الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند

تحلیل تکنیکال چیست | راهنمای جامع آشنایی با تحلیل تکنیکال
امروزه با گسترش سرمایهگذاری در بورس و ارز دیجیتال عبارتهایی همچون تحلیل تکنیکال، نمودار، الگوها، اندیکاتور و این قبیل موارد بسیار شنیده میشود. به همین دلیل شاید برای هر کسی سوال پیش بیاید که تحلیل تکنیکال چیست و این عبارات به چه معنا هستند. برای درک کامل این مفاهیم ابتدا باید با تعریف تحلیل تکنیکال آشنا شوید. سپس با معرفی کامل تمامی مفاهیم مربوط به آن همه چیز را در خصوص این عبارات و کلمات مرتبط با تحلیل تکنیکال یاد بگیرید.
کلینیک سرمایه سعی دارد با پاسخ به پرسش Technical Analysis چیست؟ شروع کرده و همه چیز را درباره این عبارت به زبان ساده بیان کند. با پایان این مقاله مفهوم تمامی واژهها و عبارات پیچیدهای که در زمینه تحلیل تکنیکال شنیدهاید برای شما معنا خواهند یافت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis یکی از روشهایی است که تحلیلگران بازار سرمایه برای ارزیابی سهامها و تشخیص موقعیتهای مناسب از آن استفاده میکنند. این روش کاملاً مبتنی بر نمودارها، جدولها، روند ارزش سهام، آمار و ارقام و محاسبات ریاضی است.
تحلیل تکنیکال به این صورت است که شما با بررسی سابقه یک سهام و کشف الگوهای پیشروی آن، رفتار یک سهام را درمیآورید و مطابق آن برای خرید و فروش تصمیم میگیرید.
برای مثال سهامی را بررسی میکنید و متوجه میشوید روند این سهام به این گونه است که پس از مقداری صعود طی بازه زمانی مشخصی، به طور معمول ریزش قیمت دارد و این الگو به طور مداوم تکرار میشود. در نتیجه ابتدا صبر میکنید تا زمان ریزش فرا برسد. زمانیکه ریزش به آخرین حد خود رسید اقدام به خرید سهام میکنید و سپس در اوج و پیش از ریزش دوباره اقدام به فروش آن میکنید.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) با عنوان تئوری داو در اواخر دهه 1800 مطرح شد. پس از آن محققان بسیاری به تحقیق و بررسی نظریه داو پرداختند و به کمک نتایج این تحقیقات پایه تحلیل تکنیکال بنا نهاده شد. این پژوهشها طی سالیان سال ادامه یافتند و روزبهروز بر الگوها و سیگنالهای مطرح در تحلیل تکنیکال افزوده میشود.
بر طبق این نظریه با بررسی ارزش سهام و سابقه آن میتوانید امنیت سرمایه خود را تضمین کنید. به این ترتیب با الگو و روند صعود و نزول یک سهام آشنا خواهید شد. در نتیجه روند پیشروی سهام را پیشبینی کرده و از ضرر جلوگیری میکنید.
تحلیلگر تکنیکال کیست؟
تحلیلگر تکنیکال یا متخصص بازار به محققی میگویند که با سوابق یک سهام به بررسی و ارزیابی سرمایهگذاری بر آن میپردازند.
تحلیلگرهای تکنیکال معتقدند برای انجام معاملات نیازی به بررسی عواملی همچون وضعیت اقتصادی جامعه، شرایط سیاسی و این قبیل مسائل نیست؛ بلکه تنها بررسی نمودارها، آمار و ارقام و سابقه هر سهام کفایت میکند، زیرا تغییرات کوتاه مدت یک سهام، الگوی پیشرفت آن در آینده را مشخص میکند.
بنابراین تحلیلگر تکنیکال با استفاده از سابقه ارزش یک سهام در گذشته و بررسی روند قیمتی آن طی زمان پیش میرود. او با استفاده از الگوها و تحلیل تمامی اطلاعات مربوط به جدولها و نمودارها دست به انتخاب میزند و معاملات خود را انجام میدهد.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال چیست؟
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندمنتال در چیست؟ تحلیل تکنیکال به نوعی متضاد تحلیل فاندامنتال یا بنیادی به شمار میرود. همانطور که گفتیم تحلیل تکنیکال با استفاده از وضعیت سهام و ارزش آن، نمودارها، الگوهای روند و بررسی آمار و ارقام و دادهها صورت میگیرد. اما تحلیلگر بنیادی به بررسی سابقه مالی شرکت و عوامل تاثیرگذار بر آن میپردازد.
برای مثال اگر سهام متعلق به یک شرکت وارداتی است، تحلیلگر بنیادی با بررسی شرایط سیاسی، تحریمها، ارزش ارز و این قبیل موارد و تاثیر هریک بر شرایط مالی شرکت، تصمیمگیری میکند.
تحلیلگر فاندامنتال با تکیه بر امنیت مالی معامله میکند، اما تحلیلگر تکنیکال با تکیه بر دادهها، سابقه و ارزش سهام سرمایهگذاری میکند.
آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال به چه روشهایی صورت میپذیرد؟
برای آنکه بتوانید تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید راههای متعددی وجود دارد. با استفاده از یادگیری این روش به راحتی میتواند با کمترین خطر سرمایهگذاری کنید. به طور کلی سه راه برای یادگیری و کسب مهارت در تحلیل تکنیکال پیش روی شماست:
یادگیری به کمک کتاب
اگر سری به کتابخانه یا فروشگاههای کتاب بزنید، متوجه خواهید شد که کتابها و مجلههای بسیاری در زمینه آموزش سرمایهگذاری در بورس یا ارز با استفاده از تحلیل تکنیکال وجود دارد. برخی از این کتابها در چند جلد و به صورت دورههای آموزشی به چاپ میرسند. ما در مقاله بهترین کتاب تحلیل تکنیکال لیستی از 10 کتاب فارسی و انگلیسی در این زمینه را معرفی کرده ایم.
