بنچ مارکینگ چیست؟

فرایندی مستمر و سیستماتیک، برای شناسایی، تحلیل و پیادهسازی بهترین اقداماتی که موجب ارتقای عملکرد سازمانها میشود.
بسیاری از مردم میدانند بنچ مارکینگ چیست، اما نمیدانند چگونه باید آن را در عمل بکار برند. مدت زمان انجام بنچ مارکینگ ، بدون اجرای یافتههای آن افزونبر ۹ ماه است، اما سازمانها با تسریع در برخی مراحل فرایند، آن را به ۲ تا ۳ ماه نیز کوتاه کردهاند.
گفتنی است که بنچ مارکینگ را نمیتوان به تنهایی به عنوان ابزاری برای ارتقای عملکرد سازمان به کاربرد بلکه این شیوه فقط یکی از ده ابزار TQM است.
بنچ مارک یا Benchmark چیست و بنچ مارکینگ چگونه انجام میشود؟
بنچ مارکینگ (Benchmarking)، بنچ مارک کردن یا بهینهکاوی یک استراتژی مهم تجاری است که شامل سنجش عملکرد و نتایج شرکت شما در برابر رقبا و بازار مصرف است. استفاده از بنچ مارک کردن در کسبوکار میتواند نقاط قوت و ضعف شرکت را بسنجد و استراتژی هوشمندانهای را تدوین کند. در این مطلب، ما دربارهی این صحبت میکنیم که benchmark چیست و همچنین به این میپردازیم که اهمیت و روشهای استفاده از بنچ مارک چیست، پس در این مطلب با ما همراه باشید.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
بنچ مارک چیست؟
بنچ مارک (Benchmark) چیست؟ بنچ مارک درواقع مجموعه استانداردهایی است که میتواند یک معیار برای سنجش عملکرد یک سیستم، قابلیت، برنامه، ویژگی و . در حوزههای مختلف باشد.
بنچ مارکینگ چیست؟
شرکتها برای بقا در میدان رقابت و بهرهوری بالاتر، نیازمند شناخت بازار، شناخت رقبا و مقایسهی عملکرد خود با آنها هستند.
بنچ مارکینگ فرایندی است که هر کسبوکاری برای مقایسهی عملیات، فرایندها و محصولات سازمان خود با سازمانهای دیگر، از آن استفاده میکند. این فرایند کیفیت سیاستها، استراتژیها، برنامهها، خدمات، محصولات و موارد دیگر را در سازمان شما اندازهگیری میکند و میتواند در همان صنعت یا بازار وسیعتری انجام شود و در تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت شرکت ارزشمند باشد. در واقع، بنچ مارک کردن راهی مؤثر برای پیشرفت مستمر و تثبیت موقعیت در دنیای کسبوکار است.
حال که متوجه شدید بنچ مارکینگ و بنچ مارک چیست، در ادامه درمورد اهمیت آن صحبت خواهیم کرد.
اهمیت benchmark چیست؟
بنچ مارکینگ در کسبوکار مهم است، زیرا برای اینکه تعیین کنید شرکت شما در چه قسمتهایی باید پیشرفت کند و چه کارهایی را میتوانید برای به دست آوردن مزیت رقابتی انجام دهید، به شما کمک میکند. به طور خاص، بنچ مارک کردن میتواند درمورد چگونگی افزایش سود، کاهش هزینهها و بهبود رضایت و وفاداری مشتری بینشی ایجاد کند. بنچ مارکینگ کسبوکار فرایندی است که پیشرفت مداوم را به همراه دارد و شرکت را به سمت سودآوری و موفقیت بیشتر سوق میدهد.
بنچ مارکینگ به شما کمک میکند تا درک کنید که معیارهای سازمان شما با سایر مشاغل موجود در بازار چگونه مقایسه میشوند. اگر برای تعیین نحوهی عملکرد شرکت خود فقط به دنبال نگاه داخلی هستید، ممکن است اطلاعات ارزشمندی را از دست بدهید که میتوانند به پیشرفت خارجی شرکت شما کمک کنند؛ برای مثال، اگر شرکت شما دارای ۷۵٪ وفاداری مشتری باشد و ندانید که بازار عمومی دارای ۸۰٪ وفاداری مشتری است، ممکن است متوجه نشوید که جای پیشرفت دارید. در این قسمت از مطلب متوجه شدید اهمیت benchmark چیست، در ادامه با انواع آن آشنا خواهیم شد.
انواع بنچ مارکینگ چیست؟
با اینکه انواع مختلف بنچ مارک کردن وجود دارند، همهی آنها در ۳ دسته اصلی قرار میگیرند:
- بنچ مارکینگ استراتژیک؛
- بنچ مارکینگ عملکرد؛
- بنچ مارکینگ فرایند.
بنچ مارکینگ استراتژیک
در بنچ مارکینگ استراتژیک بهترین روشها و استراتژیهای برنده، که موفقترین شرکتها آنها را بهکار گرفتهاند، بررسی و در کسبوکار شما پیاده میشوند. این فرایند کپی کردن از روشهای دیگران نیست، بلکه شامل نوآوری در فرایندهایی است که توسط شرکتهای دیگر استفاده میشوند تا روند شرکت شما را بهتر کند. نگاه بنچ مارکینگ استراتژیک صرفا به صنعت خاص کسبوکار شما محدود نمیشود و معمولا به شرکتهای موجود در بازار عمومی نگاه میکند.
بنچ مارکینگ عملکرد
بنچ مارکینگ عملکرد فرایند مقایسهی محصولات و خدماتی که شرکت شما ارائه میدهد با سایر رقبا در صنعت شما است. این نوع از بنچ مارک کردن اغلب با هدف مقایسهی ویژگیهای محصول و خدمات، قیمت، کیفیت، قابلیت اطمینان، طراحی، سرعت و رضایت مشتری است. شما میتوانید برای بهبود محصولات و خدمات خود و ارتقای جایگاهتان در بازار، از نتایج بنچ مارکینگ عملکرد استفاده کنید.
بنچ مارکینگ فرایند
بنچ مارکینگ فرایند هم مشابه بنچ مارکینگ استراتژیک است و هم مشابه بنچ مارکینگ عملکرد، زیرا فرایندها و عملکردهای خاصی از بهترین شرکتهای آن صنعت را بررسی میکند. به طور معمول، این شکل از بنچ مارک کردن در یافتن پیشرفتهایی که بهسرعت قابلاجرا هستند، بسیار مؤثرتر است، اما فقط مزایای کوتاهمدت شرکت را به همراه خواهد داشت. حال که دریافتید بنچ مارکینگ و بنچ مارک چیست، همچنین از اهمیت آن نیز آگاه شدید، باید درباره توسعه آن در کسبوکار نیز بدانید.
بنچ مارک چگونه باعث توسعه کسبوکار میشود؟
پس از این که متوجه شدید اهمیت benchmark چیست، باید برای ایجاد و توسعه بنچ مارکینگ در شرکت خود این مراحل را دنبال کنید:
۱. یک برنامه بنچ مارکینگ تهیه کنید
اولین قدم از بنچ مارک کردن این است که مشخص کنید چه چیزی را میخواهید مقایسه کنید و انواع مختلف معیارها را برای مقایسهی آن مشخص کنید. این کار را میتوانید با شناسایی سؤالات خاصی که میخواهید به آنها پاسخ دهید، انجام دهید.
۲. مشاغل موردمقایسه خود را پیدا کنید
در مرحله بعدی از بنچ مارک کردن، باید مشخص کنید که میخواهید کسبوکار خود را با چه صنایع دیگری مقایسه کنید؛ همچنین، باید تشخیص دهید که آیا تجارت خود را با شرکتهای موجود در صنعت مشابه خود در بازار عمومی یا با هر ۲ مقایسه میکنید.
۳. جمعآوری اطلاعات در بنچ مارکینگ
دادههایی را برای مقایسه کارآمد شرکت خود با شرکتهایی که برای بنچ مارک انتخاب کردهاید، جمعآوری کنید.
۴. تجزیهوتحلیل دادهها
برای پیدا کردن خلأ در عملکرد شرکت خود، تجزیهوتحلیل کاملی از دادههای بهدستآمدهی بنچ مارک انجام دهید و پس از بنچ مارکینگ راهحلهایی را برای پُر کردن این خلأها پیدا کنید.
۵. پیادهسازی و بهبود
سرانجام از تجزیهوتحلیل اطلاعاتی که از طریق بنچ مارک جمعآوری کردهاید، برای اجرای فرایندها و استراتژیهای جدید استفاده کنید تا بنچ مارکینگ در بهبود موفقیت کلی شرکت به شما کمک کند.
مدلهای مختلف بنچ مارک کردن
پس از این که توضیح دادیم بنچ مارک چیست، در ادامعه درمورد روشهای مختلف آن نیز توضیح خواهیم داد. برای بنچ مارکینگ روشهای مختلفی وجود دارند که شرکت شما میتواند از آنها استفاده کند، از جمله:
بنچ مارکینگ داخلی
این روش از بنچ مارک برای مقایسهی عملکرد تیمها یا بخشهای مختلف داخلی استفاده میشود تا بهترین روشهای اجرایی برای بهبود عملکرد کلی در سراسر شرکت به اشتراک گذاشته شوند.
بنچ مارکینگ خارجی یا رقابتی
این روش از بنچ مارک برای مقایسهی موقعیت شرکت شما در بازار نسبت به رقبا، چه در داخل و چه در خارج از صنعت خودتان، استفاده میشود.
بنچ مارکینگ کاربردی
این روش برای مقایسهی فرایندها یا استراتژیهای شرکت شما با استراتژیهای شرکتهای موفق در صنایع مختلف استفاده میشود تا راههایی را برای نوآوری و پیادهسازی این شیوهها در تجارت خود بیابید.
بنچ مارکینگ عمومی
در این روش از بنچ مارک به جای بررسی سازمانهای خاص، شرکت شما بیشتر با بهترین روشهای استاندارد صنعت مقایسه میشود.
بنچ مارکینگ بینالمللی
این روش برای شناسایی و تجزیهوتحلیل بهترین روشها و فرایندهای مورداستفاده در سراسر جهان به بازار جهانی نگاه میکند. انجام این کار میتواند به شرکتهایی کمک کند که به دنبال تبدیل شدن به برترین جایگاه جهانی در صنعت خود هستند.
مثالی از بنچ مارکینگ کسبوکار
مورد زیر مثالی از بنچ مارکینگ است:
یک خردهفروشِ لباس آنلاین که کارش شامل پُر کردن سفارشهای مشتری به صورت آنلاین و تحویل این سفارشهاست، میخواهد از بنچ مارک برای افزایش بهره وری استفاده کند. آنها تحقیقات خود را انجام داده و دریافتهاند که رقیب برتر آنها میتواند ۲ برابر سریعتر سفارشهای خود را تحویل دهد. آنها ممکن است بنچ مارکینگ بیشتری را خارج از صنعت خود نیز انجام دهند تا دریابند که یک توزیعکنندهی عمدهفروش قادر به پُر کردن و تحویل سفارشهای ۳ برابر سریعتر از توان آنهاست. این شرکت متوجه میشود که در این بخش از روال کاری فرصت بهبود وجود دارد، پس فرایندها و استراتژیهای رقبا را تجزیهوتحلیل میکند و موارد مشابهی را برای رقابت در بازار اتخاذ میکند.
در این مطلب ابتدا توضیح دادیم که بنچ مارکینگ و بنچ مارک چیست، در ادامه درمورد اهمیت و روشهای آن صحبت کردیم. در انتها نیز تاثیر آن بر روی کسبوکار را مورد بررسی قرار دادیم. اگر متوجه شدید benchmark چیست و تجربه بنچ مارکینگ را دارید، نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
بنچ مارکینگ چیست؟ و انواع الگوبرداری در تحلیل ها
بنچ مارکینگ یکی از ابزارهایی است که مدیران از آن برای سنجش میزان موفقیت سازمانشان استفاده می کنند. بنچ مارکینگ یا الگوبرداری فرآیند سنجش و مقایسه محصولات، خدمات و فرایندها، روش ها، هزینه، اثربخشی، رضایت مشتریان و همچنین سایر شاخص های قابل اندازه گیری شرکت با سازمان هایی است که در یک یا چند مورد ذکر شده به عنوان رهبران صنعت شناخته می شوند.
در حقیقت مدیران خوش فکر می توانند با استفاده از بنچ مارکینگ، شرکت های موفق و پیشرو در حوزه فعالیت خود و حتی سایر حوزه ها را شناسایی و آنها را به عنوان الگوی خود قرار دهند.
مدیران می توانند با مقایسه سازمان خود با این شرکت های الگو، عملکرد سازمان را بهبود بخشند و شکاف موجود تا دستیابی به وضعیت مطلوب خود را تشخیص و آن را کاهش دهند.
سازمان ها می توانند به کمک تجزیه و تحلیل جنبه های مهمی مانند نحوه مدیریت، روش تولید، استراتژی های فروش، تکنیک های بازاریابی و سایر موارد این سازمان ها، دلایل موفقیت آنها را بیابند.
همچنین این امکان را پیدا می کنند تا با بررسی و تحلیل ها دریابند که چه چیزی را می توانند در سازمان خود تغییر و بهبود دهند تا به نتایج مطلوب دست یابند.
در صورتیکه بنچ مارکینگ به صورت صحیح انجام شود می تواند ابزاری بسیار قدرتمند برای سنجش عملکرد سازمان در زمینه های مختلف باشد.
به علاوه بنچ مارکینگ به طور بالقوه اطلاعات ارزشمندی را در اختیار سازمان قرار می دهد که می تواند برای بهبود شیوه های تجاری فعلی سازمان، مورد استفاده قرار گیرد و برای برنامه ریزی آینده سازمان بسیار مفید باشد.
چگونه بنچ مارک انجام دهیم؟
حال اگر بخواهیم بدانیم که چگونه می توان برای یک کسب و کار بنچ مارکینگ کرد، کافیست به مراحل این کار که در ادامه شرح داده شده است، نگاهی بیاندازیم :
فاز یک: برنامه ریزی
برنامه ریزی اولین و مهم ترین فاز بنچمارکینگ است. هر گونه اشتباه و کاستی در این فاز سایر مراحل را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
پس چنانچه می خواهید سایر فازها را به کارآمدترین و اثربخش ترین شکل ممکن انجام دهید، زمان و توجه کافی را به اجرای این فاز اختصاص دهید.
گام 1 : اولویت ها و شاخص هایی که می خواهید در مورد آنها بنچ مارک انجام دهید را مشخص کنید.
حضور و تعامل مدیران ارشد در اجرای این گام کاملا ضروری خواهد بود.
در این مرحله لیست کوتاهی از فرایندهایی که می توان بنچ مارک کرد تهیه می شود و با توجه به شاخص ها و اولویت هایی که به بهترین شکل نیاز مشتریان را پوشش دهد، اولویت بندی خواهند شد.
در این مرحله شما تصمیم می گیرید که به عنوان مثال استراتژی های فروش، شیوه بسته بندی، استراتژی های دیجیتال مارکتینگ و … یک شرکت را الگو قرار دهید.
گام 2 : سازمان هایی که قصد بنچ مارکینگ آنها را دارید، مشخص کنید. این سازمان ها می توانند رقبای مستقیم و اصلی سازمانتان باشند.
مرحله بعدی تعیین سازمان هایی است که قصد بنچ مارک آنها را دارید. در انتخاب این سازمان ها توجه داشته باشید که تهیه برخی از داده های مورد نیاز بنچ مارک در مورد رقبای مستقیم، امکان پذیر نخواهد بود.
بنابراین در انتخاب سازمان به در دسترس بودن داده ها و همچنین مفید و مرتبط بودن فرایندهای آن سازمان با سازمان خود اطمینان حاصل کنید.
گام 3 : فرایند های بالادستی را بررسی کنید.
یکی از مهم ترین، سخت ترین و در عین حال زمان برترین قسمت های بنچمارکینگ، جمع آوری اطلاعات است.
اکثر اوقات اطلاعات مربوط به فرایندها و روش های بالادستی شرکت ها محرمانه هستند و دستیابی به آنها دشوار است، حتی اگر این امکان را پیدا کنید که یک سازمان را از نزدیک ببینید، پیشنهاد می کنیم اطلاعات ضروری و مورد نیاز خود را لیست کنید و برای جمع آوری آنها برنامه ریزی کنید تا بتوانید تا حتی در یک بازدید، کلیه داده های مورد نیاز خود را در کمترین زمان ممکن جمع آوری کنید. پس در این مرحله به دنبال منابع اطلاعاتی مثل خود سازمان ها و یا انجمن های مربوط به اصناف و یا بانک های اطلاعاتی و یا سایر روش های جمع آوری داده مثل خرید پنهانی باشید.
فاز دو : تجزیه و تحلیل
این فاز از دو گام تشکیل شده است و شامل تحلیل کلیه داده های جمع آوری شده در فاز برنامه ریزی است.
گام 4 : دلایل مطلوبیت فرایندها و یا عملکردها در سازمان هایی که بنچ مارکینگ کرده اید را شناسایی نمایید.
اعضای تیم بنچ مارک می بایست دلایل نتایج بهتر فرایندهایی که بنچ مارک شده اند را بررسی کنند. پس از جمع آوری و تحلیل این داده ها یک فرایند مطلوب برای سازمان در نظر گرفته می شود.
چرا طراحی وب سایت رقیب شما بهتر است؟ چه چیز باعث افزایش بازدید از صفحه اینستاگرام فلان سازمان شده است؟ چرا فرایند تولید رقبا مقرون به صرفه تر از شماست؟ چرا سازمانی که بنچ مارک کرده اید در نگهداشت مشتریان سابق خود موفق بوده است؟
گام 5 : برای بهبود فرایندها در سازمان خود نیز، هدف تعیین کنید.
شرکت باید بتواند در گام بعدی اهدافی را برای بهبود فرایندهای فعلی خود تعیین کند.
در این مرحله اگر به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستید اهدافی که تعیین می کنید باید حتی یک سر و گردن بهتر از سازمانی که بنچ مارک کرده اید باشد. مثلا اگر می خواهید نرخ نگهداشت مشتریان را مانند رقبای خود افزایش دهید شاید بهتر باشد از یک نرم افزار مدرن تر در حوزه مدیریت ارتباط مشتری استفاده کنید و پرسنل خود را در این زمینه آموزش دهید.
فاز سه : یکپارچگی
این فاز دو فاز قبلی را به فاز اجرا پیوند می دهد. این بخش در صورتی جلو می رود که نتایج فازهای قبلی مورد تایید مدیریت قرار گرفته باشد.
این فاز همچنین پیاده سازی برنامه ها را تضمین می کند چرا که نسبت به تایید و تعهد مدیریت در راستای اجرای تغییرات مطمئن می شود.
شما برای موفقیت نیاز به پشتیبانی کل سازمان دارید، پس این فاز یک فاز ضروری خواهد بود.
گام 6 : یافته های خود را یکپارچه کنید و تاییدیه مدیریت را بگیرید.
در این گام پروپوزالی برای بهبود فرایندهای مورد نظر تهیه، و به مدیران میانی و بالادستی ارائه نمایید تا تایید نهایی برا اجرای تغییرات را دریافت کنید.
گام 7 : اهداف اجرایی جدیدی در نظر بگیرید.
پس از آخرین اصلاحات و دریافت تاییدیه از مدیران، باید به دنبال دریافت تایید در مورد اهداف اجرایی که بعد از اصلاحات مدیران در نظر گرفته اید، باشید.
فاز چهار: اجرا
و در آخرین فاز بهبود در عملکرد سازمان شما به شکل عملی، پیاده سازی می شود.
گام 8 : یک برنامه اجرایی (Action Plan) طراحی کنید.
پس از تایید اصلاحات مورد نیاز به منظور بهبود فرایند، نوبت به تهیه یک برنامه اجرایی با جزییات کامل می رسد.
این برنامه باید شامل کلیه فعالیت های کلیدی مورد نیاز، برنامه زمانبندی، تعیین مسئولیت های افراد در بخش های مختلف، کوتاهی های محتمل در انجام وظایف و تغییرات مورد نیاز برای جبران این کوتاهی ها باشد.
گام 9 : برخی فعالیت های خاص را اجرا و میزان پیشرفت خود را اندازه گیری کنید.
در این بنچ مارکینگ چیست؟ بخش دیگر هر کس باید مسئولیت خود را به خوبی اجرا کند و مدیر ارشد نیز باید از انجام درست وظایف و هماهنگی میان اعضا اطمینان حاصل کند. تهیه گزارش و رصد میزان پیشرفت کار از مهم ترین وظایف مدیر ارشد در این گام خواهد بود.
گام 10 : این فرایند را به شکل مستمر ادامه دهید.
پس از پایان موفقیت آمیز پروژه، به سراغ سایر بخش ها بروید. در یک کلام بنچ مارکینگ را به شکل مستمر و با سرعتی ثابت در سازمان خود اجرا و نهادینه کنید.
چه زمانی و در چه شرایطی می توان برای سازمان ها بنچ مارک انجام داد؟
در حالی که هدف کلی بنچ مارکینگ سنجش و مقایسه یک سازمان با برترین های صنعت و رقبای اصلی آن است، تعیین زمان و شرایط مناسب برای انجام بنچ مارکینگ نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
بنچ مارکینگ دلایل زیادی دارد از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
زمانیکه می خواهید بهره وری سازمان خود را اندازه گیری کنید
یکی از مهمترین اهداف برای اجرای روش الگوبرداری یا بنچ مارکینگ سنجش میزان بهره وری، کارایی و اثربخشی سازمان در مقایسه با شرکت های پیشرو در آن صنعت است.
این روش کمک می کند تا تفاوت میان فعالیت ها و فرآیندهای شما و رقبا مشخص شود و بفهمید که برای بهبود عملکرد سازمان خود می توانید از چه روشی استفاده کنید و چه تغییری به وجود بیاورید.
زمانیکه می خواهید عملکرد خود را در آینده بهبود ببخشید
یکی دیگر از دلایل مهم استفاده از روش الگوبرداری (Benchmarking)، این است که بتوانید با مقایسه و بررسی مشاغل مشابه که موفق عمل می کنند، کارهای آینده و اهداف خود را بهتر کنید.
زمانیکه به دنبال راهی برای توسعه و گسترش کسب و کار خود هستید
زمانیکه می خواهید کسب و کار خود را توسعه دهید ولی مطمئن نیستید که کدام راه بهتر است، با تجزیه و تحلیل رقبای بزرگ خود و بررسی کارها و روش هایی که آنها برای رشد و توسعه خود استفاده کرده اند، احتمالا روش های جدیدی را کشف خواهید کرد که می توانید به کمک آنها فرایند رشد و توسعه خود را آغاز کنید.
زمانیکه می خواهید انگیزه مضاعفی به کارمندان خود بدهید
هنگامی که بخش ها و واحدهای خاصی از سازمانتان را با همتایانشان در شرکت های رقیب بنچ مارک می کنید نتایج متفاوتی می تواند حاصل شود که در هر صورت به عنوان ابزاری انگیزشی برای کارمندان قابل استفاده است.
بدین گونه که اگر بنچ مارکینگ نشان دهد که واحدی خاص در سازمانتان عملکردی پایین تر از رقبای خود دارد، ممکن است کارمندان آن واحد را به سمت پیشرفت بکشاند تا بتوانند به سطح همتایان خود برسند.
از طرف دیگر اگر بنچ مارکینگ برتری واحدی را نسبت به رقبایش در شرکت های دیگر نشان دهد، احتمالا کارمندان شما تلاش می کنند این وضعیت را در آینده حفظ کنند و از رقبا عقب نمانند.
انواع الگوبرداری در تحلیل ها کدامند؟
الگوبرداری محصول (Product Benchmarking)مهندسی معکوس یا (Reverse Engineering)
این نوع از بنچمارکینگ یک شکل قدیمی از مهندسی معکوس و محصول گرا است.
در این روش، سازمان محصول رقیب خود را خریداری می کند و با بررسی و مطالعه بر روی آن محصول، چگونگی عملکرد آن، ویژگی ها و جزئیات محصول را بدست آورده و با مقایسه این اطلاعات با محصولات خود، می تواند ویژگی خاصی از محصول خود را بهبود بخشد و یا به طور کامل محصول خود را تغییر دهد.
در مهندسی معکوس اگر به دنبال روش ساخت محصول باشیم، به دلیل داشتن نمونه محصول آماده، در هزینه های تحقیق و توسعه بسیار صرفه جویی می شود و این می تواند نقطه آغاز پیشرفت باشد.
الگوبرداری فرآیند (Process Benchmarking)
در این روش، سوالی که مطرح می شود این است که چگونه یک شرکت موفق در موارد خاص مثل دیجیتال مارکتینگ یا مدیریت شعب فروش و … یا به طور کلی، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته و در نهایت این موارد را با سازمان خود مقایسه کنید.
اطلاعات مورد نیاز در این زمینه ممکن است از طریق روش های مختلف مثل مصاحبه، نظرسنجی، تحقیقات بازار، بازدید از محل و غیره جمع آوری شود. هدف نهایی از این روش از بنچمارکینگ، یادگیری و به کارگیری فرآیندهای شرکت های برتر برای بهبود عملکرد سازمان خود است.
موضوع مهم در این روش این است که باید بدانید همزمان با اعمال و پیروی از فرآیندهای خاص که از بررسی شرکت های موفق به دست آمده اند، همه عوامل و شرایط سازمانتان نیز باید با سازمان معیار مشابه باشد تا بتوانید به نتیجه مطلوب دست یابید.
چرا که ممکن است دستیابی به این استانداردها برای سازمان شما پر چالش و پر هزینه باشد.
الگوبرداری رقابتی (Competitive Benchmarking)
روش بنچ مارکینگ رقابتی یکی از محبوب ترین انواع بنچ مارکینگ است و با روش الگوبرداری محصول متفاوت است.
در بنچ مارکینگ محصول فقط یک محصول خاص برای مقایسه و بررسی انتخاب می شود ولی در بنچ مارکینگ رقابتی کل محصول، فرایندها یا خدمات برای مقایسه به طور کامل انتخاب می شوند.
این مقایسه شامل مطالعه بر روی بخش های مختلف مانند امور مالی، بازاریابی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و …. می شود. در این روش امکان دارد به دلیل محرمانه بودن اطلاعات سازمان ها، داده های غلط و گمراه کننده ای ارائه شوند، که به روند بهبود سازمان شما هیچ کمکی نکنند.
الگوبرداری عمومی (Generic Benchmarking)
معیارهایی مانند هزینه های یک کارمند، سود به نسبت هر کارمند، بازده سرمایه گذاری و … که بدون در نظر گرفتن نوع صنعت، مبنای مقایسه مشترکی دارند، معیارهایی عمومی هستند.
هرگاه سازمانی بخواهد این معیارهای عمومی را بررسی و مقایسه کند در واقع از روش بنچ مارکینگ جنرال یا عمومی استفاده کرده است.
الگوبرداری داخلی (Internal Benchmarking)
این روش الگوبرداری یک رویکرد بسیار متداول است که شرکت ها به کمک آن به انتخاب یک معیار در درون سازمان خود و مقایسه آن با سایر موارد سازمان می پردازند.
این مقایسه می تواند بین یک کارمند که عملکرد متمایز دارد با سایر کارمندان سازمان باشد و یا سنجش میزان بهره وری و سود یک واحد نسبت به بهره وری و سود واحدهای دیگر، یا حتی به شکل مقایسه خط تولید یک محصول با خط تولید محصولی دیگر صورت گیرد.
این روش در سازمان های بزرگ و شرکت های چند ملیتی بسیار کاربرد دارد ولی انجام آن در شرکت های کوچک و نوپا بسیار دشوار است، زیرا تعداد کارمندان و واحدهای آنها به اندازه کافی نیست.
الگوبرداری استراتژیک (Strategic Benchmarking)
از این روش الگوبرداری برای توسعه چشم انداز و شایستگی های اصلی سازمان و کمک به ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده می شود.
به عبارتی در این روش چشم انداز سازمان های پیشرو معیار مقایسه قرار می گیرند و با تغییر و بهبود شایستگی های اصلی سازمان کمک می کنند تا شکاف های موجود در کسب و کار مشخص و کم کم برطرف شوند.
بنچ مارکینگ استراتژیک در نهایت به ایجاد مزیت رقابتی پایدار می انجامد.
چالش بسیار مهم در این روش این است که حتی یک انحراف کوچک یا یک خطای کوچک می تواند کل سازمان را به شکلی منفی تحت تأثیر قرار دهد.
این نوع از بنچ مارکینگ در میان استارتاپ ها بسیار محبوب است.
الگوبرداری جهانی (Global Benchmarking)
همانطور که از نام این روش الگوبرداری پیداست، بنچ مارک در سطح شرکت هایی از کشورها مختلف و در زمینه فعالیت و صنعت مشابه یا متفاوت صورت می پذیرد.
به این بنچ مارکینگ چیست؟ دلیل که معیارها در کشورهای مختلف متفاوت هستند، شرکت هایی که از این تحلیل استفاده می کنند این شانس را بدست می آورند که با معیارهای جهانی خود را بسنجند و پیشرفت کنند.
مثلا شرکتی که در زمینه مخابرات در ایران فعالیت می کند، می تواند خود را با شرکتی که در یک کشور اروپایی است مقایسه و الگوبرداری کند و تلاش کند که کیفیت کار خود را به سطح شرکت اروپایی برساند.
در این مقاله به سوالاتی چون بنچ مارکینگ چیست، مراحل انجام بنچمارکینگ و انواع الگوبرداری یا بنچمارکینگ پاسخ داده شد.
لازم است که قبل از انجام بنچمارکینگ بپذیریم که در دنیای رقابتی امروز شرکت های بسیاری هستند که در موضوعات مختلف پیشرو و متمایزند، پس ما نیز باید به دنبال راهی برای رفع نقص های خود باشیم و تلاش کنیم از برترین های صنعت پیشی بگیری
بنچ مارکینگ چیست؟
benchmarking
تعریف بنچ مارکینگ
برای تعریف بنچ مارک از یک مثال در دنیای واقعی شروع میکنم.خیلی وقتا شده با خودم فکر می کنم چرا فلان همکلاسیم با اینکه از من کمتر تلاش می کرد الان جایگاه شغلی بهتری داره.چرا دوستم با وجود اینکه از من بیشتر می خوره ولی چاق نمیشه.
در قدم اول سعی می کنم بفهمم طرف مقابل چه کاری انجام داده که من انجام ندادم و بعد از فهمیدن از رفتارش الگو برداری می کنم و سعی می کنم در کارم موفق شوم.
تعریف بنچ مارک هم همین است مقایسه کردن و سپس الگوبرداری.
ویکی پدیا بنچ مارک را چنین تعریف می کند:
مقایسه فرآیندهای تجاری، معیارهای عملکردی و ارزیابی بهترین شیوه های شرکت های رقیب.
شرکت Bain & Company نیز بنچ مارکینگ را چنین تعریف می کند:
در بنچ مارکینگ، مدیران، عملکرد و کارایی محصولات و فرایندهای خود را با رقیبان، شرکتهای بنچ مارکینگ چیست؟ سرآمد و واحدهای دیگر در مجموعهی خود که فعالیت مشابهی را انجام میدهند مقایسه میکنند و با بهکارگیری بهترین شیوههای اجرایی در فروش و عملیات سازمانی، عملکرد را بهبود میبخشند.
هدف بنچ مارکینگ این است که نمونهها و الگوهایی با عملکرد بهتر را پیدا کرده و فرایندها و اقدامهایی که آن خروجی را ایجاد کردهاند، درک کنیم.
شرکتها سپس با الهام از آن فرایندها و اقدامها، عملکرد خود را بهبود میدهند. این کار از جنس تقلید نیست؛ بلکه شکلی از نوآوری است.
محمد زعیری بنچ مارکینگ را چنین تعریف می کند:
بنچ مارکینگ فرایند پیوسته و دائمی سنجش محصولات، خدمات و فرایندهای یک کسب و کار، در مقایسه با قدرتمندترین رقبا یا شناختهشدهترین نمونههای پیشتاز بینالمللی است.
تعریف سادهی بنچ مارکینگ این است: «جستجو در صنعت برای پیدا کردن بهترین شیوهی انجام یک کار که میتواند بالاترین سطح خروجی و عملکرد را ایجاد کند.»
بنچ مارکینگ شامل شش بخش می باشد که عبارت است از:
_ روشی منظم برای مطالعه و تحصیل
_ فرایندی برای خلاقیت
_ روشی برای توسعه
_ فرصتی برای آموختن
_ ابزاری برای تعیین، تأسیس و به دست آوردی استاندارد بهترینها
_ بهبود مستمر فرایندها
چرا باید بنچ مارک کنیم؟
برآوردن نیازها و انتظارات مشتری
– یافتن روشها و اقدامات مورد نیاز برای دسترسی به اهداف سازمان
– دستیابی به عملکرد بهتر
– پیادهسازی بهترین اقدامات
– توسعه اهداف و برنامههای استراتژیک شرکت
– ترویج تفکر خلاق
– سنجش رقبا
– تسریع در بهبود فرایندها
– شناخت تکنولوژیهای نوین
چه زمان بنچ مارک کنیم؟
_ زمانیکه می خواهید بهره وری سازمان خود را اندازه گیری کنید
_ زمانیکه به دنبال راهی برای توسعه و گسترش کسب و کار خود هستید
– سازمان، نیازمند محصول یا خدمتی جدید باشد تا نیاز مشتری و بازار را تأمین کند
– سازمان با هدف پویایی، به دنبال ارتقای عملکرد خود باشد
– به مهندسی مجدد نیاز بنچ مارکینگ چیست؟ باشد
_ زمانیکه می خواهید انگیزه مضاعفی به کارمندان خود بدهید
مراحل انجام بنچ مارکینگ:
فرایند بنچ مارکینگ متشکل از پنج مرحله به شرح ذیل می باشد :
مرحله طرح ریزی : به منظور مطالعه و شناخت فرایند شرکت خودی
مرحله جستجو : برای یافتن شرکت های بنچ مارکینگ
مرحله مشاهده : در راستای مطالعه فرایند شرکت بنچ مارکینگ
مرحله تجزیه و تحلیل : به منظور بررسی و تحلیل تفاوت های بین فرایند شرکت خودی و فرایند شرکت بنچ مارک
مرحله تطبیق : در راستای اعمال بهبود ها بر اساس آنچه از شرکت بنچ مارکینگ آموخته شده است.
قبل از انجام بنچ مارکینگ باید سازمان چشم انداز و ماموریتش را مشخص کند.ماتریسswot (فرصت ها، تهدیدها،نقاط قوت و نقاط ضعف)را تجزیه و تحلیل کند.kpi یا معیارهای عملکردی را مشخص کند.
ازآنجاییکه هر فرآیند، محصول و عملکرد در سازمان قابل بنچ مارک میباشد، روشهای متفاوتی برای این کار وجود دارد. اما بهطورمعمول این فرآیند شامل موارد زیر است:
- تعریف موضوع و یا هدف
- تعریف فرآیند و یا جنبههایی که قرار است بهتفصیل بررسی شود.
- انتخاب و تعریف ابزارهای اندازهگیری
- انتخاب یک معیار سنجش
- جمعآوری اطلاعات موردنیاز در مورد موضوع و معیارهای سنجش
- ارزیابی دادهها و شناسایی تفاوتها و شکافها
- تجزیهوتحلیل علل ریشهای تفاوتها و شکافها
- تعریف طرح بهبود
- ارتباط دهی طرح با اهداف
- پیادهسازی طرح بهبود و اندازهگیری نتایج
- گزارشگیری نتایج، شناسایی پیشرفتها و تکرار روند
انواع الگوبرداری در تحلیل ها کدامند؟
الگوبرداری محصول (Product Benchmarking)مهندسی معکوس یا (Reverse Engineering)
این نوع از بنچمارکینگ یک شکل قدیمی از مهندسی معکوس و محصول گرا است.
در این روش، سازمان محصول رقیب خود را خریداری می کند و با بررسی و مطالعه بر روی آن محصول، چگونگی عملکرد آن، ویژگی ها و جزئیات محصول را بدست آورده و با مقایسه این اطلاعات با محصولات خود، می تواند ویژگی خاصی از محصول خود را بهبود بخشد و یا به طور کامل محصول خود را تغییر دهد.
در مهندسی معکوس اگر به دنبال روش ساخت محصول باشیم، به دلیل داشتن نمونه محصول آماده، در هزینه های تحقیق و توسعه بسیار صرفه جویی می شود و این می تواند نقطه آغاز پیشرفت باشد.
الگوبرداری فرآیند (Process Benchmarking)
در این روش، سوالی که مطرح می شود این است که چگونه یک شرکت موفق در موارد خاص مثل دیجیتال مارکتینگ یا مدیریت شعب فروش و … یا به طور کلی، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته و در نهایت این موارد را با سازمان خود مقایسه کنید.
اطلاعات مورد نیاز در این زمینه ممکن است از طریق روش های مختلف مثل مصاحبه، نظرسنجی، تحقیقات بازار، بازدید از محل و غیره جمع آوری شود. هدف نهایی از این روش از بنچمارکینگ، یادگیری و به کارگیری فرآیندهای شرکت های برتر برای بهبود عملکرد سازمان خود است.
موضوع مهم در این روش این است که باید بدانید همزمان با اعمال و پیروی از فرآیندهای خاص که از بررسی شرکت های موفق به دست آمده اند، همه عوامل و شرایط سازمانتان نیز باید با سازمان معیار مشابه باشد تا بتوانید به نتیجه مطلوب دست یابید.
چرا که ممکن است دستیابی به این استانداردها برای سازمان شما پر چالش و پر هزینه باشد.
الگوبرداری رقابتی (Competitive Benchmarking)
روش بنچ مارکینگ رقابتی یکی از محبوب ترین انواع بنچ مارکینگ است و با روش الگوبرداری محصول متفاوت است.
در بنچ مارکینگ محصول فقط یک محصول خاص برای مقایسه و بررسی انتخاب می شود ولی در بنچ مارکینگ رقابتی کل محصول، فرایندها یا خدمات برای مقایسه به طور کامل انتخاب می شوند.
این مقایسه شامل مطالعه بر روی بخش های مختلف مانند امور مالی، بازاریابی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و …. می شود. در این روش امکان دارد به دلیل محرمانه بودن اطلاعات سازمان ها، داده های غلط و گمراه کننده ای ارائه شوند، که به روند بهبود سازمان شما هیچ کمکی نکنند.
الگوبرداری عمومی (Generic Benchmarking)
معیارهایی مانند هزینه های یک کارمند، سود به نسبت هر کارمند، بازده سرمایه گذاری و … که بدون در نظر گرفتن نوع صنعت، مبنای مقایسه مشترکی دارند، معیارهایی عمومی هستند.
هرگاه سازمانی بخواهد این معیارهای عمومی را بررسی و مقایسه کند در واقع از روش بنچ مارکینگ جنرال یا عمومی استفاده کرده است.
الگوبرداری داخلی (Internal Benchmarking)
این روش الگوبرداری یک رویکرد بسیار متداول است که شرکت ها به کمک آن به انتخاب یک معیار در درون سازمان خود و مقایسه آن با سایر موارد سازمان می پردازند.
این مقایسه می تواند بین یک کارمند که عملکرد متمایز دارد با سایر کارمندان سازمان باشد و یا سنجش میزان بهره وری و سود یک واحد نسبت به بهره وری و سود واحدهای دیگر، یا حتی به شکل مقایسه خط تولید یک محصول با خط تولید محصولی دیگر صورت گیرد.
این روش در سازمان های بزرگ و شرکت های چند ملیتی بسیار کاربرد دارد ولی انجام آن در شرکت های کوچک و نوپا بسیار دشوار است، زیرا تعداد کارمندان و واحدهای آنها به اندازه کافی نیست.
الگوبرداری استراتژیک (Strategic Benchmarking)
از این روش الگوبرداری برای توسعه چشم انداز و شایستگی های اصلی سازمان و کمک به ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده می شود.
به عبارتی در این روش چشم انداز سازمان های پیشرو معیار مقایسه قرار می گیرند و با تغییر و بهبود شایستگی های اصلی سازمان کمک می کنند تا شکاف های موجود در کسب و کار مشخص و کم کم برطرف شوند.
بنچ مارکینگ استراتژیک در نهایت به ایجاد مزیت رقابتی پایدار می انجامد.
چالش بسیار مهم در این روش این است که حتی یک انحراف کوچک یا یک خطای کوچک می تواند کل سازمان را به شکلی منفی تحت تأثیر قرار دهد.
این نوع از بنچ مارکینگ در میان استارتاپ ها بسیار محبوب است.
الگوبرداری جهانی (Global Benchmarking)
همانطور که از نام این روش الگوبرداری پیداست، بنچ مارک در سطح شرکت هایی از کشورها مختلف و در زمینه فعالیت و صنعت مشابه یا متفاوت صورت می پذیرد.
به این دلیل که معیارها در کشورهای مختلف متفاوت هستند، شرکت هایی که از این تحلیل استفاده می کنند این شانس را بدست می آورند که با معیارهای جهانی خود را بسنجند و پیشرفت کنند.
مثلا شرکتی که در زمینه مخابرات در ایران فعالیت می کند، می تواند خود را با شرکتی که در یک کشور اروپایی است مقایسه و الگوبرداری کند و تلاش کند که کیفیت کار خود را به سطح شرکت اروپایی برساند.
بنچ مارکینگ چیست؟
تعاریف مختلفی برای بنچ مارکینگ ارائه شده است، اما به طور کلی میتوان آن را چنین تعریف کرد:
فرایندی مستمر و سیستماتیک، برای شناسایی، تحلیل و پیادهسازی بهترین اقداماتی که موجب ارتقای عملکرد سازمانها میشود.
بسیاری از مردم میدانند بنچ مارکینگ چیست، اما نمیدانند چگونه باید آن را در عمل بکار برند. مدت زمان انجام بنچ مارکینگ ، بدون اجرای یافتههای آن افزونبر ۹ ماه است، اما سازمانها با تسریع در برخی مراحل فرایند، آن را به ۲ تا ۳ ماه نیز کوتاه کردهاند.
گفتنی است که بنچ مارکینگ را نمیتوان به تنهایی به عنوان ابزاری برای ارتقای عملکرد سازمان به کاربرد بلکه این شیوه فقط یکی از ده ابزار TQM است.
بهطور کلی میتوان گفت بنچ مارکینگ شامل شش بخش می باشد که عبارت است از:
– روشی منظم برای مطالعه و تحصیل
– فرایندی برای خلاقیت
– روشی برای توسعه
– فرصتی برای آموختن
– ابزاری برای تعیین، تأسیس و به دست آوردی استاندارد بهترینها
– بهبود مستمر فرایندها
چرا باید بنچ مارک کنیم؟
دلایل بسیاری برای انجام بنچ مارکینگ وجود دارد. زمانی، به دنبال بهترین هستید، گاهی نیازمند شناخت تغییر و تحولات محیط پیرامون هستید تا با استفاده از ابزار و امکانات، اهداف خود را با تغییرات جامعه همسو سازید. با استفاده از بنچ مارکینگ میتوانید عملکرد سازمان خود را بهبود بخشید. برخی از دلایلی که سازمانها به بنچ مارکینگ رو میآورند، عبارتند از:
– برآوردن نیازها و انتظارات مشتری
– یافتن روشها و اقدامات مورد نیاز برای دسترسی به اهداف سازمان
– دستیابی به عملکرد بهتر
– پیادهسازی بهترین اقدامات
– توسعه اهداف و برنامههای استراتژیک شرکت
– ترویج تفکر خلاق
– سنجش رقبا
– تسریع در بهبود فرایندها
– شناخت تکنولوژیهای نوین
چه زمان بنچ مارک کنیم؟
سازمانها، زمانی به بنچ مارک رو میآورند که نیازمند راه حلی برای تغییر واستفاده از بهترین روشهای کسب و کارند. بهطور کلی، هنگامی بنچ مارک میکنیم که:
– مدیریت، نیازمند تغییرات است
– سازمان، نیازمند اجرای فرایند یا عملیاتی جدید است
– سازمان، نیازمند محصول یا خدمتی جدید باشد تا نیاز مشتری و بازار را تأمین کند
– سازمان با هدف پویایی، به دنبال ارتقای عملکرد خود باشد
– به مهندسی مجدد نیاز باشد
– به اختراع مجدد برای زنده ماندن نیاز باشد
چه کارهایی بنچ مارکینگ نیست؟
برخی مدیران، گمان میکنند هر نابهنجاری سازمانی را میتوان با بنچ مارکینگ برطرف ساخت. برخی دیگر، بر این عقیدهاند که این فرایند براحتی قابل اجراست و بدون کمترین الزامی میتوان آن را در کوتاهمدت انجام داد.
داشتن یک سازمان رویایی ، یک رویا نیست.
[button color=”red” size=”medium” url=”https://modiriran.ir/?p=13670″ icon=”” target=”true”]مشاهده جزییات [/button]
بهطور کلی، کارهای زیر را نباید بنچ مارکینگ تلقی کرد:
– کتاب آشپزی نیست )ساده و سهل الوصول)
– نوشدارو نیست )هر مسئلهای را از این طریق نمیتوان حل کرد)
– صرفاً ابزار مقایسه سازمانهای مشابه نیست )ممکن است بتوانید سازمانی را مورد بنچ مارک قرار دهید که هیچ تشابه کاری نداشته باشد)
– هوس مدیریتی نیست
– جهانگردی صنعتی نیست )باید با برنامهریزی و هدفمند باشد)
– مسافرت کوتاه نیست )گاهی بدون از خانه خارج شدن هم میتوان بنچ مارک کرد)
– سرمایهگذاری برای اختراع چرخ نیست
– جاسوسی نیست
– دستگاه کپیبرداری نیست
بنچ مارک یا بنچ مارکینگ (benchmarking)
چگونه مشتری مداری کنیم ؟ (تعریف، مثال ها و مهارت ها)
انواع سبک های مدیریتی در سازمان
چگونه به کارکنان انگیزه بدهیم؟ (10 راهکار اجرایی)
چگونه بر استرس کاری غلبه کنیم؟
5 راهکار تقویت کار گروهی
چگونه پرسنل و منابع انسانی خود را مدیریت کنیم؟
در مقاله بنچ مارک یا بنچ مارکینگ (benchmarking) می خوانید:
در این مقاله از مدیران نواندیش در مورد بنچ مارک یا همان بنچ مارکینگ ( benchmarking ) صحبت خواهیم کرد. بنچ مارکینگ ( محکزنی ) به فرآیند مقایسه سازمان، عملیات و یا فرآیندهای خود با سازمانهای دیگر که فعالیت همراستا با شما، اما بهصورت گستردهتر یا موفقتر دارند گفته میشود. بنچ مارک برای تمام فرایندها، محصولات یا خدمات، رویکردها و رویهها در سازمان قابل انجام میباشد. نقاط مشترک که در بنچ مارک بررسی میشود شامل اندازهگیری زمان، کیفیت، هزینه، اثربخشی فرآیندها و فعالیتها و سطح رضایت مشتریان میباشد.
قصد و هدف بنچ مارکینگ مقایسه علمیات و فرآیندهای خود در برابر رقبا و تولید ایدههای جدیدی برای بهبود فرآیندها، رویکردها، فناوریها در جهت کاهش هزینهها، افزایش سود دهی و تقویت وفاداری و رضایت مشتریان میباشد.
بنچ مارک یکی از عناصر کلیدی بهبود مستمر و افزایش کیفیت میباشد.
در این مقاله خواهید خواند:
چرا سازمان باید بنچ مارک انجام دهد؟
پنچ مارک نشان میدهد که یک فرآیند خاص در سازمان شما چگونه میتواند تقویت شود. بعضی از سازمانها از این عنصر در جهت بهبود بخشها و روندهای خود استفاده کرده و هم در جهت نظارت و بررسی رویکردها و مزیتهای رقبا. بنچ مارک علاوه بر اینکه انگیزهی رشد و دیدگاههای جدید در رابطه با سازمان و رقبا به مدیران میدهد. بخش مهمی از مدیریت تغییرات در دنیای روبهپیشرفت امروزه میباشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد مدیریت تغییرات، میتوانید به مقاله “مدیریت تغییر در سازمانها به چه معناست؟” مراجعه کنید.
در ادامه به تعدادی از نتایج اصلی بنچ مارک در سازمان اشاره میکنیم:
- رایجترین بنچ مارکها، اجرای بنچ مارک داخلی است. باعث ایجاد دیدگاه مناسب از بهبود فرآیندها و رویکردها در داخل سازمان میشود. به این معنی که سازمان برای انجام بنچ مارک باید عملکرد خود را از جهات مختلف و در بازههای زمانی متفاوت بهطور کامل بازبینی کنند. شکافها، نقاط قوت و ضعف خود را اندازهگیری و شناسایی کند.
- بسیاری از سازمانها خود را با رقبا (رقبای قوی و همراستا) در جهت شناسایی و حذف شکافها و مشکلات در خدمات و محصولات و یا کسب، ایجاد و افزایش مزیت رقابتی خود، مقایسه میکنند. دادههای جمعآوریشده از پنچ مارک رقبا، بینش و دیدگاه مشخص از فرآیندها و روش تفکر رقبا را در اختیار سازمان قرار میدهد.
- اصطلاح بنچ مارک استراتژیک: این اصلاح زمانی بهکار میرود که سازمان علاقهمند به بنچ مارک عملکرد یکی از فرآیندهای خود با بهترین عملکرد در سطح ملی یا جهانی باشد. این فرآیند معمولاً شامل فراتر رفتن از رقبای اصلی در صنایع همراستا و شناسایی سازمانهایی میباشد که در یک عملکرد و یا فرآیند خاص دیگر شناختهشده هستند.
محدودیت های بنچ مارک داخلی
اندازهگیری و نظارت بر عملکرد فرآیندهای داخل سازمانی بسیار مهم و ضروری است. اما سازمانها علاوه بر عملکرد داخلی باید به توسعه داخلی و خارجی سازمان توجه داشته باشند. سازمانی که فقط مشغول بررسی و ارزیابی فرآیندهای داخلی خود باشد و به توسعه آنها اهمیت ندهد. و همچنین به فناوریهای جدید در دنیا و اطراف خود توجه نداشته باشد، بهراحتی از رقبای خود عقبمانده و متوجه تغییرات بازار و نیازهای مشتریان خود نخواهد شد.
بنچ مارک استراتژیک
فراتر رفتن از صنعت مربوط و بنچ مارک فرآیندها و روشها با سازمانهای تراز اول یک روش عالی برای به چالش کشیدن روشها و فرآیندهای سازمان و تجدید نظر در شیوههای فعلی میباشد. بهعنوانمثال شرکت Southwest Airlines (یک شرکت هواپیمایی در ایالاتمتحده، بزرگترین و کمهزینهترین شرکت هواپیمایی در جهان) فرآیندها، رویکردها و سرعت تعمیرکنندگان مسابقات اتومبیل رانی را در جهت بهدست آوردن ایدههای جدید برای بهبود و کاهش زمان حضور و نگهداری هواپیماهای خود (زمان لازم جهت تخلیه یک هواپیما پس از ورود به فرودگاه برای آمادهسازی آن برای پرواز بعدی) بررسی و مطالعه کرد.
نتایج گزارش به این سازمان کمک کرد تا عملیات تعمیرات و نگهداری، تمیز کردن و بارگیری مشتریان خود را دوباره تنظیم کند که باعث کاهش میلیونها دلار هزینه در سال شد.
معمولاً اطلاعات موردنیاز برای بنچ مارکینگ موجود و قابلخرید میباشد:
بسیاری از صنایع یا سازمانهای مرتبط با مصرفکنندگان، اطلاعات گرانبهایی را که میتواند در بنچ مارکینگ ارزشمند باشد انتشار میدهد. بهعنوانمثال افراد علاقهمند به خودروهای جدید و یا قدیم میتوانند گزارشهای منتشرشده از سازمانهای مرتبط توسط افرادی که آنها را دقیق تست کرده و گزارش دادهاند تهیه، مطالعه و استفاده کنند.
مراحل انجام بنچ مارکینگ
ازآنجاییکه هر فرآیند، محصول و عملکرد در سازمان قابل بنچ مارک میباشد، روشهای متفاوتی برای این کار وجود دارد. اما بهطورمعمول این فرآیند شامل موارد زیر است:
- تعریف موضوع و یا هدف
- تعریف فرآیند و یا جنبههایی که قرار است بهتفصیل بررسی شود.
- انتخاب و تعریف ابزارهای اندازهگیری
- انتخاب یک معیار سنجش
- جمعآوری اطلاعات موردنیاز در مورد موضوع و معیارهای سنجش
- ارزیابی دادهها و شناسایی تفاوتها و شکافها
- تجزیهوتحلیل علل ریشهای تفاوتها و شکافها
- تعریف طرح بهبود
- ارتباط دهی طرح با اهداف
- پیادهسازی طرح بهبود و اندازهگیری نتایج
- گزارشگیری نتایج، شناسایی پیشرفتها و تکرار روند
مثال های بنچ مارکینگ
یک سازمان برای بهبود روشهای ارائه خدمات به مشتریان، میتواند خود را با رقبای موفق خود مقایسه کند. در صورت شناسایی نقاط منفی و اختلاف در اندازهگیریها میتواند جهت بهبود عملکرد خود برنامهریزی کند. سازمان میتواند رقیب خود را مشاهده و عملکردش را ارزیابی کند. در بعضی از صنایع میتواند یکی از پرسنل خود را بهعنوان مشتری به آن سازمان فرستاده تا بهصورت مستقیم اطلاعات موردنیاز در مورد تجربهی مشتریان را شناسایی کند.
یک رستوران بیرون بر برای ارائه بهتر خدمات خود بهسرعت وابسته است. در صورت داشتن سیستم دقیق میتواند بهرهوری خود را افزایش، هزینهها را کاهش و درنتیجه سود خود را افزایش دهد. کاهش هر ثانیه بدون کاهش کیفیت باعث افزایش سود رستوران میشود. اینگونه رستورانها در طول سالها با اضافه کردن منوها، تعداد صندوقها جهت دریافت سفارش و دیگر امکانات با یکدیگر در حال رقابت هستند. این شباهتها نشان میدهد که دائما در حال تماشا و بنچ مارک یکدیگر هستند.
نتیجهی نهایی:
بنچ مارکینگ یک ابزار قدرتمند برای ارتقای بهبود مستمر در سازمانها است. همانطور که گفته شد بنچ مارک داخلی تنها جهت شناسایی داخل سازمان میباشد. سازمانهای پیشرو علاوه بر بنچ مارک داخلی، بنچ مارک خارجی هم انجام میدهند. تلاش میکنند تا فرآیندها و روشهای خورد را بهطور مستمر بهبود داده و خود را با رقبای پیشرو مقایسه میکنند.
بسیاری از سازمانها با ایجاد تیمهای تحقیق و توسعه علاوه بر ارزیابی عملکردهای داخلی سازمان، بنچ مارک خارجی نیز انجام داده و رقبای پیشرو خود را کنترل و تجزیه تحلیل میکنند.
بنچ مارکینگ علاوه بر تکنیکها، نیازمند تجربه میباشد. چراکه تجزیهوتحلیل نادرست و اشتباه میتواند باعث بروز نتایج گمراهکننده و درنتیجه ضرر و زیان شود. پیشنهاد ما به شما در قدم اول استفاده از مشاوران و متخصصان در این حوزه میباشد. چراکه متخصصان این حوزه توانایی تشخیص اطلاعات نادرست از درست را داشته و میتوانند از بروز فاجعه در سازمان جلوگیری کنند.
بنچ مارک، مقایسه و تقلید از رقبا بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی و ساختارهای حال حاضر سازمان میتواند باعث ایجاد مشکلات غیرقابلجبران شود. مشاوران و متخصصان مجموعه مدیرنو با تکیهبر دانش و تجربهی خود میتوانند یاریرسان شما درزمینه بنچ مارک داخلی (ارزیابی داخلی سازمان)، بنچ مارک خارجی (ارزیابی رقبا)، تهیه و تدوین طرحهای بهبود و درنتیجه ارتقای سازمان و افزایش بهرهوری و سوددهی مجموعه شما باشند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مدیریت کسب و کار به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید.