بوم کسب و کار چیست؟

بوم مدل کسب و کار
بوم مدل کسب و کار یک ابزار مدیریتی استراتژیک است که نحوه ایجاد ارزش، ارائه و جذب یک شرکت را بر روی بوم ترسیم میکند. هر فردی روش منحصربهفرد خود را برای ترسیم بوم مدل کسب و کار کانواس دارد. امروزه نیاز روزافزونی به یک الگوی یکسان برای تعریف و بحث در مورد Business Model Canvas وجود دارد. این الگو باید برای مشاغل جدید و قدیمی بهطور یکسان و در تمام صنایع قابلاجرا باشد.
BMC نمایی کلی از مدل کسبوکار شرکت را ارائه میدهد و در مقایسه با طرحهای کسبوکار سنتی فاقد جزئیات غیرضروری است. ماهیت بصری بوم مدل کسبوکار ارجاع و درک آن را برای کارکنان شرکتها آسانتر میکند. ویرایش آن آسانتر است و میتوان آن را بهراحتی با کارمندان و سهامداران به اشتراک گذاشت. همچنین میتواند توسط شرکتهای بزرگ و استارتآپهای دارای تعداد کمی کارمند استفاده گردد. علاوهبراین، بوم مدل کسب و کار نحوه ارتباط جنبههای مختلف یک شرکت با یکدیگر را مشخص میکند.
بوم مدل کسب و کار چیست؟
این مدل ابتدا توسط الکساندر استروالدر (نظریهپرداز کسبوکار، نویسنده، سخنران، مشاور و کارآفرین سوئیسی) در کتاب خلق مدل کسبوکار توسعه یافت. این بوم مدل یک نمایش تصویری از مدلهای کسبوکار فعلی یا جدید است که عموماً توسط مدیران استراتژیک استفاده میشود. Canvas دیدگاهی جامع از کسبوکار را بهعنوان یک کل ارائه میدهد. این شیوه بهویژه برای تحلیلهای مقایسهای در مورد افزایش سرمایهگذاری برای بخشهای گوناگون بسیار کاربردی است.
بوم مدل کسبوکار به مردم این امکان را میدهد تا از طریق یک زبان مشترک بتوانند فرآیندهای سنتی را ارزیابی کرده و نوآوری و شیوههای نوین را برای مدلهای کسبوکار خود به ارمغان بیاورند.
اهمیت توجه به مدلهای کسبوکار گوناگون
علت شکست اغلب استارتآپها این است که کارآفرینان تمام توجه خود را بر روی ایدهای که سازمان برای ایجاد و راهاندازی آن تشکیل شده، قرار میدهند. آنها به علت وفاداری نسبت به محصول یا خدمات خود از توجه کامل به انواع مدلهای کسبوکار کوتاهی میکنند. معمولاً مدلهای کسبوکار شرکتها شامل ادغام تصادفی سیستمها و فرآیندهایی است که در لحظه برای پیشبرد اهداف اصلی ایجاد میشوند. اغلب این اهداف در رابطه با فروش محصول یا خدمات هستند.
عموماً سرمایهگذاریهای جدید موفق با اولین ایده خود روانه بازار نمیشوند و محصولات یا خدمات چندین مرتبه پیش از رسیدن به نسخه نهایی مورد نظارت و بازبینی قرار میگیرند. بهطورکلی، اگر سازمانها چندین مدل کسبوکار را قبل از تصمیمگیری در مورد یک مدل خاص در نظر گرفته باشند؛ پایدار و آسودهخاطر خواهند بود.
بخشهای ۹گانه بوم مدل کسب و کار کانواس
بوم مدل کسبوکار فرآیندها و فعالیتهای داخلی یک شرکت را در ۹ دسته جداگانه طبقهبندی میکند. هر یک از این نه دسته نشاندهنده یکی از مراحل مهم برای ایجاد محصول یا خدمات هستند. این دستهبندیها بیانگر چهار جنبه اصلی یک تجارت هستند:
- مشتریان
- پیشنهادات
- زیرساختها
- سرمایهگذاری
در ادامه جنبههای فوق در ۹ دسته فهرست و بسط داده شده است:
بخشهای مشتری
مشتریان بر اساس روشی که محصولات یا خدمات یک سازمان نیاز خاص آنان را برطرف میکنند، به بخشهای مختلفی تقسیم میشوند. این بخش یکی از پارتهای اساسی مدل کسبوکار سازمانها است و برای اطمینان از همسویی ویژگیهای محصول با خصوصیات و نیازهای بخش مصرفکننده امری کلیدی خواهد بود.
شرکتها برای تقسیمبندی مؤثر مشتریان خود ابتدا باید نیازهای فعلی و آینده مصرفکنندگان را بشناسند. سپس، سازمانها میبایست مشتریان خود را برحسب اولویت مانند فهرستی از مشتریان احتمالی آینده فهرست کنند. در نهایت، کسبوکارها باید ارزیابی کاملی از مشتریان خود توسط درک نقاط قوت و ضعف آنها انجام دهند تا سودآوری کسبوکار خود را تضمین نمایند. در ادامه بخشهای مختلف مشتریان را شرح میدهیم:
بازار انبوه:
سازمانهای انتخابکننده این نوع بخش مشتری مجموعه وسیعی از مشتریان بالقوه را به خود اختصاص میدهند؛ چراکه تصور میکنند محصول آنان جمعیت بسیاری را شامل میشود؛ برای مثال، محصولی مانند آرد میتواند جزو این دسته قرار بگیرد.
بازار مشخص و مرتبط با موضوعی خاص:
این بخش مشتری بر اساس نیازهای بسیار خاص و ویژگیهای منحصربهفرد مشتریان است. برای نمونه، یکی از سازمانهای مرتبط با بخش مشتریان خاص، لوئیس ویتون شرکت دارای کالاهای لوکس و خانه مد فرانسوی است.
تقسیمبندی:
اتخاذ این رویکرد در سازمانها اغلب بر اساس تغییرات جزئی در بخش اصلی مشتریان همانند جمعیت مصرفکنندگان و مواردی از این قبیل است.
متنوعسازی:
سازمانهای دارای این نوع استراتژی نسبت به تکرار محصول یا خدمات خود انعطافپذیر هستند و آن را بهگونهای تنظیم میکنند که با نیازها یا ویژگیهای متفاوت مشتریان مطابقت داشته باشند.
بازار چندجانبه:
این بخش به مشتریان در ارتباط با یکدیگر خدمات میدهد؛ برای مثال، سایتهای وبلاگنویسی برای جذب تبلیغکنندگان به گروه بزرگی از وبلاگنویسان فعال نیاز دارند. ازاینرو، سایت وبلاگنویسی تنها با ایجاد کشش در هر دو بخش میتواند یک مدل تجاری موفق داشته باشد.
ارزش پیشنهادی
از دیگر بخشهای بوم مدل کسب و کار ارزش پیشنهادی است. این بخش ترکیبی از محصولات و خدماتی است که به مشتریان خود ارائه میکند. الکساندر استروالدر اظهار داشت که این پیشنهادات باید منحصربهفرد باشند و بهراحتی از رقبا متمایز شوند. گزارههای ارزشی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- کمی: این امر بر قیمت یا کارایی محصول یا خدمات تأکید دارد.
- کیفی: این بخش بر تجربه، رفع نیازهای مشتری و نحوه استفاده از محصول متمرکز است.
ارزش پیشنهادی ویژگیهایی مانند سفارشیسازی، عملکرد، طراحی، جدید بودن، قیمت، کاهش هزینه و ریسک، دسترسی و همچنین راحتی و قابلاستفاده بودن را ارائه میدهد.
کارآفرینان هنگام ایجاد ارزش پیشنهادی محصول خود ابتدا باید بررسی نمایند که چه مسئلهای را از طریق محصول یا خدمات ارائهشده حل میکنند. سپس باید شیوههای بهبود محصول، خدمات یا تجربه مشتری را برای ارائه ارزش بیشتری نسبت به رقبا شناسایی نمایند. در نهایت، شناسایی ارزش اصلی کسبوکار ضروری است.
کانالها
رسانهای که یک سازمان از طریق آن ارزش پیشنهادی خود را به بخش مشتریان ارائه میدهد را کانال مینامند. گزینههای مختلفی برای انتخاب کانالهای در دسترس یک سازمان وجود دارد. انتخاب کانالها بر اساس کانالی است که از سریعترین، کارآمدترین و کمترین میزان سرمایهگذاری برخوردار است. دو نوع اصلی کانال وجود دارد:
- کانالهای متعلق به شرکت مانند نمای فروشگاه
- کانالهای شرکا مانند توزیعکنندگان
شرکتها میتوانند یکی از دو مورد و یا ترکیبی از هر دو را بهکار بگیرند.
در ابتدا کارآفرینان باید کانالهای مشتری را شناسایی نمایند. نقاط تماس با مشتریان بسته به استراتژی شرکت میتواند محدود یا متنوع باشد و سپس، مزایای کانال با استفاده از تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعفها، فرصتها و تهدیدات) را ارزیابی کند. در نهایت، شرکت میتواند کانالهای مشتریان جدید را شناسایی و ایجاد نماید.
روابط با مشتریان
در مرحله بعدی بوم مدل کسب و کار کانواس باید به روابط میان مشتریان توجه نمود. سازمانها برای سودآوری باید نوع رابطه خود با بخش مشتریان را انتخاب و مشخص نمایند. روابط میان مشتریان را میتوان بهصورت زیر دستهبندی کرد:
- کمک شخصی: در این نوع رابطه، شرکتها مستقیماً از طریق کارمندان خود با مشتریان در طول قیف فروش و خدمات پس از فروش تماس انسانی فراهم میکنند و دائماً با آنها در حال تعامل هستند.
- کمک شخصی اختصاصی: این نوع ارتباط شامل تعامل بسیار نزدیک میان مشتری و شرکت است که از طریق یک نماینده اختصاصی مشخص میشود. در این شیوه مجموعهای از مشتریان به یک نماینده اختصاص داده شده و آن نماینده شخصاً مسئول کلیه تجربیات مشتری با شرکت است.
- سلفسرویس: شیوه سلفسرویس مسئولیت تجربه مشتری را بر عهده ابزارهایی میگذارد که شرکت برای خدمت به وی در اختیار مشتری قرار میدهد.
- خدمات خودکار: خدمات خودکار شامل روابط سلفسرویس سفارشیشده است که در آن اولویت تاریخی مشتری برای بهبود تجربه کلی وی درنظر گرفته میشود.
- جوامع: در عصر الکترونیکی امروز، ایجاد جوامعی از مشتریان به سازمانها اجازه میدهد تا مستقیماً با آنها ارتباط برقرار نمایند. این امر امکان یک تجربه مشتری پیشرفته را فراهم میکند؛ چراکه جامعه به مشتریان فرصت اشتراکگذاری تجربیات خود و ارائه چالشها و راهحلهای مشترک را میدهد.
- ایجاد مشترک: ابتدا کارآفرین رابطه خود با مشتری را بررسی میکند. سپس ارزش مشتری برحسب تعداد دفعات استفاده وی از محصول و خدمات شرکت ارزیابی میشود. در این مرحله مشتریان وفادار به برند مشخص میشوند. مشتریان وفادار شامل افرادی هستند که شرکت باید بر روی آنان سرمایهگذاری کند؛ چراکه در طول سال درآمد ثابتی را برای شركت به همراه خواهند داشت.
جریانهای درآمد
جریان درآمد بهعنوان یکی دیگر از مراحل بوم مدل کسب و کار روشی است که یک شرکت برای ترغیب بخشهای مختلف مشتریان خود نسبت به خرید محصول یا خدمات خویش دنبال میکند. جریان درآمد را میتوان از راههای زیر ایجاد نمود:
- فروش دارایی: شرکت حق مالکیت کالا را به مشتری میفروشد.
- هزینه استفاده: شرکت برای استفاده مشتریان از محصول یا بوم کسب و کار چیست؟ خدمات خود هزینه دریافت میکند.
- هزینه اشتراک: شرکت برای استفاده منظم و مداوم مشتریان از محصول یا خدمات خود هزینه دریافت میکند.
- وام، لیزینگ و اجاره: مشتری برای دسترسی انحصاری به محصول برای یک دوره زمانی محدود هزینه پرداخت میکند.
- صدور مجوز: شرکت برای استفاده از مالکیت معنوی خود هزینه دریافت میکند.
- کارمزد کارگزاری: شرکتها یا افرادی که بهعنوان واسطه بین دو طرف عمل میکنند، برای خدمات خود هزینه کارگزاری دریافت میکنند.
- تبلیغات: یک شرکت برای تبلیغ محصولات دیگران توسط رسانههای خود هزینه دریافت میکند.