یادگیری با کمک سایت
راه بعد یادگیری با کمک وب سایتها است. سایتهایی همچون کلینیک سرمایه تحلیل تکنیکال را به طور کامل و بسیار دقیق آموزش میدهند. این آموزشها در قالب مقاله یا با استفاده از ویدیوهای آموزشی ارائه میشوند.
یادگیری با استفاده از دورههای آموزشی
آخرین راه یادگیری تحلیل تکنیکال با شرکت در دورههای آموزشی است. موسسات و وب سایتهای بسیاری در همه شهرها برای آموزش سرمایهگذاری با روش تحلیل تکنیکال وجود دارند. برخی از این دورهها به صورت حضوری و برخی به صورت مجازی هستند. همچنین گاهی این دورهها در قالب چندین DVD آموزشی عرضه میشوند.
آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
کندل استیک چیست و انواع الگوهای مهم آن کدامند؟ در این مقاله به تعریف الگوهای کندل استیک و آموزش استفاده از آن ها در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال میپردازیم.
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایجترین روش ترسیم اطلاعات قیمت در تحلیل تکنیکال هستند. مبحث الگوهای کندل استیک، هنر تشخیص ترکیبات کندلهای قیمتی و تعریف کردن این ترکیبات است. در این مقاله سعی داریم الگوهای نمودارهای شمعی را آموزش دهیم.
در کندل استیک ها، ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow)، معانی متفاوتی دارند و باید به یاد داشته باشیم که تحلیل کندل استیک، به معنای یادگیری ترکیبات کندلها و شکل بدنه و سایهی آنهاست. برای مثال، روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن زیاد باشد، روزهای بلند یا روزهای طویل نامیده میشود. به همین ترتیب روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کم باشد، روزهای کوتاه یا روزهای کوچک نام دارند. این نامگذاری تنها براساس طول بدنه انتخاب شده و اندازهی سایه در این امر دخالتی ندارد.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، بسته به اختلاف بین قیمت باز شدن یا Open و قیمت بسته شدن یا Close، کندل معانی مختلفی دارد. اصطلاحات Long Days و Short Day به همین اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن اشاره دارند.
کندل بلند صعودی، نشاندهندهی فشار بالای خرید، و بدنهی بلند نزولی نشاندهندهی فشار بالای فروش در بازار است. برعکس، بدنهی کوچک، فشار خرید و فروش پایین را نشان میدهد.
الگوهای کندل استیک: کندل دوکی شکل یا فرفره (Spinning tops)
کندل دوکی شکل دارای بدنهی کوچک و سایههای بالایی و پایینی بلندتر از بدنه است. صعودی یا نزولی بودن کندل دوکی اهمیتی ندارد، بلکه این کندل بیانگر بلاتکلیف بودن بازار است. به عبارت دیگر، این کندل نشان میدهد که خریداران و فروشندگان نسبت به جهت موج بعدی، مردد هستند.
در این کندل نموداری، بدنهی کوتاه نشاندهندهی تغییرات محدود بین قیمت بازگشایی و قیمت بسته شدن است. سایههای بالایی و پایینی بلند در الگوهای کندل استیک، نشاندهندهی این است که خریداران و فروشندگان برای تعیین جهت قیمت با یکدیگر در تقابل بودهاند؛ اما در آخر هیچیک نتوانستهاند روند بازار را تعیین کنند.
اگر این کندل قیمتی در انتهای یک روند رخ دهد، نشانهای برای اتمام احتمالی روند حاکم است. برای مثال اگر کندل دوکی در یک روند صعودی دیده شود، به معنی این است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
هرگاه قیمت باز شدن و بسته شدن با هم یکسان باشند (یا آنقدر به هم نزدیک باشند که بدنهی کندل به صورت یک خط باشد)، شکل بهوجودآمده، «دوجی» نام دارد. در کندل دوجی، سایهها میتوانند طولهای متفاوتی داشته باشند. تنها مشخصهی اصلی کندل دوجی این است که قیمت Open و Close یکسان باشند.
بسته به شکل سایهی این کندل، کندل دوجی چهار شکل کلی دارد:
- کندل دوجی پایهبلند (Long-Legged Doji): این کندل سایههای بالا و پایین بلندی داشته و نشاندهندهی بلاتکلیفی بازار است.
- کندل دوجی دراگونفلای یا سنجاقک (Dragonfly Doji): این کندل سایهی پایینی بلندی داشته و سایهی بالایی ندارد. سایهی پایینی نشاندهندهی بالا بودن فشار خرید و تمایل به صعود در بازار است.
- کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این کندل بر عکس سنجاقک، سایهی بالایی طویلی داشته و سایهی پایینی ندارد. سایهی بالایی بلندتر نشاندهندهی فشار فروش بیشتر است.
- کندل دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): این کندل که به ندرت مشاهده میشود، زمانی در نمودار بهوجود میآید که تمامی معاملات در یک قیمت خاص اتفاق بیافتد.
الگوهای کندل استیک: کندل ماروبوزو (Marubozu)
زمانی که یک کندل هیچ سایهای نداشته باشد، به آن «ماروبوزو» میگویند. اگر کندل صعودی باشد، قیمت بسته شدن همان بالاترین قیمتی است که معامله شده، و زمانی که قیمت بسته شدن دقیقاً پایینترین قیمت معاملاتی باشد، آن کندل، نزولی تلقی میشود.
در تصویر زیر دو حالت کندل ماروبوزو را مشاهده میکنید:
تصویر بالا دو حالت کندل ماروبوزو را نشان میدهد. ویژگی اصلی این کندل قیمتی، نداشتن سایهی بالا و پایین است.
این کندل نشان میدهد که کنترل بازار بهطور کامل در دست خریدران و یا فروشندگان است. برای مثال، کندل ماروبوزو صعودی نشان میدهد که خریداران کنترل کلی بازار را در اختیار دارند و بازار کاملاً تمایل به روند صعودی دارد. به طور کلی، دیدن این کندل در یک روند صعودی نشاندهندهی ادامهدار بودن آن روند است.
کندل ماروبوزو نزولی، یک کندل کاملاً کاهشی است که نشان میدهد کنترل بازار در اختیار فروشندگان بوده و نشانهای برای ادامهدار بودن روند نزولی است.
تحلیل الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک میتوانند شامل يک يا ترکيبی از چند کندل باشند. اما به طور معمول تعداد آنها از پنج کندل بيشتر نمیشود. بيشتر اين الگوهای نموداری برای نشان دادن نقاط بازگشتی مورد استفاده قرار میگيرند و فقط تعداد بسیار کمی از اين الگوها برای بررسی ادامهدار بودن روند به کار میروند که در این نوشته از معرفی آنها صرف نظر میکنیم.
الگوی شمعی بازگشتی، ترکيبی از کندلهایی است که معمولاً بازگشت يک روند را نشان میدهند. در اينجا نيز همانند الگوهای نموداری، يکی از مهمترين مسائلی که برای تشخيص صعودی يا نزولی بودن الگوی شمعی بازگشتی بايد مورد بررسی قرار بگيرد، نوع روند پيشين است. مثلاً الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کالگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند دامند هيچگاه يک الگوی بازگشتی صعودی در ادامهی يک روند صعودی شکل نخواهد گرفت.
در متون تحليلی به حدود ۴۰ الگوی شمعی بازگشتی اشاره شده است. اين الگوها از نوع ساده و متشکل از يک کندل تا الگوی پيچيده دارای ۵ کندل متغير هستند.
الگوی کندل استیک ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
اين الگوی شمعی يک الگوی بازگشتی متشکل از دو کندل است. همچنين اين الگوی نموداری، تنها اخطار نزولی شدن روند را میدهد. کندل اول يک کندل بلند است که روند صعودی حاکم بر بازار را نشان میدهد. در کندل دوم، قيمت باز شدن بالاتر از قيمت بسته شدن کندل اول بوده و در ابتدا صعودی بودن بازار را تأييد میکند؛ اما در ادامه، معاملات در قيمتهای پايينتر صورت میگيرد به طوری که قيمت بسته شدن کندل دوم، از ميانهی بدنهی کندل اول نيز پايينتر است. در اينجا تفکر و احساس صعودی بودن بازار زير سؤال رفته و باعث خروج بسياری از معاملهگران خواهد شد. به دليل آن که کندل دوم يک کندل نزولی است، به اين الگوی شمعی، الگوی ابر سیاه گفته میشود. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی شمعی خط نافذ یا Piercing Line
این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی کندل استیک خط نافذ، اخطار بازگشت روند و صعودی شدن بازار را میدهد و در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. متضاد تمام توضیحاتی که در مورد الگوی شمعی ابر سیاه گفته شد، در این الگو صادق است.
این الگو نیز دارای دو کندل است. روند جاری نزولی بوده و کندل اول یک کندل نزولی بلند است که باعث اطمینان معاملهگران به ادامهدار بودن روند نزولی میشود. کندل بعد، در زیر قیمت بسته شدن کندل اول باز شده و سپس تمام معاملات در بالای آن انجام میشود و در انتها، قیمت بسته شدن کندل دوم در بالای خط میانهی بدنهی روز قبل شکل میگیرد، و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند ایجاد میکند. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی یا Evening Star
این الگوی شمعی ترکیبی از سه کندل است. برای ایجاد این الگو به سه کندل احتیاج داریم که شرایط آنها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این الگوی کندل استیک به همراه پترن ستاره صبحگاهی، دو الگوی بازگشتی با عملکرد بسیار عالی بوده و اعتبار زیادی بین تحلیلگران دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است. برای شکلگیری آن به سه کندل با شرایط زیر احتیاج داریم:
کندل اول، یک کندل بلند صعودی بوده که روند صعودی بازار را نشان میدهد. کندل دوم با یک شکاف قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باز میشود. کندل دوم بایستی یک کندل دوجی باشد، معاملات در محدودهي کوچکی انجام شود، و قیمت بسته شدن در نزدیکیهای قیمت باز شدن قرار گیرد. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که بایستی قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشند. به این دلیل که بدنهی کندل دوم کوچک است، به این الگو ستاره گفته میشود. سومین و آخرین کندل این الگو با یک شکاف قیمتی در زیر بدنهی کندل دوم باز شده و قیمت بسته شدن آن در زیر خط میانی بدنهی کندل اول قرار گیرد.
این شرایط، ویژگیهای یک الگوی ستاره عصرگاهی ایدهآل است، اما در بسیاری از رفرنسها آمده که نیازی نیست تمام جزئیات این الگو دقیقاً وجود داشته باشد. برای مثال ممکن است کندل سوم با یک شکاف قیمتی باز نشود، یا این که قیمت بسته شدن کندل سوم در زیر خط میانهی بدنهی کندل اول قرار نگیرد. در تصویر زیر این الگوی کندل استیک نشان داده شده است.
الگوی ستاره صبحگاهی یا Morning Star
این الگو نیز دقیقاً مشابه الگوی ستارهي عصرگاهی است، با این تفاوت که الگوی ستارهی صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و باعث تغییر روند بازار به یک روند صعودی خواهد شد. در تصویر زیر شرایط این الگوی نموداری نشان داده شده است.
ستارهی صبحگاهی نیز یک الگوی بازگشتی صعودی بوده و در بین الگوهای کندل استیک، از اعتبار بالایی برخوردار است. تصویر بالا یک الگوی ایدهآل ستارهی صبحگاهی بوده و همانطور که در مورد ستاره عصرگاهی گفته شد، احتیاجی نیست تمام موارد عیناً اتفاق بیافتد.
الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوهای دو گانه هم معروفاند در دستهی الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار میگیرند. شناخت این الگوها در بازار ارز دیجیتال، بورس ایران شناخت الگوها در بازار ترید یکی از عوامل مهم در موفقیت معاملهگران است. الگوها به ما پیشبینی درستی از روند تغییر نمودار قیمت در بازارهای مالی میدهند. در سایت آموزش معامله گری اینوست یار برای این که به شما عزیزان کمک کنیم معاملات پر سودی داشته باشید، تصمیم گرفتیم الگوهای کلاسیک قیمتی را به شکل مفصل به شما آموزش دهیم، تا با شناخت و استفاده مناسب از آنها به نتیجه مطلوبتان برسید. در این پست قصد داریم الگوی سقف دوقلو و کف دو قلو که به الگوی سقف و کف دو گانه هم معروفاند را به شما معرفی کنیم. الگوی دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال است و در دستهی الگوهای بازگشتی قرار میگیرد. تا انتهای آموزش همراه ما باشید تا به صورت حرفهای با این الگوی مهم آشنا شده و نحوه معامله با الگوی دو قلو را در بازارهای معاملاتی مثل ارزهای دیجیتال، بیت کوین ، بازار جهانی فارکس و بورس ایران یاد بگیرید.
الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که ذکر شد الگوی سقف دوقلو به انگلیسی Double Top یکی از الگوهای بازگشتی است. یعنی پس از تشکیل این الگو باید انتظار بازگشت قیمت یا تغییر جهت روند قیمت را داشته باشیم. تئوری ساختار این الگو به این شکل است: ابتدا روند افزایشی شکل میگیرد، سپس مقداری افت پیدا میکند، دوباره به اندازه قلهی اول افزایش مییابد و در نهایت بازگشت قیمت شکل میگیرد و یک روند نزولی ایجاد میشود. پس در این الگو دو قله به یک اندازه به وجود میآید که درست مانند حرف M در حروف انگلیسی است. خط گردن در این الگو نیز خطی افقی است که مماس با نقطه فرو رفته ایجاد میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
اعتبار الگوی سقف دوقلو
برای این که از صحت شکل گیری الگو مطمئن شویم تا با خیال آسوده به معامله با آن بپردازیم، نکات و مواردی وجود دارد که با کمک آنها میتوانیم اعتبار الگوی دو گانه سقف و کف را بسنجیم. نکتهی مهم: تقارن و تناسب در الگوی دو قلو اهمیت بسیار زیادی دارد. باید دقت کنیم که این الگو زمانی تشکیل میشود که دو قلهی این الگو دقیقا به یک اندازه باشند؛ نه یک ریال بالاتر و نه یک ریال پایینتر. به عنوان مثال اگر قلهی اول به 2000 ریال باشد، قلهی دوم هم باید دقیقا به 2000 ریال رسیده باشد تا از صحت الگو مطمئن شویم.
نحوه معامله با الگوی سقف دوقلو
همانطور که گفتیم برای انجام یک معاملهی مطمئن با این الگو باید از شکلگیری الگوی سقف دوقلو مطمئن شویم. پس اگر در نمودار قیمتی شاهد ایجاد دو قله دقیقا به یک اندازه بودیم، به سراغ معامله با آن میرویم. درست مانند الگوی سر و الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند شانه، ابتدا خط گردن را رسم میکنیم (یک خط افقی مماس با نقطهی فرو رفته یا دره). چه هنگامی وارد معامله میشویم؟ الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی به حساب میآید و میدانیم که در الگوهای نزولی باید وارد پوزیشن فروش یا SELL شویم. پس مطمئنترین نقطه ورود به معامله فروش را پیدا میکنیم.
نقطهی شکست خط گردن مناسبترین نقطه برای ورود به پوزیشن فروش است. چرا؟ چون از تشکیل الگو مطمئن شده و قبل از شکلگیری روند نزولی از معامله خارج میشویم. حال به سراغ حد سود و حد ضرر برویم.
حد سود و حد ضرر در الگوی سقف دوقلو
حد ضرر در این الگو بالای قلهی دوم یا قلهی سمت راست در نظر گرفته میشود. چه مقدار بالاتر؟ در بازار بورس ایران به اندازه یک یا دو ریال و در بازار جهانی فارکس اصطلاحا به اندازه یک پپ یا دو پپ (Pep) بالاتر از قلهی سمت راست را حد ضرر خود در نظر میگیریم.
برای به دست آوردن حد سود ابتدا فاصله خط گردن (Neck Line) تا قله را اندازه میگیریم، سپس به همان اندازه از خط گردن یا همان نقطه خروج از معامله به پایین اعمال میکنیم. 70 تا 100 درصد این اندازه میتواند TP یا هدف ما باشد. اگر دید مبتنی بر امواج الیوت و تحلیل تکنیکال حرفه ای داشته باشیم، با نیم نگاهی به ابتدای روند، میتوانیم هدف دوم و سوم را هم تعیین کنیم؛ چرا که ممکن است روند بازگشتی الگو تا ابتدای روند ادامه پیدا کند.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله و فروش: ناحیه شکست خط گردن
- حد سود: به اندازه فاصلهی خط گردن تا قله، پایینتر از خط الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند گردن
- حد ضرر: بالای قلهی سمت راست یا قلهی دوم
نحوه ترسیم الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی
برای تشخیص بهتر الگوی سقف دوقلو و ترسیم آن در بازارهای معاملاتی، بهتر است در قالب مثال این الگو را در یکی از بازارها بررسی کنیم. در این مثال به سراغ بورس ایران و سهام وتوکا رفتیم. به تصویر زیر نگاه کنید. آیا میتوانید الگو را تشخیص دهید؟
اگر توانستید به شما تبریک میگویم. چرا که دید خوبی از الگوی سقف دوقلو دارید. برای پیدا کردن الگو در نمودارهای قیمتی، در صورت مشاهده دو قله نزدیک به هم نشانهگر موس را روی بیشترین قیمت هرکدام از قلههای نگه دارید. اگر بیشترین قیمت در هر دو قله به یک اندازه بود، شما الگوی سقف دو قلو را پیدا کردهاید. در مثال بالا هر دوقله در نمودار قیمتی سهام وتوکا روی عدد 626 است. پس ساختار الگو شکل گرفته.
