آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار

آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار میباشد. تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگوها، میانگینهای متحرک، حمایت و مقاومتها، تنها با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمدهاند.
اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم. پس لازم است وقتی را برای تعرف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم. پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود. این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد. روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
روند سه جهت دارد
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم. اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی. که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند. روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد). اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند. آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
1. روند بزرگ؛ 2. روند متوسط؛ 3. روند کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. (من شخصاً تمایل دارم که روندهای بالاتر از شش ماه را روند بلند بنامم). داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مباحث پیشرفته تر در خصوص خط روند
در این مقاله با انواع روند در بازار سهام آشنا می شویم و نگاهی به نظرات چارلز داو و تاریخچه کمپانی داو جونز می پردازیم. با ما همراه باشید.
در سال ۱۸۸۲ چارلز داو به همراه شریک تجاری اش ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تاسیس کرد. در آن سال ها او نظریاتش را در قالب مقالاتی برای مجله وال استریت منتشر می کرد و امروزه پس از گذشت حدود یک قرن، اغلب تحلیل گران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود در واقع همان نظریه هایی است که در آن سال ها توسط داو ارائه شده است.
امروزه بیشتر تحلیل گران تکنیکی با مبانی نظریات داو آشنایی دارند. نظریات او حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیده کامپیوتر و پیشرفت هایی که در علم تحلیل تکنیکال رخ داده است همچنان پایه و اساس مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.
در سوم ژوئن ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی ۱۱ شرکت به دست آمده بود، توسط داو منتشر شد. از این تعداد، ۹ شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکت ها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. وی در سال ۱۸۹۷ این شاخص را به دو قسمت تقسیم کرد که یکی شاخص ۱۲ شرکت صنعتی و دیگری شاخص ۲۰ شرکت مربوط به راه آهن بود.
بیست و یک سال بعد، در سال ۱۹۲۸ تعداد شرکت های موثر بر شاخص صنعت به ۳۰ عدد رسید. وال استریت ژورنال در ادامه این مسیر شاخص های متعادی را ارائه کرد. یکصد سال پس از انتشار نخستین نظریات داو، انجمن تحلیل گران تکنیکی جام نقره ای به نام گورهام را به یاس تلاش ها و خدمات چارلز داو در زمینه تحلیل تکنیکال به کمپانی داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارائه کرد امروزه به عنوان دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نمایشگر تغییرات این بازار به کار می رود و با گذشت ۱۰ سال از مرگ او، این شاخص به عنوان یک ابزار ضروری توسط همه تحلیل گران تکنیکی استفاده می شود.
متأسفانه چارلز داو هرگز نظریاتش را در قالب کتاب ارائه نکرد و همه آنچه از او باقی مانده، مقالاتی است که سال های پیش برای بیان نظریاتش درباره رفتار بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است. در اولین سال درگذشت چارلز داو فردی به نام نلسون مقالات او را در قالب کتابی به نام The ABC of stock speculation جمع آوری و منتشر کرد. در سال ۱۹۲۲ ویلیام پیتر همیلتون (شریک داو و قائم مقام مجله وال استریت) کتابی به نام «دماسنج بازار سرمایه» منتشر کرد و در آن نظریات داو را شرح داد.
ارائه دیگری نیز از این نظریات توسط رابرت رئا در سال ۱۹۳۲ در قالب یک کتاب موجود است. داو نظریاتش را در قالب میانگین هایی که برای بازار سرمایه تعریف کرده بود به کار برد. اکثر نظریات تحلیلی او در بازارهای مختلف به خوبی کاربرد دارد.
اصول مقدماتی
١- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ می شود.
حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته را در آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار بازار وال استریت نشان می دهد و تأثیرشان را در میانگین ها (شاخص ها) به جای می گذارد. هیچ نیازی نیست آن طور که برخی از آمار گران عادت دارند مجموعه ای از اطلاعات قیمت کالاها، نقل و انتقالات بانک ها، و نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی با زحمت زیاد گرد آوری شود. بورس وال استریت خودش همه این موارد را مد نظر قرار می دهد. (همیلتون).
آیا آشنا به نظر نمی رسد؟ اینکه بازار همه فاکتورهای اطلاعاتی ممکن را منعکس می کند و رویهم رفته بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذارد، یکی از فرضیات اولیه نظریه تکنیکال است. این فرضیه که برای میانگین های بازار به کار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگر چه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متأثر می شوند و تقریبا همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.
2– بازار سه نوع روند دارد.
پیش از بحث درباره چگونگی این روندها لازم است که نظریه داو را در مورد انواع روند در بازار را بیان کنیم. روند صعودی از نظر داو این طور تعریف می شود: هر گاه قیمت در یک رالی (موج) صعودی بالاتر از رالی (موج) صعودی پیش از آن قرار بگیرد و یا قیمت در یک حفره (موج) نزولی بالاتر از حفره (موج) نزولی پیش از آن قرار بگیرد، یک روند صعودی خواهیم داشت به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و بر عکس این حالت، مجموعه ای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم. قیمت در یک روند مثبت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است.
این تعریف داو به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارد برای بازار های سرمایه نیز صادق است. داو نوشته است :
«در بسیاری از موارد در معاملات شاهد بوده ایم که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود محکوم به نزول بیشتر خواهد بود».
انواع روند در بازار
از نظر داو یک روند، خود مشتمل بر سه روند دیگر است: ۱- روند اولیه ۲- روند ثانویه ۳- روند کوچک که می توان آنها را به : (الف) جریان، (ب) امواج و (ج) سطح ناهموار دریا تشبیه کرد. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند. روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند.
شکل1. انواع روند ؛ روند اولیه و ثانویه در بازار
تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد، جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند، کاهش داشته باشد جریان، رو به بازگشت و نابودی می گذارد. اما به عقیده داو جریانات می توانند حتی تا سال های متوالی دوام داشته باشند.
در انتهای مقاله «انواع روند در بازار» به این نکته توجه داشته باشید که روند ثانویه در حقیقت تصحیح در روند اوليه (جریان) است. قیمت ها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولا بین ۳ هفته تا ۳ ماه به طول می انجامد. طبق نظریه داو، روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهد که معمولا کمتر از سه هفته به درازا میانجامد.
روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
چارلز داو بیشتر تمرکز خود را بر روی روند اولیه متمرکز کرد که این روند معمولا شامل سه مرحله است
1- مرحله تراکم یا تجمیع ۲- مرحله مشارکت عمومی ۳- مرحله توزيع
مرحله تراکم (تجمیع): سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجميع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند، رو به کاهش گذاشته است.
مرحله مشارکت عمومی : آغاز مرحله مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیل گران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد..
مرحله توزيع : مرحله توزيع زمانی است که روزنامه ها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجاست که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند (زمانی که هیچ کس علاقه ای به خرید نداشت) پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند شروع به عرضه می کنند.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
تاریخچه تحلیل تکنیکال
مقدمه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال :
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی است و طرفداران زیادی دارد، افراد برای حضور در بازارهای مالی برای تجزیه و تحلیل سهام شرکتی یا قیمت یک کالا به نمودار قیمتی آن مراجعه میکنند. تحلیل تکنیکال روشی است که همهی اصول آن بر طبق قیمت آن سهام یا کالا میباشد و آنچه از رفتار قیمت برداشت میشود و کلیه ابزاری که با استفاده از آن روی قیمت بتوان حرکتهای آینده سهامی یا قیمت کالایی را پیشبینی کرد را گویند. تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که به تدریج در طی دویست سال گذشته تکاملیافته است و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. اگرچه مشاهدات تجربی، روانشناسی و تحلیل رفتار طبیعی انسانها در ساختار این علم نقش پیداکرده است، اما استدلال و منطق هم در بستر آن جریان دارد. در ادامه این مطلب با تاریخچه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا می شویم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال پیش از نظریه داو
منشأ پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روشهای تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش بازمیگردد. زیرا همهچیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغازشده است.
هلندیها و ژاپنیها اولین تحلیل گران تکنیکی
گفته میشود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمتها، در بازار هلند معامله انجام میداده است. در ژاپن و در طی قرن هجدهم میلادی، تکنیکهای تحلیل شمعی رواج یافت که پایهگذار آن شخصی بود به نام “مونه هیسا هما” ( Munehisa Homma )
ژاپنیها در ابتدا از نمودارهای شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج استفاده میکردند. با رشد بازارهای مالی، و به دلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش میبندند، تکنیکهای شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود آنکه ژاپنیها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمتها برداشتند، اما زمینههای پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالاتمتحده و توسط چارلز داو پایهریزی شد. زیرا ژاپنیها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیشبینی معرفی کردند، اما نمیتوان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیکهای متداول آن دوره در یک سطح دانست.
در تاریخچه تحلیل تکنیکال داو تنها به معرفی یا کشف چند ابزار یا روشی مخصوص نپرداخت، بلکه تحلیل تکنیکال را به عنوان یک علم پایهریزی کرد و اصولی در ارتباط با سرمایهگذاری، رفتار بازار و تغییرات قیمتها مطرح نمود.
پایهگذاری تحلیل تکنیکال سنتیپیش گامی چارلز داو
“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامهنگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد. در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازارهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارشها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود. در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه ی تحلیل گزارشهای مالی مهارت داشت، دعوت به همکاری کرد. آنها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را بانام “داو، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آنها پیوست. آنها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامهشان به عنوان مهمترین منبع اخبار سرمایهگذاران تبدیل شد. در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگینهای داوجونز پدید آورد که از ۹ سهم راهآهن و دو شرکت صنعتی تشکیل میشد. میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایهریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راهآهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را به وجود آوردند، هیچکدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقیمانده است. بعدها داو با تاسیس روزنامه والاستریت ژورنال در سال ۱۸۸۹ به عنوان سردبیر در آن روزنامه پذیرفته شد که بعدها این روزنامه یکی از معروفترین و محبوبترین روزنامهها در حوزه بازار سهام نیویورک شد.
آشنایی مردم با دیدگاههای داو
دیدگاههای چارلز داو در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی در بین مردم بیشتر شناخته شده و با گذشت زمان نظریات اولیه تکامل پیدا کرد. او با صرف زمان زیاد و تلاش خستگیناپذیر به بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام پرداخت. او از طریق نوشتن مقالات در ” والاستریت ژورنال ” باعث آشنایی مردم با دیدگاههای و اصول و مبانی نظرات خود گردید. به همین دلیل است که پژوهشهای او در بازار سهام آمریکا را میتوان مبدانی برای رشد و گسترش تحلیل تکنیکال در طی صد سال اخیر دانست.
تمرکز نظریهها و دیدگاههای وی بر روی ساختار حرکت و روند قیمت بوده و پیروان وی موفق شدند با تکامل دیدگاه او، در تاریخچه تحلیل تکنیکال روشی را برای تحلیل و پیشبینی آینده قیمت تحت عنوان تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به جهان معرفی کنند. آخرین نوشتههای داو در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و کسی که فراتر از زمان خود میاندیشید، هشت ماه بعد در ۴ دسامبر ۱۹۰۲ در شهر بروکلین نیویورک و در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت.
بدون تردید داو سهم بزرگی در شکلگیری دانش تحلیل تکنیکال و شناخت بازار سرمایه و چگونگی عملکرد آن به مردم داشته است. او به خوبی بازار را درک کرد و با بینش کافی هشدارها و نظرات حرفهای خود را باصداقت برای سرمایهگذاران مینوشت.
باگذشت سالهای هنوز شاخصی که او پایهریزی کرد به عنوان مطرحترین نماگر بازار سهام و استفادهکنندگان از دانش تحلیل تکنیکال است. نام این شاخص به یاد آورنده کسی است که مبانی و اصول نظریهاش به خوبی رفتار بازارها را توضیح میدهد و برای بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیل گران الهامبخش است. هنوز پایههای نظریه داو پاسخ گوی نیاز سرمایهگذاران است و تا امروز کسی نه آنها را به طور کامل رد کرده و نه جایگزینی برای آن معرفیشده است.
گفتارها و دیدگاههای وی در مورد رفتار بازار و مباحث روند به «نظریه داو» شهرت یافته است که اساس و بنیان دانش تحلیل تکنیکال را میسازد. نظریه داو بر مبنای فلسفهای است که میگوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معنیداری را به درون خود جذب میکند و آشکارا آن را بازتاب میدهد. امروزه بسیاری از ابزارهای که در دانش تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد. مبنای شکلگیری آنها نظریات داو میباشد.
اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال
- بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
- تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند)
۱ – بازار همهچیز را منعکس میکند و همهچیز در قیمت لحاظ میشود
درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آنها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهمترین باور خود میدانند. یک تحلیلگر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی میماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آنرا عرضه و تقاضا میداند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش مییابد.
۲ – قیمتها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست
تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند به معنی اینکه بعد از شکلگیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را میتواند بیان دیگری از « قانون اول نیوتن » درباره حرکت دانست و میتوان آن را به این صورت نیز گفت که قیمتها تا زمانی که عواملی بازدارنده آنها را از روند خود منحرف نکردهاند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.
۳ – تاریخ تکرار میشود
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده میکند. باوجودیکه از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده میشود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آنها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان میدهند.
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و مقاومتها، خطوط روندها، کانالهای قیمتی استفاده میشود. در تحلیل تکنیکال روشهای متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روشهای مبتنی بر قیمت وجود دارد.
سالها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمتها در امواج مشخصی در حرکتند.
تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال
۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته میشود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاشهای بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.
اصول اولیه موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان
الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهمترین جزء نظریه است.
تحلیل نسبتها برای تعیین نقاط صحیح و قیمتهای هدف از طریق اندازهگیری ارتباط بین موجهای مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبتها بکار میرود.
نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگینهای بزرگ بازار سرمایه بکار میرود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.
ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت میکند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه میشود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روشهای متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.
تحلیل تکنیکال (تحلیل فنی) در بازار آتی چیست؟
معاملات و غیره را پیشبینی کنید. باید از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. این روش در تمام بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت میکنند، بهکاربرده میشود. تحلیلگران تکنیکال، ارزش ذاتی را اندازهگیری نمیکنند، بلکه از طریق بررسی از طریق نمودار، رفتار آتی قیمت را پیشبینی میکنند. بنابراین، علم تکنیکال، یعنی بررسی نمودارهای قیمتی و پیشبینی رشد یا نزول بازارها توسط نمودارها است.
اصول تحلیل تکنیکال
- در نمودار قیمت همهچیز دیده میشود (اخبار مثبت و منفی).
در تحلیل تکنیکال، فقط حرکت نموداری قیمت در نظر گرفته میشود. تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت سهام، فاکتورهای اقتصاد کلان و روانشناسی بازار سرمایه و فاکتورهای دیگر را مشخص و تعیین میکند. تحلیل رفتار، نمودار قیمت است که از بررسی عرضه و تقاضا برای سهم خاصی در بازار است که موردتوجه قرار میگیرد.
- حرکت قیمتها طبق روند مشخص
در تحلیل تکنیکال، تحلیل گران معتقدند، حرکت قیمتها در آینده از روند خاصی پیروی میکنند و در یکجهت پیش میروند.
در تحلیل تکنیکال، تاریخ ازلحاظ حرکت قیمت تمایل به تکرار شدن دارد که به روانشناسی بازار مربوط میشود. درواقع، تحلیل گران نیز تمایل دارند که در طول زمان، نسبت به نوسانات بازار واکنش مشابه از خود نشان دهند. در تحلیل تکنیکال، برای تحلیل حرکتهای بازار و درک آن، از الگوهای نموداری استفاده میکنند.
تحلیلگران، بسیاری از نمودارها که مربوط به ۱۰۰ سال پیش است را هم مورداستفاده قرار میدهند؛ زیرا مربوط به اطلاعات امروزی است که تکرار شده.
آموزش تحلیل تکنیکال
علم تحلیل تکنیکال، علاوه بر آموزش و یادگیری نمودارها و مفاهیم مالی، به روانشناسی و مدیریت کردن سرمایه خودمان نیز میتواند کمک زیادی به موفق بودن در سرمایهگذاری کند. ما در خانه سرمایه، تمامی سطوح مختلف آموزشی را بهصورت کاملاً کاربردی به شما آموزش میدهیم.
سطوح مختلف آموزشی
روند شناسی
- روند مثبت به مجموعهای از تغییرات قیمتی که بتوانید سه کف قیمتی را با یک خط به یکدیگر وصل کنید پس ۳ نقطه اتصال به وجود میآید که به ازای هر کف، یک سقف بالاتر است. به این صورت که کف و سقف سومین نقطه اتصال به خط کشیده شده از دومین نقطه اتصال بالاتر باشد و همچنین کف و سقف دومین آن از اولین نقطه اتصال بالاتر باشد.
- روند منفی به مجموعهای از تغییرات قیمتی که بتوانید سه سقف قیمتی را با یک خط به یکدیگر وصل کنید، بهطوریکه به ازای هر سقف یک کف بالاتر است. به این صورت که سقف و کف سوم از سقف و کف دوم بالاتر و دومین نیز نسبت به اولین بالاتر است.
خطوط مقاومت و حمایت
به ناحیهای از قیمت گفته میشود که در روندهای صعودی در مقابل کندل ها قرار میگیرد.
هر دفعه که قیمتها به این ناحیه نزدیک میشوند یا با آن برخورد میکنند، از عبور کردن از آن، ناتوان هستند که به این ناحیه یا قسمت، ناحیه مقاومت گفته میشود.
هرچه تعداد برخوردها بیشتر شود، زمان عبور از این ناحیه هم طولانیتر میشود. درنتیجه قدرت این مقاومت بیشتر میشود که در صورت شکست، حرکت صعودی بزرگی دیده میشود.
هنگامیکه قیمتها در مسیر نزولی به ناحیهای به ناحیهای نزدیک شوند یا به آن برخورد کنند و نتوانند از آن ناحیه عبور کنند یا به عبارتی به حرکت منفی خود ادامه میدهند و نمیتوانند تغییر مسیر دهند، به این ناحیه حمایتی گفته میشود در این ناحیه نیز مانند ناحیه مقاومت هر چه تعداد
برخوردها و مدتزمان تشکیل این ناحیه بیشتر باشد، قدرت حمایتی نیز بیشتر میشود. در صورت شکسته شدن ناحیه حمایت که منجر به ریزشهای بزرگ میشود.
سقف تاریخی
سقف تاریخی، مانند ناحیه مقاومتی عمل میکند، با این تفاوت که قیمتها بعد از اصلاحات به سقف قبلی برمیگردند که معمولاً بیش از ۸ سال زمان میبرد تا به این سقف تاریخی برسد که در صورت شکست، سقف قبلی حرکت قدرتمندی به وجود میآید.
اندیکاتورها
اندیکاتورها، ابزارهایی هستند که با فرمول خاص، جهت حرکت بازار را به تحلیلگران نشان میدهند. قابلذکر است که فقط جهش حرکت را نشان میدهد. اندازه حرکت (صعودی یا نزولی) را نشان نمیدهد.
در تحلیل تکنیکال، بیش از ۱۰۰ نوع اندیکاتور وجود دارد که به ۲ دسته اصلی تقسیم میشود.
- اندیکاتورهای روی نمودار
- اندیکاتورهای خارج از نمودار
اندیکاتورها، دارای خصوصیات مختلفی هستند. h ندیکاتورها با روشهای اصلی (روند شناسی و سطوح شناسی) بیشترین بازدهی را برای تحلیلگران به وجود میآورد.
کندل شناسی
الگوهای کلاسیک، شامل رفتار خاصی که در نموداراست. وقتیکه آرایش خاص در نمودارها به وجود بیاید میتواند بر آن اساس رفتار آینده نمودار را پیشبینی کند؛ که پس از بررسی صدساله نمودارها و بررسی، آن را نامگذاری میکنند.
آرایش نمودار
نمودارها را با سه روش (میلهای، خطی، شمعی) بررسی میکنند.
روش شمعی بیشترین استفاده و کاربرد را دارد. هر شمع شامل قیمت آغازین، قیمت پایانی، بالاترین قیمت روز، پایینترین قیمت روز بعد میشود.b شما میتوانید با توجه به شکل آنها میتوانید اندازه و جهت حرکت را پیشبینی کنید.
الگوهای شمعی به سه دسته تقسیم میشود (تک شمعی، دو شمعی، سه شمعی).
ایچیموکو، نوعی سیستم معاملاتی است، که بر اساس میانگین خاص، تشکیلشده است.
۵ جزء سیستم ایچیموکو عبارتاند از: )تنکان، کیجون، چیمو، سنکوA، سنکوB
هر قسمت از این سیستم، باعث ایجاد میانگینهای دینامیک در سطحهای مختلف قیمتی میشود.
نکته: مهمترین ویژگی این سیستم، معاملات کمخطر آن است.
روش موج شناسی، بر اساس سری فیبوناچی بناشده است که به زاد و بلد خرگوشها معروف شده یعنی تعداد خرگوشها بعد از یک دوره خاص، ضریبی از عدد 61.8 و 1.618 است که به نرخ طلایی معروف است. حتی این نرخ در سراسر جهان پخششده و نظم بسیار زیادی ایجاد کرده است.
در معاملات ما انسانها هم، بر اساس همین نرخ طلایی نظم خاصی دارد. به این صورت که در هر روند صعودی یا نزولی، دارای امواج مثبت یا منفی هستند، که این موج بعدی برابر موج قبلی و یا سایر نسبتهای فیبوناچی است.
آشنایی با تحلیل فاندامنتال در بازار آتی
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
برای ورود به بازارهای مالی و همچنین خریدوفروش موفق در آن باید، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را بهخوبی بدانید؛ زیرا باعث میشود که شما، بیشتر از وضعیت بازار آشنا شوید.
همچنین شما باید روانشناسی معاملات را هم در نظر بگیرید که در کنار یکدیگر میتوانند کمک بسیار مؤثری در شناخت و تسلط بر بازار بکند.
تحلیل تکنیکال، حدود ۳۰۰ سال عمر دارد.ا ولین کسی که از تحلیل تکنیکال استفاده مستقیم کرد، چارلز داو بوده است.
نظریه داو:
چارلز داو همهچیز را، قیمت میداند. درواقع قیمت، تنها چیزی است که باید تحلیل شود. زیرا همه عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمتها اثر میگذارند. بر اساس نظریه داو، بازارهای مالی، روندهای صعودی و نزولی دارند.
درواقع روند صعودی در بازار، قلههای قیمتی را میسازد، روند نزولی در بازار، درههای قیمتی را میسازد.
نکته: پشت هر روند صعودی، روند نزولی هم نهفته است. پشت هر روند نزولی، روند صعودی نهفته است.
یعنی همیشه نزولی یا همیشه صعودی نیست.
تحلیل تکنیکال، شما میتوانید با بررسی حرکتی قیمت درگذشته، قیمتهای آینده را پیشبینی کنید.
تحلیل تکنیکال، همچنین تحلیلی است که بر پایه رفتارهای بازار، نمودار قیمت، حجم معاملات، شکلگیری الگوها و دیگر شاخصهای تکنیکال را پیشبینی و بررسی میکند.
علم تحلیل تکنیکال به دودسته تقسیم میشود:
- تحلیل تکنیکال ذهنی
- تحلیل تکنیکال عینی
تحلیل تکنیکال ذهنی:
هر فرد، بعد از مشاهده الگوی نمودار، نظر و عقیده مربوط به خودش را دارد و آنچه را که در ذهن خود از نمودار دارد را برداشت میکند.
تحلیل تکنیکال عینی:
مفاهیم، بر اساس محاسبات است؛ بنابراین وقتی گفته میشود، قیمت، بالای پارامتر مشخصی قرارداد تا حدودی این حرف، دقیق است و تفسیر همه تحلیلگران نیز یکسان است.
همیشه سعی کنید که در تحلیل تکنیکال، به مهارت برسید. چراکه با استفاده از ابزار، نمودار، اندیکاتور و غیره، میتوانید از این روشها و تکنیکها، قیمتها را بهخوبی پیشبینی کنید.
از همه مهمتر اینکه، در تحلیل تکنیکال اگر برای سهم یا شاخصی اتفاقی بیافتد میتوانید به این مرحله برسید که بفهمید انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری علاوه بر اینکه در بازارهای مالی (بازار سرمایه) استفاده میشود، در بازار مسکن، بازار ارز، بازار کالا مانند فلزات رنگی، محصولات کشاورزی و بازارهای دیگر نیز به کار میرود.
بنابراین، شما در تحلیل تکنیکال، فقط با داشتن اطلاعات و دانش تکنیکی و نموداری خود میتوانید در آن مبادرت به خریدوفروش کنید و رفتار بازار را بررسی کنید و به نتیجه مطلوب برسید. بدون اینکه به شایعات و اخبار توجه داشته باشید.
آشنایی با تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
پول نیوز - برای خرید و فروش سهام و ورود به بازارهای معاملاتی لازم است با دو مفهوم تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) آشنا باشید.
به گزارش واحد آموزش پول نیوز، هرکدام از آنها باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازارها خواهد شد. این دو تحلیل از زاویه و دیدگاهی متفاوت به بررسی وضعیت بازارها میپردازند؛ بنابراین ترکیب آنها به همراه در نظر گرفتن روانشناسی معاملات، میتواند ما را در این مسیر دشوار کمک کند و بهصورت مؤثر ما را در شناخت و تسلط بر بازار پیش ببرد.
برای خیلیها این سوال مطرح میشود که تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ پیش از هر چیز لازم است بدانید تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (Technical Analysis) حدود ۳۰۰ سال عمر دارد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. (چارلز داو متولد سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالاتمتحده بوده و شاخص صنعتی داو جونز و والاستریت ژورنال توسط وی به ثبت رسیده است.) گفتارها و دیدگاههای داو در مورد رفتار بازار و مباحث روند آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار به نظریه داو شهرت یافته است.
قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است
نظریه داو چه میگوید؟
قیمت همهچیز است! در واقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.
بازار دارای روندهای مشخصی است. براساس نظریه داو بازار از روندهای صعودی و نزولی مشخصی تبعیت میکند؛ در واقع روند صعودی پیوسته افزایش یافته و قلهها را میسازد و روندهای نزولی درههای قیمتی را تشکیل میدهد. داو معتقد بود که قانون سوم نیوتن (همان قانون عمل و عکسالعمل) در بازارهای مالی نیز کار میکند؛ به این معنی که پشت هر صعود (عمل) نزولی (عکسالعمل) نهفته است.
در ادامه به بررسی تعاریف دیگری از تحلیل تکنیکال میپردازیم:
تحلیل تکنیکال روشی است برای پیشبینی قیمت اوراق، کالا و سایر عوامل قیمتپذیر بر پایهی الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد.
تحلیل تکنیکال، تحلیلی است بر پایه رفتارهای بازار بهواسطهی بررسی نمودار قیمت، حجم معاملات، شکلگیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
همچنین آقای جیپرینگ در کتاب Technical Analysis Explained اشاره میکند که اصلیترین هنر تحلیل تکنیکال این است که در مراحل نخست تغییرات قیمتی با ورود به سهم برای کسب بازدهی به موجسواری بپردازید.
علم تحلیل تکنیکال در آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار حالت کلی به دو دسته زیر تقسیم میشود:
تحلیل تکنیکال ذهنی Subjective Technical Analysis
در این نوع تحلیل مفاهیم براساس یکسری مشاهدات است که پس از مشاهده، هر فردی برداشت خود را از آن الگو خواهد داشت. یعنی اگر فردی یک الگو را در نموداری ببیند، ممکن است فرد دیگر آن الگو را بنا به دلایلی شناسایی نکند و بهعبارتدیگر برداشتها متفاوت خواهند بود، مثلا در الگوهای کلاسیک این نکته وجود دارد.
تحلیل تکنیکال عینی Objective Technical Analysis
در این نوع تحلیل همانطور که از نامش پیداست، مفاهیم براساس محاسبات است و بنابراین وقتی گفته میشود که قیمت بالای پارامتر معینی قرارگرفته است، تا حدودی این حرف دقیق است و تفسیر همه تحلیلگران از این گزاره یکسان است.
با توجه به این تعاریف، تعریفی که از تحلیل تکنیکال میتوان داشت به این صورت است:
تحلیل تکنیکال در واقع یک هنر است که به شما این امکان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی که شامل یکسری ابزار، نمودار، اندیکاتور و. است، بهپیشبینی قیمتها بپردازید و مهمتر از آن این است که در این نوع تحلیل به این مرحله میرسید که اگر این اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
نکتهای که اینجا مطرح میشود این است که تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نهتنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار میرود، بلکه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و. نیز استفاده میشود؛ بنابراین شما با تحلیل تکنیکال میتوانید تنها با تکیهبر دانش تکنیکی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید. یادآوری میشود که براساس آموزههای تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است.