هنگام راهاندازی جریانهای درآمد قیمت مؤثر برای محصول و یا خدمات از طریق فرآیند حذف بهدست میآید.
منابع کلیدی
این منابع شامل داراییهای سازمانها هستند که برای نحوه ارائه ارزش به مشتریان ضروری خواهند بود. منابع را میتوان برحسب منابع انسانی، مالی، فیزیکی و فکری طبقهبندی نمود.
کارآفرینان ابتدا باید با فهرستکردن منابع خود شروع نمایند. این امر به آنها بینش کاملی از محصول یا خدمات نهایی مشتریان را ارائه میدهد که شرکتها باید برای مشتریان خود ایجاد کنند. در این مرحله منابع غیرقابلمصرف مشخص میگردد و درنتیجه در هزینههای شرکت صرفهجویی میشود. با در دسترس بودن فهرست نهایی منابع، شرکت میتواند تصمیم بگیرد که برای راهاندازی یک کسبوکار پایدار تا چه میزان باید برای منابع کلیدی سرمایهگذاری کند.
فعالیتهای کلیدی
این مرحله شامل فعالیتهایی است که کلید تولید ارزش پیشنهادی شرکت هستند. یک کارآفرین باید با فهرستکردن فعالیتهای کلیدی مرتبط با کسبوکار خود آغاز نماید. این فعالیتها شامل مهمترین فرآیندهایی هستند که برای اثربخشی بوم مدل کسب و کار کانواس استفاده میشوند. سپس، فعالیتهای کلیدی با جریانهای درآمد منطبق خواهند شد. درنهایت میبایست با افزودن یا حذف برخی موارد و ارزیابی تأثیر آنها فعالیتهای کلیدی شناسایی و مشخص شوند.
مشارکتهای کلیدی
سازمانها برای انجام عملیات کارآمد و کاهش ریسکهای مرتبط با هر مدل کسبوکار، با تأمینکنندگان دارای کیفیت بالا مشارکت میکنند. شراکتهای کلیدی شامل شبکهای از تأمینکنندگان و شرکای مکمل هم هستند که به شرکتها برای ایجاد ارزش پیشنهادی خود کمک میکنند. مشارکتها را میتوان بهصورت زیر دستهبندی نمود:
- اتحاد استراتژیک بین رقبا
- سرمایهگذاریهای مشترک
- روابط میان خریداران و تأمینکنندگان
یک کارآفرین باید با شناسایی شرکای کلیدی و سپس ایجاد برنامههای مشارکت آینده خود آغاز به کار کند. این امر را میتوان از طریق ارزیابی روابط مشارکتی انجام داد تا مشارکتهای فعلی قابلبهبود و مشارکتهای موردنیاز آینده مشخص گردند.
ساختار هزینه
ساختار هزینه مبلغ لازم برای راهاندازی کسبوکارهای دارای مدلهای مختلف را مشخص میکند. کسبوکارها میتوانند به دو دسته زیر طبقهبندی شوند:
- هزینه محور باشند و به حداقل رساندن سرمایهگذاری در کسبوکار متمرکز شوند.
- بر مبنای ارزش باشند و در ارائه حداکثر ارزش برای مشتری متمرکز شوند.
در ادامه برخی از ویژگیهای ساختار هزینه رایج آورده شده است:
- هزینههای ثابت: هزینههایی که در طول یک دوره زمانی ثابت باقی میمانند.
- هزینههای متغیر: این هزینهها همانطور که از نامشان پیداست، با توجه به واریانس تولید متفاوت هستند.
- صرفهجویی در مقیاس: هزینهها با افزایش تولید کاهش مییابند.
- اقتصاد دامنه: هزینهها با سرمایهگذاری در مشاغل مرتبط با محصول اصلی کاهش مییابند.
اولین قدم برای یک کارآفرین این است که بهوضوح کلیه هزینههای مرتبط با کسبوکار را شناسایی کند. درک واقعبینانه از هزینههای کسبوکار یکی از ویژگیهای یک مدل کسبوکار اصولی است. پس از شناسایی هزینهها، باید کلیه آنها را بر روی بوم مدل کسب و کار کانواس فهرست نمود. سپس میتوان برای هر مبلغ بهصورت جداگانه برنامهریزی نمود. برای نمونه، برخی از هزینهها ممکن است از طریق اقدامات خاصی کاهش یابند. همچنین، ممکن است مشخص شود که سرمایهگذاری در یک بخش خاص منجر به سوددهی در آینده میگردد.
چرا باید از بوم مدل کسب و کار کانواس استفاده نمود؟
تفکر بصری
این ابزار امکان بازنمایی آسان و بصری را برای تصمیمگیرندگان فراهم میکند تا در مورد آن تأمل کنند. تفکر بصری تفکیک دقیقی از ملاحظات اصلی مؤثر بر کسبوکار را ارائه میدهد و مسیری که سازمان از طریق مدل کسبوکار خود در پیش گرفته است را روشن میکند.
افزایش کارایی
پس از تکمیل بوم مدل کسب و کار میتوان آن را با مشخص کردن ارتباط بین موارد نهگانه تکمیل نمود. این اطلاعات برای مدیران اجرایی جهت ارزیابی تغییرات فعلی و بالقوه در مدل کسبوکار و تأثیر آنها بر رویکرد شرکت قابلاستفاده است. علاوهبراین، درک ارتباط بین این نه بخش موجب میشود راههای مختلفی برای افزایش کارایی یا اثربخشی این روابط شناسایی و تغییر داد. با استفاده از این ابزار میتوان به یک فرصت یا نوآوری پی برد.
کوتاه و مختصر
بوم مدل موجب میشود تا راهحلها کوتاه، مختصر و ساده باشند بوم کسب و کار چیست؟ و درک ارتباط بین عناصر راحتتر باشد.
گردش آسان
این ابزار امکان دسترسی و اشتراکگذاری آسان را فراهم میکند و بهراحتی قابلحمل است.
بوم مدل کسب و کار تکنیکی است که صاحبان مشاغل میتوانند با استفاده از آن بینش کلی و جامعی در مدتزمانی کوتاه داشته باشند. این امر به شرکتها کمک میکند تا بهصورت دقیق از زوایای مختلف استراتژیهای خود را بررسی کنند و بهترین شیوهها را برگزینند. علاوهبراین، Business Model Canvas موجب میشود شیوههای جدید دیگری که در ابتدا برای بازاریابان مشخص نبود، نمایان گردد.
برای مطالعه مقاله های دیگر در زمینههای مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات اینجا کلیک کنید.
از بوم کسب و کار چه میدانید؟
ابزارها و مدلهای مدیریتی همواره یکی از اصول پر اهمیت در مسیر توسعهی کسب و کارها هستند. یکی از این ابزارهایی که بسیار مورد توجه بوم کسب و کار چیست؟ مدیران ارشد، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای جدید در دنیا قرار دارد بوم کسب و کار یا همان Business Model Canvas است. بومها ابزارهایی به ظاهر ساده هستند که امروزه در بسیاری از کسب و کارها و امور مدیریتی کاربردهای فراوانی دارند.
بوم کسب و کار یک ابزار بصری است که در یک صفحه طراحی میشود و شامل چندین بخش مهم میباشد. در این مقاله با دانشگاه کسب و کار همراه باشید تا به تعریف بومهای کسب و کار با ویژگیهای اصلی آنها بپردازیم. همچنین نحوهی طراحی یک بوم مفید و کاربردی را فرابگیریم.
بوم کسب و کار چیست؟
بوم کسب و کار در واقع نقشهای از مسیری است که یک کسب و کار برای رسیدن به اهداف خود باید آن را طی کند. این مدل ابزاری، تصویری است که معمولا در یک صفحه طراحی میشود، فعالیتهای یک کسب و کار که میتواند یک شرکت یا یک استارت اپ نوپا باشد را به طور کامل توصیف میکند. یک بوم چهارچوب مشخصی دارد که طبق آن چهارچوب و با توجه به نوع فعالیتی که در کسب و کار خود داریم میتوانیم بوم مدل کسب و کار خود را طراحی کنیم.
یک طرح کسب و کار شامل 9 بخش اصلی است. بخشهایی که از آنها بعنوان تکههای اساسی یک کسب و کار موفق و عناصر اصلی پیشبرد کار یاد میشود. استارت اپ ها و شرکتهای کارآمد و پیشرو در ایران و جهان از بومهای کسب و کار دقیقی برخوردار هستند. همین امر اهمیت وجود یک بوم کسب و کار حساب شده و دقیق را برای کارآفرینانی که تصمیم به اجرای یک کسب وکار نوپا دارند، مشخص میکند.
بوم کسب و کار طرحی استراتژیک است که بوسیلهی آن میتوانید اهداف، روند و منطق خود را از ایجاد ایدهی مورد نظرتان به طور مختصر و در حالت کلی بیان کنید؛ تا دیگران به راحتی بتوانند با مدل کسب و کار شما ارتباط برقرار کنند. توصیف مدل کسب و کار به صورت بوم بصری یک دید کلی و سریع از طرح شما به مخاطب ارائه میدهد.
البته باید توجه داشته باشید که برای طراحی بوم خود میتوانید از بوم کسب و کارهای موفق ایده بگیرید. ولی از آنها تقلید نکنید چرا که هر بومی مختص به یک کسب و کار و با شرایط همان افراد است. قرار نیست شما هم با همان بوم به موفقیت برسید.
چرا به بوم کسب و کار نیاز داریم؟
بوم کسب و کار در واقع ابزاری است که در آن استراتژیهای مدیریتی خود را برای رسیدن به اهداف و طی مسیر آن ترسیم میکنید. در این قسمت به بررسی میزان اهمیت ترسیم یک بوم کسب و کار دقیق برای کارآفرینان و صاحبان شرکتها و استارت اپها میپردازیم. یکی از مهمترین دلایلی که شما را ملزم به داشتن بوم کسب و کار میکند، شفافیت است.
شما در شروع کسب و کار و برای بیان ایده و استراتژی خود در تمام ابعاد اصولی و عناصر مهم مدیریتی به مشتریها، شریکها و سرمایه گذاران احتمالی به یک طرح کلی کامل، مختصر و سریع نیاز دارید. طرحی که تنها در یک صفحه بتواند با مخاطبی که آن را میخواند ارتباط برقرار کند و تمام سوالات او را در رابطه با نحوه عملکرد شما در طول این کار پاسخ دهد.
پس هر چه بوم طراحی شده قابل فهمتر باشد و به خوبی بتواند اصولی و عناصر کلی را به درک مخاطب برساند مفیدتر است. حتی احتمال سرمایه گذاری افراد را در طرح شما بالا میبرد، چرا که یک سرمایه گذار ترجیح میدهد تا قبل از شروع سرمایهگذاری در یک کار از حساب شده و دقیق بودن طرح و ایدهی صاحب مجموعه مطمئن باشد. با اشراف کامل به ایده و مسیری که برای رسیدن به اهداف ترسیم شده، میزان بازدهی و کارآمد بودن آن را بررسی کند.
از دیگر مزایای بوم کسب و کار:
یکی از مزیتهای طراحی یک بوم کسب و کار عناصر 9 گانه موجود در آن است. این عناصر محرکهای اصلی یک شرکت یا استارت اپ هستند. پس توجه به آنها و تجسم مسیر پیشبردشان اهمیت بسزایی در موفقیت شما دارد. از جملهی این عناصر میتوان به بخشهای مشتریان، منابع کلیدی و ساختار هزینهها اشاره کرد. با ترسیم این طرح میتوانید روی آنها تمرکز کنید و به میزان اثرگذاری هر یک از آنها در اهدافتان اشراف داشته باشید.
بوم کسب و کار تصویری واضحی از آیندهی کار شما برایتان ترسیم میکند. آن را برای مخاطب آشکار میکند، همچنین نشانگر و توصیف کننده منطق شما در این کسب و کار است.
بوم کسب و کار شامل چه بخشهایی میشود؟
مدل کسب و کار جدولی با 9 بخش است. ان بوم برای اولین بار توسط الکساندر استروالدر طراحی شده است. او این مدل را در کتاب خلق مدل کسب و کار مطرح کرد و این طرح با استقبال بسیاری در سراسر جهان مواجه شد. امروزه بسیاری از افراد در طراحی بوم کسب وکار خود در کشورهای مختلف از مدل الکساندر استروالدر استفاده میکنند.
این عناصر 9 گانه با یکدیگر در ارتباط هستند و در کنار هم یک چرخه را تشکیل میدهند. بخشهای یک بوم کسب و کار عبارتند از: بخش مشتریان یا customer segments ، ارزش پیشنهادی یا value proposition، کانالهای توزیع یا channels، ارتباط با مشتریان یا customer relationship، جریان درآمد یا revenue streams، فعالیتهای اصلی یا key activities، منابع اصلی یا key resources، شرکای تجاری کلیدی یا key partners و ساختار هزینهها یا cost structure.
در ادامه به بررسی این بخشهای اساسی میپردازیم.
بخش مشتریان یا customer segments
این بخش مرتبط با مشتریانی است که قرار است از خدمات ارائه شده توسط شما یا از کالاهای تولیدی شما استفاده کنند. در هر صورت با توجه به نوع فعالیتی که شرکت یا استارت اپ شما به آن مشغول است، مشتریان خاصی با ویژگیهای مشترک و گاها متفاوت با شما سر و کار دارند.
یکی از وظایف شما به عنوان صاحب کسب و کار برای طراحی یک بوم حساب شده، بررسی و شناخت مشتریان است. همچنین میتوانید مشتریان را بر اساس ویژگیهایی که در کسب و کار شما مورد توجه است دسته بندی کنید و به بخشهای مختلف تقسیم کنید.
ارزش پیشنهادی یا value proposition
ارزش پیشنهادی به معنی مزایا و آپشنهایی است که در کسب و کار شما به مشتری ارائه میشود. اینکه شما در کسب و کاری که قصد راه اندازی آن را دارند، چه سود و خدماتی به مشتریان خود ارائه میکنید و چه دلایلی وجود دارد که مشتریان به شما اعتماد کرده و از خدمات یا کالای تولیدی شما استفاده کنند.
البته ممکن است این مشتریان افراد و اشخاص باشند یا کسب و کارها و شرکتهای دیگری که شما ممکن است خدمات خاصی به آنها ارائه کنید. ارزشهای پیشنهادی که میتوانند به صورت کمی و یا از لحاظ کیفیت خدمات بیان شوند، عناصری هستند که شما را بر رقبایتان برتری میبخشند.
کانالهای توزیع یا channels
کانالها در اصل همان راههای ارتباطی ما با مشتریها هستند. اینکه ما از چه طریقی میخواهیم با مشتری خود تعامل داشته باشیم و این مسئله با شناخت مشتریها و بررسی ویژگیهای آنها ارتباط تنگاتنگی دارد. کانالهای توزیع همچنین بخشی از فرایند بازاریابی کسب و کار نیز هستند.
در این بخش باید مشخص کنیم که ارزشهای پیشنهادی در بخش قبل را از چه طرقی میخواهیم به مشتری خود برسانیم. برای مثال برخی از این راهها میتوانند وبسایتها یا انواع اپلیکیشنها باشند. برای بررسی دقیق کانالهای توزیع باید میزان اعتماد مشتری به هر یک از این راهها و فواید و هزینههای هر کدام را به طور دقیق بررسی کنیم.
ارتباط با مشتریان یا customer relationship
یکی از اصول مهم و تاثیر گذار در موفقیت کسب و کارها و برندها، ارتباط موثر و مفید با مشتریهاست. این فرآیند از آغاز شناسایی مشتریان آغاز میشود و میتواند تا خدمات پس از فروش و پیگیریهای بعد از ارائهی خدمت به آنها ادامه پیدا کند.
در این بخش باید انواع راههای ارتباط گرفتن با مشتریان را بررسی کنیم تا دریابیم که کدام راهها منجر به حفظ رضایت مشتری از خدمات ما میشود. همچنین ثبت راههای ارتباط با مشتریان در بوم کسب و کار به بخش بازاریابی خدمات و محصول نیز مرتبط است.
جریان درآمدزایی یا revenue streams
یکی از مهمترین بخشهای یک بوم کسب و کار بخش درآمدزایی است. در این بخش شما ایدههای خود برای کسب درآمد را بیان و بررسی میکنید. اینکه ارزشهای پیشنهادی شما از چه راهی برای شما کسب درآمد میکند و برآورد حدودی از آن.
روشهای بسیاری برای درآمدزایی در کسب و کارها وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به فروش کالا یا خدمات، انجام امور تبلیغاتی و یا فروش اشتراک اشاره کرد. بررسی دقیق این بخش در ادامهی بوم کسب و کار چیست؟ مسیر کسب و کار به شما اطمینان خاطر میدهد.
فعالیتهای اصلی یا key activities
همانطور که از نام این بخش مشخص است، شما باید اصلیترین و پایهایترین فعالیتهای شرکت و استارت اپ خود را برای رسیدن به اهداف و اجرایی شدن ارزشهای پیشنهادی و درآمدزایی شرح دهید. به صورتی که افراد با دیدن بوم کسب و کار شما به سادگی بتوانند متوجه نوع فعالیتهای اجرایی در شرکت، استارتاپ و کسب و کار شما شوند.
منابع اصلی یا key resources
در این بخش شما باید منابع اساسی و مورد نیاز برای پیشبرد کسب و کار خود را در بوم ترسیم کنید. این منابع تنها مالی نیستند و شما باید منابع دیگری از جمله منابع انسانی و معنوی را نیز در نظر بگیرید. این پیش بینیها از منابع مورد نیاز، شما را در تعبیهی راههایی برای تامین آنها یاری میکند.
شرکای تجاری کلیدی یا key partners
شرکای تجاری کلیدی با سرمایه گذاران و شرکای اصلی شما تفاوتهایی دارند. شریکهای کلیدی معمولا به شرکتهایی گفته میشود که با شما در زمینههایی همچون تبلیغات، اهداف استراتژیک، یا خرید و فروشها همکاری میکنند. این شرکا حتی میتوانند شرکتهای رقیب شما باشند و شما یک همکاری دوجانبه برای پیشرفت هر دو شرکت داشته باشید. شرکای تجاری میتوانند افراد، نهادها و شرکتهای مختلف باشند.
ساختار هزینهها یا cost structure
اجراسازی و عملیاتی کردن ایدهها در کسب و کارها همواره شامل هزینههایی است که لازم است آنها را پیش بینی کنیم. باید میزان هزینهها و همچنین راههایی برای تامین منابع آنها را در نظر بگیریم. معمولا افراد و نهادهایی که تصمیم به سرمایه گذاری در طرح کسب و کار شما را دارند مایلند تا با هزینههایی که در طول این مسیر متقبل میشوند آشنا شوند.
چطور یک بوم کسب و کار را طراحی کنیم؟
برای طراحی یک بوم کسب و کار مفید و کاربردی نیاز به مطالعه و فراگیری نکاتی در رابطه با ترسیم بومها دارید. کتابها و مقالات زیادی در این باره وجود دارند که میتوانند شما را در این مسیر یاری کنند. همانطور که ما نیز در این مقاله از دانشگاه کسب و کار توضیحات مختصری برای آشنایی شما با بوم کسب و کار ارائه کردیم.
پس از انجام بررسیها نیاز است تا تمام ایدهها و عناصر مورد نیاز خود را یادداشت کنید. حالا شما به یک نمونه خام اولیه از بوم مدل کسب و کار نیازمندید تا طرح اولیه خود را روی آن پیاده کنید.
حرف آخر
بوم مدلهای کسب و کار از عناصر مهم برای شروع و پیشبرد یک کسب و کار هستند. بومها از ابزارهای مدیریتی تصویری هستند که از اجزای متفاوتی تشکیل میشوند و این اجزا در یک صفحه با توجه به نمونهی خام بوم ترسیم و طراحی میشود. بومها از 9 عنصر اصلی تشکیل میشوند؛ که این عناصر به طور مستقیم بر روی هم اثر میگذارند و یک چرخه را تشکیل میدهند.
در این مقاله به توضیح مختصری از این عناصر پرداختیم و دلیل اهمیت هر یک از آنها در روند هر کسب و کار، شرکت و یا استارت اپ را بررسی کردیم. دانشگاه کسب و کار به همهی صاحبان کسب وکار توصیه میکند که از اهمیت یک بوم دقیق و حساب شده در ابتدای مسیر کاری خود غافل نشوند.
بوم مدل کسب وکار
بوم مدل کسب وکار، (به انگلیسی: Business Model Canvas)، الگویی برای تدوین یک مدل برای کسب وکاری جدید یا ثبت مدل فعلی مورد استفاده در کسب وکار است. بوم مدل کسب وکار در واقع یک نمودار تصویری است که بخش های مختلفی دارد. هر یک از این بخش ها به تشریح گزاره های ارزش، زیرساخت، مشتریان یا امور مالی مربوط به یک شرکت یا محصول اختصاص دارد. بوم مدل کسب وکار به شرکت ها کمک می کند تا بتوانند با ترسیم تعامل میان بخش های مختلف کسب وکار خود، فعالیت های خود را به شکلی هماهنگ به پیش ببرند.
کمی هزینه و بهره وری
کمی میزان تجربه کلی مشتری و درآمد
بوم مدل کسب وکار ابتدا توسط الکساندر اوستروالدر (به انگلیسی: Alexander Osterwalder) طراحی شد. طبق تعریف استروالدر؛ مدل کسب و کار ابزاری مفهومی است که شامل مجموعه ای از عناصر و ارتباط آن ها بوده و منطق شرکت جهت درآمدزایی را نشان می دهد. تعریف استروالدر و بوم مدل کسب و کار پیشنهادی وی، از توجه و استقبال قابل توجهی برخوردار شده است. به طوری که امروزه در اکثر شرکت های موفق جهان و رویدادهای استارتاپی از این بوم به عنوان تابلوی راهنمایی برای جهت دهی مسیر کسب و کار استفاده می کنند. از سال ۲۰۰۸ که این بوم طراحی شد، بوم های دیگری برای گوشه بازارهای مختلف ارائه شدند که برای نمونه می توان به بوم ناب اشاره کرد.
توضیح رسمی از مدل کسب وکار به صورت بلوک های تکمیل شدنی برای فعالیت هایش در نظر گرفته شده است. تعدادی مفاهیم متفاوت کسب وکار وجود دارد؛ کار و پایان نامه آستروالدر یک مدل مرجع بر اساس شباهت بین طیف وسیع مفاهیم مدل های کسب وکار ارائه کرد. با این قالب مدل کسب وکار یک سرمایه گذار به سادگی می تواند مدل کسب وکار خود را توصیف کند.
مهم ترین فعالیت هایی در اجرای گزاره ارزشی یک شرکت. یک مثال برای شرکت «بیک»، می خواهد یک چرخه تأمین مؤثر در جهت کاهش هزینه بسازد.
بوم کسب و کار چیست و چرا باید از بوم کسب و کار استفاده کرد؟
شروع یک تجارت کوچک، کاری بزرگ است. هنگام شروع کسبوکار متوجه میشویم که میلیونها مورد وجود دارند که باید آنها را کنترل کنیم تا در نهایت بتوانیم از کسبوکار خود درآمدی به دست آوریم. آنچه هنگام شروع یک کسبوکار باید به آن توجه کنید، برنامهریزی است. تنظیم بودجه، تنظیم برنامه بازاریابی، آزمایش محصولات قبل از فروش و برقراری روابط با تأمینکنندگان و تولیدکنندگان از جمله مواردی است که باید قبل از شروع کسبوکار به آنها بپردازید. برای کسب موفقیت، شما باید برنامه کاری و نیز مدل کسب و کار مخصوص خود را ایجاد کنید. اینجاست که صحبت بوم کسب و کار به وسط میآید!
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
ابزاری که به کمک آن و مدلی که بر روی بوم کسب و کار چیست؟ آن پیاده کردهاید، طرحی ساده برای موفقیت کسبوکار خود به دست خواهید آورد. انواع بیشماری از مدلهای تجاری وجود دارد که میتوانند بر روی بوم کسب و کار قرار گرفته و به شما در پیشبرد اهدافتان کمک کنند. بوم کسب و کار در واقع به عنوان راهنمای گام به گام شما در دانستن چگونگی رسیدن به اهدافتان است. در ادامه قصد داریم تا تعریف کاملی از بوم کسب وکار را داشته و مزایای آن را باهم بررسی کنیم.
بوم کسب و کار چیست؟
بوم کسب و کار ابزاری کارآفرینانه است که شما را قادر میسازد تا مدل تجاری کسبوکار خود را تجسم، طراحی و از نو بیافرینید. بوم کسب و کار توسط الکساندر استروالدر نظریهپرداز و نویسنده سوئیسی توسعه داده شده است. بوم کسب و کار یا ( Business Model Canvas) یا ( BMC ) روشی تصویری برای شناسایی عناصر اصلی کسبوکار شما و تشخیص نحوه ارتباط آنها با یکدیگر است. بوم کسب و کار میتواند دید واضحی از ارزش پیشنهادی، عملیات کسبوکار، مشتریان و امور مالی به شما دهد. به عنوان مثال صاحب یک کسبوکار کوچک به کمک این بوم میتواند به شناسایی بخشهای مختلف بازار هدف خود بپردازد. او با کمک این بوم و مدلی که بر روی آن پیاده شده میتواند در مورد اینکه در راهاندازی و رشد کسبوکار خود باید به کدام بخشها تمرکز کند، تصمیم بگیرد.
یکی از ویژگیهایی که باعث کارایی بیشتر بوم کسب و کار شده است، منحصر بودن آن برای هر کسبوکار است.
بخشهای مختلف بوم کسب و کار کدام است؟
بوم کسب و کار متشکل از یک صفحه واحد با ۹ بخش مختلف است که نشان میدهد چگونه کسبوکار شما برای موفقیت نیاز به هماهنگی بین بخشهای مختلف خود دارد. تحلیلهایی که به کمک این بوم صورت میگیرد، میتواند دید روشنتری نسبت به بخشهای مختلف و اهمیت آنها به شما دهد.
تکمیل هر یک از بخشهای این ابزار میتواند تا ۳۰ دقیقه طول بکشد. شما با صرف حداکثر ۴ الی ۵ ساعت میتوانید یک راهنمای مناسب برای روند کار خود داشته باشید.
بوم مدل کسب و کار زبانی مشترک برای توصیف، تجسم، ارزیابی و تغییر مدلهای تجاری است. در زیر ۹ قسمت مختلف بوم کسب و کار به اختصار توضیح داده شدهاند:
۱. بخشهای مشتری
اولین چیزی که باید بدانید این است که کسبوکار شما حول مشتریانتان متمرکز شده است. مشتریان شما افرادی هستند که به اعتقاد شما، انگیزه کافی برای امتحان محصول و یا خدمت جدید شما را دارند. لذا شما باید به خوبی این مشتریان را بشناسید. برای این شناخت میتوانید سؤالاتی از قبیل سؤالات زیر بپرسید:
- آرزوها و خواستههای مشتریان چیست؟
- باورها و اعتقادات آنان چیست؟
- دغدغههای آنان چیست؟
این سؤالات به شما کمک میکند تا مشتریان خود را به بخشهای مختلف تقسیم کنید. با کمک این تقسیمبندی قادر خواهید بود برای جلب رضایت و توجه آنان بهتر عمل کنید.
۲. ارزش پیشنهادی
در این قسمت باید به این سؤال پاسخ دهید که محصولات و خدمات شما چه ارزشی برای مشتری ایجاد میکنند؟ در واقع این بخش از به بررسی خلق ارزش شما میپردازد.
۳. جریانهای درآمدی
در این بخش نیز باید به سؤالاتی چون سؤالات زیر پاسخ داده شود:
- هزینه محصولات و خدمات چقدر است؟
- مشتریها مایل به پرداخت چه هزینهای برای خرید خدمت یا محصول شما هستند؟
- هر جریان درآمد چقدر به درآمد کلی شما کمک خواهد کرد؟
۴. کانالهای ارتباطی
در این بخش نیز باید به سؤالاتی در زمینه چگونگی برقراری ارتباط با مشتری و نحوه پیشنهاد ارزش برای وی، پاسخ دهید.
۵. روابط با مشتری
در این قسمت باید به سؤالاتی از قبیل سؤالات زیر پاسخ دهید:
- نوع روابط شما را با مشتریهایتان چگونه است؟
- انتظارات هر گروه مشتری از شما چیست؟
- چگونه با بقیه مدل های کسب و کار شما عجین شدهاند؟
۶. فعالیت های کلیدی
مشخص کردن فعالیتهای کلیدی در واقع مشخص کردن مهمترین فعالیتهایی برای ارائه ارزشهای خود، تقویت روابط با مشتری، بهینه سازی جریانات درآمد و … است.
۷. منابع کلیدی
در این بخش باید به این سؤال پاسخ دهید که برای ایجاد ارزش برای مشتریان و تداوم تجارت خود به چه منابعی نیاز دارید؟ پاسخ این سؤال میتواند منابع کلیدی شما را به طور کامل برایتان نشان دهد.
۸. شرکای اصلی و کلیدی
منظور از شرکای کلیدی، شریکهایی است که بدون آنها نمیتوانید تجارت خود را ادامه دهید. در این بخش شما باید این شرکا را برای خود مشخص کنید.
۹. ساختار هزینه
با در نظر گرفتن فعالیتها و منابع، هزینههای اصلی خود را لیست کنید. برای به دست آوردن ساختار هزینه به سؤالاتی مانند سؤالات زیر باید پاسخ دهید:
- هزینههای کلانی که تجارت شما با آن روبرو خواهد شد چیست؟
- هزینه کدام منابع بیشتر است؟
- هزینه کدام فعالیت ها بیشتر است؟
مزایای استفاده از بوم کسب و کار چیست؟
در ادامه به چند مورد که نشان میدهند چرا باید از بوم کسب و کار استفاده کرد، میپردازیم.
تفکر بصری
بوم کسب و کار امکان تصور آسان و تصویری را برای تصمیم گیرندگان فراهم میکند. تصور کردن و داشتن تحلیلهای تصویری به شما کمک میکنند تا تجزیه و تحلیل دقیقتری از مسائل تأثیرگذار بر کسبوکار داشته باشید.
بررسی آسان
بوم کسب و کار با توجه به شکل و اندازه خود، ابزاری در دسترس است. لذا افراد میتوانند به سادگی و حتی هنگام عبور از کنار آن به آن توجه کرده و موارد اشاره شده در آن را بخوانند و درک کنند.
درک روابط ۹ بخش مختلف کسبوکار
بوم مدل کسب و کار با توجه به طراحی که دارد، به تیم اجرایی اجازه میدهد تا درک کند که چگونه ۹ بخش مختلف آن با یکدیگر ارتباط دارند. این کار باعث میشود تا روشهای مختلفی که برای افزایش بازده میتوان میان این روابط ایجاد کرد، راحتتر به ذهن آیند.
نظر شما درباره بوم کسبوکار چیست؟ آیا سابقه تدوین و نوشتن این بوم را داشتهاید؟ تجربه شما در این باره چیست؟ نظرات و تجربیات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
کاربرد بوم و مدل کسب و کار
در این مرحله از ناگفته های کسب و کار،می خواهیم در مورد طرح و بوم کسب و کار یا بیزینس مدل صحبت کنیم.اصطلاحاتی که شاید این روزها زیاد شنیده می شود.در این مطالب چون تاکید ما براین است که به بیان تجربیات عملی بپردازیم پس به چند تجربه از این دست می پردازیم.می خواهیم در مورد بیزینس پلن صحبت کنیم و این که چیست و چه جزئیاتی دارد!؟
نکته ی مهمی که شاید همه در بیزینس پلن شنیده اند و معمولا مطرح است،این است که باید برای چشم انداز 3 تا 5 ساله آینده ی کسب و کار برنامه ریزی کرد و پیش بینی های دقیق کاری انجام داد و این ها را روی کاغذ آورد. می شود گفت که این موارد تا 7 یا 8 سال پیش یا 3 یا 4 سال پیش کاربرد داشتند،ولی این روزها دیگر این نوع پیش بینی ها هیچ کاربردی ندارند.یکی از دوستان اخیرا سفری به آلمان داشتند و در یک سمینار در این حوزه شرکت کرده بودند. ایشان از آن سمینار گزارشی را فرستادند و از قول یکی از سخنرانان برتر آن سمینار بیان داشتند که دیگر دور بیزینس پلن را خط بکشید! و همان موقع این تاییدی شد برای آن چیزی که می خواهیم به شرح آن بپردازیم.
در روزگاری که هر روز و هرشب اتفاقات عجیب و غریبی می افتد،چه اتفاقات سیاسی،چه اتفاقات اقتصادی و چه اتفاقات فناورانه، به نظر فکر کردن به اینکه 3 تا 5 سال بعد ما چه هزینه هایی خواهیم داشت و…به نوعی بی اثر و بی فایده است.در کسب و کار خودمان بهتر است به آینده فکر کنیم، ولی این که روی بیزینس پلن خیلی تاکید کنیم و یا بخواهیم برای نوشتن بیزینس پلن به کسی پول بدهیم و این گونه مسائل،مطمئنا به نوعی اتلاف وقت و اتلاف هزینه است.بوم کسب و کار چیست؟
پس،روند نوشتن بیزینس پلن را بدانیم و نیز جزئیات آن را بدانیم و یک طرح کلی برای کسب وکارخودمان داشته باشیم،منتها نه خیلی وقت خودمان را برای آن تلف کنیم و نه خیلی روی آن نوشته هایمان حساب کنیم!چون مطمئنا مجبور خواهیم شد هر ماه یا حتی هر هفته،این بیزینس پلن خودمان را متناسب با تغییراتی که در اقتصاد،سیاست و اجتماع خودمان و دنیا رخ می دهد،تغییر دهیم و این تغییرات مطمئنا خیلی زیاد خواهد بود.
اصطلاح و تکنیک دیگر که این روزها مطرح است،بوم مدل کسب و کار است.
خیلی مهم است که ما بلد باشیم وبشناسیم اجزای اصلی کسب و کار ما چیست و البته باز خیلی وقت گذاشتن و تمرکز روی این که شرکای ما کدام افراد هستند،درآمد ما چیست و هزینه ی ما چیست و…این ها چیزهایی هستند که هر کسی که می خواهد کاری را شروع کند،به نوعی از اول در دیدگاه و چشم انداز و ذهنیت خود دارد، و این که بخواهیم به این مسائل فکر بکنیم،یا بخواهیم حتما روی کاغذ بیاوریم و حتما هم باید یک کاغذ 1 در 2 متری داشته باشیم که روی آن برچسب بزنیم و اجزای فلان بخش از مدل کسب وکار را در بیاوریم و بنویسیم و بچسنانیم!این ها عملا خیلی مهم نیست.
ما در یک کاغذ کوچک هم می توانیم بنویسیم که درآمدها و هزینه هایمان چه خواهد بود،شرکای ما چه کسانی خواهند بود،کار کلیدی مان چیست.این را بلد باشیم ولی خیلی برای آن وقت نگذاریم و خیلی خودمان را معطل نکنیم.
مشاهده شده که گروه هایی که روی تکمیل این بوم مدل کسب وکار وقت می گذارند،به نوعی در عمل،آن چیزی که روی کاغذ می نویسند و روی آن کاغذ بزرگ می چسبانند،در آینده برای آن ها کارکرد نخواهد داشت.مهم این است که وارد بازار کار شویم و ببینیم که بازار چه تحولاتی دارد و متناسب با نیاز بازار پیش رویم.
شاید شخصی در کسب وکار خودش و برای مدل در آمدی آن چیزهایی که در ذهنش باشد وآن را بنویسد و بچسباند،ولی بعدا ببیند که نتیجه نداد. پس بهتر است که همه ی این ها را به صورت روزمره یا هفتگی یا ماهانه تغییر دهیم و ویرایش کنیم و همیشه به روز باشیم.
در روزگاری که شب می خوابیم و صبح بلند می شویم و می بینیم که اتفاقات عجیب و غریبی می افتد، در این دوره وزمانه،این که ما بیاییم چشم انداز 10 ساله یا 20 ساله تعریف کنیم و یا ماموریت 20 یا 30 ساله تعریف کنیم،به نظر خیلی جذاب نیست و خیلی نباید روی این چیزها وقت گذاشت.
آن چیزی که مهم است این است که سریع و چابک باشیم و سریع وارد میدان شویم و استارآپ خودمان را وارد بازار کار کنیم وببینیم که این بازار کار ما را به چه سمتی می کشاند. عصر،عصر مدیریت اقتضایی است. ما باید در هر لحظه،مناسب با کشش و نیاز بازار جلو برویم و مطمئن باشیم این بازار است که وضعیت ما را تغییر خواهد داد.
سعی کنیم بروکراسی و سیستم اداری ساده ای داشته باشیم و ناب باشیم وچابک عمل کنیم.سعی کنیم خیلی برای نوشتن،برنامه ریزی و کاغذ بازی وقت نگذاریم،عمل کنیم و محصول را به بیرون عرضه کنیم و در هر مرحله از توسعه ی محصول،از بازار فیدبک بگیریم و بدانیم که بازار از ما چه می خواهد.
نکته ی اصلی استارت های چابک را هم به یاد داشته باشیم.همیشه منتظر این نباشیم که محصول مان کامل شود تا بعد آن را به بازار بدهیم.سعی کنیم اولین بخش از محصول مان که آماده و قابل عرضه شد به بازار بدهیم و فیدبک های لازم را بگیریم و بعد تغییرات لازم را روی آن بدهیم و به تدریج بزرگش کنیم.خیلی بلند مدت و رویایی فکر نکنیم.
حواسمان به بازار،مشتری،سیاست،اقتصاد و حوادثی که در کشور خودمان و در سطح منطقه و دنیا رخ می دهد باشد و سعی کنیم از همه ی این ها بلافاصله به نحو احسن استفاده بکنیم و کسب و کار خودمان را به سمتی که بهترین نتیجه را می تواند بگیرد هدایت کنیم.