سود عملیاتی

نقش خطای سود پیشبینی شده مدیریت بر کارایی بازار سهام با تأکید بر سود و اجزای سود عملیاتی
1 کارشناس ارشد گروه حسابداری، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
2 استادیار گروه حسابداری، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، سود عملیاتی ایران.
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش خطای سود پیشبینی شدۀ مدیریت بر کارایی بازار سهام، با در نظر گرفتن سود سالانه و اجزای سود عملیاتی برای دوره 9 ساله (1388-1396) انجام شده است.
روش: روش گردآوری دادهها، روش اسناد کاوی و روش تحلیل دادهها از نوع استنباطی میباشد. در این پژوهش با به کارگیری الگوی دادههای ترکیبی و روش رگرسیون چند متغیره و با استفاده از آزمون پتنوستر، فرضیههای پژوهش آزمون شد. متغیرهای وابسته پژوهش، شامل دو متغیر بازده غیرعادی سهام و خطای اولین تعدیل پیشبینی سود مدیریت و متغیرهای مستقل شامل جریان نقد آزاد و اقلام تعهدی است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که پایداری سود عملیاتی و اجزای سود عملیاتی بر بازده غیر عادی آتی، تأثیر مثبت دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که پایداری سود عملیاتی و پایداری اجزای سود عملیاتی بر خطای اولین تعدیل پیشبینی سود مدیریت آتی تأثیر منفی دارد. سایر نتایج حاکی از این است که اضافه نمودن خطای پیشبینی سود مدیریت به الگوی پایداری سود عملیاتی و الگوی پایداری اجزای سود عملیاتی بر بازده غیر عادی آتی تاثیری ندارد. همچنین، مشخص شد که اضافه نمودن بازده غیرعادی سهام به الگوی پایداری سود عملیاتی و الگوی پایداری اجزای سود عملیاتی بر خطای اولین تعدیل پیشبینی سود مدیریت آتی، تاثیری ندارد.
نتیجهگیری: در کل، نتایج پژوهش نشان میدهد که مشارکت کنندگان در بازار سرمایه پایداری سود عملیاتی و اجزای سود عملیاتی را به صورت کارا در انتظارات خود لحاظ نمیکنند و اثرات آنها را کمتر از حد در نظر میگیرند. همچنین، اطلاعات موجود در خطای پیشبینی سود مدیریت، عدم کارایی موجود در بازار را تغییر نداده است.
کلیدواژهها
- خطای سود پیشبینی سود عملیاتی شده مدیریت
- خطای اولین تعدیل پیشبینی سود مدیریت
- کارایی بازار
- سود عملیاتی
- اجزای سود عملیاتی
20.1001.1.20088914.1398.10.4.1.4
مراجع
کمالی اردکانی، محسن؛ ابراهیمی، محمدحسن. (1395). رابطه خطای پیشبینی سود با بازده غیر عادی سهام و ریسک سیستماتیک. کنفرانس بینالمللی مدیریت و حسابداری، تهران، موسسه آموزش عالی نیکان. 22-1.
کرمی، غلامرضا؛ مرشدزاده بافقی، مهناز. (1393). ناهنجاری ناشی از عایدات، ناهنجاری ناشی از اقلام تعهدی و رابطه میان آن دو. دانش حسابداری، 3(19)، 26-7.
خلیفهسلطانی، سیداحمد؛ ملانظری، مهناز؛ دلپاک، سجاد. (1389). ارتباط خطی پیشبینی سود مدیریت و اقلام تعهدی. دانش حسابداری، 1(3)، 76-59.
صالح نژاد حسن؛ وقفی، حسام. (1395). تأثیر پیشبینی سود توسط مدیریت بر ریسک و ارزش شرکت. راهبرد مدیریت مالی، 4(1)، 124-103.
مشکی، مهدی؛ و عاصی ربانی، محمود. (1390). بررسی رابطه بین خطای پیشبینی سود مدیریت با بازده غیرعادی سهام و ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 18(66)، 68-53.
مهرانی، ساسان؛ طاهری، منصور. (1396). بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیریتی بر خطای پیشبینی سود. پژوهشهای تجربی حسابداری، 7(2)، 163-147.
شهریاری، سارا؛ سلیم، فرشاد. (1393). بررسی و آزمون قیمتگذاری نادرست اقلام تعهدی غیرعادی در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381 تا 1389. مدیریت دارایی و تأمین مالی،2(3)، 16-1.
Ahmed, A.S., Nainar, S.K., Zhang, X.F. (2006). Further evidence on analyst and investor miweighting of prior period cash flows and accruals. The International Journal of Accounting, 41(1), 51-74.
Bradshaw, M.T., Richardson, S.A., Sloan, R.G. (2001). Do analysts and auditors use information in accruals? Journal of Accounting Research, 39(1), 45-74.
Meshki, M., Assi Rabbani, M. (2012). The relationship between management expectations error and abnormal stock returns and systematic risk in Tehran Stock Exchange. Quarterly Journal of Accounting and Auditing, 18(66), 53-68. [In Persian].
Chen, T., Xie, L., Zhang, Y. (2017). How does analysts' forecast quality relate to corporate investment efficiency? Journal of Corporate Finance, 43, 217-240.
Drake, M.S., Myers, L.A. (2011). Analysts’ accrual-related over-optimism: Do analyst characteristics play a role? Review of Accounting Studies, 16(1), 59-88.
Dechow, P.M., Dichev, I.D. (2002). The quality of accruals and earnings: The role of accrual estimation errors. The Accounting Review, 77(s-1), 35-59.
Dechow, P.M., Richardson, S.A., Sloan, R.G. (2008). The persistence and pricing of the cash component of earnings. Journal of Accounting Research, 46(3), 537-566.
DeFond, M.L., Park, C.W. (2001). The reversal of abnormal accruals and the market valuation of earnings surprises. The Accounting Review, 76(3), 375-404.
Gong, G., Li, L. Y., Xie, H. (2009). The association between management earnings forecast errors and accruals. The Accounting Review, 84(2), 497-530.
Elgers, P.T., Lo, M.H., Pfeiffer Jr, R.J. (2003). Analysts’ vs. investors’ weightings of accruals in forecasting annual earnings. Journal of Accounting and Public Policy, 22(3), 255-280.
Hirst, D.E., Koonce, L., Venkataraman, S. (2008). Management earnings forecasts: A review and framework. Accounting Horizons, 22(3), 315-338.
Hollie, D., Shane, P.B., Zhao, Q. (2017). The role of financial analysts in stock market efficiency with respect to annual earnings and its cash and accrual components. Accounting & Finance, 57(1), 199-237.
Lee, S., Matsunaga, S.R., Park, C.W. (2012). Management forecast accuracy and CEO turnover. The Accounting Review, 87(6), 2095-2122.
Lennox, C.S., Park, C.W. (2006). The informativeness of earnings and management's issuance of earnings forecasts. Journal of Accounting and Economics, 42(3), 439-458.
Kamali Ardakani, M.,Ebrahimi, M.H. (2016). The relationship of profit earnings error with abnormal stock returns and systematic risk. International Conference on Management and Accounting, Tehran, Nikan Institute of Higher Education, 1-22. [In Persian].
Karami, G.,Morshedzadeh Bafghi, M. (2014). Income-related anomalies, anomalies due to accruals and the relationship between them. Journal of Accounting Knowledge, 5(19), 7-26 [In Persian].
Khalifeh Soltani, S A, Melanazeri, M., Delpak, S. (2010). Relationship between profit earnings and accrual commitments. Journal of Accounting Knowledge, 1(3), 59-76 [In Persian].
Radhakrishnan, S., Wu, S.L. (2014). Analysts' cash flow forecasts and accrual mispricing. Contemporary Accounting Research, 31(4), 1191-1219.
Rees, L., Sivaramakrishnan, K. (2007). The effect of meeting or beating revenue forecasts on the association between quarterly returns and earnings forecast errors. Contemporary Accounting Research, 24(1), 259-290.
Mehrani, S., Taheri, M. (2018). Investigating the impact of management assurance on profit earnings error. Empirical Accounting Research, 7(2), 147-164 [In Persian].
Niskanen, S. (2016). Accrual anomaly and accounting standards-evidence from the adoption of IFRS by publicly listed companies in Finland. http://urn.fi/URN:NBN: fi:aalto-201609083347.
Saleh Nejad, H., Wafi, H. (2016). The effect of earnings forecasting by management on the risk and company value. Financial Management Strategy, 4(1), 103-124 [In Persian].