اما برای ترسیم دقیق آن به ترتیب زیر عمل میکنیم:
اندیکاتور MACD را فعال کرده و در زیر چارت قیمتی قرار میدهیم. تایم فریم را روی زمانی تعیین میکنیم که پیوت های سقف و کف در الگو شکل بگیرد. در این مثال تایم فریم را روی 5m یا 5 دقیقه در نظر گرفتیم. حال به کمک اندیکاتور مکدی و تغییر فازها، پیوتهای سقف و کف را مشخص میکنیم.
در این مرحله خطی افقی از روی پیوت کف رسم میکنیم و آن را امتداد میدهیم.
در نهایت الگو را نام گذاری کرده و حد سود، حد ضرر و نقطه ورود به معامله را مشخص میکنیم.
نکتهی مهم: مشاهدهی الگوی سقف دوقلو در بازارهای معاملاتی در تایم فریمهای بالا آسانتر است. اما برای ترسیم الگو باید تایم فریمها را تا حدی پایین بیاوریم که پیوتهای سقف و کف در الگو مشخص شوند.
الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کف دوقلو به انگالیسی Double Bottom هم نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است. این الگو در انتهای حرکتها یا امواجهای نزولی شکل میگیرد. هنگامی که این الگو به وجود میآید به ما هشدار بازگشت یا تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی را میدهد. پس در کل میتوانیم بگوییم که الگوی کف دوقلو نشانگر یک روند صعودی و افزایشی است. این الگو دارای دو کف میباشد که دقیقا به یک اندازه هستند. نه یک واحد بیشتر و نه یک واحد کمتر؛ درست مانند حرف W در حروف انگلیسی. عضو دیگر در ساختار کف دو قلو، خط گردن (Neck Line) است. خط گردن در الگوی کف دوقلو مماس با قلهی بین دو کف رسم میشود. تصویر زیر را مشاهده کنید.
نحوه معامله با الگوی کف دوقلو
همانطور که گفتیم الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی نمایان میشود و در ادامه، روند قیمت روند صعودی را طی میکند. قبلا اشاره کردیم که الگوهای صعودی مناسب برای ورود به پوزیشن خرید (BUY) در بازارهای مالی مختلف هستند. در انتهای الگوی کف دوقلو روند صعودی ایجاد میشود. پس برای معامله با این الگو به سراغ مناسبترین ناحیه برای ورود به معامله میرویم. بهترین نقطه برای ورود به معامله در الگوی کف دوقلو، ناحیهی شکست خط گردن است. هنگامی که مشاهده کردیم کفهای دقیقا به یک اندازهی این الگو شکل گرفته، و از تقارن و تناسب آن مطمئن شدیم، شروع به معامله کرده و وارد موقعیت خرید میشویم. بنابراین ناحیه شکست خط گردن را برای ورود به معامله انتخاب میکنیم.
تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کف دوقلو
برای یک معاملهی حساب شده و مطمئن با الگوها، تعیین حد ضرر و حد سود الزامی است. پس از تشخیص الگو و رسم آن، تعیین این نقاط بسیار آسان میشود. حد ضرر (SL) در این الگو مقداری زیر کف یا درهی سمت راست در نظر گرفته میشود (یکی دو ریال پایینتر). برای به دست آوردن حد سود (TP) نیز اندازه خط گردن تا کف الگو را حساب کرده و به همان اندازه به بالای خط گردن اعمال میکنیم. 70 تا 100% این اندازه به عنوان هدف اول تعیین میشود.
یک بار دیگر با هم مرور کنیم:
- نقطه ورود به معامله خرید (BUY): ناحیه شکست خط گردن
- حد سود (Take Profit): به اندازه فاصله کف تا خط گردن، بالاتر از خط گردن
- حد ضرر (Stop Loss): یک یا دو واحد زیر کف یا دره سمت راست
نکته: بهتر است در تعیین حد سود یک نیم نگاهی هم به ابتدای روند داشته باشیم؛ چرا که در الگوهایی بازگشتی احتمال بازگشت تا ابتدای روند وجود دارد. پس میتوانیم هدف دوم را تقریبا موازی با ابتدای روند نیز در نظر بگیریم. معاملهگرانی که دید الیوتی و تحلیل تکنیکال حرفهای دارند، انتخاب هدف دوو و سوم برایشان راحتتر است.
اگر شما هم میخواهید دید عمیقتر و حرفهایتری به بازارهای معاملاتی داشته باشید، دوره معامله گری حرفهای اینوست یار کمک زیادی در این راه به شما میکند.
الگوی کف دوقلو در ارزهای دیجیتال (بیت کوین)
یکی از بازارهایی که معاملهگران علاقهی زیادی به معامله کردن در آن دارند، بازار ارزهای دیجیتال است. به همین علت مثالی از الگوی کف دوقلو در بازار بیت کوین تتر را برای شما در نظر گرفتیم. به نمودار قیمتی بیت کوین که در نرم افزار تریدینگ ویو ( TradingView ) میباشد، دقت کنید. آیا میتوانید الگو کف دوگانه را تشخیص دهید؟
تحلیل این نمودار به چه شکل است؟ فرض کنید درحال مشاهدهی نمودار قیمتی بازار بیت کوین هستیم و ساختار الگوی دوگانه برایمان آشنا به نظر میرسد. برای این که مطمئن شویم این الگو همان الگوی کف دوقلو است، نشانهگر موس را روی هر دو کف میبریم تا ببینیم آیا قیمت در هر دو دقیقا به یک اندازه است یا خیر. اگر به یک اندازه باشد الگو را پیدا کردیم. حال برای پیدا کردن نقاط حد سود و حد ضرر و نقطه ورود به معامله، باید الگو را ترسیم کنیم. مانند الگوی سقف دوقلو، به سراغ اندیکاتور MACD رفته و پیوتها را مشخص میکنیم.
همانطور که گفتیم انتخاب درست تایم فریم (Time Frame) اهمیت زیادی در پیدا کردن پیوتها (Pivot) دارد. پس از پیدا کردن پیوتهای کف و سقف، مماس با پیوت سقف، خط گردن را رسم میکنیم. هنگامی که خط گردن ترسیم شود، به راحتی میتوانیم نقطه ورود به معامله (BUY) را تعیین کرده و حد سود و ضرر را که در قسمت بالا توضیح دادیم، مشخص کنیم. پس تحلیل و رسم نمودار قیمتی بیت کوین به شکل زیر خواهد بود.
برای آشنایی بیشتر با ساختار این الگو در بازارهای مختلف مثل بیت کوین، فارکس (Forex) و بورس ایران بهتر است حتما تمرین داشته باشید و سعی کنید الگوها را روی نمودار قیمتی پیدا و رسم کنید. به این شکل چشم شما عادت میکند و هنگام معاملات خود با تجربهی بیشتری وارد میشوید. مطالب این مقاله برگرفته از دورهی آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی است.
مرسی که تا آخر آموزش همراه ما بودید. هر سوالی دارید در قسمت نظرات همین آموزش با ما درمیان بگذارید تا راهنماییتون کنیم. موفق و پر سود باشید 💙
آموزش تحلیل تکنیکال با استفاده از الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است. در این بین تشخیص روند قیمت برای معامله گرها اهمیت فراوان دارد؛ چون میتوانند با استفاده از فرصت، پوزیشن لانگ و شورت (خرید و فروش) اتخاذ کنند. در این مقاله قصد داریم شما را با یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال، یعنی الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern) آشنا کنیم.
الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern) چیست؟
الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern) یکی از الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال است که درصدد است تغیرات روند و حرکات بازگشتی قیمت را توصیف کند. الگوی کف دوقلو به حرف W شباهت دارد. این الگو میکوشد سقوط قیمت یک سهم (یا ارز دیجیتال) را به همراه صعود بازگشتی و سقوط مجدد قیمت در همان سطح و سرانجام صعود مجدد قیمت را توصیف کند. کف قیمت مذکور در الگو دو بار لمس میشود و یک سطح مقاومت به شمار میآید.
مفهوم الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
بیشتر تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که در الگوی کف دوقلو، کف نخست باید حدوداً میان 10 الی 20 % کاهش قیمت داشته باشد و کف دوم نیز باید در حدود 3 الی 4 % از کف قبلی تشکیل شود و همین طور لازم است که حجم معاملات پیرو کف دوم افزایش یابد.
الگوی کف دوقلو مانند بسیاری از الگوهای نموداری برای تحلیل وضعیت بازار در میان مدت و بلند مدت مناسب است.
اصولا گفته میشود که هر چه مدت زمان میان وقوع دو کف طولانیتر باشد، احتمال اینکه این الگوی نموداری موفق عمل کند بیشتر خواهد بود. در تحلیل تکنیکال بلند مدت، برای اینکه احتمال موفقیت الگو بالا باشد، لازم است که حد فاصل زمانی میان دو کف حداقل 3 ماه باشد. بهتر است که از اطلاعات قیمتی روزانه یا هفتگی برای تحلیل این الگوی خاص استفاده شود. گرچه امکان دارد این الگو در نمودار قیمت میان روزی (مثلاً ساعتی) پدیدار شود اما تشخیص صحت و اعتبار الگوی کف دوقلو در نمودار قیمت میان روزی بسیار دشوار است.
این الگو همیشه با روند نزولی قیمت یک ارز دیجیتال شروع میشود، سپس در این بین سیگنالی مبنی بر حرکت بازگشتی قیمت صادر میشود که از شروع روندی صعودی حکایت دارد. بنابراین این الگو باید توسط بنیادهای بازار (قسمتی که به این ارز دیجیتال مربوط است) و به طور کلی بازار تأیید شود. تحلیل بنیادین باید ویژگیهای حرکت بازگشتی آتی قیمت را در شرایط بازار منعکس سازند.
همین طو لازم است که طی تشکیل الگو، حجم معاملات به دقت بررسی شود. افزایش چشمگیر حجم معاملات در این الگو اصولا طی حرکات صعودی قیمت رخ میدهد.
جهش در حجم معاملات نشانگر فشار قیمت به سمت بالا است و تأییدی بر موفقیت الگوی کف دوقلو حساب میشود.
زمانی که قیمت در حرکت بازگشتی (Rebound) دوم بسته میشود و همچنان تمایل دارد که از حرکت بازگشتی اول این الگو فراتر برود و حجم معاملات هم در تأیید شرایط بنیادین بازار در تغییر روند افزایش مییابد، معامله گر باید در سقف ریباند اول موضع لانگ اتخاذ کند و حد زیان (Stop-Loss) خود را در سطح کف دوم تعیین کند. سطح حد سود (Profit Target) باید 2 برابر اندازه حد زیان تعیین شود.
مثالی از الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
در اینجا مثالی میزنیم از الگوی کف دوقلو که در سال 2018 برای سهام شرکت ودافن (Vodafone) رخ داد. قیمت سهم این شرکت بعد از آنکه گزارشهای مالی بیش از مقدار تخمینی بود، 9 % افزایش یافت.
از منظر تحلیل تکنیکال، سهام ودافن یک الگوی کف دوقلو تشکیل داد، به شیوه ای که سطح تارگت سود آن در کوتاه مدت، قیمت 21.50 دلار بود. دیگر اندیکاتورها این الگو را تأیید میکردند: شاخص قدرت نسبی (RSI) با مقدار 55 دلار خنثی باقی ماند اما شاخص مکدی (MACD) در اوایل ماه یک تلاقی داشت که نشان میداد روندی صعودی در حال وقوع است.
شیوه تشخیص الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
- دو کف قیمت مجزا از هم پیدا کنید که ارتفاع و عرض آنها یکسان باشد.
- فاصله میان دو کف نباید خیلی کوچک باشد (این مسئله البته به تایم فریم بستگی دارد).
- برای تأیید الگو به دنبال خط گردن (Neckline) و سطح مقاومت قیمت باشید.
- میتوانید از دیگر اندیکاتورها مانند میانگین متحرک و نوسانگرها برای تأیید الگوی کف دوقلو استفاده کنید.
- در قبال روندهای قدرتمند، بسیار محتاط باشید.
شیوه معامله در الگو کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
با اینکه الگوی کف دو قلو میتواند در تحلیل ارزهای دیجیتال نیز به کار رود اما اکثر برای خرید سهم در بازار سهام و فارکس به کار میرود. نمودارهای زیر نشان میدهند که چگونه این الگو در هر دو بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
الگوی کف دوقلو نرخ دلار نیوزلند بر اساس دلار آمریکا (NZD/USD)
نمودار بالا این الگو را بعد از یک روند نزولی ملایم نمایش میدهد. در کنار این الگو از نوسانگر شاخص قدرت نسبی استفاده شده است و معامله گر از واگرایی صعودی برای تشخیص حرکت بازگشتی روند بهره میگیرد. حد زیان در سطح کف قیمت تعیین میشود. برای ورود به ترید لازم است که معامله گر منتظر پدیدار شدن کندل تأیید باشد که بالای خط گردن بسته میشود.
الگوی کف دوقلو برای سهام شرکت اپل (Apple)
در نمودار بالا یک الگوی کف دو قلو نمایش داده شده است. تشخیص این الگو در بازارهای فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال یکسان است. در این نمونه، شکستن خط گردن سیگنال ورود را تأیید میکند و فرصت مناسبی برای اتخاذ پوزیشن لانگ حساب میشود. کندل معلوم شده در تصویر بالا به وضوح بالاتر از خط گردن و سطح مقاومت بسته شده است و نشان میدهد که قیمت به الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند سمت بالا تمایل دارد.
تفاوت الگوی کف دوقلو با الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو (Double Top Pattern) درست نقطه مقابل الگوی کف دو قلو است. الگوی سقف دوقلو از دو سقف متوالی مدوّر تشکیل شده است. نخستین سقف مدور یک الگوی U شکل مدور وارونه ایجاد میکند. سقفهای مدور اکثرا نشانگر یک حرکت بازگشتی نزولی هستند؛ چون بیشتر بعد از روندی صعودی رخ میدهند. سقفهای مدور استنتاج مشابهی دارند.
اگر سقفی مدور تشکیل شود، سقف مدور دوم اصولا کمی پایین تر از اوج سقف اول ایجاد میشود و این نشان دهنده مقاومت و فرسودگی قیمت است. الگوی سقف دوقلو اصولا به ندرت رخ میدهد و نشان میدهد که سرمایهگذاران میکوشند از یک روند صعودی در حال زوال، سود نهایی به دست آورند. الگوی سقف دوقلو اغلب به حرکت بازگشتی نزولی تبدیل میشود که معامله گرها میتوانند طی آن با اتخاذ موضع شورت و فروش سهام یا ارز دیجیتال خود کسب سود کنند.
محدودیتهای الگوی کف دوقلو (Double Bottom Pattern)
اگر الگوی مذکور به درستی تشخیص داده شود، میتواند بسیار مفید و مؤثر باشد. اما اگر این الگو به درستی تشخیص داده نشود امکان دارد عواقب آن بسیار زیان بار باشد. درنتیجه لازم است که در تشخیص این الگو محتاط باشید و پیش از نتیجهگیری کمی صبوری کنید.
الگوهای قیمتی پرچم و مثلث در تحلیل تکنیکال
هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده است. این الگوها به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. الگوهای قیمتی پرچم و مثلث الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابل تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی پرچم و مثلث را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد.
مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی پرچم و مثلث، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید.
برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
همچنین دسته کل مقالات آموزش تحلیل تکنیکال را به صورت رایگان را می توانید از دسته بندی مقالات بخوانید، سپس برای اینکه دانش خود را در زمینه تحلیل تکنیکال تکمیل کنید و بهترین شیوه تحلیل تکنیکال را هم یاد بگیرید، در دوره آموزش پرایس اکشن پارسیان بورس شرکت کنید.
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند:
- الگوهای بازگشتی: پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد
- الگوهای ادامه دهنده: پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می دهد
در این مطلب به بررسی مفصل الگوهای قیمتی پرچم و مثلث میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
الگوهای قیمتی پرچم و مثلث: الگوی پرچم (FLAG) در تحلیل تکنیکال
این الگو یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده میباشد و در مدار صعودی یا نزولی وارد روند قیمت میشود و باعث ادامه یافتن صعود یا نزول قیمت تا اهداف قیمتی بالاتر یا پایینتر میشود.
توجه!
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتیکه از نقطه A خارج شود، بهصورت ادامهدهنده و در صورتی که از نقطه B خارج شود بهصورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیینشده پرچمهای متوالی و ادامهدهنده تشکیلشده است.
نکات و اهداف قیمتی الگوی پرچم:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند بهصورت الگوی ادامهدهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول بهاندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکلگرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایدهآل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالیها (صعودها و یا نزولهای متوالی) رخ میدهد.
الگوی پرچم برگشتی:
الگوهای قیمتی پرچم و مثلث: الگوهای مثلث (Triangles) در تحلیل تکنیکال
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم كنیم كه تشكیل یك مثلث بدهد، جز این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
از الگوهای مثلثی میتوان به 4 مورد با نامهای الگوی مثلث متقارن، الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی و الگوی مثلث انبساطی (پهنشونده) نام برد. هر نوع از این مثلث ها شکل تقریباً متفاوتی دارند و نحوه پیشبینی آنها با یکدیگر متفاوت است.
شکلهای 1-الف تا 1-ج شکل هر نوع الگوی مثلثی را به صورت مجزا نشان میدهند. مثلث متقارن (مطابق شکل 1-الف) دو خط روند را نشان میدهد که به یکدیگر نزدیک میشوند. خط روند بالایی به صورت نزولی و خط روند پایینی به صورت صعودی میباشد. خط عمودی در سمت چپ مثلث، ارتفاع الگو را مشخص میکند و خط قاعده نامیده میشود همچنین نقطه تقاطع دو خط روند را راس مینامند.
شکل 1 الف- الگوی مثلث متقارن افزایشی. به نزدیک شدن دو خط روند توجه کنید. خط عمودی در سمت چپ مثلث، قاعده می باشد و در سمت راست مثلث، نقطه ای که در آنجا دو خط روند به یکدیگر می رسند راس نامیده می شود.
الگوی مثلث افزایشی
دارای یک خط روند در پایین به صورت افزایشی و خط بالایی صاف یا افقی می باشد (شکل 1 ب را ببینید) و در مقابل مثلث کاهشی شامل یک خط روند در بال به صورت کاهشی و یک خط روند به صورت صاف یا افقی در پایین می باشد (شکل 1 ج را ببینید).
شکل 1 ب- الگوی مثلث افزایشی. به خط روند افقی در بالا و خط روند افزایشی در پایین توجه کنید. این الگو اغلب الگوی افزایشی می باشد.
شکل 1 ج- مثالی برای مثلث کاهشی. به خط روند افقی در پایین و خط روند کاهشی بالایی توجه کنید. این الگو اغلب الگوی کاهشی می باشد.
الگوی مثلث متقارن (The Symmetrical Triangle Pattern)
مثلث متقارن در بیشتر مواقع یک الگوی ادامه دهنده است. این الگو به صورت یک توقف در روند موجود محسوب میشود که پس از آن، روند دوباره از سر گرفته میشود. در شکل 1 الف، روند قبلی به صورت صعودی است و بنابراین انتظار داریم بعد از مکث ایجاد شده، ادامه روند کماکان صعودی باشد. چنانچه روند قبلی نزولی بوده به همین ترتیب انتظار روند نزولی را بعد از توقف داریم.
نحوه رسم الگوی مثلث متقارن
برای رسم این مثلث حداقل به 4 نقطه نیاز داریم. از آنجایی که برای رسم هر خط روند، احتیاج به دو نقطه است بنابراین برای رسم دو خط همگرا لازم است که هر خط حداقل دو نقطه از روند را لمس کرده باشد. در شکل 1 الف، مثلث از نقطه شماره 1 شروع شده است که این نقطه جایی است که بخش تحکیمی از روند افزایشی از آنجا آغاز میشود. قیمت به نقطه 2 کاهش پیدا کرده است و بعد از آن به سمت نقطه شماره 3 افزایش پیدا کرده است. قیمت در نقطه شماره 3 از نقطه شماره 1 کمتر میباشد. خط روند نزولی بالایی تنها زمانی که قیمت از نقطه شماره 3 کاهش پیدا کند قابل رسم خواهد بود.
توجه کنید که نقطه شماره 4 از نقطه شماره 2 بالاتر است. تنها زمانی که قیمت از نقطه 4 افزایش پیدا کند، خط روند افزایشی در پایین قابل رسم میباشد. در این زمان است که تحلیلگر نسبت به پدید آمدن مثلث متقارن مشکوک میشود. حال 4 نقطه 1، 2، 3 و 4 داریم و دو خط نزدیک شونده. گرچه حداقل برای مثلث متقارن داشتن 4 نقطه نیاز است ولی بسیاری از مثلث ها مانند شکل 1 الف، 6 نقطه را در برمیگیرند. این بدین معنا میباشد که مثلثها دارای سه قله یا سقف و سه قعر یا کف میباشند که مجموعه به شکل 5 موج در مثلث متقارن قبل از آغاز مجدد روند افزایشی ظاهر میشوند.
الگوهای مثلث در تکنیکال و محدودیت زمانی
ایجاد الگوی مثلث محدودیت زمانی خاصی دارد و به زمان پدید آمدن نقطه راس یعنی محل تقاطع دو خط محدود می شود. به عنوان یک قانون کلی در حد فاصل بین دو سوم الی سه چهارم از اندازه افقی مثلث (فاصله افقی بین قاعده تا راس مثلث)، قیمتها بایستی الگو را بشکنند و هم جهت با روند قبلی شروع به حرکت کنند. اندازه افقی الگوی مثلث فاصله مابین خط قاعده در سمت چپ تا نقطه راس در سمت راست میباشد.
از آنجا که این دو خط نهایتاً در یک نقطه با هم تلاقی میکنند این فاصله زمانی هنگام رسم این دو خط قابل اندازه گیری میباشد. شکست خط روند بالایی اخطار شروع روند میباشد. اگر زمان از سه چهارم زمان کل گذشت و شکست خط روند رخ نداد اخطاری است مبنی بر اینکه الگو در حال از دست دادن پتانسیلش میباشد و می توان انتظار داشت که قیمتها به نوسان ادامه داده و از نقطه راس فراتر روند. مثلث های متقارن یک الگوی ادامه دهنده میباشند تحلیلگر باید به جهت روند قبلی توجه کند و فرض کند که روند قبلی مجدد از سر گرفته خواهد شد.
الگویهای مثلث در تحلیل تکنیکال
مثلث ها ترکیب جذابی از قیمت و زمان میباشند. دو خط نزدیک شونده، محدوده قیمت الگو را نشان میدهند و از قبل میتوان دریافت که در چه نقطهای الگو تکمیل میشود و با شکستن خط روند بالایی (در روندهای صعودی) دوباره به روند قبلی باز میگردد. همچنین با اندازهگیری عرض این الگو میتوان زمان رخداد این حادثه را نیز به دست آورد. برای مثال اگر پهنای الگویی 24 هفته باشد شکست خطوط نزدیک شونده باید در حدود هفته شانزدهم تا هفته هجدهم انجام شود. (شکل 1 د را ببینید)
شکل 1 د- تصویری از روند صعودی سهام شرکت اپل در سال 1999 که تشکیل الگوی مثلث متقارن داده است. پهنای مثلث از قاعده تا راس در حدود 30 روز می باشد. قیمت در روز 20 ام که 0/67 زمان کل است خط روند را شکسته است (به دایره زرد رنگ توجه کنید).