اسیلاتور همگرایی و واگرایی

اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از پارامترهایی همچون قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی برای تشخیص جهت حرکت بازار به تحلیلگران کمک می کنند.
ذکر این نکته بسیارمهم است که اندیکاتور فقط جهت حرکت را نشان می دهد و نشاندهنده ی میزان حرکت صعودی یا نزولی نیست.
انواع اندیکاتورها از نظر سیگنال زمانی
اندیکاتورها از نظر سیگنال زمانی به دو دسته ی زیر تقسیم می شوند:
- اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت پیش بینی تغییر روند را دارند و گاهی سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت نشان میدهند.
- اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا روی نمودار قیمت قرار میگیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید میکنند.
چهار نوع اصلی از اندیکاتورها
اندیکاتورها به چهار دسته ی اصلی تقسیم بندی میشوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی میباشند که توسط آقای بیل ویلیامز (اسطورهی بازارهای سرمایه گذاری) ایجاد شده است.
- اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع پیرو هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد میشوند و معمولا با میانگینگیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر برای تصمیم گیری قرار می دهند.
- نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillator) اسیلاتور نوعی اندیکاتور است که با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود.. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمت ها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان میدهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک میکنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
بعضی از تحلیلگران اندیکاتور و اسیلاتور را دقیقا مشابه هم می دانند در صورتی که چنین نیست و همانطور که گفتیم اسیلاتور نوعی اندیکاتور است و نسبت به آن متفاوت است. اسیلاتور دارای ویژگی های خاص خودش است.
مکدی، استوکستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکال هستند. در ادامه به صورت مختصر توضیحی از هرکدام ارائه خواهیم داد.
- حجم (Volume): نوعی از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد . اما اکثر تحلیلگران به دلیل ساده بودن این اندیکاتور از آن استفاده نمی کنند . در صورتی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار می تواند سود خود را افزایش دهد و همچنین ریسک معاملات خود را به حداقل برساند.
- بیل ویلیامز (Bill Wiliams): اندیکاتور ویلیامز بر پایه یک ارتعاش سنج بوده و نسبت به نوسانات قیمت واکنش نشان میدهد. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط خرید و فروش بیش از حد و تعیین نقاطی که احتمال بازگشت قیمتی در بازار بورس هست نیز استفاده میشود. لازم به ذکر است که در طراحی این اندیکاتور از فرمول های ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.
همگرایی و واگرایی
همگرایی زمانی مشاهده می شود که قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند و واگرایی زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
اکثر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
معرفی انواع اندیکاتورها (که شامل اسیلاتورها نیز هست)
1. .مک دی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نام های خط مکدی و خط سیگنال میباشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنال هایی برای تحلیلگران صادر میکند که می توانند بر اساس آن تصمیم گیری کنند.
2. شاخص قدرت نسبی (RSI):
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) با استفاده از روابط پیچیده ی ریاضی محاسبه می گردد.. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی است که در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار کاربرد دارد.
3. استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط گئورگ لین که یکی از معروف ترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی است طراحی شده است، بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار است. این اسیلاتور ارتباط بین قیمت بسته شدن سهم و بازه قیمتی آن را در طی دوره ی زمانی در نظر می گیرد. این اسیلاتور برای ورود و خروج سریع از سهم مناسب است.
4. میانگین متحرک (Moving Average):
میانگین متحرک یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend)میباشد زیرا با میانگینگیری از قیمت های گذشته، متوسط قیمت را در دورههای مختلف مورد ارزیابی قرار میدهد. میانگین متحرک در نمودار قیمت، به صورت خطی منفرد و صاف است که تغییرات ناشی از نوسان قیمت از آن حذف شده است. معمولا میانگین متحرک به دو صورت ساده و نمایی محاسبه میشود که در روش محاسبه به صورت نمایی به قیمت های نزدیکتر به انتهای دوره وزن بیشتری داده خواهد شد.
5. پارابولیک سار (Parabolic SAR)
این اندیکاتور توسط فردی به نام Welles Wilder به وجود آمده است تا تغییرات ناگهانی روند را شناسایی کند و نواحی برگشتی را تشخیص دهد. پارابولیک سار نیز یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد بازارهای اسیلاتور همگرایی و واگرایی مالی است. این اندیکاتور در مجموعه اندیکاتورهای تشخیص روند قرار میگیرد. این اندیکاتور نسبت به میانگین متحرک از لحاظ سیگنال های زمانی بهینه تر عمل می کند. نمای کلی این اندیکاتور به صورت نقطهچینهایی است که در بالا یا پایین نمودار قیمتی قرار دارند. از این اندیکاتور بیشتر برای تأیید صعودی یا نزولی بودن روند استفاده میشود.
6. شاخص جریان نقدینگی (MFI)
اسیلاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی مثل RSI است با این تفاوت که در فرمول محاسبه ی آن از حجم هم استفاده می شود و تفاوت دیگر این است که در RSI دو سطح 30 و 70 معمولا در نظر گرفته می شود اما در MFI به ترتیب سطوح 20 و 80 در نظر گرفته می شود. در واقع زمانی که مقدار MFI به بالای 80 می رسد اشباع خرید و زمانی که به زیر 20 می رسد اشباع فروش رخ می دهد.
از MFI برای کشیدن خط روند و همچنین برای تشخیص واگرایی مثبت و منفی در سهم می توان استفاده کرد.
7. CCI (Commodity Channel Index)
اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا (Commodity Channel Index) توسط فردی به نام دونالد لمبرت که یک تحلیلگر تکنیکال است توسعه داده شده است.. این اندیکاتور از گروه اندیکاتور های اسیلاتور می باشد.
8. Envelope
اندیکاتور Envelope توسط دو میانگین متحرک که رنج قیمتی بالا و پایین را مشخص کرده اند، تشکیل شده است.
این اندیکاتور می تواند به تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار و همچنین زمان بسته شدن زیر سطح مقاومت کمک می کند.
9. حجم متوازن (On-Balance Volume)
حجم معاملات شاخصی مهم در تحلیل تکنیکال است و اندیکاتور حجم متوازن نیز شامل مقدار قابل توجهی از اطلاعات حجمی است و آن را در یک اندیکاتور تکخطی واحد جمعآوری میکند. روش کار این اندیکاتور به این صورت است فشار تجمعی خرید و فروش را با جمع کردن حجم معاملات در روزهای صعودی بازار و کم کردن حجم معاملات در روزهای نزولی، اندازهگیری میکند.
حجم معاملات در بهترین حالت باید بتواند روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت با کاهش OBV همراه شود، به این علت است که این شاخص از جمله بهترین شاخص های تشخیص روند محسوب می شود.
تشخيص واگرايي در تحليل لايت فاركس
تشخيص واگرايي در تحليل لايت فاركس: اصطلاح واگرايي يا Divergence اغلب زماني استفاده ميشود كه بحث در مورد انديكاتورها و تحليل تكنيكال است.
واگرايي رخدادي است كه وقتي قيمت نماد معاملاتي در يك جهت حركت ميكند در حالي كه انديكاتور جهت مخالف را نشان ميدهد، ايجاد ميشود.
واگرايي ممكن است معاملهگر را سردرگم كند ، با اين حال معاملهگراني كه تجربهي بيشتري دارند ميدانند كه واگرايي ميتواند مفيد باشد و ممكن است برخي مواقع به عنوان يك سيگنال عمل كند.
واگرايي چه زماني ايجاد ميشود؟
اين اصطلاح زماني استفاده ميشود كه قيمت در جهت مخالف نسبت به اسيلاتور حركت ميكند. اين ميتواند با هر اسيلاتوري اتفاق بيفتد و به يك نوع خاصي كه معاملهگر استفاده ميكند محدود نميشود.
از محبوبترين اسيلاتورها ميتوان به اسيلاتور شاخص قدرت نسبي، ميانگين متحرك همگرا واگرا (MACD) و اسيلاتورهاي تصادفي اشاره كرد (تشخيص واگرايي در تحليل لايت فاركس).
واگرايي زماني كه قيمت نماد و انديكاتور تفاوتي در جهت حركت خود نشان ميدهند، ايجاد ميشود. واگرايي ميتواند منفي يا مثبت باشد.
واگرايي مثبت زماني ايجاد ميشود كه قيمت نماد معاملاتي افت كرده در حالي كه انديكاتور ارزشي بالاتر را نشان ميدهد. اين ميتواند به معناي اين باشد كه احتمال اينكه قيمت نماد معاملاتي بالاتر برود وجود دارد.
در نقطهي مقابلِ واگرايي، همگرايي (Convergence) وجود دارد. اين زماني ايجاد ميشود كه قيمت نماد معاملاتي و انديكاتور در يك جهت حركت ميكنند و انديكاتور حركت قيمت را تاييد ميكند.
در حالت ايدهآل، اين چيزي است كه معاملهگر ميخواهد زيرا چنين چيزي قدرت ترند را تاييد ميكند (تشخيص واگرايي در تحليل لايت فاركس).
زماني كه قيمت نماد و اسيلاتور در يك جهت در كنار هم حركت ميكنند، اين نشانهاي از ادامه دار شدن حركت بازار و شرايط عادي در آن است.
معرفی کامل شاخص MACD برای ارزهای دیجیتال + نحوه نمودارخوانی
MACD (مکدی) مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence به معنی همگرایی واگرایی میانگین متحرک است. این یک اُسیلاتور است که به طور گسترده توسط تریدرها برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد.
مکدی یک ابزار دنبال کننده روند است که از میانگینهای متحرک برای تعیین حرکت آنی یک سهم، ارز دیجیتال یا یک دارایی قابل ترید دیگر استفاده میکند.
این اسیلاتور توسط Gerald Appel در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسعه داده شد. این شاخص وقایع قیمتی را که قبلا روی دادهاند را پیگیری میکند. MACD در طبقه اسیلاتورهای Lagging (تاخیری) قرار میگیرد (این نوع شاخصها، سیگنالها را بر اساس دادهها یا حرکت قیمت گذشته ارائه میدهند).
MACD میتواند برای اندازه گیری حرکت آنی بازار و روندهای احتمالی قیمت مفید باشد. بسیاری از تریدرها از این شاخص برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
قبل از بررسی عمیق مکانیزمهای MACD، لازم است که مفهوم میانگینهای متحرک را درک کنیم؛ به تعریفی ساده، یک میانگین متحرک (MA) خطی است که ارزش میانگین دادههای قبلی را در خلال یک دوره از قبل تعریف شده ارائه می دهد. در فضای بازارهای مالی، میانگینهای متحرک در میان مشهورترین شاخصها برای تحلیل تکنیکال هستند.
میانگینهای متحرک را می توان به دو نوع مختلف تقسیم بندی کرد: میانگینهای متحرک ساده (SMA) و میانگینهای متحرک نمایی (EMA)؛ میانگینهای متحرک ساده، همه ورودیهای داده را به طور مساوی میسنجند و میانگینهای متحرک نمایی، اهمیت بیشتری به ارزش دادههای اخیر (نقاط قیمتی جدیدتر) میدهند.
MACD چگونه کار میکند؟
شاخص مکدی با تفاضل دو میانگین متحرک نمایی ایجاد میشود و خط اصلی (MACD Line) را ایجاد میکند. این خط برای محاسبه یک میانگین نمایی دیگر به کار میرود که خط سیگنال را شکل میدهد.
علاوه بر اینها، هیستوگرام MACD نیز وجود دارد که بر اساس تفاوت بین آن دو خط محاسبه میشود. این هیستوگرام همراه با دو خط دیگر، در بالا و پایین خط مرکز نوسان میکنند که به این خط، خط صفر هم گفته میشود.
بنابراین شاخص MACD متشکل از سه عنصر است که در حول خط صفر حرکت میکنند:
- خط MACD: به تعیین حرکت آنی رو به بالا یا رو به پایین بازار (روند بازار) کمک میکند. این خط در اثر تفاضل دو میانگین متحرک نمایی محاسبه میشود.
- خط سیگنال: یک میانگین متحرک نمایی از خط MACD است (معمولا میانگین متحرک نمایی دوره ۹). ترکیب خط سیگنال با خط مکدی، میتواند در تشخیص برگشتهای احتمالی یا نقاط ورود و خروج مفید باشد.
- هیستوگرام: یک ارائه گرافیکی از همگرایی و واگرایی خط MACD و خط سیگنال است. به عبارت دیگر، هیستوگرام بر اساس تفاوت بین این دو خط محاسبه میشود.
خط MACD
به طور کلی، میانگینهای متحرک نمایی بر طبق قیمتهای بسته شدن یک دارایی اندازه گیری میشوند. به صورت پیش فرض، دورههایی که برای محاسبه این دو میانگین متحرک نمایی به کار میروند، معمولا دورههای ۱۲ (سریعتر) و دورههای ۲۶ (کندتر) هستند.
دوره را میتوان با روشهای مختلفی سازمان داد (دقیقه، ساعت، روز، هفته، ماه). اما در این مقاله بر تنظیمات روزانه متمرکز میشویم. هنوز هم شاخص MACD ممکن است برای مطابقت با استراتژیهای ترید مختلف سفارشی (Custom) شود. (منظور از سفارشیسازی، تغییر عددهای میانگینهای متحرک است.)
با در نظر گرفتن دورههای زمانی استاندارد، خط MACD ، خود با تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روز از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روز محاسبه میشود.
MACD Line= 12d EMA – 26d EMA
همانطور که بیان شد، خط مکدی در بالا و پایین خط صفر نوسان میکند و این چیزی است که تقاطعهای خط مرکز را تشکیل میدهد. تریدرها از روی این تقاطعها، متوجه میشوند که چه زمانی میانگین متحرک نمایی ۱۲ روز و ۲۶ روز، موقعیت نسبی خود را تغییر میدهند.
خط سیگنال
معمولا خط سیگنال از میانگین متحرک نمایی ۹ روز خط اصلی محاسبه میشود و در نتیجه بینش بیشتری در مورد حرکت های قبلی فراهم میکند.
Signal Line= 9d EMA of MACD Line
زمانی که خط MACD و خط سیگنال برخورد میکنند، معمولا به عنوان سیگنال برگشت روند تلقی میشوند؛ مخصوصا وقتی که آنها در انتهای نمودار مکدی اتفاق میافتند (بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از خط صفر). البته مکدی همیشه سیگنالهای صحیح نمیدهد؛ زیرا قیمت همیشه بر طبق اعداد انتخابی این شاخص عمل نمیکنند.
هیستوگرام MACD
هیستوگرام یک ثبت بصری از حرکات نسبی خط MACD و خط سیگنال است. هیستوگرام به بیان ساده، با تفاضل یکی از این دو خط از دیگری محاسبه میشود:
MACD histogram= MACD Line – Signal Line
هیستوگرام به جای اضافه کردن یک خط متحرک سوم، از یک نمودار میلهای ساخته شده است و از لحاظ بصری خواندن و تعبیر آن را آسانتر میکند. توجه داشته باشید که میلههای هیستوگرام چیزی در مورد حجم ترید آن دارایی نشان نمیدهد.
تنظیمات MACD
همانطور که قبلا نیز اشاره شد، تنظیمات پیش فرض اسیلاتور MACD ، بر اساس میانگینهای متحرک نمایی دورههای ۹، ۲۶ و ۱۲ است؛ اما تحلیلگران تکنیکال و کارشناسان چارت، میتوانند دورهها را برای حساسیت بیشتر و شخصی سازی، تغییر دهند. به عنوان مثال، تنظیمات مکدی ۵, ۳۵, ۵ ، معمولا در بازارهای مالی سنتی، همراه با تایم فریمهای طولانیتر مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار میگیرد.
شایان توجه است که به دلیل نوسان بالای بازارهای ارز دیجیتال، افزایش حساسیت شاخص MACD ممکن است خطرناک باشد؛ زیرا احتمالا منجر به سیگنالهای غلط بیشتر و اطلاعات گمراه کننده میشود.
نحوه خواندن نمودارهای MACD
MACD همچنان که از نامش بر میآید، به پیگیری رابطه بین میانگینهای متحرک میپردازد؛ ارتباط بین این دو خط را میتوان به عنوان همگرایی یا واگرایی توصیف کرد. همگرایی (واگرایی منفی) زمانی رخ میدهد که روند ادامه پیدا میکند. تشخیص همگرایی به این صورت است که MACD دقیقا همان چیزی را نشان میدهد که در نمودار اتفاق افتاده است. واگرایی برعکس همگرایی است؛ یعنی چیزی که این شاخص نشان میدهد، برعکس چیزی است که روی نمودار است. در نمودار بالا، واگرایی را به صورت واضح مشاهده میکنیم.
سیگنالهای مربوط به شاخص مکدی مرتبط به قطع خطوط هستند. به این صورت که خط MACD از بالا یا پایین خط مرکز عبور میکند و یا این که از بالا یا پایین خط سیگنال عبور میکند.
توجه داشته باشید که هر دو تقاطعهای خط مرکز و خط سیگنال ممکن است چندین بار اتفاق بیافتند و سیگنالهای اشتباه و فریبنده زیادی را ایجاد کنند؛ مخصوصا در ارتباط با داراییهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال، این امر بسیار رایج است. بنابراین نباید تنها به شاخص MACD متکی بود.
تقاطعهای خط مرکزی
قطع خطوط مرکزی وقتی روی میدهند که خط MACD در ناحیه مثبت یا منفی حرکت میکند. وقتی که از بالای خط مرکزی عبور میکند، مکدی سیگنال مثبت میدهد؛ این یعنی زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه بیشتر از میانگین ۲۶ روزه است.
بر عکس، MACD منفی وقتی نشان داده میشود که خط مکدی از پایین خط مرکز عبور میکند و این زمانی است که میانگین ۱۲ روزه کمتر از میانگین ۲۶ روزه است. به عبارت دیگر، خط مکدی مثبت، نشان دهنده حرکت آنی رو به بالای قوی است، در حالی که مکدی منفی نشان دهنده حرکت قوی به سمت پایین است.
تقاطع خط سیگنال
وقتی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور میکند، تریدرها آن را به عنوان موقعیت خرید احتمالی تعبیر میکنند. از طرف دیگر وقتی که این خط از زیر خط سیگنال میگذرد، تریدرها آن را یک موقعیت فروش تلقی میکنند.
در حالی که تقاطع سیگنال میتواند مفید باشد، اما باید توجه داشت که همیشه قابل اعتماد نیست. همچنین باید توجه داشته باشید که آنها در کجای نمودار اتفاق میافتند. این میتواند روشی برای تقلیل ریسک باشد.
به عنوان مثال، اگر تقاطع خرید را نشان دهد، اما خط مکدی در زیر خط مرکزی باشد، شرایط بازار ممکن است هنوز هم بازار خرسی تلقی شود. بر عکس، اگر تقاطع خط سیگنال نشان دهنده یک نقطه فروش احتمالی باشد اما خط MACD مثبت باشد، شرایط بازار هنوز گاوی تعبیر میشود. در چنین سناریویی، دنبال کردن سیگنال فروش، احتمالا ریسک بیشتری خواهد داشت.
MACD و واگراییهای قیمت
همراه با قطع خط سیگنال و خط مرکزی، شاخص MACD ممکن است سیگنال واگرایی را از طریق حرکت شاخص مکدی و حرکت قیمت (Price Action) آن دارایی فراهم کند.
به عنوان مثال، اگر حرکت قیمت یک ارز دیجیتال قله بالاتری را ثبت کند و در همان حال MACD قله پایینتری را ثبت کند، واگرایی خواهیم داشت. این نشان دهنده این است که علیرغم افزایش قیمت در نمودار، حرکت گاوی در مکدی، به اندازه قبل قدرتمند نمانده است. واگراییها معمولا به عنوان موقعیتهای معکوس شدن قیمت تعبیر میشوند؛ زیرا آنها قبل از بر عکس شدن قیمت میآیند.
همچنین اگر خط MACD دو کف افزاینده را تشکیل دهد، ولی قیمت دو کف کاهش قیمت را نشان دهد، این نیز واگرایی است و به ما میگوید که علیرغم کاهش قیمت، فشار خرید قویتر شده است.
کلام آخر
وقتی که صحبت از تحلیل تکنیکال میشود، مکدی یکی از مفیدترین ابزارهای موجود است. نه تنها استفاده از آن آسان است، بلکه در شناسایی روندهای بازار و حرکت آنی بازار بسیار موثر است.
یکی از روشهایی که میتوان از سیگنالهای اشتباه مکدی جلوگیری کرد، تنظیم اعداد بزرگتر است. با اعداد بزرگتر، این اسیلاتور سیگنالها را با تاخیر بیشتری ارائه میدهد؛ اما درصد اشتباه آنها کمتر میشود. چرا که سیگنالهای مکدی، مانند اکثر اندیکاتورها و اسیلاتورهای تحلیل تکنیکال، همیشه درست نیست و سیگنالهای گمراه کننده و غلط زیادی ایجاد میکند، مخصوصا در ارتباط با داراییهای پرنوسان مثل ارزهای دیجیتال، روند ضعیف یا حرکت قیمت بدون روند (Range) این اشتباهات بسیار رایج است. در نتیجه بسیاری از تریدرها از مکدی در کنار دیگر شاخصها مانند RSI استفاده میکنند تا ریسک را کاهش دهند و سیگنالها صحیح بیشتری دریافت کنند.
اوسیلاتور مکدی MACD
یکی از محبوبترین، کاربردیترین و در عین حال ساده ترین اندیکاتورها، اندیکاتور مکدی (MACD) است. اوسیلاتور مکدی توسط جرالد اپل در دهه ۱۹۷۰، با هدف شناسایی تغییرات در قدرت، جهت، مقدارحرکت و مدت زمان یک روند در بازار سهام ارائه شده است.
مکدی یکی از سادهترین و موثرترین شاخصهای حرکتی موجود است و از دو شاخص میانگین متحرک اسفاده می کند، میانگین متحرک کوتاه مدت را با کم کردن از میانگین متحرک بلندمدت تر، به یک نوسانساز جنبشی تبدیل میکنند و در بالا و زیر خط صفر نوسان میکند.
بر خلاف ظاهر پیچیده ی اوسیلاتور مکدی، کار کردن با این اوسیلاتور بسیار آسان و مفید میباشد.مکدی در بین تحلیلگران تکنیکال از محبوبیت زیادی برخوردار است.
MACD مخفف کلمهMoving Avarage Convergence Divergence میباشد.
معنی ظاهری این جمله همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است.
محاسبات و فرمول مکدی MACD
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
خط MACD تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه از ۱۲ روزه است. قیمت بستن (close price) برای این میانگین متحرک استفاده میشود.
خط سیگنال مکدی MACD:
یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه از خط مکدی است.
هیستوگرام مکدی MACD:
نشاندهنده تفاوت بین MACD و خط سیگنال است. نمودار نشاندهنده مثبت بودن زمانی است که خط MACD بالاتر از خط سیگنال است و زمانی منفی است که خط MACD زیر خط سیگنال خود باشد.
مقادیر ۱۲، ۲۶ و ۹ تنظیمات معمولی مورد استفاده هستند، اگرچه مقادیر دیگر را می توان بسته به سبک و اهداف تجاری شما جایگزین کرد.
تفسیر مکدی MACD:
همانطور که نام آن نشان میدهد، تماما در مورد همگرایی و واگرایی دو میانگین متحرک است. همگرایی زمانی اتفاق میافتد که میانگینهای متحرک به سمت هم حرکت میکنند. واگرایی زمانی رخ میدهد که میانگینهای متحرک از هم دور می شوند. متوسط حرکت کوتاهتر (۱۲ روزه)سریعتر و مسئول اغلب حرکات MACD است. میانگین متحرک (۲۶ روزه)آهستهتر بوده و نسبت به تغییرات قیمت کمتر واکنش پذیر است.
خط MACD در بالا و زیر خط صفر قرار دارد و خط صفر به عنوان خط مرکزی نیز شناخته میشود.
بخش های اوسیلاتور مکدیMACD:
تفاضل قیمت بین دو میانگین کوتاه مدتتر و بلند مدتتر خط مکدی را تشکیل میدهد،برای تنظیم این اوسیلاتور می بایست سه عدد را تنظیم کنیم:
عدد اول میانگین سریعتر و عدد دوم میانگین کندتر می باشد، عدد سوم میانگین متحرک وزنی اختلاف دو میانگین قبلی است.وقتی مکدی شیب منفی دارد روند نزولی است.وقتی مکدی شیب مثبتدارد روند صعودی است.
وقتی هیستوگرام از بالای خط مرکزی به زیر خط مرکزی می رود به معنی تغیر فاز مکدی از مثبت به منفی است و بالعکس. هنگامی که میلههای هیستوگرام در بالای خط مرکزی شروع به بزرگ شدن میکنند روند صعودی در حال قوی شدن است و در مقابل هنگامی که شروع به کوچک شدن میکنند، یعنی فاصلهی بین خط سیگنال و مکدی در حال کم شدن است،نشان از برگشت روند صعودی به نزولی است.
برعکس آن زمانی است که خطوط هیستوگرام در زیر خط مرکزی قرار دارد و منفی است. در این شرایط نیز بزرگ و کوچک شدن میلهها نشان از تقویت و تضعیف روندها دارند.یکی از قوی ترین ابزارها برای شناسایی واگرایی،استفاده از اوسیلاتور مکدی است.
سیگنال خط سیگنال در مکدی MACD:
کراس اوورهای خط سیگنال رایج ترین سیگنال های MACD هستند. خط سیگنال یک EMA ۹ روزه از خط MACD است. به عنوان یک میانگین متحرک از نشانگر ، MACD را دنبال می کند و تشخیص چرخش های MACD را آسان تر می کند. یک کراس اوور صعودی هنگامی رخ می دهد که MACD بالا رفته و از بالای خط سیگنال عبور می کند. کراس اوور نزولی هنگامی رخ می دهد که MACD پایین آمده و از زیر خط سیگنال عبور می کند. کراس اوورها بسته به قدرت حرکت می توانند چند روز اسیلاتور همگرایی و واگرایی یا چند هفته دوام بیاورند.
قبل از اتکا به این سیگنالهای معمول ، احتیاط دقیق لازم است. عبور متقاطع از خط سیگنال در محدوده اشباع خرید و فروش باید با احتیاط مشاهده شود. با توجه به اینکه MACD محدودیت بالا و پایین ندارد، تحلیلگران تکنیکال میتوانند با یک ارزیابی بصری ساده ، اوج تاریخ را تخمین بزنند.
نتیجهگیری :
شاخص MACD به این دلیل خاص است که حرکت و روند را در یک شاخص به ارمغان میآورد. این ترکیب منحصر به فرد از روند و جنبش میتواند در چارت روزانه، هفتگی یا ماهانه اعمال شود. تنظیمات استاندارد برای MACD تفاوت بین میانگین متحرک وزنی ۱۲ و ۲۶ دوره است. تحلیگران تکنیکال که به دنبال حساسیت بیشتر هستند ممکن است یک میانگین حرکت کوتاهمدت کوتاهتر و متوسط حرکت بلند مدت را امتحان کنند. (۵، ۳۵، ۵)نسبت به (۱۲، ۲۶، ۹)حساستر است و ممکن است برای نمودارهای هفتگی مناسبتر باشد. تحلیگران تکنیکالی که به دنبال حساسیت کمتر هستند، ممکن است افزایش میانگین متحرک را در نظر بگیرند.
مکدی برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش مناسب نیست. با این که امکان شناسایی سطوحی که از نظر تاریخی در محدوده اشباع خرید و فروش هستند امکان پذیر است، MACD هیچ محدودیت بالا یا پایین تری برای پیوند دادن به جنبش خود ندارد.
در نهایت، به خاطر داشته باشید که خط مکدی با استفاده از تفاوت واقعی بین دو میانگین متحرک محاسبه میشود. این بدان معنی است که مقادیر مکدی وابسته به قیمت هستند.
نکته ای که حائز اهمیت است اندیکاتور مکدی در زیر گروه اسیلاتورها یا نوساننماها قرار می گیرد چرا که همواره حول یک سطح ثابت صفر در حال نوسان است.
کاربردهای اسیلاتور MACD:
۱- شناسایی واگرایی:
یکی از مهم ترین کاربردهای مکدی، مشاهدهی واگراییها بین قیمت و اندیکاتور مکدی است. واگراییها زمانی اتفاق میافتند که روند قیمتی خلاف روند اندیکاتور (اسیلاتور) باشد و به دو دستهی واگرایی های عادی و مخفی تقسیم میشوند که هرکدام مثبت و منفی دارند.
۲- سیگنال خرید و فروش در زمان کراس اوور خط مکدی و خط سیگنال.
در زمانی که مکدی، خط سیگنال را به طرف پایین قطع می کند سیگنال فروش و زمانی که مکدی، خط سیگنال را به سمت بالا قطع می کند سیگنال خرید می باشد.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید محدوده هایی وجود دارند که مکدی با منحنی خط سیگنال تلاقی پیدا کرده اند. در محدوده هایی که با فلش مشکی رنگ مشخص شده اند، منحنی مکدی خط سیگنال را به سمت بالا قطع کرده است و پس از آن انتظار صعود سهم را داشته ایم و در در محدوه هایی که با فلش قرمز رنگ مشخص شده اند عکس حالت فوق رخ داده است یعنی منحنی مکدی خط سیگنال را به سمت پایین قطع نموده و انتظار کاهش قیمت و نزول آن را را داشته ایم.
۳ – سیگنال تغیر روند:
سیگنال تغیر روند در زمانیکه این اسیلاتور سطح صفر یا خط مرکزی را قطع می نماید. به عبارتی کراس اوور مکدی با سطح صفر به سمت بالا به این معنی است که میانگین متحرک ١٢ روزه میانگین ٢۶ روزه را به سمت بالا قطع کرده که به معنی احتمال صعود سهم می باشد و کراس اوور مکدی به زیر سطح صفر به این معنی است که میانگین متحرک ١٢ روز میانگین ٢۶ روزه را به سمت پایین قطع کرده که و احتمال نزول سهم وجود دارد.
به شکل زیر توجه کنید:
همانطور که دیده میشود با عبور مکدی از خط مرکزی به سمت بالا سهم وارد روند صعودی شده است و با عبور مکدی به سمت پایین خط مرکزی شاهد نزول سهم میباشیم.
از آنجایی که از فاکتور حجم در این اندیکاتور استفاده نمی شود، روشهای فوق برای اسیلاتور مکدی به تنهایی ممکن است با خطا همراه باشند که برای فیلتر کردن این خطاها لازم است تا در تصمیم گیریها از ابزاری دیگری نیز به طور همزمان اسیلاتور همگرایی و واگرایی استفاده کنید.
از اوسیلاتور مکدی می توان به منظور شناسایی روندهای جدید هستند استفاده کرد. مهمترین هدف یک تحلیلگر در معاملات این است که بتواند این روندها را پیدا کند، زیرا بیشترین سودها در روندها به دست میآید.
اندیکاتورهای پیشرو قبل از شروع یک روند جدید سیگنال ارائه میکنند در حالی که اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم پس از روند آغاز یک روند سیگنال میدهند. اوسیلاتور مکدی را میتوان جزء هردو گروه دانست. در اصل این اندیکاتور با توجه به وجود میانگینهای متحرک، اندیکاتوری پیرو روند محسوب میشود اما هیستوگرام اندیکاتور مکدی در ردهی اندیکاتورهای پیشرو قرار میگیرد.
تفاوت مکدی با RSI:
یکی از مزایای اندیکاتور RSI نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش است و اندیکاتور مکدی برای شناسایی این سطوح کاربردی نمی باشد.
اوسیلاتور مکدی رابطهی بین دو میانگین متحرک وزنی را اندازهگیری میکند در حالی که RSI، نسبت تغییرات قیمت را در بازه های زمانی مختلف نتشان می دهد.تحلیلگران تکنیکال از ترکیب مکدی و RSI برای درک بهتر از تغیرات قیمت استفاده میکنند.
هر دوی این اندیکاتورها برای اندازه گیری مومنتوم استفاده میشوند. اما از جایی که هر کدام از آنها از فاکتورهای مختلفی را اندازه گیری میکنند گاهی نشانههای متضادی را ارائه میدهند. به عنوان مثال ممکن است RSI برای مدتی در ناحیه اشباع خرید قرار گیرد اما مکدی نشان دهندهی افزایش مومنتوم در جهت صعودی باشد.
تفاوت مکدیMACD با مکدی MACD کلاسیک:
در نرمافزارهای معاملاتی معمولاً اندیکاتور MACD و MACD کلاسیک به طور پیشفرض وجود دارد، اما در برخی از نرمافزارها از نسخه متفاوتی از اندیکاتور MACD استفاده میکنند.. اما تفاوت اندیکاتور MACD متاتریدر با اندیکاتور کلاسیک MACD در چیست؟ به شکل زیر توجه کنید. قسمت پایینی اندیکاتور پیشفرض MACD برای متاتریدر است و قسمت بالایی آن اندیکاتور کلاسیک MACD است.
به سادگی می توان توجه شد که اندیکاتور MACD فقط یک خط دارد و اندیکاتور کلاسیک MACD دارای دو خط و هیستوگرام است. هیستوگرام هر دو اندیکاتور (همان خطوط میلهای) هم با یکدیگر تفاوت دارند. طبق تعریف اندیکاتور کلاسیک MACD، هیستوگرام تفاوت میان خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد. اما در اندیکاتور پیشفرض MACD چنین چیزی وجود ندارد و هیستوگرام اندیکاتور MACD متاتریدر همان خط MACD یا آبی رنگ پایینی است. پس اندیکاتور MACD متاتریدر تفاوت خطوط مک دی و سیگنال را نمایش نمیدهد و نسبت به اندیکاتور کلاسیک MACD ناقص است. به جز این تفاوت دیگری بین اندیکاتور MACD متاتریدر و کلاسیک وجود ندارد.
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی، یکی از اندیکاتورهای نوسانگرنما یا اسیلاتور (Oscillator) است. MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence/ Divergence است و به معنی همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است.
میانگین متحرک همگرایی-واگرایی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی بوجود آمد، یکی از سادهترین و کاربردیترین اندیکاتورهای “تکانه (Momentum) “در دسترس، به شمار میرود. این اندیکاتور در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسط یک مدیر مالی حرفهای به نام جرالد اپل (Gerald Appel) اختراع شد. او بیش از ۳۵ سال در بخش مدیریت سرمایهگذاری فعالیت کرد. اپل، علاوه بر موفقیتهایی که در حرفه خود کسب کرد، به مطالعه آکادمیک در زمینه خدمات مالی پرداخت. همچنین، در انتشار ۱۵ کتاب و چندین مقاله دانشگاهی همکاری داشت. او به عنوان یک متخصص در زمینه تحلیل تکنیکال شناخته میشود.
در سال ۱۹۸۶، یک تحلیلگر بازارهای مالی به نام توماس آسپری(Thomas Aspray)، هیستوگرام را به اندیکاتور مکدی اضافه کرد.
اندیکاتور MACD، اندیکاتورهای دنبالکننده روند – میانگینهای متحرک – را به یک اسیلاتور تکانه تبدیل میکند. اندیکاتور MACD اینکار را با کسر کردن میانگین متحرک با دوره زمانی طولانیتر از میانگین متحرک با دوره زمانی کوتاهمدتتر انجام میدهد. بنابراین، اندیکاتور MACD، بهترین ویژگیهای هر دو تحلیل را دارد و همزمان، روند و تکانه را دنبال میکند.
همانطور که از نام آن پیداست، مکدی، همگرایی و واگرایی بین دو خط میانگین متحرک را نشان میدهد. مقادیر مکدی، به قیمت سهام، ارز یا هر دارایی دیگری وابسته هستند و رابطه بین دو مووینگ اوریج (Moving Average) مربوط به قیمت را نشان میدهند. MACD در بالا و پایین خط صفر که به آن خط مرکزی هم میگویند، نوسان میکند.
اندیکاتور مکدی، با شناسایی روند بازار، بهترین نقاط را برای خرید و فروش به ما نشان میدهد. MACD این کار را از طریق محاسبه اختلاف ارتفاع بین دو خط مووینگ اوریج، انجام میدهد. به این دلیل که دو خط MA دادههای خود را از اعداد متفاوتی میگیرند، بین آنها اختلاف ایجاد میشود.
مکدی به این روش محاسبه میشود:
MACD=میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای
MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (۲۶ دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (۱۲ دورهای) به دست میآید.
منظور ما از ۱۲ یا ۲۶ دورهای، ۱۲ روز یا ۲۶ روز، ۱۲ یا ۲۶ هفته یا مثلا ۱۲ یا ۲۶ ساعتی است.
تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر میدهد.
میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی دارد نیز شناخته میشود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص میدهد.