Shao, H., Ju, X., Li, Y. (2012). Review of research on the accrual anomaly in capital market. Future Computer, Communication, Control and Automation, Springer Science & Business Media.
Shahriari, S.,Salim, سود عملیاتی F. (2014). Investigation and testing of abnormal accrual pricing in Tehran Stock Exchange during the years 81-89. Asset and financing management, 2(3), 1-16 [In Persian].
Sloan, R.G. (1996). Do stock prices fully reflect information in accruals and cash flows about future earnings? The Accounting Review, 71(3), 289-315.
Subramanyam, K.R. (1996). The pricing of discretionary accruals. Journal of Accounting and Economics, 22(1-3), 249-281.
Paternoster, R., Brame, R., Mazerolle, P., Piquero, A. (1998). Using the correct statistical test for the equality of regression coefficients. Criminology, 36(4), 859-866.
Pincus, M., Rajgopal, S., Venkatachalam, M. (2007). The accrual anomaly: International evidence. The Accounting Review, 82(1), 169-203.
Tsao, S.M., Lu, H.T., Keung, E.C. (2018). Interim reporting frequency and the mispricing of accruals. Accounting Horizons, 32(3), 29-47.
Xu, W. (2010). Do management earnings forecasts incorporate information in accruals? Journal of Accounting and Economics, 49(3), 227-246.
Wang, Y., Chen, Y., Wang, J. (2015). Management earnings forecasts and analyst forecasts: Evidence from mandatory disclosure system. China Journal of Accounting Research, 8(2), 133-146.
بررسی تأثیرگذاری متغیرهای سود عملیاتی و ارزش بازار شرکت بر تولید ناخالص داخلی (مورد مطالعه: شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار)
اقتصاددانان همواره به دنبال این هستند تا بدانند که کدام عوامل میتوانند بر تولید ناخالص داخلی اثرگذار باشند تا با محاسبة تغییرات تولید ناخالص داخلی بتوانند رشد اقتصادی کشور را ارزیابی کنند سودی که از عملیات اصلی شرکت به دست میآید یا همان سود عملیاتی یکی از معیارهای اصلی ارزیابی عملکرد شرکت محسوب میشود و این رقم برای مدیران، حسابداران، سهامداران، سرمایهگذاران و سایر ذینفعان بسیار با اهمیت میباشد و میتوان آن را از صورتهای مالی شرکت به دست آورد، در این پژوهش به تحلیل میزان تأثیرگذاری سود عملیاتی و ارزش بازار شرکت بر تولید ناخالص داخلی پرداخته شده است. در این پژوهش از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1393 استفاده شده است و از مدل رگرسیون لاجیت زمانی، نرمافزار ایویوز 8 و روش حداقل مربعات برای انجام آزمون فرضیهها به کار گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که رشد سود عملیاتی و رشد ارزش بازار شرکت بر رشد تولید ناخالص داخلی اثر مثبت و معناداری دارند، پس با توجه به نتایج میتوان گفت که افزایش سود عملیاتی و ارزش بازار شرکت باعث افزایش تولید ناخالص داخلی میشود.
کلیدواژهها
- سود عملیاتی
- رشد ارزش بازار شرکت
- تولید ناخالص داخلی
عنوان مقاله [English]
Analysis of the Impact of Operating Profit on GDP (the Case of Listed Companies on the Stock Exchange)
نویسندگان [English]
- Mehdi Arabsalehi 1
- Hasan Fatahi Nafchi 2
- Mojtaba Kakaii Dehkordi 3
Economists always seek to know which factors may affect gross domestic product (GDP) to evaluate the economic growth through the change of GDP growth. Literature shows that operating income and market value of company may affect on GDP. These are two criteria of evaluating of firm performance which are very important for managers, accountants, shareholders, investors and other stakeholders. So, this research conducted to investigate the effects of operating income and firm market value on GDP. Target sample includes of 130 of listed companies in Tehran Stock Exchange during 1386-1393 (Iranian calendar). Collected data were analyzed using Logit regression and least squares regressions through Eviews 8 software. The results show that the growth of operating income and firm market value growth has positive significantly on GDP. It could be concluded that increasing of operating income and firm market value increases GDP.
کلیدواژهها [English]
- Operating income
- Firm market value growth
- GDP growth
مراجع
افلاطونی، ع. (1392). تجزیه و تحلیل آماری با ایویوز در تحقیقات حسابداری و مدیریت مالی. تهران: انتشارات ترمه. چاپ اول. ##
احمدپور، ا. و ابراهیمپور، م. (1390). ”بررسی اثر شاخصهای اصلی مالی و اقتصادی بر سودآوری (شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)“. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 18 (66): 1-14. ##
ایزدینیا، ن.، طیبی، س.ک. و کاشف، ع.ا. (1391). ”تعیین سود عملیاتی و تغییرات آن در تبیین و پیشبینی بازده سهام“. دانش حسابداری، 3 (9): 7-33. ##
ثقفی، ع. و هاشمی، س.ع. (1383). ”بررسی تحلیل رابطة بین جریانهای نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی، ارائة مدل برای پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی“. بررسیهای حسابداری و حسابرسی،11 (38): 29-52. ##
خدامیپور، ا. و پوراحمد، ر. (1389). ”بررسی توانایی متغیرهای مالی در پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی. با در نظر گرفتن وقفههای زمانی خاص“. پژوهشهای حسابداری مالی، (3): 87-100. ##
دارابی، ر. و مرادلو، ح. (1390). ”بررسی رابطة بین شفافیت اطلاعات و محتوای اطلاعاتی سود عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران“. فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، 4 (11): 41-51. ##
دارابی، ر. و مولایی، ع. (1390). ”اثر متغیرهای نقدینگی، تورم، حفظ سرمایه و تولید ناخالص داخلی بر سودآوری بانک ملت“. دانش مالی تحلیل اوراق بهادار،4 (10): 139-182. ##
دارابی، ر.، وکیلیفرد، ح.ر. و مشکین، م. (1392). ”رابطة بین جریان نقدی عملیاتی و سود عملیاتی با بازده سهام“. حسابداری مدیریت، (16): 1-14. ##
دستگیر، م.، کیانارثی، ع.ا. و ساعدی، ر. (1393). ”کاهش ارتباط بین سود عملیاتی، جریانهای نقدی عملیاتی و بازده سود عملیاتی سهام“. مجله دانش حسابداری مالی، (3): 7-26. ##
ستایش، م.ح. (1382). ”مقایسة قدرت پیشبینی سود خالص و سود عملیاتی“. مجله علوم اجتماعی وانسانی دانشگاه شیراز، 19 (2) پیاپی 38، 113-124. ##
عابدی، م. (1385). تأثیر اقلام تعهدی سود در پیشبینی سود عملیاتی و جریانهای نقدی عملیاتی دورة آتی. پایاننامة کارشناسیارشد به راهنمایی دکتر علیرضا مهرآذین، دانشگاه آزاد نیشابور. ##
کمیجانی، ا. و سلاطین، پ. (۱۳۸۷).”تأثیر حکمرانی خوب بر رشد اقتصادی در گروه کشورهای منتخب OECD و “OPEC. فصلنامهمدلسازیاقتصادی،2 (2) پیاپی 6: 1-24. ##
Fernández-Gámez, A.M., Gil-Corral, M.A. and Galán -Valdivieso, F. (2016). “Corporate Reputation and Market Value: Evidence with Generalize Regression Neural Networks”. ExpertSystemswithApplications, (46): 69-76. ##
Gallo, L., Hann, R.N. and Li, C. (2013). Aggregate earnings surprises, monetary policy, and stock returns. Working paper. ##
Haw, I., Qi, D. and Wu, W. (2001). “The Nature of Information in Accruals and Cash Flows in An Emerging Capitol Market: The Case of China”. The International Journal of Accounting, 36 (4): 391-406. ##
Jamal Zubairi, H. An Investigation of the Influence of Key Financial and Economic Indicators on Profitability of Cement Sector Companies In Pakistan 2009; http://ssrn.com/abstract=1534186##.
Konchitchi, Y. and Patatoukas, P.N. (2014). “Accounting Earnings and Gross Domestic Product”.Journal of Accounting and Economics, 57 (1): 76-88##.
Kramer, J.K. and Peters, J.R. (2001). “An Inter- Industry Analysis of Economic Value Added as a Proxy for Market Value Added”. Journal of Applied Corporate Finance, 11 (1): 41-49. ##
Lorek, K.S. and Willinger, G.L. (2009). “New Evidence Pertaining of Operating Cash Flows”. Review of Quantitative Finance and Accounting, 32 (1): 1-15. ##
Sarode, S. (2012). “Effects of FDI on Capital Account and GDP: Empirical Evidence from India”. International Journal of Business and Management, 7 (8): 102-107. ##
حاشیه سود عملیاتی در بورس چیست؟
هر کسی که سرمایهی خود را وارد بازارهای مالی میکند، بشدت به دنبال کسب سود بوده و از ضرر بیزار است. افراد برای دست یافتن به سودهای بیشتر، دانش مالی خود را افزایش میدهند. برای کسب سود بیشتر در بازار بورس و دیگر بازارهای مبتنی بر سهام، ارز و کالا، تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال تعیین کنندهی مقدار سود در معاملات هستند. تحلیل تکنیکال از روی نمودارها و رفتار گذشتهی بازار تعیین میشود، اما تحلیل سود عملیاتی فاندامنتال به کمک اطلاعات دقیقی انجام میشود که معاملهگران از شرکتها و داراییهای پایه بدست میآورند. یکی از عواملی که برای انجام درست تحلیل فاندامنتال باید انجام شود، محاسبهی حاشیه سود عملیاتی است که در این مطلب بهصورت اختصاصی به بررسی آن میپردازیم. اگر شما هم در پی فراگیری تحلیل بنیادی هستید، مطالعهی این متن برای شما ضروری است.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی یا «operating profit margin» به سود یک شرکت بعد از پرداخت هزینههای متغیر تولید گفته میشود. هزینههای متغیر مانند هزینه مواد خام، حقوق و دستمزد کارکنان، هزینههای عمومی و …. اگر از سود شرکتها کم شود، مقدار باقیمانده – قبل از پرداخت مالیات و بهره – به عنوان حاشیه سود عملیاتی یک شرکت یا واحد تولیدی در نظر گرفته میشود. سود عملیاتی اطلاعات مفیدی از شیوه عملکرد یک سازمان در اختیار هیئت مدیره و سهامداران قرار میدهد. همچنین سهامداران بورس یک شرکت با اندازهگیری سود عملیاتی آن، به مقدار ریسک تجاری آن شرکت پی میبرند.
به حاشیه سود عملیاتی، بازده فروش یا «return on sales» نیز گفته میشود که معیار خوبی برای ارزیابی چگونگی مدیریت یک شرکت و دیگر ارزیابیهای مربوط به سرمایهگذاری و ریسک است. البته برخی از سرمایهگذاران، حاشیه سود گذشته شرکتها را نیز اندازهگیری میکنند تا به پایدرای و ناپایداری درآمد شرکتها پی ببرند.
به صورت کلی، محاسبه سود عملیاتی یکی از اصلیترین گزینهها در تحلیل بنیادی برای خرید سهام با بازدهی بالا در بورس است. اگرچه اندازهگیری این سود عملیاتی کاربردهای زیادی برای خود شرکتها دارد، اما مفهوم آن در بورس جایگاه ویژهای دارد.
حاشیه سود عملیاتی چگونه محاسبه میشود؟
برای محاسبهی سود عملیاتی یک شرکت، لازم است تا ابتدا مقدار درآمد عملیاتی یا «Operating Income» آن شرکت را در دست داشته باشیم. درآمد عملیاتی به درآمدی گفته میشود که بر اساس کارهایی که رسالت یک شرکت است به دست میآید. به طور مثال فعالیت یک شرکت تولید لاستیک است که از تولید و فروش این محصول سود کسب میکند به این نوع درآمد عملیاتی میگویند حال فرض کنید همین شرکت یک زمینی و به پول آن نیازمند است، این زمین را میفروشد و سود به دست آمده را سود غیر عملیاتی میگویند. در واقع درآمد عملیاتی یک درآمد مستمر و هرساله است که در نتیجه رسالت اصلی شرکت به دست میآید ولی درآمد غیرعملیاتی ممکن است در یک بازه خاص به دست بیاید. سود عملیاتی آن، با فرمول زیر محاسبه میشود:
فروش خالص یا «Net sales» به مقدار کل فروش یک شرکت اطلاق میشود که درصورت تقسیم شدن درآمد عملیاتی بر مقدار آن، سود عملیاتی محاسبه میشود.
نکاتی که قبل از بازده فروش باید رعایت کنید
با توجه به کاربرد سود عملیاتی در تحلیل بازارهای مالی، بهتر است قبل از هرگونه اقدام برای بررسی عوامل شرکتها و محاسبات مربوط به آنها، نکات زیر را در نظر بگیرید:
- کاربرد سود عملیاتی در مقایسه صنعتهای مشابه
از operating margin برای مقایسهی شرکتهایی انجام میشود که در زمینههای مشابهی فعالیت میکنند و مدلهای تجاری یکسانی هم دارند. لازم به ذکر است که اگر مقایسه سود عملیاتی در مورد شرکتهایی با زمینههای متفاوت انجام شود، چون این شرکتها ساختار، مدل تجاری و کلاً ماهیت متفاوتی دارند، مقایسه انجام شده، نتیجهای در بر نخواهد داشت.
- سود عملیاتی، کابردیتر از سایر انواع سودها
با توجه به اینکه در تحلیلهای اساسی، تمام حاشیههای سود خالص، عملیاتی و ناخالص شرکتها محاسبه میشود، operating margin به دلیل نشان دادن چگونگی عملکرد شرکت یا سازمان، اهمیت بالاتری دارد. در واقع این نوع از حاشیه سود، به دلیل اینکه کمتر مورد حقههای حسابداری واقع میشود، قابل اتکا و اطمینان بیشتری برای تحلیلگران خواهد بود.
سخن پایانی
اگرچه اندازه گیری حاشیه سود عملیاتی کاربردهای فراوانی برای مدیران دارد تا به عملکرد سازمان و رونق کاری خود پی ببرند، اما تحلیلگران بورس هم با استناد به همین اطلاعات است که میتوانند تحلیلهای بنیادی انجام داده و در راستای معاملات پرسود گام بردارند. همانطور که در این مقاله از دلفین وست گفتیم، محاسبهی سود عملیاتی از تقسیم عملیاتی بر سود خالص بدست میآید که میتواند دید کلی و همهجانبهای نسبت به عملکرد کلی واحدهای مدیریتی و اجرایی شرکتها در اختیار ما بگذارد. البته فراگیری تحلیل بنیادی تنها به محاسبهی سود عملیاتی محدود نمیشود و تمام سابقه کاری شرکتها را در بر میگیرد. بنابراین برای محاسبه صحیح سودها، مقایسه شرکتها و فراگیری تحلیل به کمک این اطلاعات، میتوانید از آموزشهای بورس حرفهای استفاده کنید.
برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
سود خالص (NI)
سود خالص به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، مالی و مالیات گفته میشود. سـود خالـــص میتواند مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی بودن به آن زیان خالص گفته میشود.
سـود خـــالص در سطرهای پایانی صورت سود و زیان بهروشنی دیده میشود و معیار مهمی برای شناسایی شرکتهای سودآور است. این عدد معمولا آخرین خط از صورت سود زیان است.
این معیار برای محاسبه سود هر سهم مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل عموم مردم ممکن است بهجای واژه ســود خالـــص، از معادلهایی مثل درآمد خالص شرکت یا سود هر سهم (EPS) استفاده کنند.
در بسیاری از نسبت های مالی دیگر نیز از این عدد استفاده می شود.
همین طور هدف بیشتر شرکتها این است که ســود خالــص خود از دو طریق افزایش دهند: افزایش درآمدها (ایجاد رشد بسیار بالا) و افزایش بهره وری (کاهش هزینه ها).
محاسبه سـود خالص با شروع از مجموع درآمدهای عملیاتی شرکت آغاز میشود. بهاینترتیب هزینه های فروش، در کنار هر هزینه دیگری که شرکت در طول دوره متحمل میشود، حذف میشود تا سود قبل از مالیات بر درآمد محاسبه شود. مالیات از این مقدار کم میشود تا مقدار خالص را به دست دهد.
ســود خالـــص، مثل سایر معیارهای حسابداری، مستعد سوءاستفاده با روشهایی مثل شناسایی زودهنگام درآمدها یا مخفی کردن هزینه ها است.
در هنگام مبنا قرار دادن اعداد و ارقام مربوط بهصورت سود و زیان در تصمیمات سرمایه گذاری، مهم است که کیفیت اعدادی که برای رسیدن به سود هر سهم مورد استفاده قرار گرفته اند، مرور شوند.
Bottom Line, Net Income – NI
در حسابداری شخصی سود خالص پس از کسر مجموعه هزینه ها و مخارج دورهای از درآمدهای همان دوره محاسبه میشود.
به طور مثال:
فرض کنید که درآمد ناخالص شما در سال ۵۰ میلیون تومان باشد و مخارج شما چیزی در حدود ۲۰ میلیون تومان باشد. این برای شما درآمدی ۳۰ میلیون تومانی میگذارد. سپس، فرض کنید که یک ۲ میلیون تومان دیگر بابت مالیات بر درآمد پرداخت میکنید. ۲۵ میلیون تومان باقی مانده سـود یا درآمد خالص شما خواهد بود.
توضیحات مدیرمالی در مورد سود خالص
در انگلیسی به سـود خالــص “bottom line” یا “خط پایینی” هم گفته میشود. اشاره به “پایین” جای قرار گرفتن سطر مربوط به ســود خالــص در صورت سود و زیان شرکتها است. چراکه ســود خالـص همیشه آخرین خط در پایین صورت ســود و زیان خواهد بود.
این موضوع این حقیقت را نشان میدهد که همه هزینه ها از درآمدهای شرکت برداشته شده است و به همین دلیل چیزی برای کم کردن باقی نمانده است. این نقطه مقابل درآمدهاست که بهعنوان “top line” یا “خط بالایی” شناخته میشود.
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه سود عملیاتی گذاری شریک شوید.
تعریف نسبت های سودآوری
به ارتباط ریاضی بین اقلام موجود در صورت های مالی نسبت مالی گفته می شود. در طبقه بندی نسبتهای مالی چهار گروه وجود دارد که نسبتهای سود آوری یکی از این چهار گروه میباشد. نسبت سود آوری در واقع منبع در آمد شرکت و کارآیی مدیریت شرکت را نشان میدهد.
میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش و نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره می باشد که با بررسی این موارد نسبت سود آوری به دست میآید. نسبت سودآوری شامل 6 قسمت می باشد.
1- نسبت سود ناخالص به فروش:
درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد، که این نسبت کسب درآمد شرکت و کنترل بهای تمام شدهی کالای فروش رفته و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
100 × فروش/سود ناخالص (قبل از کسر مالیات) = نسبت سود ناخالص به فروش
سود ناخالص : بهای تمام شدهی کالاهای فروخته شده را از مبلغ فروش شرکت کسر میکنیم.
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت میباشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است.
رشد این نسبت نشان دهنده موفقیت شرکت در فروش و تولید ارزانتر کالا میباشد.
پایین بودن این نسبت شرکت را در شرایط نامناسبی از نظر رقابتی قرار میدهد.
2- نسبت سود عملیاتی:
نشان دهنده تأثیر فروش در سود عملیاتی میباشد.
سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه های مربوط به تولید محصول میباشد و نسبت آن نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات چه مقدار در سود عملیاتی شرکت تأثیر دارد.
فروش/سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
کاهش این نسبت به صورت مستمر میتواند برای شرکت پر ریسک باشد.
3- نسبت بازده فروش:
نشان دهنده سود خالص ایجاد شده از هر یک ریال فروش میباشد که این نسبت مقیاس سودآوری شرکت است و هزینه تأمین مالی شرکت در این نسبت تأثیر دارد.
فروش ناخالص/سود ناخالص(سود ویژه قبل از مالیات) = نسبت بازده فروش
بالا بودن آن نشان دهنده بهبود عملیات شرکت میباشد.
به مرور زمان، به دلیل ورود رقبای جدید به بازار و خروج شرکت از انحصار کامل، باعث کاهش نسبت بازده فروش میشود.
موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات حسابداری و مالی می باشد.
نسبت های سودآوری
4- نسبت بازده ارزش ویژه:
نشان دهندهی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام میباشد.
این نسبت بازدهی متعلق به صاحبان سهام است و از مهمترین نسبت های مالی میباشد، زیرا نتایج سرمایهگذاری صاحبان سرمایه را نشان میدهد.
در واقع بیان کننده میزان موفقیت شرکت در بالا بردن بازده سهامداران است.
حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایهای که در اختیار شرکت قرار دارد میباشد.
100 × حقوق صاحبان سهام/(سود خالص – سود سهام ممتاز) = نسبت بازده ارزش ویژه
بالا بودن نسبت بازده ارزش ویژه، برای سهام داران شرکتها مطلوب میباشد.
5- بازده دارایی ها:
نشان دهنده شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت ها میباشد، در واقع نحوه سود کسب شده شرکت از منابع و داراییهای خود میباشد.
100 × متوسط دارایی/سود ناخالص = نسبت بازده دارایی
متوسط دارایی شرکت برابر با مجموع دارایی ها در ابتدا و انتهای دوره مالی مورد بررسی تقسیم بر 2 میباشد.
این نسبت نشان دهنده بازدهی ایجاد شده به واسطه دارایی شرکت میباشد.
بالا بودن بازده دارایی، موفقیت شرکت را در استفاده مناسب از دارایی خود نشان میدهد.
6- نسبت بازده سرمایه درگردش:
نشان دهنده میزان سود خالص(قبل از کسر مالیات) شرکت از سرمایه در گردش آن میباشد.
سرمایه در گردش/سود خالص = نسبت بازده سرمایه درگردش
رشد سود خالص موجب افزایش بازده سرمایه درگردش میشود.
این نسبت در ارزیابی شرکت برای افزایش فروش استفاده میشود.
سرمایه درگردش ارتباط مستقیمی با فروش، موجودیها، حسابهای دریافتی و وجوه نقد دارد.
نسبتهای سودآوری در ارزیابیهای کسب و کار از جمله بانکها، بورس، حسابداری مالی شرکتها و غیره استفاده میشود.
نسبت های سودآوری و کاربردهای آن:
نسبت های سودآوری زیرمجموعه نسبت های مالی و در واقع جزئی از نسبت های مالی می باشد و میزان سود حاصل از یک شرکت را در فرمت های مختلف نشان میدهد.
اگر وضعیت یک شرکت سرمایه گذاری را به بدن انسان تشبیه کنیم، می توان به این نتیجه رسید. که همان طور که علائم حیاتی از جمله ضربان قلب و فشارخون و دمای بدن نشان دهنده حیات و زنده بودن انسان است، نسبت های مالی هم معیاری برای وضعیت اقتصادی شرکت ها میباشد.
بنابراین مدیران شرکت با استفاده از نسبت های مالی می توانند توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کنند و شرایط شرکت خود را از نظر سرمایه گذاری با استفاده از نسبت های مالی به درستي نشان دهند.
افرادی که قصد سرمایه گذاری در جایی را دارند با استفاده از سود عملیاتی نسبت های مالی به درک خوبی برای انتخاب محل سرمایه گذاری خود خواهند رسید که آیا به طور مثال این شرکت ارزش سرمایه گذاری را دارد یا نه.
نسبت های مالی (Financial Ratios) وسیله ای خوب برای نشان دادن وضعیت شرکت ها می باشد، با تجزیه و تحلیل این نسبت ها می توان به درک درستی از وضعیت مالی شرکت ها رسید.
تجزیه و تحلیل فرایندی می باشد که طی آن به وضعیت مالی و اقتصادی شرکتها می توان دست پیدا کرد، البته علاوه بر استفاده از اقلام و اعداد باید از ارتباط معنادار و مقایسه آن ها نیز استفاده کرد، تا به دیدگاه درستی از وضعیت مالی شرکت برسیم.
نسبت های مالی اقلام را مورد بررسی قرارداده و از قالب ریالی و عددی به قالبی که بتوان آن را مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار داد تبدیل می کنند تا استفاده کنندگان بتوانند گزارش مالی را تجزیه و تحلیل کرده و به
نتیجه ای که می خواهند برسند.
برای دست یابی به آسیب شناسی فعالیت های یک شرکت می توان نست های مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
نسبتهای مالی چهار گروه می باشد:
- نسبت های سودآوری
- نسبت های نقدینگی: این نسبتها قدرت شرکت را در پرداخت بدهی ها نشان میدهد.
- نسبت های فعالیت: جهت اندازه گیری کارآیی شرکت از نسبت های فعالیت استفاده میشود.
- نسبت های اهرمی: میزان بدهی و اهرم پرداخت آن را نشان می دهد. و تعیین می کند شرکت چه مقدار از نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تأمین میکند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله هزینه های مالی را به شما پیشنهاد می کنیم.