما در این مبحث، به توضیح انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال سهم خواهیم پرداخت. اما قبل از آن بهتر است چند اصطلاح کاربردی در این بخش را با هم مرور کنیم:

  • قیمت باز شدن: اولین قیمتی که در یک بازه زمانی معاملاتی، معامله در آن قیمت صورت می‌گیرد.
  • قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که در یک بازه زمانی معاملاتی، معامله در آن قیمت صورت می‌گیرد.
  • بالاترین قیمت: بیشترین قیمتی است که سهم مورد نظر در طول روز یا هر بازه زمانی، در بازار مورد معامله قرار گرفته است.
  • پایین‌تریین قیمت: کم‌ترین قیمتی است که سهم مورد نظر در طول روز یا هر بازه زمانی، در بازار مورد معامله قرار گرفته است.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای قیمت، تغییرات قیمت سهم را در یک روز یا هر بازه زمانی مورد نظر، به صورت میله‌‌های عمودی نشان می‌دهد. بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم در آن بازه زمانی، ۲ سر ابتدایی و انتهایی میله را تشکیل می‌دهد. قیمت باز شدن به صورت یک خط افقی سمت چپ میله و قیمت بسته شدن با یک خط افقی در سمت راست میله نشان داده می‌شوند.

هرگاه قیمت بسته شدن نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی سهم بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد یعنی خط افقی سمت راست بالاتر از خط سمت چپ باشد به این معنی است که سهم در آن روز یا بازه زمانی، افزایش قیمت داشته و صعودی بوده است. هرگاه قیمت باز شدن سهم بیشتر از قیمت بسته شدن آن باشد و خط سمت چپ بالاتر از خط سمت راست باشد به این معنی است که قیمت سهم در آن روز یا بازه زمانی کاهش یافته و نزولی بوده است.

میله‌های عمودی بلندتر نشان‌دهنده تفاوت زیاد بین بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم و در نتیجه نوسانات شدیدتر قیمت نسبت به میله‌های کم ارتفاع‌تر در بازه زمانی مورد نظر است.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای

نمودار خطی

نمودار خطی ساده ترین نوع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال است. چرا که تنها نقاط قیمت بسته‌شدن سهم را به صورت یک خط بهم وصل می‌کند و نمایش می‌دهد. برخی تحلیل‌گران معتقدند آخرین قیمت در معاملات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به همین دلیل برای بررسی تغییرات قیمت سهم از نمودار خطی استفاده می‌کنند. این نمودار به صورت پیش فرض فقط از قیمت بسته‌شدن استفاده می‌کند و سایر اطلاعات مانند قیمت باز شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم را نشان نمی‌دهد ولی امکان تغییر این تنظیمات در نرم‌افزار‌های تحلیلی وجود دارد و با تغییر آن می‌توان از سایر قیمت‌ها جهت ترسیم نمودار استفاده کرد.

نمودار خطی

نمودار خطی

نمودار شمعی

از بین انواع نمودارهای قیمتی، نمودار شمعی در بین تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار است. چرا که این نمودار همان اطلاعات نمودار میله‌ای را به شکلی بسیار ساده، جالب و قابل فهم نشان می‌دهد. نمودار شمعی، تغییرات قیمت سهم را در یک روز یا هر بازه زمانی مورد نظر، در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهد. بالاترین و پایین‌ترین قیمت سهم در آن بازه زمانی، ۲ خط بالایی و پایینی شمع را تشکیل می‌دهند.

در نمودار شمعی، روند صعودی قیمت با شمع سفید نمایش داده می‌شود. در شمع سفید، خط بالایی قسمت بدنه شمع نشان‌دهنده قیمت بسته شدن سهم است و خط پایینی قسمت بدنه شمع نشان‌دهنده قیمت باز شدن سهم.

در مقابل، روند نزولی قیمت با شمع سیاه نمایش داده می‌شود که در آن، خط بالایی قسمت بدنه شمع نشان‌دهنده قیمت باز شدن سهم و خط پایینی قسمت بدنه شمع نشان‌دهنده قیمت بسته شدن سهم است.

نحوه نمایش قیمت‌ها در نمودار شمعی،‌ این امکان را برای تحلیل‌گران فراهم کرده است که به راحتی رابطه بین بالاترین و پایین‌ترین، باز شدن و بسته شدن قیمت سهم را متوجه شوند و درک کنند. اجزای اصلی این نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

نمودار شمعی

نمودار شمعی

نمودارهای گفته شده، هر کدام می‌تواند در قالب نمودارهای هفتگی و ماهانه، و نمودارهای حسابی و لگاریتمی قرار بگیرد.

نمودارهای هفتگی و ماهانه

انواع نمودار میله‌ای، خطی و شمعی روزانه، به طور میانگین نوسانات قیمت در بازه زمانی ۳ تا ۹ ماه را نشان می‌دهند. سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند می‌توانند از نمودارهای هفتگی و ماهانه استفاده کنند تا بازه‌های زمانی ۵ سال (در نمودارهای هفتگی) و ۲۰ سال (در نمودارهای ماهانه) را مورد بررسی قرار دهند.

به طور مثال، در نمودار میله‌ای ماهانه، هر میله نوسانات قیمت در ۱ ماه را نشان می‌دهد نه یک روز، و در نمودار میله‌ای هفتگی، هر میله نشان‌دهنده نوسانات قیمت در یک هفته می‌باشد.

َآشنایی با انواع نمودار در بازار فارکس و نحوه تحلیل نمودارها

متداول‌ترین و محبوب‌ترین نمودارهای فارکس به شرح زیر می‌باشند: این نمودارها در تمام بروکرهای فارکسی به چشم می خورد. از نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی معتبرترین بروکرهای فارکس که در دنیا فعالیت دارند تا بهترین بروکر فارکس که در ایران فعالیت دارد از این نمودارها استفاده می کنند. پس شما نمی توانید بروکر فارکس خود را به خاطر نداشتن این نوع نمودارها محدود کنید. البته که در باینری شاید این تنوع وجود نداشته باشد اما در بازار بورس و فارکس هر سه نمودار در تمام بروکرها به چشم می خورد.

  1. نمودار خطی
  2. نمودار میله‌ای
  3. نمودار شمعی

حال هر یک از این نمودارها را توضیح داده و مواردی را که باید در مورد هر یک از آنها بدانید برای شما شرح خواهیم داد. برای پیاده سازی استراتژی فارکس شما نیاز به نمودار شمعی دارید. در آموزش بورس و آموزش فارکس سایت بورسا هم تماما از نمودار شمعی استفاده کرده ایم به این خاطر که اطلاعات بیشتری را درباره نوسانات بازار به ما می دهند.

نمودار‌های خطی

یک نمودار خطی ساده شامل خطی است که از یک نقطه بسته شدن قیمت تا نقطه بسته شدن قیمت بعدی کشیده شده است. وقتی این نقاط را با خط به هم وصل کنیم، می‌توانیم حرکت عمومی قیمت یک جفت ارز را در طول یک دوره زمانی مشاهده کنیم.

در اینجا یک نمونه از نمودار خطی جفت ارز EUR/USD را ملاحظه می‌کنید:

نمودار خطی یورو دلار

نمودارهای میله‌ای

نمودار میله‌ای کمی پیچیده‌تر است. این نمودار نقاط باز شدن و بسته شدن قیمت و همچنین سقف‌ها و کف‌های قیمت را نشان می‌دهد. پایین میله عمودی کمترین قیمت معامله شده برای آن دوره زمانی را نشان می‌دهد در حالیکه بالای میله نشان دهنده بیشترین قیمت پرداخت شده است.

خود میله عمودی در کل، بازه قیمت معاملاتی جفت ارز را نشان می‌دهد.

پاره‌خط افقی در قسمت چپ میله قیمت باز شدن و پاره‌خط افقی سمت راست آن قیمت بسته شدن می‌باشند.

در اینجا نمونه‌ای از نمودار میله‌ای برای جفت ارز EUR/USD را می‌بینیم:

نمودار میله ای یورو دلار

توجه داشته باشید در سراسر درس‌های ما، کلمه "میله" جهت اشاره به یک قطعه واحد از داده در یک نمودار بکار خواهد رفت.

یک میله معادل با یک بخش از زمان است که ممکن است یک روز، یک هفته یا یک ماه باشد. وقتی شما با کلمه "میله" مواجه شدید، باید متوجه باشید که به چه چهارچوب زمانی اشاره می‌کند.

به نمودارهای میله‌ای، نمودارهای " OHLC " نیز گفته می‌شود. زیرا آنها قیمت باز شدن ( O pen )، سقف قیمت ( H igh )، کف قیمت ( L ow ) و قیمت بسته شدن ( C lose ) را برای آن ارز خاص نشان می‌دهند. در اینجا نمونه‌ای از میله قیمت را می‌بینید:

نمودارها میله ای

قیمت باز شدن ( Open ): خط کوچک افقی در سمت چپ، قیمت باز شدن است.

سقف قیمت ( High ): بالای خط عمودی بیشترین قیمت دوره زمانی را مشخص می‌کند.

کف قیمت ( Low ): پایین خط عمودی کمترین قیمت دوره زمانی را مشخص می‌کند.

قیمت بسته شدن ( Close ): خط کوچک افقی در سمت راست، قیمت بسته شدن است.

نمودارهای شمعی

نمودارهای شمعی همان اطلاعات قیمتی که نمودارهای میله‌ای ارایه می‌دهند را نشان می‌دهند اما این کار را در قالبی زیباتر و گرافیکی انجام می‌دهند.

نمودارهای شمعی نیز بازه سقف تا کف را با یک خط عمودی نشان می‌دهند.

با اینحال در ترسیم نمودار به روش شمعی، بلاک (یا بدنه) بزرگتر در وسط، بازه بین قیمت باز شدن و بسته شدن را نمایش می‌دهد. به طور سنتی، اگر بلاک میانی پر شده یا رنگ شده باشد، آنگاه قیمت بسته شدن جفت ارز از قیمت باز شدن آن کمتر است.

در مثال زیر، رنگ سیاه نشانه پر بودن بلاک است. برای بلاک‌های پر شده، بالای بلاک برابر با قیمت باز شدن و پایین آن قیمت بسته شدن است. اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بیشتر باشد، در این صورت بلاک میانی "سفید" یا توخالی یا پرنشده است.

نمودار شمعی

اینجا در مدرسه فارکس، ما دوست نداریم از نمودارهای شمعی سیاه و سفید سنتی استفاده کنیم. آنها کاملا غیرجذاب هستند. از آنجاییکه ما زمان زیادی را صرف نگاه کردن به نمودارها می‌کنیم، ترجیح می‌دهیم به نمودارهایی نگاه کنیم که رنگی باشند.

تلویزیون رنگی بسیار بهتر از تلویزیون‌های سیاه و سفید هستند. پس بهتر است کمی رنگ به این نمودارها اضافه کنیم.

ما به جای رنگ سفید از رنگ سبز و به جای رنگ سیاه از رنگ قرمز استفاده می‌کنیم. این بدان معناست که اگر قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.

اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، در این صورت شمع به رنگ قرمز خواهد بود.

در درس‌های بعدی، ملاحظه خواهید نمود که استفاده از شمع‌های سبز و قرمز به شما اجازه خواهد داد تا چیزهایی مانند روندهای صعودی/نزولی و نقاط برگشت احتمالی را بسیار سریع‌تر "ببینید".

در حال حاضر، صرفا به خاطر داشته باشید که در نمودارهای فارکس، ما از شمع‌های قرمز و سبز به جای سیاه و سفید استفاده می‌کنیم و از این به بعد از این رنگ‌ها استفاده خواهیم نمود.

در شکل زیر این شمع‌های رنگی به سبک مدرسه فارکس را ملاحظه فرمایید. از آنها خوشتان خواهد آمد.

نمودار شمعی رنگی

در اینجا نمونه‌ای از نمودار شمعی جفت ارز EUR/USD آورده شده است. آیا زیبا نیست؟

نمودار شمعی یورو دلار

هدف از نمودارهای شمعی این است که دقیقا همان اطلاعاتی را که در نمودارهای میله‌ای OHLC ظاهر می‌گردد در قالب جلوه‌ای بصری ارایه دهند. مزایای نمودارهای شمعی به شرح زیر است:

  • تفسیر شمع‌ها آسان است و مکانی مناسب برای تازه‌کاران است تا شروع به فهمیدن نحوه تحلیل نمودار فارکس کنند.
  • استفاده از شمع‌ها آسان است! چشم‌های شما تقریبا بلافاصله به اطلاعات ارایه شده در قالب میله‌ها سازگار می‌گردد. به علاوه، تحقیقات نشان داده که اطلاعات تصویری به مطالعه کمک می‌کنند، بنابراین ممکن است به معامله‌گری نیز کمک کنند!
  • شمع‌ها و الگوهای شمعی دارای نام‌های جالبی مانند "ستاره دنباله‌دار" هستند که به شما کمک می‌کنند تا معانی الگوها را به خاطر بسپارید.
  • شمع‌ها برای شناسایی نقاط عطف بازار (نقاط برگشت از یک روند صعودی به روند نزولی یا نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی از یک روند نزولی به روند صعودی) مناسب هستند. بعدا در این مورد مطالب بیشتری خواهید آموخت.

حال که فهمیدید چرا نمودارهای شمعی اینقدر خوب هستند، زمان آن رسیده که بدانید ما اغلب اوقات (اگر نگوییم همیشه) از نمودارهای شمعی فارکس استفاده خواهیم کرد. شما در معتبرترین بروکرهای فارکس مثل لایت فارکس، هات فارکس و فارکس تایم، این نمودارها را مشاهده می کنید. هیچ بروکر فارکس فعالی وجود ندارد که از این سه نوع نمودار استفاده نکند.بیشتر تحلیل ها در بازار فارکس به وسیله نمودار شمعی پیاده سازی می شود و دلیل آن هم این است که اطلاعات بیشتری را در مورد قیمت ها به ما نشان می دهد. ما می توانیم واکنش بازار به اخبار را به وضوح درک کنیم.هر کندل در نمودار شمعی داستان خاصی را پشت سر گذشته است. به صورت کلی اتفاق ها در بازار فارکس نمی تواند در هر نموداری بغیر از نمودار شمعی جلوه کند. به همین خاطر است که الگوهای متفاوتی در نمودار های شمعی وجود دارد و بسیاری از افراد بر مبنای همین الگوهای نمودار شمعی در بازارهای سرمایه معامله می کنند.

شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):

کندل استیک چیست؟

کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

نمودار شمعی (کندل استیک)

روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

روش نمایش خطی در نمودار قیمت

در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

نمودار شمعی

روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

اجزای کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

رنگ بدنه نمودار شمعی

در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

اندازه بدنه نمودار شمعی

علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی شد.

سایه نمودار شمعی

همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.

9 الگوی کندل استیک

نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

الگوی کندل استیک مارابوزو

1- الگوی کندل استیک مارابوزو

کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

الگوی کندل استیک دوجی

2- الگوی کندل استیک دوجی

کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

الگوی کندل استیک فرفره

3- الگوی کندل استیک فرفره

نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

الگوی کندل استیک هارامی

4- الگوی کندل استیک هارامی

این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

الگوی کندل استیک هیکن آشی

5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

الگوی مرد دار آویز و چکش

8- الگوی کندل استیک چکش

الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

استراتژی کندل استیک

برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.

آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال

در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.

معامله‌گران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده می‌کنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیت‌هایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیت‌های کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی به‌صورت مجزا است.

استفاده از کندل استیک‌ها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.

به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

بخش‌های مختلف کندل استیک

اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.

بدنه کندل استیک‌ها

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

بدنه‌های مختلف کندل استیک

سایه‎ها در نمودارهای کندل استیک

سایه‌های بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

شرایط و قوانین استفاده از کندل استیک‌ها

از کندل استیک‌ها زمانی استفاده می‌شود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیک‌ها درروند صعودی و نزولی استفاده می‌گردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیل‌شده باشد) موردتوجه قرار می‌گیرند. انتخاب قیمت‌های مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعین‌حالی که این الگوها برای قیمت‌های خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.

انواع الگوهای کندل استیک

در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.

ماروبزو (Marubozu)

ماروبزو بدین شکل تعریف می‌شوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمی‌شود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

انواع ماروبزو

در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشان‌دهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمی‌شود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) روی‌داده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

دوجی (Doji)

مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آن‌ها یکسان است. دوجی‌ها دارای بدنه نازک که معمولاً به‌صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می‌شوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از دوجی‌ها استنباط می‌شود.

در بعضی از حالات دوجی‌های بعد از ماروبزو سفید دیده می‌شوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.

دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

دوجی بعد از ماروبزو سفید

دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.

۱۲

دوجی بعد از ماروبزو سیاه

دوجی‌ها در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شوند که در این قسمت سه دوجی بررسی می‌گردد:

دوجی پایه‌بلند (Long leg Doji):

این نوع شمع‌ها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجه‌ای است که از این نوع دوجی استنباط می‌شود.

دوجی سنگ‌قبر (Grave Stone):

همان‌طور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجی‌ها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.

دوجی سنجاقک (Dragon Fly):

این نوع از دوجی‌ها دارای سایه پایین بلند هستند.

الگوی چکش (Hammer):

الگوی چکش

الگوی چکش معمولاً در یک‌روند نزولی و در انتهای آن تشکیل می‌شود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.

در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشان‌دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.

الگوی دار آویز (Hanging Man):

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی دارآویز

این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل می‌شود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهم‌ترین خصوصیات این نوع الگو به شمار می‌آید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل می‌توان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.

معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان می‌دهد.

الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):

این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمت‌های قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک‌دوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشان‌دهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی چکش معکوس

الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):

الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.

الگوی هارامی (Harami):

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی هارامی

لغت هارامی ریشه‌ای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را می‌دهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهم‌ترین نتیجه‌ای است که پس از مشاهده این کندل می‌توان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندل‌ها در این الگو متفاوت است. به‌طور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.

الگوی انبرک پایینی:

این الگو دارای دو شمع بارنگ‌های متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل می‌شود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم می‌رسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً به‌صورت دوجی یا چکش معکوس شکل می‌گیرد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی انبرک پایینی

الگوی ستاره صبحگاهی:

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی ستاره صبحگاهی

این الگو دارای سه شمع است. مهم‌ترین نتیجه‌ای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط می‌شود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، می‌تواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر می‌شود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.

الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):

این الگو نیز از سه شمع تشکیل‌شده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، می‌تواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه ستاره صعودی

الگوی ستاره عصرگاهی:

این الگو شامل سه شمع است. مهم‌ترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمع‌ها در این الگو به شکل زیر است:

الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):

دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگ‌های متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش می‌دهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایه‌ها مهم نیست.

الگوی پوشاننده صعودی

الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):

این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمع‌ها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمع‌ها در این الگو صعودی است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه مکعب سفید

الگوی ابر تیره:

این الگو دارای دو شمع است که شمع‌ها دارای رنگ‌های متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهم‌ترین نتایجی است که می‌توان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل می‌شود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل می‌گیرد. اگر این شمع‌ها در نقاطی بالاتر از سایر شمع‌ها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی ابر تیره

الگوی رسوخ گر:

این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل می‌شود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل می‌گیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی رسوخ گر

الگوی سه کلاغ‌سیاه (Three Black Crows):

این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهم‌ترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ‌های مشکی و پشت سر هم تشکیل می‌شود که معمولاً اندازه بنده آن‌ها با یکدیگر برابر است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه کلاغ‌سیاه

الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):

این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ‌سیاه است، معمولاً در یک‌روند صعودی شکل می‌گیرد. این الگو معمولاً حاوی پیام‌های مثبت و خوشحال‌کننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل می‌شود که به‌صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل می‌شوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش می‌یابد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه سرباز سفید

الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):

معمولاً از این الگو به‌تنهایی استفاده نمی‌شود. این نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ به‌صورت نزولی شکل می‌گیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از الگوی سه خط حمله استخراج می‌شود.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه خط حمله

الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):

این الگو از سه شمع تشکیل‌شده است که دو شمع آن به‌صورت نزولی (مشکی) و یکی از شمع‌ها به‌صورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکل‌گرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی تاسوکی رو به پایین

کندل استیک (Candle Stack) یکی از روش‌های متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده می‌کنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن می‌توان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیک‌ها قوانینی دارد که لازم است تحلیل‌گر به آن ‌ها دقت نماید.

تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روش‌های تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟

فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روش‌های تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از داده‌های تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل می‌کنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبه‌ی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.

در این مطلب از چشم بورس سعی می‌کنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبک‌های مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمی‌دانید و یا پس از امتحان کردن سبک‌های مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

تکنیکال پیش‌بینی آینده و شکار فرصت‌های معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیست‌ها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامه‌دار خواهد بود یا خیر؟

تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. برخی از تکنیکالیست‌ها به خطوط روند سوگند یاد می‌کنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده می‌کنند و گروهی دیگر ترجیح می‌دهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفه‌ای‌ها نیز با ترکیب روش‌های مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی می‌کنند.

پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:

  • همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیر‌گذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
  • گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرک‌های روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمی‌کنند و تاریخ تکرارپذیر است.
  • قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت می‌کند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تکرار می‌شود. به عبارت دیگر، حرکت‌های قیمت تصادفی نیست.

تاریخچه‌ای مختصر از تحلیل تکنیکال

چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده می‌شود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیک‌های اولیه‌ی تکنیکال را برای پیش‌بینی بازارهای هلند استفاده می‌کرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاش‌های چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.

در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعه‌ای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معامله‌گران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهم‌ترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیست‌ها الگوهای شمعی را پایه‌ی تکنیکال و دروازه‌ی ورود به آن می‌دانند.

انواع نمودارهای قیمت

نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش می‌دهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان می‌دهد. نمودارهای قیمت به شکل‌های مختلفی نمایش داده می‌شود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.

نمودار خطی

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای خطی ساده‌ترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمت‌های بسته شدن بازار رسم می‌شود. آنها به ساده‌ترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان می‌دهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معامله‌گران مبتدی از این نمودارها استفاده می‌کنند.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودارهای میله‌ای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک دوره‌ی معاملاتی را نشان می‌دهند. خط عمودی بازه‌ی قیمتی در یک دوره‌ی معاملاتی را نمایش‌ می‌دهد. خطوط افقی نشان‌دهنده‌ی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص می‌کند.

هر میله یک جزیره‌ی واحد است و رفتار قیمت در یک بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهد. مجموع میله‌ها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص می‌کنند.

نمودار شمعی

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میله‌ای هستند. محدوده‌ی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش می‌دهد. سایه‌ی (فتیله‌) بالایی، بالاترین قیمت در دوره‌ی معاملاتی را نمایش می‎دهد. سایه‌ی پایین نیز نشان‌دهنده‌ی پایین‌ترین قیمت در طول دوره‌ی معاملاتی است. اگر قیمت در دوره‌‎ی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.

تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میله‌ای استفاده می‌کنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میله‌ای خواناتر هستند.

سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت و روندها

حمایت محدوده‌ی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه می‌‌کند. خطوط حمایت از اتصال کف‌های (دره‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شوند. در محدوده‌های حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.

مقاومت نقطه‌ی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش می‌یابد. مقاومت با اتصال سقف‌های (قله‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

روندها جهت بازار را مشخص می‌کنند. اگر نمودار قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر، قیمت وارد روند نزولی می‌شود. جهت روند را با خطوط روند مشخص می‌کنند. خطوط روند در اصل محدوده‌های حمایت و مقاومتی هستند.

فیبوناچی

نسبت‌های فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبت‌ها رسم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدوده‌های مهم برگشت بازار را مشخص می‌کنند.

خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دسته‌ی بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدوده‌های بازگشت یا ادامه‌ی بازار را شناسایی می‎‌کنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.

اندیکاتورها

اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست می‌آیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده می‌شوند و اوسیلاتور نام دارند.

میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهم‌ترین اوسیلاتورها نیز می ‌توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.

ایچیموکو

ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی می‌شوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگین‌های متحرک رسم می‌شود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

ایچیموکو تحلیل تکنیکال

ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو

پرایس اکشن

تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته می‌دانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیش‌بینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبک‌های بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.

تکنیکال یا فاندامنتال؟

تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیش‌بینی روند آتی بازار استفاده می‌شوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها را مطالعه نمودارهای خطی، میله‌ای و شمعی می‌کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها از مهم‌ترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.

در نقطه‌ی مقابل ورودی‌های تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیش‌بینی روندها هستند. مثال‌های زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده می‌کنند.

تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقت‌گیر است. شما کدامیک را ترجیح می‌دهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئن‌تر گام بردارید؟ برای روشن‌تر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ساده و انعطاف‌پذیر است. آن را می‌توان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار می‌کند استفاده کرد. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل می‌کند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس می‌توانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همه‌ی دوره‌های زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معامله‌گران معمولا نگاه میان‌مدت و بلندمدت به بازار دارند.

سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورت‌های مالی شرکت‌ها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیست‌ها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ می‌کنند.

معایب تحلیل تکنیکال

مهم‌ترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل می‌کنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.

ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنال‌هایی متفاوت و گاه متضاد صادر می‌کنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.

برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث می‌شوند معامله‌گران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.

منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال

منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی می‌توانید به یک تحلیلگر حرفه‌ای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش می‌کنیم مجموعه‌ای جامع از سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:

  • تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
  • داینامیک تریدینگ (معامله‌گری پویا)؛ رابرت سی ماینر
  • دوره‌ی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
  • معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
  • راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
  • مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
  • سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
  • پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز

سخن آخر

در این مطلب در مورد تحلیل‌ تکنیکال و سبک‌های مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبک‌های مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معامله‌گران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده می‌کنند. اینها سه پایه‌ی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.

خود را به یک سبک محدود نکنید. می‌توانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال بررسی و پیش‌بینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.

هر دوی این روش‌ها برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده می‌شوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکت‌ها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطه‌ی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده می‌کند. تکنیکالیست‌ها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.

تریدرهای موفق از سبک‌های مختلفی استفاده می‌کنند. نمی‌توان گفت کدامیک بهتر است. حتی می‌توانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.

نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند. محبوب‌ترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میله‌ای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده می‌شوند.

خیر! روش‌های تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده می‌شوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا