فارکس ترید در ایران

قانون هفت کندل

نرم افزار نموداری شما باید با این تصویر استاندارد شود، با این حال شما، شخصی هستید که باید نمودار خود را ترسیم می کنید.

امواج اصلاحی در الیوت Corrective Waves

پس از اتمام یک سیکل 5 موجی ، امواج اصلاحی آغاز می شوند .به عبارتی دیگر نوسانات در برابر رونداصلی ،امواج اصلاحی یا به عبارت ساده تر اصلاحات نامیده می شوند . گاهی اوقات، این امواج مرحله ي حروفی نامیده می شوند.
در این بخش از آموزش بورس به ۴ حالت از آرایش های ممکن در بروز امواج الیوت اصلاحی می پردازیم .
این موج ها شامل سه ریزموج هستند که در جهت عکس موج انگیزشی حرکت می کنند . امواج اصلاحی در مقایسه با امواج انگیزشی ،تنوع
بیشتری دارند و از وضوح کمتری برخوردار هستنددر بیشتر موارد شناسایی اصلاحات تا زمانی که کامل شود ، گاه ممکن است بسیار دشوار باشد.
می دانیم که در اغلب موارد در پی ۵ موج اصلی و محرک یا انگیزشی، معمولا ۳ موج اصلاحی خواهیم داشت .
در موجهای ۳ گانه اصلاحی نیز موج ۱ و ۳ با هم هم جهت هستند و خلاف جهت موج دوم می باشند .
امواج ۳ گانه اصلاحی در نمودارها ممکن است به چهار صورت مختلف دیده شوند. این ۴ حالت عبارتند :
۱. اصلاح زیگزاگ Zigzag به صورت: (شارپ- منفرد- دوگانه- سه گانه 5-3-5)
۲. اصلاح مسطح یا تخت Flat به صورت: (شارپ نیست منظم منبسط دونده 5-3-3)
۳. اصلاح مثلثی Triangle به صورت: (3-3-3-3-3 (4 نوع))
۴. اصلاح ترکیبی Combination دو نوع
۱. اصلاح زیگزاگ Zigzag
زیگزاگ یک ساختار 3 موجی اصلاحی است که با نام ABC شناخته شده است.
زیر مجموعه موج A و C پنج موج است. و موج B می تواند هر ساختار اصلاحی داشته باشد.
زیگزاگ یک ساختار 5 – 3 – 5 است .
در الگوی اصلاح زیگزاگ موج B نمیتواند بیش از 75 % از موج A را اصلاح نماید. موج C یک Lowجدید را زیر موج A ایجاد میکند. معمولا موج A از یک اصلاح زیگزاگ ، الگوی 5 موجی دارد . در دو مورد دیگر اصلاح (مسطح و نامنظم) موج A الگوی 3 موجی دارد. بنابراین اگر شما بتوانید در موج A پنج موج را شناسایی کنید شما میتوانید انتظار داشته باشید که اصلاح با الگوی زیگزاگ پایان یابد.


ارتباط با نسبت های فیبوناچی :
موج B: به اندازه 50 ، 61.8 ، 76.3 ، 85.4 درصد موج A است .
موج C: به اندازه 61.8 ، 100 ، یا 123.6 درصد موج A است .
اگر موج C به انداز 161.8 درصد موج A باشد، C می تواند موج سوم یک ایمپالس 5 موجی باشد .
اگر موج C = 161.8 ٪ از موج A باشد ، موج C می تواند موج 3 از 5 موج نوسانی )انگیزشی( باشد. بنابراین، یکی از راه های برچسب زدن بین ABC )سه موجی ( و موج انگیزشی ) 5 موجی( این است که آیا نوسان سوم دارای بسط )گسترش (است یا خیر به بیانی ساده باید تشخیص دهیم در روند نزولی و در بازار خرسی با یک افت قیمتی در قالب یک 5 موجی در موج c مواجه هستیم یا صرفا یک اصلاح در قالب یک سه موجی ABC )واضح است که 5 موجی اصلاح عمیق تری خواهد داشت
زیگزاگ هاي دوگانه و سه گانه :
بیشترین تغییر در خانواده زیگ زاگ ها در زیگ زاگ دو گانه و زیگ زاگ سه گانه مشاهده میشود. این دو الگو با نام هاي Triple3 , Double3 هم خوانده میشوند. سه الگوي زیگ زاگ، زیگ زاگ دوگانه ، زیگ زاگ سه گانه خانواده زیگ زاگ ها را تشکیل میدهند زیگ زاگ هاي دوگانه رایجترند در حالي که زیگ زاگ هاي سه گانه بندرت دیده میشوند .
Double zig zag از دو الگوي زیگ زاگ متصل به هم تشکیل یافته که این دو الگو بوسیله یك موج کوتاه اصلاحي به یکدیگر متصل شده اند که این موج کوتاه اصلاحي با نماد X مشخص میشود .


زیگزاگ سه گانه از سه الگوي زیگ زاگ متصل به هم تشکیل یافته که بوسیله دو موج کوتاه اصلاحي “X “ و ”XX “ به یکدیگر متصل شده اند.


اصلاح مسطح یا تخت Flat
یک موج تصحیحی تخت یک حرکت تصحیحی است که با ABC نامگذاری می شود و هرچند نامگذاری ها یکی است، تقاوت امواج تصحیحی تخت در تحلیل تکنیکال با زیگزاگ در زیرمجموعه های موج A است که زیگزاگ یک ساختار 5 – 3 – 5 بوده و تخت ساختار 3 – 3 – 5 دارد.


نکته آموزشی: منظور از ساختار 3 – 5 – 3 و 3 – 3 – 5 تعداد زیرمجموعه های موج A,B,C می باشد .


سه ساختار متفاوت از مسطح ها -فلت ها یا پهنه ها- وجود دارد :
الف پهنه منظم -متقارن – (Regular)
ب پهنه نامنظم / بسط یافته – (Irregular / Expanded)
ج پهنه دونده – (Running Flats)
پهنه منظم ( Regular Flats )
یک الگوی تصحیحی 3 موجی با نام های ABC
تقسیم بندی موج A و B به صورت سه تایی است .
زیرمجموعه های موج C 5 تایی و به صورت انگیزشی یا مورب است .
زیرمجموعه های امواج A و B می توانند هرنوعی از امواج تصحیحی باشند .
موج B در نزیکی آغاز موج A تمام می شود .
موج C معمولا در فاصله کم بعد از آغاز موج C به پایان می رسد .
بعد از موج C روند تغییر می کند .
نسبت های فیبوناچی :
موج B: 90 درصد موج A
موج C: 61.8 ، 100 و یا 123.6 درصد موج AB


پهنه نا منظم ” گسترش یافته” (Expanded Flats )
•موج اصلاحی با برچسب ABC حرکت می کند . • ساختار موج A و B در 3 موج است
• ساختار موج C در 5 موج نوسانی / مورب است
• ساختار موج A و B می تواند در هر ساختار 3 موج اصلاحی از جمله زیگزاگ ، مسطح ، سه تایی دوگانه و سه تایی سه گانه باشد .

• موج B از الگوی 5 – 3 – 3 فراتر از سطح شروع موج A خاتمه می یابد . • موج C به طور قابل ملاحظه ای فراتر از سطح انتهایی موج A خاتمه می یابد . • موج C باید واگرایی داشته باشد .


رابطه نسبت فیبوناچی
• Wave B = 123.6% of wave A
• Wave C = 123.6% – 161.8% of wave AB


اصلاح مثلث Triangle
حال که انواع الگوی تصحیحی تخت را مورد بررسی قرار دادیم به سراغ نوع بعدی امواج تصحیحی یعنی مثلث ها می رویم. در امواج تصحیحی نوع مثلث نوسانات و حجم بازار کم می شود. مثلث ها 5 گوشه دارند و هرکدام نیز 3 زیرمجموعه موجی دارند که ساختار آن را به 3 – 3 – 3 – 3 – 3 تبدیل می کند.
– ساختار تصحیحی با نامگذاری ABCDE
– معمولا در موج B و یا موج 4 دیده می شوند .
– ساختار 3 – 3 – 3 – 3 – 3 دارند .
– ابزار RSI برای حمایت و تایید مثلث ها در هر بازه زمانی ای نیاز است .
– زیرمجموعه های ABCDE می تواند abc ، wxy و یا تخت باشند .


مثلثها در بیشتر مواقع به عنوان موج چهارم هستند.بعضی مواقع می توانیم یک مثلث را درموج B از یک سه موج اصلاحی ببینیم.مثلث ها بسیاربزرگ وگیج کننده هستند. این الگوها باید قیبل به دقت مطالعه شوند تا بتوان آن ها را تشخیص داد.قیمت تمایل دارد تا شکل مثلث را با سرعت رها کند که Thrust نام دارد.


زمانی که مثلث ها در موج چهارم رخ دادند بازار به سمت مسیر موج 3 به خارج از مثلث پرتاب می شوند.


در تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال 4 نوع از این امواج وجود دارند :
1 مثلث صعودی
2 مثلث نزولی
3 مثلث انقباضی
4 مثلث انبساطی
مثلث ها در نمودار زیر نشان داده شده اند .
Bear market: بازار خرسی
Bull market: بازار گاوی

مثلث صعودی
مثلث افزایشی که به آن مثلث صعودی هم میگویند زمانی تشکیل خواهد شد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار شکل گرفته باشد . در واقع الگو مثلث افزایشی زمانی شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی ندارند و خریداران قادر به سفارش گذاری از سطح مشخصی نیستند ولی به مرور زمان قیمت را به سمت بالا هدایت میکنند.
به بیان دیگر در این الگو خریداران به تدریج قدرتمند می شوند به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارند و آنقدر به سطح مقاومت فشار وارد می کنند تا بالاخره از خط مقاومت عبور کنند .


مثلث کاهشی
در مثلث کاهشی یا نزولی خط افقی حمایتی در پایین و مثلث خط روند مقاومتی در بالا ایجاد میشود.
الگوی مثلث کاهشی همانند آنچه در تصویر زیر میبینید نشان دهنده این است که قیمت به آهستگی در حال نزول است و به مرور زمان فروشندگان در
حال در دست گرفتن قدرت بازار می باشند و در اکثر وقت ها خط حمایت را شکسته و بازار نزولی میگردد


مثلث انقباظی
این الگونسبت به الگوی مثلث انبساطی رواج بیشتری دارد


قوانین مثلث انقباضي :
موج A در این الگو میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،تریپل زیگ زاگ و یا یك الگوي فلت باشد.
موج B در این الگو تنها میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،یا تریپل زیگ زاگ باشد.
امواج D,C میتوانند در الگوي خود بدون هیچ اصلاحي کامل شوندبه استثناي Triangle ها 4.4 موج D,C,B,A باید در داخل یك کانال حرکت کنند که یك سر آن AC و سر دیگر آن BD میباشد.
تقاطع کانال در پایان به E ختم میشود.
دو خط این کانال نهایتا باید در نقطه اي همگرا شوند و نمیتوانند به صورت موازي باشند.
ممکن است یکي از خطوط کانال را بصورت خطي)افقي(داشته باشیم.
موج E میتواند یك زیگ زاگ،دابل زیگ زاگ،تریپل زیگ زاگ یا یك Triangle Contracting باشد.
موج E باید کوچکتر از موج D قیمت ها باشد،همچنین موج E باید بزرگتر از 20 %موج D قیمت ها باشد.
همچنین موج A و یا موج B باید در این الگو داراي بلند ترین موج باشند.
همچنین موج E باید در قسمتي از موج خود با موج A اشتراك )همپوشاني( داشته باشد.
موج E قیمت نمیتواند از کانال BD عبور کنند.
مثلث انبساطي :
آخرین الگوي مورد بحث ما در این قسمت مثلث انبساطي میباشد.این الگو یك الگوي غیر متعارف و غیر رایج در بین الگوهاي الیوت میباشد .


قوانین مثلث هاي انبساطي :
.هر پنج موج این الگو باید از خانواده زیگ زاگ ها باشند .
.موج B قیمت ها باید نسبت به موج C قیمت ها کوچکتر باشد،اما در عین حال باید از 40 % موج C بزرگتر باشد .
.امواج D,C,B,A باید در درون کانالي حرکت کنند که یك ضلع آن AC و ضلع دیگر آن BD میباشد .
.موج C قیمت ها باید نسبت به موج D قیمت ها کوچکتر باشد
امواج اصلاحی ترکیبی (Combination)
آخرین حالت از مدل موج های اصلاحی می باشد که ریز موج هایش ترکیبی ازامواج بازگشتی قبلی می تواند باشد و با W ، X ، Y نمایش داده می شوند. معمولا این موج اصلاحی در موج ۴ یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت ساید در روند رو به جلو را برای ادامه حرکت قیمت در روند اصلی شاهد هستیم. امواج اصلاحی ترکیبی می توانند شامل هر ترکیبی از امواج اصلاحی قبلی پشت سر
هم باشند بدون آنکه دو ترکیب پشت سر هم تکرار شود. به عنوان مثال اگر در شکل زیر ترکیب اصلاح “تخت” موج X سه تایی و یک مثلث را شاهد هستیم دو ترکیب یکسان (دو مثلث) نباید پشت سر هم در موج اصلاح ترکیبی تکرار شود .


۴. اصلاح ترکیبی Combination دو نوع
Double Three ترکیبی از دو تا از امواج بالا
Tripple Three ترکیبی از سه تا از امواج بالا
Double Three در تحلیل تکنیکال
Double Three ترکیبی از دو الگوی تصحیحی است. تا به حال سه نوع از امواج تصحیحی شامل زیگزاگی، تخت و مثلثی را مورد بررسی قرار دادیم و هرگاه دو تا از این الگوها با هم ترکیب شوند، شاهد Double Three هستیم .
ترکیب دو تا از امواج که با WXY نامگذاری می شوند .
زیر مجموعه های امواج W و Y می توانند زیگزاگ، تخت، دابل تری در درجات کوچکتر و یا تریپل تری در درجات کوچکتر باشند .
زیرمجموعه های موج X می توانند هر نوع موج تصحیحی ای باشند .
WXY یک ساختار 7 ضلعی است .
نسبت های فیبوناچی :
موج X: 50 ، 61.8 ، 76.4 و یا 85.4 درصد موج W است .
موج Y: 61.8 ، 100 و یا 123.6 درصد موج W است .
موج Y نمی تواند فراتر از 161.8 درصد از موج W باشد .


در زیر نمونه هایی از ترکیب های مختلف از دو ساختار اصلاحی که سه تایی دوگانه را تشکیل می دهند آورده شده است :
ترکیبی از یک مسطح -پهنه- و یک زیگزاگ


ترکیبی از یک پهنه و مثلث


ترکیبی از دو سه تایی دوگانه از یک درجه پایین تر


سه تایی سه گانه (Triple Three)
سه تایی سه گانه ترکیبی از سه الگوی اصلاحی در تئوری موجی الیوت است .
دستورالعمل ها یا راهنماها
• ترکیبی از سه ساختار اصلاحی با عنوان WXYXZ • ساختار موج W ، موج Y ، و موج Z می تواند زیگزاگ ، مسطح ، سه تایی دوگانه از یک درجه پایین تر یا سه تایی سه گانه از یک درجه پایین
تر باشد .

• موج X می تواند هر ساختار اصلاحی باشد . • WXYZ یک ساختار 11 نوسانی است .
رابطه نسبت های فیبوناچی در سه تایی سه گانه
• Wave X = 50%, 61.8%, 76.4%, or 85.4% of wave W
• Wave Z = 61.8%, 100%, or 123.6% of wave W
• Wave Y can not pass 161.8% of wave W or it can become an impulsive wave 3
( موج Y نمی تواند به فرای 161.8 ٪ از موج W برود یا می تواند به یک موج نوسانی 3 تبدیل شود.)


در زیر نمونه هایی از ترکیب های مختلف سه ساختار اصلاحی که سه تایی سه گانه را تشکیل می دهند آورده شده است :

پترکیبی از یک پهنه (مسطح )، سه تایی دوگانه و زیگزاگ
قوانین فرعی
اگر موج دوم یک اصلاح ازنوع ساده باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ترکیبی باشد.
اگر موج دوم یک اصلاح از نوع ترکیبی باشد انتظار داریم که موج چهارم یک اصلاح ساده باشد.

تصاویر از کتاب امواج الیوت آقای مهدی میرزایی آورده شده است و توصیه می شود حتما کتاب مذکور را تهیه و مطالعه کنید.

الگوهای سه کندلی

الگوهای سه کندلی

تا به اینجا در مورد الگو‌های شمعی پایه‌ای‌، الگوهای تک کندلی و الگوهای دو کندلی صحبت کردیم؛ نوبتی هم باشد نوبت الگوهای سه کندلی است. برای شناسایی الگوهای سه کندلی ژاپنی، درست مثل موارد قبلی باید به دنبال فرم‌های خاصی در چارت باشید که در مجموع از سه کندل تشکیل شده باشد.

این چیزی که به عنوان فرم کندلی از آن صحبت می‌کنیم، به معامله‌گران کمک می کند تا نحوه رفتار آینده قیمت را بهتر پیش‌بینی کنند.

سه عدد از این الگوها، برگشتی هستند که نشان دهنده پایان روند فعلی قانون هفت کندل و شروع روند جدید در جهت مخالف است.

و سه الگوی شمعی دیگر، الگوهای ادامه‌دهنده هستند که نشان دهنده یک مکث و سپس ادامه روند فعلی است.

بیایید نگاهی به الگوهای سه کندلی ژاپنی بیندازیم.

ستاره های صبح‌گاهی و عصر‌گاهی

ستاره صبح‌گاهی و ستاره عصر‌گاهی، الگوهای سه کندلی ‌ای هستند که معمولاً در انتهای روند فعلی شکل می‌گیرند. این‌ها نشانه‌هایی سه‌تایی از برگشت هستند.

الگوهای سه کندلی

ما از الگوی ستاره عصر‌گاهی، در سمت راست تصویر به عنوان نمونه ای از این دو مورد برای مثال زدن استفاده می‌کنیم:

  1. کندل اول صعودی است ، که بخشی از روند صعودی اخیر است.
  2. کندل دوم بدنه کوچکی دارد که نشان می دهد در بازار می تواند بلاتکلیفی وجود داشته باشد. این شمع می تواند صعودی یا نزولی باشد.
  3. کندل سوم به منزله تأیید وقوع یک برگشت عمل می‌کند، زیرا این کندل پایین‌تر از نصف کندل اول بسته شده‌ است.

الگوهای سه کندلی : سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه

الگوی سه سرباز سفید زمانی شکل می گیرد که سه شمع بلند صعودی در ادامه یک روند نزولی شکل بگیرد و نشان می دهد که یک وارونگی اتفاق افتاده است.

الگوهای سه کندلی

این نوع الگوهای سه کندلی به عنوان یکی از قوی‌ترین سیگنالهای صعودی در نظر گرفته می شود، به ویژه هنگامی که بعد از روند نزولی طولانی و پس از تثبیت شدن قیمت رخ داده باشد.

اولین نفر از “سه سرباز” شمع معکوس نامیده می شود. این روند نزولی را به پایان می رساند یا حاکی از آن است که دوره تثبیت روند نزولی به پایان رسیده است.

برای اینکه الگوی سه سرباز سفید معتبر شناخته شود ، شمع دوم باید بزرگتر از بدنه شمع قبلی باشد.

همچنین ، شمع دوم باید نزدیک به high خود بسته شود ، و دارای یک فتیله فوقانی کوچک یا بدون فیتیله باشد.

برای تکمیل الگوی سه سرباز سفید ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای فتیله کوچک یا بدون فتیله باشد.

الگوی کندلی سه کلاغ سیاه درست برعکس سه سرباز سفید است.

الگوی سه کلاغ سیاه وقتی تشکیل می شود که سه شمع نزولی به دنبال یک روند صعودی قوی تشکیل که نشان می دهد یک وارونگی در حال وقوع است.

بدنه شمع دوم باید بزرگتر از شمع اول باشد و باید در Low یا نزدیک آن بسته شود.

سرانجام ، شمع سوم باید به همان اندازه یا بزرگتر از بدن شمع دوم باشد که سایه آن بسیار کوتاه یا بدون سایه است.

برای تکمیل الگوی سه کلاغ سیاه ، آخرین کندل باید حداقل به اندازه شمع دوم باشد و دارای سایه ای کوچک یا بدون سایه باشد.

سه شمع درونی بالا و پایین (Three Inside Up and Down)

الگوهای سه کندلی

فرم تشکیل three inside Up یک الگوی معکوس کردن روند است که در پایین روند نزولی تشکیل می‌شود.

این الگوی شمعدان سه گانه نشان می دهد که روند نزولی احتمالاً به پایان رسیده و روند صعودی جدیدی آغاز شده است.

برای یک Three Inside Up معتبر، به دنبال این خصوصیات باشید:

  1. اولین شمع را باید در پایین روند نزولی پیدا کرد و نشانه آن یک کندل نزولی بلند است.
  2. شمع دوم حداقل باید تا نقطه میانی کندل اول پیش برود.
  3. شمع سوم برای تأیید اینکه خریداران بر قدرت روند نزولی غلبه کرده اند ، باید بالای High شمع اول بسته شود.

فرم کندل درونی رو به پایین درست برعکس است و در بالای یک روند صعودی یافت می شود.

این بدان معناست که روند صعودی احتمالاً به پایان رسیده و روند نزولی جدیدی آغاز شده است.

استراتژی روند خطی فیبوناچی در تحلیل ارزهای دیجیتال

استراتژی روند خطی فیبوناچی در تحلیل ارزهای دیجیتال

ترازهای فیبوناچی، ابزار بسیار قدرتمندی در معاملات فارکس است و معاملات می تواند فقط بر اساس این ترازها و یا بر اساس ترکیبی از این ترازها با روش های دیگری مثل نمودارهای شمعی، اندیکاتورها و پترن ها انجام شود. در این مقاله، قصد داریم استراتژی فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement) که ساده ترین و کاربردی ترین ابزار از گروه خطوط فیبوناچی ها می باشد را آموزش دهیم. این استراتژی عموما زمانی که بازار در روندی خاص حرکت می کند در بازه هایی تمایل به بازگشت و تصحیح نسبت به قیمت های قبلی دارد، اما پس از مدتی تمایل به ادامه روند غالب پیدا می‌کند. لازم به ذکر است که با استفاده از این ابزار می توان از ورودی ها صحیح تجاری استفاده کرد و در نتیجه سودهای کلانی را به دست آورد.

گفتنی است که روش های متعددی برای تجارت با استفاده از ابزار فیبوناچی بازگشتی وجود دارد، اما یکی از بهترین روش های تجارت فیبوناچی با استفاده از خطوط روند می باشد.

ابزار فیبوناچی بازگشتی توسط لئوناردو پیسانو (Leonardo Pisano) کشف شد، وی در سال ۱۱۷۵ میلادی در ایتالیا متولد شد و به عنوان “یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان اروپایی در قرون وسطی” شناخته شد.

وی مجموعه ای ساده از اعداد را کشف کرد که اعداد فیبوناچی نامیده می شوند. تا به حال هماهنگی های زیادی بین روابط این اعداد و قوانین طبیعت دیده شده است. نسبت های فیبوناچی در همه جا دیده می شوند، از فاصله حرکت سیاره ها به دور ستارگان تا فاصله حرکت الکترون ها به دور هسته اتم. این اعداد نسبت هایی با یکدیگر دارند که در علم اقتصاد نیز کاربرد دارد.

گفتنی است؛ این اعداد برای سال های متوالی مورد استفاده معامله گران قرار گرفته است.

با استفاده از این استراتژی تجاری فیبوناچی، همه چیزهایی را که لازم است برای شروع تجارت با استفاده از ابزار ابزار فیبوناچی بازگشتی بدانید، فرا خواهید گرفت.

در این مقاله، شما معنی فیبوناچی، الگوریتم فیبوناچی، بیوگرافی فیبوناچی، فرمول فیبوناچی برای تجارت در بازار، الگوریتم سری فیبوناچی، دنباله فیبوناچی در طبیعت و بسیاری از نکات مفید دیگر در مورد این ابزار عالی را فرا خواهید گرفت.

در زیر تصویری از نسبت های مختلفی که لئوناردو ایجاد کرده است، مشاهده می کنید. بعدا با جزئیات آن آشنا خواهیم شد و می بینیم که کدام یک از این خطوط برای استراتژی تجاری ما کاربرد دارد.

نرم افزار نموداری شما باید با این تصویر استاندارد شود، با این حال شما، شخصی هستید که باید نمودار خود را ترسیم می کنید.

خط پایین به این معنی است که بسیاری از تجار از این ابزار استفاده می کنند، به همین دلیل بسیار مهم می باشد که از استراتژی تجاری استفاده کنید که این ابزار را داشته باشد.

شما می خواهید بدانید که کجا از این ابزار استفاده کنید و شما نیاز دارید که آنها را در swing high یا swing low قرار دهید.

Swing High: اصطلاحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود و به نوسانات بالا که توسط قیمت یا یک شاخص ایجاد می شود، اشاره دارد.

Swing Low: اصطلاحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود و به نوسانات پایین که توسط یک قیمت یا شاخص ایجاد می شود، اشاره دارد. اگر از معنی آن مطمئن نیستید، به نمودار نگاه کنید تا چگونگی آن را دریابید.

تصویر زیر شبیه نمودار فیبوناچی بازگشتی است:

نحوه استفاده از فیبوناچی بازگشتی

مفهومی که باید به یاد داشته باشید، این است که اگر این یک روند صعودی باشد، شما تمایل خواهید داشت تا با کمترین نوسان شروع کرده و سطح فیبوناچی خود را تا حد زیادی بالا ببرید و به نوسان گیری بالا برسانید و اگر این روند نزولی باشد، شما تمایل دارید که با نوسان بالا شروع کرده و مکان نمای خود را به سمت پایین حرکت دهید و به نوسان گیری پایین برسانید.

بیایید جلوتر برویم و همه آنچه را که ما در این استراتژی تجاری نیاز داریم، بررسی کنیم:

ابزارهای معاملاتی برای استراتژی روند خطی فیبوناچی

لازم به ذکر است که استراتژی فیبوناچی بازگشتی می تواند در هر بازاری مورد استفاده قرار بگیرد، از جمله: بازار فارکس، بازار سهام، بازار آپشن (اختیار معامله) و بازار فیوچرز.

همچنین این استراتژی معاملاتی می تواند در هر چارچوب زمانی استفاده شود و گفتنی است که این یک استراتژی یک روند معاملاتی است که از مزایای بازگشت روند استفاده می کند.

معامله گران فارکس، سطوح فیبوناچی بازگشتی را به عنوان حوزه پشتیبانی و مقاومت می شناسند. از این رو، این سطوح توسط بسیاری از معامله گران مشاهده می شود، به همین دلیل استراتژی می تواند باعث ایجاد تفاوت در موفقیت تجاری شما شود.

از آنجایی که در مورد برخی از اطلاعات استراتژی فیبوناچی بازگشتی آگاهی یافتیم، بیایید تا نگاهی به قوانین استراتژی روند خطی فیبوناچی بیندازیم.

قانون اول: یک جفت ارز روندی پیدا کنید

این قانون به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، ما باید مطمئن شویم که این روند یک روند صعودی است یا نزولی.

در مثالی که به کار می گیریم، ما در حال استفاده از یک روند صعودی هستیم. ما در حال جستجو برای یک بازگشت در روند بوده و سپس بر اساس قوانین یک ورودی خواهیم داشت.

قانون دوم: یک خط روند ترسیم کنید

از آنجایی که قبلا با مشاهده به نمودار متوجه شدید که آن یک روند حقیقی است، اکنون شما نیاز دارید که خط روند خود را ترسیم کنید.

شما باید همانطور که روند بالا یا پایین می رود، این را روی سطوح پشتیبانی و مقاومت ترسیم کنید.

هنگامی که این خط روند را ترسیم می کنید، بهتر است که وارد مرحله بعدی شوید.

خطوط روند یک عنصر کلیدی برای تجارت هستند و توصیه می شود تا جایی که می توانید از آنها استفاده کنید.

قانون سوم: فیبوناچی را ترسیم کنید

اکنون شما می توانید ابزار فیبوناچی بازگشتی خود را داشته باشید و آن را در swing low به swing high قرار دهید.

به خاطر داشته باشید این یک روند صعودی است، بنابراین ما در swing low در %۱۰۰ شروع کردیم و در سطح دوم Swing High در ۱۰۰% قرار دادیم.

قانون چهارم: صبر کنید تا سطح قیمت در خط روند قرار گیرد

تا کنون ما یک جفت ارز روندی پیدا کردیم، یک خط روند را برای تائید آن ترسیم کردیم و فیبوناچی خود را در swing low و swing high قرار دادیم.
این قانون، قدم مهمی برای این استراتژی است، بنابراین شما نیاز دارید که به دقت توجه کنید.

از آنجایی که ما نیاز داریم تا قیمت جابه جا شود تا بر روی خط روند ما قرار بگیرد، همانجا متوقف شده و در جهت خط روند برگردید.

اگر قیمت، خط روند را شکسته و به حرکت ادامه دهد و در سطوح ۵۰٪، ۶۱٫۸٪، ۷۸٫۶٪ قرار بگیرد، پس بدیهی است که روند شکسته شده و شما باید در جای دیگری به دنبال آن باشید، زیرا در این زمان انجام تجارت با این استراتژی نامعتبر است.

با توجه به آنچه که گفته شد، نگاهی به نمودار بیندازید و ببینید که چه اتفاقی افتاده است.

بسیار عالی، قیمت در خط روند قرر دارد، پس حالا که روند صعودی است چرا نباید اقدام به خرید کینم؟

اگر شما نیز چنین سوالی از خود کرده اید، سوال درستی است.

همانطور که گفته شد، بازار تمایل دارد تا این خطوط را دنبال کند، اما گاهی اوقات این خطوط معامله گران را گمراه می کنند، در نتیجه باعث می شوند که آنها پول زیادی را از دست بدهند.

این اتفاق هر روز رخ می دهد، به همین دلیل منطقی به نظر می رسد که برای خود یک استراتژی داشته باشید تا به شما در هنگام وقوع چنین اتفاقاتی کمک کند.

ما نمی خواهیم که هیچ کدام از این اتفاقات برای شما رخ دهد، پس در ابتدا باید معیاری را که به ما برای داشتن یک ورود ایمن کمک می کند، مورد بررسی قرار دهیم.

قانون پنجم: قیمت باید در خط روند بین خطوط ۳۸٫۲ % و ۶۱٫۸ % قرار بگیرد (نسبت طلایی فیبوناچی)

قبل از ارائه توضیحات در این بخش، به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا موضوع کمی برایتان روشن شود.

قیمت، قبل از اینکه بر روی خط روند قرار گرفته و به روند صعودی ادامه دهد، به عقب بازگشته و نمره ۳۸٫۲ را برای مدتی مورد آزمایش قرار می دهد.
زمانی که قیمت بر روی خط روندی که ما آن را ترسیم کردیم، قرار بگیرد، می بینیم که قیمت بین خطوط ۳۸٫۲ و ۶۱٫۸ بوده پس بنابراین تجارت ما یک قدم به هدف نزدیکتر شده است.

چرا در این استراتژی قیمت باید بین این خطوط باشد؟

ما می خواهیم بر روی یک خط بازگشتی بزرگ سرمایه گذاری کنیم و خطوط ۳۸٫۲،۵۰ و ۶۱٫۸ بهترین خطوط بازگشتی هستند که در فیبوناچی مورد استفاده قرار می گیرند.

هنگامی که از این مسئله آگاهی پیدا کردید به دنبال یک ورودی باشید.

قانون ششم: نقطه ورودی

همه چیز طراحی شده تا در این بازگشت با سود زیادی همراه باشد، پس بنابراین آخرین قدم برای انجام تجارت چیست؟

در خرید-به منظور انجام خرید شما باید صبر کنید تا قیمت به بالای خطوط ۳۸٫۲ % یا ۵۰ % نزدیک شود.

در فروش-به منظور فروش شما باید صبر کنید تا قیمت به بالای خطوط ۳۸٫۲ % یا ۵۰ % نزدیک شود.

برای روشن شدن این مسئله به نمودار زیر نگاه کنید:

وقتی از این استراتژی استفاده می کنید به این تصویر نگاه کنید، چرا که قبل از شروع تجارت این تصویر به طور ساده به ما نشان می دهد که نمودارهای ما چگونه به نظر می رسند.

نکته: اگر قیمت خط روند ما بین خط ۵۰٪ و خط ۶۱٫۸٪ خط فیب قرار بگیرد، ما باید برای یک کندل صبر کنیم تا به بالای خط ۵۰% نزدیک شود و سپس می توانیم تجارت خود را شروع کنیم.

تنها به این دلیل صبر می کنیم که کندل به بالای خط فیب ۳۸٫۳% نزدیک شود، چون در این مثال بین خطوط ۳۸٫۲% و ۵۰% قرار دارد.

این روند نباید خیلی طول بکشد، چرا که روند ما باید با توجه به سطح پشتیبانی قبلی با خط روند به سمت بالا ادامه یابد.

مثال فوق، این قوانین را زمانی که خط روند با سطح قیمت در این دو منطقه منطبق است، نشان می دهد.

نکته: اگر در این مثال قیمت زیر سطح فیب ۶۱٫۸ % شکسته شود، پس باید صبر کنید تا یک کندل به بالای سطح فیب ۵۰% نزدیک شود.

دلیل شما این است که نمی خواهید در روند شکسته شده، گرفتار شده و در نهایت متوقف شوید.

قانون هفتم: ضرر را متوقف کنید

توقف ضرر شما می تواند بر اساس آنچه که نمودارهای شما نشان می دهند، متفاوت باشد.

در این مثال، توقف بین خطوط فیب ۵۰٪ و ۶۱٫۸٪ قرار داشت.

این به این دلیل است که اگر خط فیب ۵۰٪ شکسته شود، روند صعودی تائید نخواهد شد و ما می خواهیم که هرچه سریعتر خرید خود را شروع کنیم.

بهتر است که همیشه به گذشته نگاه کرده و ضرر را متوقف کنید.

نتیجه گیری

شما همیشه تمایل دارید که موفق باشید. اگر با استفاده از این استراتژی تجارت خود را آغاز کنید، راه هایی وجود دارند که به شما کمک می کنند تا در کوتاه مدت سود خوبی به دست آورید.

به همین دلیل توصیه می شود که از نسبت ریسک به پاداش ۳ به ۱ (یا حتی ۴ به ۱) استفاده کنید. این همیشه به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید که چه مقدار می خواهید برای به دست آوردن پاداش، ریسک پذیر باشید. بعضی از معامله گران فقط سود کمی به دست می آورند، در حالی که بعضی دیگر معمولا سودهای کلانی را دریافت می کنند. شما حتی می توانید کانال هایی را ترسیم کنید تا به شما برای رسیدن به یک سود خوب کمک کنند. هوشمند باشید و تنها بر روی ۲% از حساب معاملاتی خود ریسک کنید.

در نهایت امیدواریم که از این استراتژی تجاری لذت برده باشید و این استراتژی به شما برای انجام معاملات تجاری کمک کند.

میانگین متحرک MA چیست ؟ آشنایی 📹 با انواع میانگین متحرک ساده SMA و نمایی EMA

میانگین متحرک MA ، sma , ema

میانگین متحرک MA ، در بازارهای مالی و برای بررسی تکنیکال نمودار های قمیتی از شاخص ها و اندیکاتور های مختلفی استفاده می شود که یکی از آن ها میانگین متحرک است . عده زیادی از معامله گران از این اندیکاتور استفاده کرده و از آن سیگنال خرید وفروش می گیرند . در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل با این اندیکاتور و نحوه سیگنال دهی آن آشنا شویم .

میانگین متحرک چیست ؟

در یک کلام ، میانگین متحرک در بازار های مالی به معنای اندازه گیری میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص است . از این ابزار برای شناسایی جهت روند و یا تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده می شود . میانگین متحرک در دسته اندیکاتور های تاخیری هست و براساس قیمت گذشته محاسبه می شود . هر چه بازه زمان میانگین متحرک بیشتر باشد ، تاخیر این اندیکاتور بیشتر خواهد بود . بنابراین میانگین متحرک 200روزه تاخیر بیشتری نسبت به میانگین متحرک 20 روزه دارد ، چرا که میانگین متحرک 200شامل قیمت های قدیمی تر می شود . میانگین متحرک 50 و 200 ، دو تا از محبوب ترین میانگین متحرک ها هستند و به طور گسترده توسط معامله گران و حلیل گرن استفاده می شوند . یکی از مزایای این اندیکاتور این است که معامله گران را قادر می سازد که آن را روی بازه دلخواه خود تنظیم کنند . یکی از متداول ترین بازه های زمانی که مورد توجه تحلیلگران است ، بازه های 15 ، 20 ، 30 ، 50 ، 100 و 200 روز است . هرچه بازه زمانی ای که یک تحلیلگر انتخاب می کند کوتاه تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت چشمگیر تر خواهد بود . هر چه این بازه بلند تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت کمتر است .

هر سرمایه گذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود می تواند از بازه های زمانی مختلفی برای سیگنال دهی استفاده کند . میانگین متحرک های کوتاه مدت تر برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و میانگین متحرک های بلند مدت برای سرمایه گذاران بلند مدت استفاده می شود . برای تنطیم بازه های زمانی میانگین متحرک مناسب برای هر معامله گر ، هیچ قانون خاصی وجود ندارد ، بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام میانگین متحرک برای استفاده شما ، بهتر است ، آزمایش چندین بازه زمانی مختلف تا زمانی که دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید ، است .پیش بینی روند یک ارز ، کار ساده ای نیست و تحلیل تکنیکال و استفاده از اینگونه ابزارها ، به پیش بینی های شما کمک می کند . محاسبه هر کدام از میانگین متحرک ها به خودی خود مفید است اما معامله گران معمولا از رابطه بین دو میانگین متحرک مختلف برای تحلیل استفاده می کنند . برای مثال اندیکاتور MACD از میانگین متحرک 26 روزه و 12 روزه محاسبه می شود .

نمودار میانگین متحرک 9 روزه

نمودار میانگین متحرک 9 روزه

در نمودار بالا میانگین متحرک 9 روزه را مشاهده می کنید .

میانگین متحرک 200 روزه

میانگین متحرک 200 روزه

در این نمودار ، میانگین متحرک 200 را مشاهده می کنید . با یک حساب ساده متوجه می شوید که واکنش بازه زمانی بلند مدت تر نسبت به قیمت به شدت تاخیری است و بیشتر مثل یک سطح حمایتی عمل می کند .

کاربرد میانگین متحرک

از این اندیکاتور برای شناسایی روند بازار و پتانسیل تغییر روند استفاده می شود ، همچنین برای دریافت سیگنال های خرید و فروش هم می توان از این اندیکاتور استفاده کرد که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت . برخورد میانگین متحرک های مختلف به هم می تواند نشانه خوبی برای خرید و فروش باشد .

انواع میانگین متحرک

تفاوت بین میانگین متحرک های مختلف در فرمول اندازه گیری آن هاست . در ادامه به بررسی انواع میانگین متحرک ها خواهیم پرداخت .

1.میانگین متحرک ساده ( Simple Moving Average )

ساده ترین شکل میانگین متحرک است و با یک فرمول به شدت ساده به دست می آید .همان فرمول رایجی که برای یک گرفتن میانگین استفاده می شود:

S قانون هفت کندل M A = A 1 ​ + A 2 ​ + … + A n/ ​n

در فرمول بالا ، A برابر با قیمت در بازه زمانی مشخص و n برابر با تعداد بازه ها است .

مشکلات میانگین متحرک ساده

از آن جا که در میانگین متحرک ساده ، از داده های تاریخی قیمت استفاده می شود ، و هیچ تاکیدی بر قیمت های جدیدتر یا قدیمی تر نیست ، برخی معامله گران معتقد هستند که این اندیکاتور بیش از حد به داده های منسوخ شده متکی است مخصوصا در بازه زمانی های بلند مدت تر مثل میانگین متحرک 200 که هیچ فری بین اهمیت قیمت روز اول و روز دویستم وجود ندارد . بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار کاملا پویا و کارآمد است یعنی قیمت های فعلی بازار تمام اطلاعات موجود را منعکس می کند .اگر بازار ها واقعا کار آمد باشند ، استفاده از داده های تاریخی چیزی در رابطه با مسیر آینده قیمت ، به ما ارائه نمی دهد .

2.میانگین متحرک نمایی

میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک است که تمرکز بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد ،برعکس میانگین متحرک ساده که روی همه داده ها به یک اندازه متمرکز بود در این نوع میانگین متحرک که به اختصار (EMA (Exponential moving average نامیده می شود ، بیشتر به داده های جدیدتر اهمیت داده می شود . مثلا قیمت روز گذشته نسبت به قیمت 10 روز گذشته اهمیت بیشتری دارد . نحوه محاسبه EMA به شرح زیر است :

[(​ E M A t ​ = [ V t ​ × ( 1 + d s ​ ) ] + E M A y ​ × [ 1 − ( 1 + d s ​

∗smoothing یک فاکتور است که به این روش محاسبه می شود . ابتدا بازه زمانی که می خواهید میانگین متحرک نمایی را در آن محاسبه کنیم به علاوه 1 می کنیم و سپس 2 را بر قانون هفت کندل این عدد تقسیم می کنیم . فرض کنید میخواهید EMA را در بازه 20 روزه به دست آورید ابتدا 20 را به علاوه یک می کنید و سپس 2 را بر 21 تقسیم می کنیم که معادل 0.0952 می شود .

مشکلات میانگین متحرک نمایی

هنوز مشخص نیست که آیا تاکید بیشتر روی داده های اخیر قیمت لازم است یا خیر . بسیاری از معامله گران معتقد هستند که داده های جدید روند بهتری را به ما نشان می دهند . از طرفی برخی دیگر از معامله گران می گویند که تاکید بیشتر روی داده های اخیر ، باعث سیگنال های کذب و دروغین شده و بیش از حد معامله گر را سر در گم می کند . میانگین متحرک نمایی کاملا به داده های قبلی قیمت متکی است ، بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار ها کار آمد هستند و اگر واقعا این گونه باشد ، استفاده از داده های قبلی قیمت ، چیز زیادی درباره آینده آن در اختیار معامله گران قرار نمی دهد .

فرق SMA و EMA (میانگین متحرک ساده و نمایی )

در زمان محاسبه ،EMA تاکید بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد .EMA نسبت به SMA سریع تر به تغییر قیمت ها پاسخ می دهد . هنگام افزایش قیمت EMA مقدار بالاتری نسبت به SMA دارد و در هنگام کاهش قیمت نیز سریع تر از SMA کاهش می یابد . این واکنش پذیری سریع باعث شده که تعداد زیادی از معامله گران EMA را به SMA ترجیح بدهند و بیشتر از میانگین متحرک نمایی استفاده کنند .

نمودار SMA و EMA

نمودار SMA و EMA

در نمودار بالا ، خط آبی مربوط به SMA و خط بنفش مربوط به EMA است . همانطور که کاملا مشهود است ، واکنش EMA به تغییرات قیمت خیلی بیشتتر از SMA است .

آموزش تصویری کار با میانگین متحرک MA

چگونه در سایت trading view ، با میانگین های متحرک کار کنیم

برای این کار ، ابتدا به سایت tradingview رفته و بعد از آوردن چارت ارز مورد نظر ، مطابق تصاویر پایین عمل می کنید .

کاربا میانگین متحرک در تریدینگ ویو

کار با میانگین متحرک در تریدینگ ویو

ابتدا روی قسمت اندیکاتور ها کلیک کنید .

نحوه آوردن ma در تریدینگ ویو

نحوه آوردن ma در تریدینگ ویو

کلمه MA یا SMA یا EMA را جست و جو کنید . روی آن کلیک کنید تا اندیکاتور مربوطه روی چارت شما نمایش داده شود .

چگونگی استفاده از ma در تریدینگ ویو

چگونگی استفاده از ma در تریدینگ ویو

بدین شکل MA روی نمودار نمایش داده می شود . اگر روی مستطیل موردنظر کلیک کنید . می توانید بازه زمانی مورد نظر خود را انتخاب کنید .

تعیین بازه زمانی برای ma

تعیین بازه زمانی برای ma

در این قسمت ، می توانید بازه زمانی و یا هر چیزی که مدنظر دارید را تغییر دهید .

نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک

خب تا این لحظه به طور کلی با اندیکاتور میانگین متجرک و انواع آن آشنا شدیم ، در ادامه این مقاله به نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت . از روش های مختلفی برای سیگنال دهی توسط این اندیکاتور استفاده می شود .

1.تقاطع طلایی و تقاطع مرگ

یکی از محبوب ترین استراتژی هایی که در میانگین متحرک از آن استفاده می شود استفاده از تقاطع طلایی و مرگ است . همان طور که از اسم آن مشخص است این استراتژی از تقاطع دو میانگین متحرک با بازه های زمانی مختلف به دست می آید .تقاطع طلایی به منزله سیگنال خرید و تقاطع مرگ به منزله سیگنال فروش است .معامله گران بلند مدت معمولا برای استفاده از این استراتژی از بازه های زمانی بلند مدت تر مثل 50 و 200 و معامله گران کوتاه مدت از بازه های زمانی کوتاه مدت مثل 26 و 12 استفاده می کنند .

تقاطع طلایی

تقاطع طلایی به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت تر بعد از برخورد با میانگین متحرک بلند مدت تر به بالای آن صعود می کند . بازه های زمانی محبوب معامله گران که طرفداران زیادی دارد ، 50 و 200 است . یعنی هنگامی که میانگین متحرک 50 به بالای میانگین متحرک 200 صعود کند ، تقاطع طلایی رخ می دهد و به منزله سیگنال خرید است . البته هر معامله گر قادر خواهد بود ، که بازه های زمانی را به دلخواه انتخاب کند و مطابق آن به استراتژی سود ده برسد .تقاطع طلایی 50 و 200 به صورت یک اندیکاتور مستقل هم در Tradingview با نام MA cross قابل دسترسی است .

تقاطع طلایی

آشنایی با قانون هفت کندل تقاطع طلایی با ma

اگر معامله گری با این استراتژی اقدام به خرید بیت کوین می کرد ، در طول 9 ماه می توانست 400 درصد سود کسب کند .

تقاطع مرگ

تقاطع مرگ به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک بلندمدت تر بعد از برخورد به میانگین متحرک کوتاه مدت ، به بالای آن صعود می کند . این اتفاق به نوعی سیگنال فروش است و معامله گران زیادی از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند . یکی از بازه های زمانی محبوب برای معامله گران 50 و 200 است . یعنی زمانی که میانگین متحرک 50 به زیر میانگین متحرک 200 برود ، سیگنال فروش داده است .

تقاطع مرگ

تقاطع مرگ در ma

همانطور که در تصویر بالای می بینید بعد از تقاطع مرگ ، بیت کوین به طور کلی در یک روند نزولی قرار داشته است .

2.خطوط حمایت و مقاومت

یکی از استراتژی های دیگری که محبوب معامله گران زیادی است ، استفاده از میانگین های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی است . همچنین استفاده از میانگین ها ، فرصت های ورود مجدد به بازار را مشخص می کند . این استراتژی به عنوان ورود به هنگام بازگشت قیمت با پول بک شناخته می شود . برای استفاده از این استراتژی معامله گران معمولا از میانگین متحرک ها با بازه های زمانی بلند مدت تر استفاده می کنند .

حمایت و مقاومت با ma

خط حمایت و مقاومت با ma

در تصویر بالا از میانگین متحرک 100 به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده شده است و همانطور که می بینید هر بار که از این سطح ، حمایت داشتیم ، رشد خوبی را در بیت کوین شاهد بودیم . در مورد زمان هایی که به عنوان مقاومت عمل کرده نیز ، عملکرد خیلی خوبی داشته و سیگنال های درستی را ارائه داده است . استفاده از این استراتژی طرفدارن زیادی دارد و معمولا سیگنال خطای کمی دارد .

3.فاصله از میانگین متحرک

یک از نکات به شدت مهم در استفاده از میانگین متحرک ، فاصله کندل ها از این خط است . یعنی زمانی که قیمت ناگهان رشد کرده و کندل ها فاصله زیادی از میانگین متحرک گرفته اند ، به نوعی زنگ خطر است و باید منتظر بازگشت روند بود . اگر قیمت به میانگین متحرک نزدیک شده و آن را بشکند به منزله سیگنال فروش است اما اگر همچنان بالای آن باقی بماند به معنای ادامه روند جاری است . هر چه قدرت بیشتری برای فاصله گرفتن از میانگین متحرک دیده شود ، پس آن روند ف یک حرکت قدرتمند و قابل اعتماد است .

فاصله از میانگین متحرک

سیگنال گیری با استفاده از فاصله از میانگین متحرک

در نموداربالا از میانگین متحرک 50 استفاده شده است . همان طور که در نمودار بالا مشهود است ، در نقاطی که کندل ها به شدت از میانگین متحرک فاصله گرفته اند ، شاهد بازگشت روند بودیم . حتی در مورد آخرین کندل ها نیز این موضوع به وضوح مشخص است و بعد از فاصله گیری زیاد قیمت از این محدوده شاهد اصلاح قیمت بیت کوین بودیم.

کلام آخر میانگین متحرک MA

میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهایی قرار دارد که طرفداران زیادی دارد و می تواند استراتژی های مختلفی را در اختیار معامله گران قرار دهد . تغییر بازه های زمانی مختلف ، در نهایت به معامله گر کمک می کند که استراتژی نهایی خود را بسازد و از آن استفاده کند . در نهایت یک معامله گر ماهر باید این را بداند ، استفاده از سیگنال های تنها یک اندیکاتور ، ممکن است با خطاهای زیادی همراه باشد و باید برای خرید و فروش فاکتورهای متفاوت دیگری را نیز در نظر بگیرد .

ممنون از اینکه تا پایان ” میانگین متحرک MA ” همراه ما بودید.

بررسی ساختار کندل‌استیک (Candlestick)

بررسی ساختار کندل‌استیک (Candlestick)

سرمایه‌گذاران برای بررسی قیمت یک ورقه بهادار از نمودارهای مختلفی استفاده می‌کنند که مهمترین و معروفترین آنها یک نوع نمودار ژاپنی تحت عنوان «کندل استیک» یا شمعی است. نمودار کندل استیک یا شمعی یک نوع نمودار قیمتی ژاپنی است که در قدیم تجار برنج برای پیش‌بینی روند قیمتی مورد استفاده قرار می‌دادند که به تدریج در ایالات متحده توسط برخی از تحلیل‌گران گسترش پیدا کرد.

اکثر تحلیل‌گران تکنیکال در حال حاضر برای تحلیل‌های خود از نمودار شمعی ژاپنی استفاده می‌کنند و به همین دلیل یادگیری الگوی کندل‌استیک برای سرمایه‌گذاران اهمیت زیادی دارد. ابتدا ساختار و اجزای کندل را مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس به سراغ انواع مختلف الگوهای کندل‌استیک خواهیم رفت.

ساختار کندل

هر کندل در واقع از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل شده است که چهار نوع قیمت مشخص را می‌توان بر روی آن مشاهده کرد. اجزای کندل به شرح زیر هستند:

  1. قیمت باز شدن
  2. قیمت بسته شدن
  3. بالاترین قیمت
  4. پایین‌ترین قیمت

حد فاصل قیمت بازشدن و قیمت بسته شدن ابتدا و انتهای بدنه کندل را مشخص می‌کند و بالاترین و پایین‌ترین قیمت یک ورقه بهادار بر روی سایه‌های (شَدو) کندل قرار می‌گیرند.

نکته: بعضی کندل‌ها سایه ندارند و فقط از بدنه تشکیل شده‌اند. در این حالت بالاترین و پایین‌ترین قیمت که بر روی سایه کندل قرار می‌گیرد بر روی قیمت‌های بازشدن و بسته شدن منطبق می‌گردد.

نکته: هر کندل یک بازه زمانی مشخص را نشان می‌دهد بدین معنا که مثلا در بازه زمانی یک روزه هر کندل چهار نوع قیمت روز را نشان می‌دهد. یا به عنوان مثال در بازه زمانی یک ساعته هر کندل چهار نوع قیمت مشخص در بازه زمانی یک ساعته را نشان می‌دهد.

کندل صعودی و نزولی

صعودی یا نزولی بودن یک کندل را مکان قرار گرفتن قیمت بازشدن و بسته شدن یک کندل تعیین می‌کند.

کندل صعودی: در صورتی که قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در انتهای جلسه معاملاتی بالاتر از قیمت بازشدن در ابتدای روز معاملاتی باشد در واقع قیمت افزایش یافته و شاهد کندل صعودی خواهیم بود. در این حالت رنگ کندل در نمودار به حالت سفید (بازارهای جهانی) یا سبز (ایران) در می‌آید.

کندل نزولی: در صورتی که قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در انتهای جلسه معاملاتی پایین‌تر از قیمت بازشدن در ابتدای روز قرار بگیرد در واقع قیمت ورقه بهادار کاهش یافته و کندل یا به رنگ سیاه (بازارهای جهانی) و یا به رنگ قرمز (ایران) در می‌آید.

نکته: کندل‌ها بسته به اختلاف بین قیمت بسته‌شدن و بازشدن و همچنین سایه‌ها که نشان دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمت هستند معمولا اشکال مختلفی دارند که هرکدام معنای متفاوتی دارد. به عنوان مثال گاهی بدنه کندل کوتاه یا بلند است و گاهی نیز سایه‌های کندل‌ها نیز کوتاه و بلند می‌شوند که اینها هرکدام دارای معنا و نام‌های متفاوتی هستند.

نکته: اندازه بدنه بزرگ در کندل‌ها نشان‌دهنده قدرت کندل است بدین معنا که هرچه بدنه کندل کندل بزرگتر باشد قدرت خریداران یا فروشندگان زیاد است.

نکته: سایه‌های بلند یک کندل نشانه هیجان زیاد در بین خریداران و فروشندگان است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا