تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟

تمام توضیح های فوق به شما کمک می کند تا بدانید BABOK چیست؟
تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟
پیشبینی و توسعه
پردازش و ذخیره سازی دادهها
سیر تکاملی نرمافزارهای MRP, MRP II, ERP, CRP, XRP. و تفاوتهایشان
تکامل سیستمهای ERP بازتابی از لایههای عملکردی اضافهشده به برنامهریزی نیازهای مواد که سلول زاینده ( MRP ) آن در دهه ۷۰ است. برنامه ریزی منابع تولید ( MRP II ) در دهه 80 ظهور کرد و سپس سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی ( ERP ) در دهه 90 و ERP II در دهه 2000 به دنبال آن قرار گرفتند. ERP یک راه حل یکپارچه ارائه میدهد که فناوری اطلاعات و فرآیندهای تجاری را در یک جا تراز میکند. پیشرفت ERP به موازات توسعه اقتصاد است که به طور قابل توجهی بر تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ روی داراییهای مشهود در دهه 70 ایجاد شد. اما با گذشت زمان این وابستگی به تدریج به سمت داراییهای نامشهود و سرمایه فکری منحرف شد.
فاز 1: یکپارچه سازی تولید MRP ( Materials Requirements Planning )
سیستمهای MRP در دهه 70 توسعه یافتند. MRP با عملیات تولید مرتبط است. که نشان دهنده مفهوم پیشرفتهتری از تلاشهای قبلی برای پردازش صورتحساب مواد است. مخترعان MRP به دنبال روش بهتری برای سفارش مواد بودند و آن را در این مدل یافتند. مفهوم اساسی برای نیازهای برنامهریزی مواد بر اساس چهار سوال است که منطق این مدل را نشان میدهد:
- قرار است چه چیزی بسازیم؟
- برای ساختن آن چه چیزی لازم است؟
- ما چه داریم؟
- چه چیزی باید بدست آوریم ؟
این چهار سوال معادله تولید جهانی نامیده میشود. منطقی دارد که در بنگاههای تولیدی اعمال میشود. MRP معادله تولید جهانی را شبیه سازی میکند. عملکرد اصلی MRP تضمین در دسترس بودن مواد مورد نیاز است. فرآیند برنامهریزی شامل نظارت بر اندازه موجودی، ایجاد خودکار سفارشات برای مواد، تولید میانی یا بخشهای آن است.
ابزارهای برنامهریزی ظرفیت تولید در شرکت تولیدی مرتبط با سیستم کامپیوتری MRP عبارتند از:
- برنامهریزی فروش و عملیات،
- مدیریت زمانبندی
- مدیریت تقاضا،
- برنامهریزی ظرفیتهای اولیه
MRP II چیست ؟
توسعه کلی این ابزارها به مرحله بعدی تکامل برنامهریزی منجر شده است. با توجه به کاستی های MRP دهه 1970، سیستم برنامهریزی منابع تولید ( MPR II ) در دهه 1980 ظهور کرد. بر خلاف MRP ، MRP II به کل عملکرد تولید می پردازد و نه تنها به یک وظیفه. عملکرد افزایش یافته MRP II را قادر می سازد تا امکان سنجی برنامه تولید را با در نظر گرفتن محدودیت ها بررسی کند و در صورت امکان بارگذاری منابع را برای مطابقت با برنامه تولید تنظیم کند.
MRP II چیزی بیش از یک ابزار مدیریت مواد است و در چشم انداز لجستیکی، فناوری MRP II ، برنامه ریزی منابع تولید تفسیری از مشکلات اصلی تولید به عنوان جریان مواد و ابزارها و رویه ها ارائه می دهد.
فاز 2: برنامه ریزی منابع سازمانی ( ERP )
با تکامل مفاهیمی مانند MRP و MRP II ، به مفهوم برنامه ریزی منابع سازمانی یا ERP می رسیم. اساس ERP مانند MRP II است.
ERP به لطف توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان مجموعهای از فرآیندهای تجاری توسعه یافته است، در حالی که توسعه مفهومی آن تنها یک مرحله در تکامل مدیریت سازمانی است.
دلایل اصلی برای پیاده سازی مفهوم ERP عبارتند از :
- یکپارچه سازی اطلاعات مالی.
- یکپارچه سازی سفارشات مشتریان.
- استانداردسازی و سرعت فرآیندهای تولید.
- اندازه موجودی.
- استانداردسازی اطلاعات منابع انسانی.
ضروری است که بین مفهوم ERP و سیستم ERP تفاوت قائل شویم. سیستم های ERP امکان تحقق مفهوم ERP را فراهم می کنند.
مقایسه MRP ، MRP II و ERP
فاز 3: برنامه ریزی منابع مشتری محور CRP ( Customer-centric Resource Planning )
دامنه توابع ERP در پایان دهه 1990 بیشتر گسترش یافت و شامل کارکردهای جدید مانند فروش، بازاریابی و تجارت الکترونیکی شد. برنامههای کاربردی تجارت الکترونیک نیاز به اتصال به سیستمهای پشتیبان داشتند و بنابراین بسیاری از ارائه دهندگان نرم افزار ERP از جمله SAP ، PeopleSoft و BAAN _ مجبور شدند خود را به عنوان ارائه دهندگان CRP دوباره اختراع کنند. در حالی که راهحلهای ERP سنتی برای پشتیبانی از «مدل کسبوکار پیکربندی به سفارش ساخت به سهام» تجهیز شدهاند، سیستمهای CRP میتوانند نیاز تجارت الکترونیک «ساخت به سفارش» را برآورده کنند. تولید و ارائه خدمات موثر در مدل تجارت الکترونیکی به جای فرضیه ERP کلاسیک چرخههای برنامهریزی طولانی، مستلزم برنامه ریزی مشتری محور و مستمر است.
فاز4: یکپارچه سازی بین سازمانی ( XRP ) یا ERP II
از آنجایی که دنیای دهه 2000 به یکی از شرکتهای به هم پیوسته تبدیل شده است که سیستمهای اطلاعاتی جهانی را ایجاد میکند، دامنه سیستم های ERP کل زنجیره ارزش شرکت، مشتریان، تامینکنندگان و تجارت آن را در بر میگیرد. هدف اصلی سیستم XRP ارائه قابلیتهای هوشمندانه پشتیبانی تصمیم به منظور کاهش موجودی، تقویت قیمتگذاری استراتژیک، تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ بهبود زمان چرخه و افزایش رضایت مشتری در سراسر مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت زنجیره فروش است. برای دستیابی به این هدف، یک مدل XRP باید از ادغام فعالیتهای تجاری خارجی و داخلی با تامینکنندگان و اطلاعات و فرآیندهای مشتری پشتیبانی کند. سیستمهای ERP نیز با مشکلات پیادهسازی و یکپارچهسازی خود مواجه بودند..
بروزترین و جامعترین تعریف ERP
در واقع ERP مجموعهای از ابزارهای مدیریتی در سطح سازمانی است که تقاضا و عرضه را متعادل میکند و توانایی پیوند مشتریان و تامینکنندگان به یک زنجیره تامین کامل، به کارگیری فرآیندهای تجاری اثبات شده برای تصمیمگیری و ارائه درجات بالایی از ادغام متقابل کارکردی بین فروش، بازاریابی، تولید، عملیات، تدارکات، خرید، امور مالی، توسعه محصول جدید و منابع انسانی ایجاد میکند. در نتیجه افراد را قادر میسازد تا کسب و کار خود را با سطوح بالایی از خدمات مشتری و بهرهوری اداره کنند و به طور همزمان هزینهها و موجودیها را کاهش دهند. ، در حالی که پایه و اساس تجارت الکترونیک موثر را فراهم میکند.
بستههای نرمافزاری سیستمهای ERP یا ES ، از برنامهریزی منابع کارآمد یا ERP پشتیبانی میکنند. عملکرد اصلی ERP یکپارچه سازی رویه های عملیاتی در داخل بخشها، همراه با MIS و جابجایی منابع سازمانی در محیط متغیر است. سیستم های ERP راه حلهای نرم افزاری یکپارچهای هستند که برای مدیریت منابع سازمان استفاده میشوند. سیستمهای ERP برای برنامهریزی منابع و همچنین برای مفهوم ترکیب سیستمهای بخشهای منحصربهفرد و استفاده از روشهایی که مناسبترین روشها برای حل مسئله هستند، استفاده میشوند.
هدف اصلی ERP پیاده سازی بهترین شیوه ها برای تمامی فرآیندهای تجاری است. شاید بتوان گفت که ERP امروزه یک استراتژی کلیدی کسب و کار است و بزرگترین مزیت اجرای آن، توانایی حذف اساسی چندین سیستم در یک سازمان است، بدون نیاز به افزونگی. علاوه بر به حداکثر رساندن اثربخشی عملیاتی ERP ، مدیران فناوری اطلاعات، کارشناسان امنیت سیستم و توسعه دهندگان سیستم در مسائل امنیتی و کنترلی با چالش مواجه خواهند شد.
تفاوت ERP و XRP ( ERP II )
تفاوت بین ERP و ERPII
کلیدها
ERP
ERPII
نقش
ERP سنتی به بهینه سازی یک سازمان، بهینه سازی داخلی مربوط می شد.
سیستم های ERP Il در مورد بهینهسازی زنجیره تامین از طریق همکاری با شرکای تجاری هستند.
دامنه
سیستم های ERP بر تولید و توزیع متمرکز هستند.
سیستمهای ERP II از تمام بخشها و بخشهای کسب و کار عبور خواهند کرد.
عملکرد
همانطور که سیستمهای ERP از بخشها و واحدها عبور میکنند، همه چیز را به همه افراد ارائه نمیدهند.
فروشندگان ERP II صنایعی را که قرار است در آن بازی کنند انتخاب میکنند و بر ارائه عملکرد عمیق برای آن کاربران تمرکز دارند.
روند
در سیستم های ERP ، فرآیندها بر چهار دیوار سازمان (داخل سازمان) متمرکز بودند.
سیستمهای ERP Il با شرکای تجاری ارتباط برقرار میکنند تا آن فرآیندها را فراتر از مرزهای سازمانی ببرند.
معماری
سیستم های ERP قدیمی یکپارچه و بسته بودند.
سیستمهای ERP Il مبتنی بر وب خواهند بود، برای ادغام و تعامل با سایر سیستمها که به کاربران امکان میدهد فقط عملکرد مورد نیاز خود را انتخاب کنند، باز هستند.
داده ها
اطلاعات در سیستمهای ERP در سازمان تولید و مصرف میشود.
در یک سیستم ERP Il ، اطلاعات در سراسر زنجیره تامین برای مشارکت کنندگان مجاز در دسترس خواهد بود.
تجزیه و تحلیل حسابداری
تجزیه و تحلیل حسابداری ، چند ین وظیفه و فرآیند وابسته به هم را شامل می شود . ما تجزیه و تحلیل ح سابداری را تحت دو حوزه گسترده مورد بررسی قرار می دهیم :ارزیابی کیفیت عایدات و تعدیل صورت های مالی.
ارزیابی کیفیت عایدات
کیفیت عایدات (یا با ظرافت بیشتر، کیفیت حسابداری )، برای افراد مختلف معانی متفاوتی را تداعی می کند . بسیاری از تحلیل گران ، کیفیت عایدات را محدوده محافظه کاری اتخاذ شده به وسیله شرکت تعریف میکنند. انتظار می رود شرکتی که دارای کیفیت سود بالاتری است ، نسبت قیمت به عایدات بالاتری نسبت به شرکتی که دارای کیفیت سود پایین تری است داشته باشد . یک تعریف دیگر کیفیت عایدات ،برحسب تحریفات حسابداری می باشد. شرکتی کیفیت عایدات بالایی دارد که اطلاعات صورت های مالی آن ، فعالیتهای تجاریش را به دقت شرح دهد. براساس این تعریف ارزیابی کیفیت سود وظیفه مهم تجزیه و تحلیل حسابداری است. در این بخش مراحل ارزیابی کیفیت عایدات به شرح زیر توصیف می شود :
شناسایی و ارزیابی خط مشی های کلیدی حسابداری :
شناسایی خط مشی های کلیدی حسابداری اتخاذ شده وسیله شرکت ، مرحله مهمی در ارزیابی کیفیت عایدات می باشد. آیا خط مشی ها منطقی هستند یا تهاجمی ؟ آیا مجموعه خط مشی های اتخاذ شده با میانگین های صنعت سازگاری دارند؟ تأثیر خط مشی های حسابداری بر ارقام گزارش شده در صورت های مالی چیست ؟
ارزیابی محدود انعطاف پذیری حسابداری :
ارزیابی محدوده انعطاف پذیری در تهیه صورتهای مالی حائز اهمیت است . محدوده انعطاف پذیری حسابداری در بعضی از صنایع ، بیشتر است. برای مثال ، حسابداری برای صنایعی که دارایی های نامشهود بیشتری دارند ، نوسانات بیشتری در عملیات تجاری دارند ، بخش بزرگتری از بهای تمام شده تولید آنها قبل از تولید تحمل شده است و روش های شناسایی درآمد غیرمعمول دارند ، برآوردها و قضاوت های بیشتری را لازم دارد . به طور کلی کیفیت عایدات در این گونه صنایع کمتر از صنایعی است که حسابداری ساده و بی پرده ای دارند .
تعیین استراتژی گزارشگری :
تعیین استراتژی گزارشگری شناسایی استراتژی ایجاد شده توسط شرکت می باشد . این موارد شامل چهار سوال است
- آیا شرکت عملیات حسابداری تهاجمی را بر گزیده است ؟
- آیا شرکت دارای گزارش حسابرسی مقبول می باشد ؟
- آیا سابقه ایاردات و مشکلات حسابداری داشته است ؟
- آیا مدیریت دارای شهرت مناسب می باشد و خیر؟
همچنین لازم است ، انگیزه های مدیریت عایدات و الگوهای با ثبات دال بر آن ، مورد آزمون قرار گیرد. تحلیل گر نیازمند کیفیت افشاهای سرکت نیز می باشد . گرچه افشاها ،جانشین صورت های مالی یا کیفیت مطلوب نمی شوند ، ولی نمی توانند ضعف های صورت های مالی را کاهش دهند .
شناسایی و ارزیابی علایم هشدار دهنده :
این علایم ، اقلامی هستند که وجود مشکلات جدی تر را به طور بالقوه به تحلیلگر هشدار می دهند . برخی از این علام عبارتند از:
- عملکرد ضعف مالی ( این شرکت ها ، مستعد به کارگیری ابزار ها هستند .)
- عایدات گزارش شده به طور با ثباتی بالاتر از جریان نقد عملیاتی هستند.
- عایدات گزارش شده ، به وطور با ثباتی بالاتر از سود مشمول مالیات است .
- گزارش حسابرسی مشروط
- عدم استفاده از پنج حسابرس بزرگ ، خصوصاً به وسیله شرکت های بزرگ
- استفای حسابرس و یا تغییر غیرمعمول حسابرس
- تغییرات مکرر و توجیح نشده خطی مشی های حسابداری
- افزایش ناگهانی در موجودی های کالا در مقایسه با فروش ها
- استفاده از مکانیسم هایی برای احتراز از مقررات حسابداری مانند اجاره های عملیاتی
- تکرار هزینه های یک باره و حمام های بزرگ
تعدیلات صورت های مالی
وظیفه نهایی و پیچیده تر تجزیه و تحلیل حسابداری ، تعدیلات اضافی برای صورت های مالی ، خصوصاً صورت سود و زیان و ترازنامه می باشد . همان طور که قبلاً بیان شد ، تحریفات در ارقام گزارش شده و اهداف تحلیلی خاص دو علت اصلی ضرورت این تعدیلات می باشند .
آشنایی با کارکردهای کلیدی مدیریت فرایند کسب و کار
مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM روشی است برای مشاهده و کنترل فرآیندهایی که در یک سازمان رخ میدهد. این فرایند یک روش موثر برای استفاده در مواقع بحرانی است تا اطمینان حاصل شود که فرآیندهای سازمانی کارآمد هستند، زیرا این امر منجر به یک سازمان بهتر و با درآمد بیشتر خواهد شد.
اصطلاح مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM، چگونگی مطالعه، شناسایی، تغییر و نظارت بر فرآیندهای تجاری را در بر میگیرد تا اطمینان حاصل شود که آنها به درستی کار میکنند و به مرور بهبود مییابند.
غالباً این فرایندها جریان روزانه کارها را تنظیم میکند و “گردش کار” را در جهت بهبودی هدایت میکند. مدیریت تجاری قطعه مهمی از پازل دستیابی به اهداف سازمانی محسوب میشود.
مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM بهتر است به عنوان یک عمل تجاری و شامل تکنیکها و روشهای ساختاری تصور شود.
آن یک فناوری نیست، اگر چه فناوریهایی در بازار وجود دارند که توصیف کننده بوده و شناسایی و اصلاح فرایندهای موجود را بر عهده دارند و بنابراین با یک وضعیت مطلوب و احتمالاً بهبود یافته در آینده همسو میشوند.
این امر به خاطر رسمیت دادن و نهادینه کردن روشهای بهتر انجام کار است و این خط مشی اصلی فرایند تجاری محسوب میشود.
طراحی فرایند کسب و کار:
به کارگیری موفقیت آمیز BPM شامل موارد زیر میباشد:
- سازماندهی پیرامون نتایج برای اطمینان از حفظ تمرکز مناسب
- اصلاح و بهبود فرایندها قبل از خودکار کردن بالقوه آنها
- ایجاد فرایندها و تعیین مالکیت مبدا کاری و پیشرفت براساس تحرک پذیری بیشتری اجراها
- ایجاد فرآیندهای استاندارد سازی در کل شرکت: با این کار میتوان آنها را با سهولت بیشتری درک و مدیریت تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ کرد و از سوی دیگر خطاها و خطرات را کاهش داد
- امکان تغییر مداوم: با این کار میتوان پیشرفتها را در طول زمان گسترش داد
- بهبود فرآیندهای موجود به جای ساختن فرآیندهای کاملاً جدید یا “کامل”: زیرا فرسایش یا نفی هر دستاوردی ممکن است روندی طولانی باشد.
BPM نباید یک تمرین یکبار مصرف باشد. آن باید یک ارزیابی مداوم از فرایندها را شامل شود و شامل اقداماتی برای بهبود جریان کل فرآیندها باشد. همه اینها منجر به چرخهای مستمر در ارزیابی و بهبود سازمان میشود.
مراحل قابل شناسایی در مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM عبارتند از:
2.طراحی مجدد و مدل سازی
موفقیت تا حد زیادی به میزان نشانه گذاری خوب اطلاعات موجود در مخازن بستگی دارد تا در صورت ارائه یک پرسش مناسب، بتوان آنها را شناسایی و ارائه داد. جهت دستیابی به این هدف، انبار مشترک (CWM) در قالب Metamodel شکل گرفته است.
انبار مشترک (CWM) که توسط گروه مدیریت شی (OMG) منتشر شده است، رابط هایی را مشخص میکند که میتوانند برای امکان مبادله فراداده اطلاعات انبار و اطلاعات تجاری بین ابزارهای انبار، سیستم عاملهای انبار و مخازن فراداده انبار در محیط های ناهمگن توزیع شده، مورد استفاده قرار گیرند. انبار مشترک (CWM) بر اساس سه استاندارد مشخص می شود:
UML – Unified Modeling Language، استاندارد مدل سازی گروه مدیریت شی (OMG)
MOF – Meta Object Facility، استاندارد مخزن فرمت مدلسازی و فراداده OMG
مبادله متاداده XMI – XML، استاندارد مبادله متاداده OMG
مدلهای CWM با فراهم آوردن اشیایی توصیف میکنند که دادهها چه زمانی و چگونه ایجاد شدهاند و با این توانایی کاربران را قادر میسازند تا دادهها را ردیابی کنند.
گردش کار در مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM چیزی فراتر از انتقال ساده کارها از A به B، C و D است زیرا این ابزار به شما امکان میدهد تا وظایف را به صورت موازی انجام داده و باعث صرفه جویی در وقت و افزایش بهره وری شوید.
با توانایی مدیریت چندین فرآیند همزمان و با استفاده از قوانین تعریف شده توسط کاربر، استثنائات و شرایط دقیقا در جای خود قرار میگیرند.
مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM، خود شاید تکنیکی برای بهبود فرایند “فوق العاده” باشد زیرا به صراحت به پیچیدگی فرآیندهای بین برنامهای و مخزن متقابل میپردازد و به صورت مداوم فرآیندهای مبتنی بر محتوا و داده محور را شامل می شود.
معمولاً مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM توسط قوانین تجارت هدایت میشود و شامل بسیاری از تجزیه و تحلیل های عملیاتی، نمودار جریان، پیشنهادات پیشرفته تر در فضا، طراحان فرآیند و همچنین ابزارهای شبیه سازی است، بنابراین میتوان فرآیندها را به طور واقعی برای شناسایی حفرهها، افراد یا زیرساختهای اساسی اجرا کرد.
به خاطر داشته باشید که فرایندهای تجاری شامل نیروی کار و ابزارآلات سیار جهت تحقق اهداف کلی سازمانی است.
تعریف کلیدی مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM
مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM رشتهای است که از ابزارها و روشهای مختلفی برای طراحی، مدل سازی، اجرا، نظارت و بهینه سازی فرایندهای تجاری استفاده میکند. یک فرایند تجارت؛ رفتار افراد، سیستم ها، اطلاعات و چیزها را برای تولید نتایج تجاری در حمایت از استراتژی تجارت هماهنگ میکند.
تمرکز آن بر روی ایجاد یک فرآیند سازگار و خودکار برای معاملات معمول و تعاملات انسانی است. این کار با کاهش ضایعات، دوباره کاری و افزایش کارایی کلی تیم به کاهش هزینههای عملیاتی مشاغل کمک میکند.
چرخه زندگی مدیریت فرایند کسب و کار:
مرحله 1: طراحی
تحلیل گران تجارت، قوانین فعلی تجارت را مرور می کنند، با ذینفعان مختلف مصاحبه می کنند و نتایج مورد نظر را با مدیریت در میان میگذارند. هدف از مرحله طراحی فرآیند به دست آوردن شناختی از قوانین تجارت و اطمینان از همسو بودن نتایج با اهداف سازمانی است.
مرحله 2: تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ مدل سازی کنید
مدل سازی به شناسایی، تعریف و بازنمایی فرآیندهای جدید برای پشتیبانی از قوانین فعلی تجارت برای ذینفعان مختلف اشاره دارد.
مرحله 3: اجرا کنید
مراحل کسب و کار را ابتدا با آزمایش مستقیم آن بر روی گروه کوچکی از کاربران انجام دهید و سپس آن را برای همه کاربران فعال کنید. در گردش کار خودکار، فرآیند را به صورت مصنوعی پیش برانید تا خطاها به حداقل برسد.
مرحله 4: نظارت کنید
شاخص های اصلی عملکرد(KPI) را ایجاد کنید و با استفاده از گزارش ها یا داشبورد، معیارهای اندازه گیری را برای آنها ردیابی کنید. تمرکز بر شاخص های کلان یا خرد فرایند کامل در برابر بخش های فرآیند ضروری است.
مرحله 5: بهینه سازی کنید
با وجود یک سیستم گزارشگری موثر، تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ یک سازمان می تواند به طور موثر عملیات را به سمت بهینه سازی یا بهبود فرآیند هدایت کند. بهینه سازی فرآیند کسب و کار(BPO)، طراحی مجدد مدیریت فرایند کسب و کار یا BPM برای ساده سازی و بهبود کارایی فرآیند، تقویت ترازبندی فرآیندهای کسب و کار منفرد با یک استراتژی جامع است.
BABOK چیست و ۴ دلیل قانع کننده تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ برای استفاده از BABOK
هر کسبوکاری برای موفقیت نیاز به استراتژی* خاص دارد. اگر میخواهید کسبوکار خود را تحلیل کنید و آنرا ارتقا دهید و کسبوکار رقیب خود را آنالیز کنید. میتوانید از استانداردها و استراتژی تحلیل BABOK ( بدنه دانش تحلیل کسب و کار) استفاده کنید. در این مقاله با استاندارد BABOK آشنا می شوید و در مییابید BABOK چیست.
BABOK چیست ؟
BABOK (Business Analysis Body of Knowledg)) یا ( بدنۀ دانش تحلیل کسب و کار) استانداردی است برای تجزیه و تحلیل کسب وکار.
چهاردلیل برای استفاده از BABOK
1. (بدنۀ دانش تحلیل کسب و کار) BABOK برای تحلیلگران کسب و کار با تجربه مانند یک آینه است.
زمانی که شما BABOK را میخوانید، میتوانید مبحثهای آن را مستقیما به کارهای تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ روزمرۀ خود ربط دهید. تا بدانید BABOK چیست.
شما با استفاده از استاندارد BABOK میتوانید یک کسب وکار را تحلیل کنید و این تحلیل میتواند خروجیهای حیاتی برای کسب وکار شما داشته باشد.
به عنوان مثال، مدیر فروش شما از مدیر دپارتمان فناوری اطلاعات میخواهد تا راهحلی جامع برای مدیریت ارتباط با اطلاعات مشتریان شرکت بیاید تا بتواند آن را به تحلیلگر کسب وکار (کسی که میداند BABOK چیست) تحویل دهد.
حالا تحلیلگر اطلاعات زیر را استخراج میکند.
- برنامه ریزی و مدیریت در کسب و کار
- تعیین اهداف استخراجی از کسب و کار
- اعتبارسنجی نیازهای یک کسب و کار و پروژه های درحال اجرا
- ارائه راه حل مناسب برای رفع نیازها
- ارائه زمان بندی برای رسیدن به اهداف تعیین شده
- مستند سازی
و صد البته طی مراحل بالا ، تحلیلگر کسبوکار نیاز دارد با تمام ذینفعان همکاری کند و به آنها بگوید BABOK چیست؛ و نیازهای آنها را مدیریت کند و پروسه و هدف را دنبال کند. انواع ذینفعان:
تحلیلگر کسب وکار ( Business Analyst)
کارشناس دامنۀ موضوع ماده ( Domain Subject Matter Expert)
موضوع پیادهسازی ( Implementation Subject)
کارشناس مواد ( Matter Expert)
مشتری / تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ کاربر ( Customer/User)
پشتیبانی عملیاتی ( Operational Support)
مدیر پروژه ( Project Manager)
تنظیمکننده ( Regulator)
تامینکننده ( Supplier)
تضمین کیفیت (تستر) ( Quality Assurance (Tester)
حامی مالی ( Sponsor)
در صورتی که BABOK (بدنۀ دانش تحلیل کسبوکار) به درستی پیادهسازی شود، ریسک شکست در کسبوکار به مقدار چشمگیری کم میشود.
شما وقتی BABOK را مطالعه میکنید؛ مانند یک آینه کارهای روزانه شما را بازتاب میدهد و نیازهای شما را برطرف میکنند.
2.BABOK (بدنۀ دانش تحلیل کسب و کار ) به شما لیستی از تکنیکهای مختلف میدهد.
در BABOK (بدنه دانش تحلیل کسب وکار) برای هر زمینه دانشی یک راه حل و تکنیک ارائه میدهد و با آنها در قسمت زیر میتوانید آشنا شوید.
قبل از آن با knowledge areas آشنا میشوید. (این کار کمک بزرگی میکند؛ تا متوجه شوید، BABOK چیست و چه فوایدی دارد.)
BA PLANNING & MONITORING
برنامه ریزی و نظارت بر BA REQUIREMENTS LIFECYCLE MANAGEMENT
الزامات مدیریتLIFECYCLE STRATEGY ANALYSIS
تجزیه و تحلیل استراتژی ELICITATION & COLLABORATION
استنباط و همکاری REQUIREMENTS ANALYSIS & DESIGN DEFINITION
تجزیه و تحلیل نیازها و معنی طراحی SOLUTION EVALUATION
ارزیابی راه حل
این تکنیکهای زیر هر کدام در قسمتی از knowledge areas هستند. تا آگاهی کامل را داشته باشید و بدانید BABOK چیست.
مقبولیت و ارزیابی شاخصها (Acceptance and evaluation criteria)تعریف شرایط لازم برای تحقق و تایید راهحل منتخب توسط گروههای کلیدی ذینفع. از این تکنینک در تخصیص منابع و مناقصههای تجاری استفاده میشود.
3. تحلیل قوانین تجاری (analyzing business rules) تعریف قواعد و اصولی که بر فرآیند تصمیمگیری تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ و همچنین عملکرد سازمانی تاثیرگذار است.
4. گردآوری و مستندسازی داده (data collection and documentation) مستندسازی دادهها و تعاریف عبارات کلیدی مرتبط با دامنه فعالیتهای تجاری سازمان.
5. دیاگرامهای جریان داده (Data flow diagrams and data documentation) مصورسازی جریان ورود، پردازش، نگهداری، و خروج داده از سازمان.
6. مدلسازی دادهها (diligent data) توصیف فرضیات مرتبط با دامنه فعالیتهای تجاری، روابط بین این فرضیات، و اطلاعات مرتبط با آنها.
7. تحلیل تصمیمات(decision analysis) تحلیل فرآیند تصمیمگیری در شرایط عدم قطعیت، چالشها و شرایط پیچیده.
8. تحلیل مستندات (document analysis) مطالعه مستنداتی که تاکنون در خصوص مسائل مشابه گردآوری شده و ارزیابی راهحلهای اتخاذ شده بهمنظور مقایسه راهحلهای موجود و راهحلهای پیشین.
10. تشکیل کارگروههای هدفمند (establishing task forces) تشکیل جلساتی مجزا به منظور یادگیری سازمانی و آشنایی با نظرات فردی درباره فرصتهای پیشرو.
11. تجزیه و تحلیل کاربردی (applied analysis) تجزیه فرآیندها و واحدهای بزرگ به المانهای کوچکتر و ارزیابی مستقل المانها.
12. آنالیز(interface analysis) Interface تحلیل رابطه علت و معلولی بین راهحل منتخب و چالش شناسایی شده.
13. مصاحبه (interview) کسب اطلاعات از فرد یا افراد صاحب اطلاعات مرتبط با حوزۀ مورد بررسی و مستندسازی پاسخها.
14. فرآیند یادگیری سازمانی(organizational learning process) مطالعه مستندات و گزارشهای گذشته، به منظور یادگیری از فرصتها و تجربیات مشابه.
16. تحلیل منابع غیرکاربردی (non-functional resource analysis) توصیف عملکرد مشخصات کاربردی و مورد نیاز یک سیستم و حذف مشخصات غیرضروری.
17. مدلسازی سازمان (organization modeling) توصیف روابط، مسئولیتها، و ساختارهای گزارشدهی بهمنظور همسو سازی ساختار با اهداف سازمانی.
18. ردیابی مشکل (problem tracking) ردیابی، مدیریت، و رفع نواقص، مشکلات و ریسکها از طریق فعالیتهای تحلیل سازمان.
20. تهیه نمونه اولیه (prepare prototype) توصیف رابطههای کاربری سازمان و یکپارچهسازی اطلاعات حاصل از کانالهای مختلف.
21. آنالیز ریسک (risk analysis) شناسایی و مدیریت حوزههای تاثیرگذار و غیر قطعی بر سازمان و راهحل منتخب.
23. سناریورها و مطالعات موردی (scenarios and case studies) کسب اطلاعات از نحوۀ تعامل اهداف، نقشها، و سازمان با یکدیگر.
25. دیاگرامهای توالی (sequence diagrams) مدلسازی منطق توالی سناریوها، با استفاده از نمایش جریان اطلاعات بین بخشهای مختلف سازمان.
27. تحقیقات ساختار یافته (structured research) بررسی و تحقیق بهمنظور جذب، بازبینی و اعتبارسنجی منابع.
28. پرسشنامه و نظرسنجی (questionnaire and surveys) کسب اطلاعات از تعداد زیادی از افراد در بازۀ زمانی نسبتا کوتاه.
30. نیازمندیهای کاربر (user requirements) ارائه توصیفاتی کوتاه درباره مزایای خروجی راهحل از منظر کارکردهای مورد نیاز کاربر.
31. ارزیابی خریدار (buyer assessment) ارزیابی توانمندی خریدار بالقوه در برآورده کردن تعهدات مربوط به خدمت یا محصول.
3. BABOK (بدنه دانش تحلیل کسب و کار ) توسط تحلیلگران کسب و کار ساخته شده و توسط همین افراد به روزرسانی میشود.
BABOK تحلیل کسب وکار به روز و مهم دنیا را دنبال میکند .
شما به عنوان یک تحلیلگر کسبوکار تیترهای زیر برای شما مهم است :
استاندارد BABOK به شما کمک می کند از ۵ پرسپکتیو مختف به کسب و کار خود نگاه کنید
4. آزمون CBAP را بدهید
ما همه مزایای داشتن یک مدرک حرفهای را میدانیم مانند مدارکی که IIBA در سایت خود گفته است:
- شناخت خود و اعتماد به نفس
- درآمد بالا تر و حقوق بیشتر
- فرصتی برای توسعه حرفه ای
- به رزومه خود ارزش بیشتری می بخشید
به غیر از این موارد، آشنا شدن با سوالات، طرز یادگیری، آشنا شدن با تکنیکها و استانداردها ، قدرت انتخاب در موارد سخت، یادگیری موارد جدید و تجربه شرکت در آزمون به شما کمک بزرگی میکند و از تجربههایی که کسب کردید ، میتوانید استفاده کنید. درست است که شاید زمان زیادی برای یادگیری و آزمون این مدرک گرفته شود اما دانش و تجربهای که شما کسب میکنید خیلی ارزشمند است و فراموش نشدنی است !!
تمام توضیح های فوق به شما کمک می کند تا بدانید BABOK چیست؟
انواع روش تجزیه و تحلیل داده ها
در فرآیند تحقیق، پس از گردآوری دادهها، گام بعدی شامل تجزیه و تحلیل دادهها است. تجزیه و تحلیل دادهها تنها به شیوه آماری نیست و تحقیقات فراوانی وجود دارد که فاقد جنبه آماری است و عمدتاً متکی به اسناد و مدارک و ادراک و تحلیل عقلانی است. اینگونه پژوهش ها نیز از فرایند کامل تحقیق علمی تبعیت میکند و دارای مرحله تجزیه و تحلیل می باشند. بنابراین، تجزیه و تحلیل، به طور کلی بر دو قسم است: تجزیه و تحلیل کمّی و تجزیه و تحلیل کیفی .برخی تجزیه و تحلیل کمّی را به تحلیل توصیفی و تحلیل تبیینی (علّی) طبقهبندی کردهاند. در سطح تحلیل کمی توصیفی چگونگی توزیع دادههای تجربی هر یک از متغیرهای مستقل و وابسته از طریق شاخصهای آماری مناسب بیان میشود. در سطح تحلیل تبیینی با علتکاوی سروکار داریم و رابطه علّی میان متغیرها جستجو میشود. تحلیل کیفی نیز در سه سطح قابل انجام است: توصیف، تبیین و تفسیر.
تجزیه و تحلیل کمّی
تحلیل توصیفی با تحقیق توصیفی و تحلیل تبیینی با تحقیق تبیینی سازگار است. با وجود این در تحقیق تبیینی، تحلیل توصیفی نیز انجام میشود.تحلیل کمّی در شرایطی کاربرد دارد که مفاهیم از طریق معرفهای تجربی کمّی اندازهگیری شده باشد. ابزار تحلیل کمی، تکنیکهای آماری است. در تحلیل کمی واقعه را از بیرون میکاویم.تحلیل کمی بینیاز از تحلیل کیفی نیست. محقق به منظور تکمیل تحلیل نیازمند آن است که تحلیل کمی را با تحلیل کیفی همراه سازد. تحلیل کیفی بار معنایی یافتههای کمی را روشنتر مینماید. در سطح تحلیل توصیفی، آمارههای توصیفی مانند میانگین ، واریانس ، انحراف استاندارد ، میانه و مد مورد استفاده قرار میگیرد.
تجزیه و تحلیل کیفی
به طور کلی در مواردی که توجه بیشتر به صفتهای فردی معطوف است از روشهای تحلیل کیفی استفاده می شود.در تحلیل کیفی، دادههای گردآوری شده از نوع دادههای کیفی هستند اما امکان به کار بردن دادههای کمی نیز وجود دارد . در این صورت باید از این دادهها طبق منطق تحلیل کیفی استفاده کرد. پیشنیاز مهم هر تحلیل کیفی عدم پیشداوری محقق یا دخالت دادن دیدگاهها یا مفروضاتی است که ممکن است در تجزیه و تحلیل دادهها تداخل ایجاد نماید. این ویژگی باعث می شود که پژوهشگردیدگاههای شخصی خود را کمتر دخالت داده و یک پدیده را همانگونه که هست مورد بررسی قرار دهد.
حوزههای تحلیل کیفی در علوم انسانی به طور کلی و علوم سیاسی و روابط بین الملل به طور خاص گستره وسیعی دارد. بخش عمدهای از مطالعات مربوط به تأثیر ایدئولوژی، دین، فرهنگ، سیاست، اخلاق و مانند آن را که بر رفتار انسان تمرکز دارند میتوان با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کیفی و عقلی، تجزیه و تحلیل نمود. بهطور کلی تحقیقاتی که نوعاً کتابخانهای و نظری هستند و اطلاعات بهوسیله ابزارهای سنجش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری میشود، از نوع تحقیقات کیفی هستند.
روش پژوهش اکتشافی
روش پژوهش اکتشافی همان طور که ازنام آن مشخص است به دنبال اکتشاف چیز هایی است که رخ می دهد و پرسش در مورد آن ها است.این روش به ویژه زمانی مفید است که درباره یک پدیده شناخت کافی وجود ندارد. بنابر این روش اکتشافی می تواند به تصمیم گیری در مورد این که آیا موضوع مورد نظر ارزش تحقیق دارد یا خیر بیانجامد. روش اکتشافی را می توان با جستجوی ادبیات، صحبت با متخصصان حوزه مربوطه و انجام مصاحبه متمرکز با افراد یا گروه ها ،خواندن متون و نوشته های مختلف, مشورت با اساتید و صاحب نظران و… دنبال کرد.پژوهش اکتشافی غیر تجربی و مبتنی بر مشاهده است. به عبارت دیگر محقق تنها متغیر ها را مشاهده می کند بدون آن که تغییری در آن ها ایجاد نماید. در چنین مطالعاتی کشف روابط مورد مطالعه قرار می گیرد بدون دست کاری متغیر ها. هـدف اصـلـی در تـحـقـیـق اکـتـشافی , شناخت وضعیتی است که درباره آن آگـاهـی هـای لازم وجـود ندارد, به عبارت دیگر, در این نوع تحقیق , محقق به دنبال دستیابی به اطلاعاتی است که با کمک آن ها می تواند موضوع تحقیق را به خـوبـی بـشـنـاسـد. بنابر این , بااین تعریف هر تحقیقی نیازمند انجام یک سری مـطـالـعـات اکـتـشـافـی اسـت یـعـنـی تحقیق اکتشافی زمینه ای است برای انجام تحقیقات مهم تر و گسترده تر. بـنـا بـراین , وظیفه تحقیق اکتشافی نه رسیدگی کردن به فرضیه های تحقیق است و نه جمع آوری اطلاعات در مورد مساله تحقیق , بلکه ایجاد زمینه مناسب بـرای درک بـهـتـر پـدیـده های مختلف یا مساله خاصی است که محقق , فاقد اطـلاعـات کـافی درآن مورد است .
روش پژوهش توصیفی
روش پژوهش توصیفی به طور کلی قبل از پژوهش تبیینی است. پژوهش توصیفی نمی تواند به عنوان اساس یک رابطه علت معلولی استفاده شود، جایی که یک متغیر بر متغیر دیگر تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر پژوهش توصیفی را می توان گفت از اعتبار درونی کمی برخوردار است(اعتبار درونی یا داخلی یک ویژگی مطالعات علمی است که نشان دهنده میزان نتیجه گیری علی بر اساس یک مطالعه موجه است.چنین حکمی توسط میزانی از یک مطالعه که خطای سیستماتیک را به حداقل میرساند تشکیل شده است). روش تو صیفی یک شخص، مکان ، رخداد یا چیزی را به تصویر می کشد به طوری که خواننده می تواند موضوع را تجسم نماید و وارد تجربه نویسنده شود.هدف از مطالعه توصیفی ارائه تصویری از یک پدیده به همان صورت طبیعی که رخ داده ، می باشد. این کار ممکن است با توصیف خالص صورت گیرد اما می تواند شامل مطالعه هنجاری، مقایسه داده ها نیز باشد. از ضعف های اساسی مطالعات توصیفی آن است که نمی تواند چرایی علت رخ دادن یک حادثه را بیان کند. هدف از انجام این تحقیق، توصیف تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک وضعیت یا یک موضوع است. محقق سعی دارد تا آن چه هست را بدون هیچ گونه دخالت و یا استنتاج ذهنی گزارش کند. محقق در این تحقیق به مقایسه و ارزشیابی وقایع می پردازد. این نوع تحقیق معمولا شامل نظر سنجی،نگرش سنجی ، مشتری سنجی و… می شود.
هدف در تحقیق تـوصیفی , شناسایی وضع موجود است , نه قضاوت درباره آن یا بررسی نوع روابط موجود بین عوامل و متغیرهای مختلف بـنـابـراین , در یک تحقیق توصیفی , محقق الزاما در پی کشف و توضیح روابط, همبستگی ها و نیز آزمودن فرضیه ها و پیش بینی حوادث و رویدادها نیست , بلکه توجه او بیشتر در جهت توصیف و گزارش نویسی از موقعیت ها و وقایع بر اساس اطـلاعاتی است که بیشتر جنبه وصفی دارد. البته باید دانست که صاحب نظران در مـورد مفهوم دقیق تحقیق توصیفی اتفاق نظر ندارند وگاهی به تعریف این نـوع از تـحـقـیـق تـا آن اندازه وسعت می دهند که شامل همه انواع تحقیق جز تحقیقات تاریخی و تجربی می شود.
تجزیه و تحلیل توصیفی
در این نوع تجزیه و تحلیل، اگر تجزیه و تحلیل به صورت کمّی باشد، پژوهشگر دادههای جمعآوری شده را با استفاده از شاخصهای آماری توصیفی، خلاصه و طبقهبندی میکند. بهعبارت دیگر، در تجزیه و تحلیل توصیفی پژوهشگر ابتدا دادههای جمعآوری شده را با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی خلاصه میکند و سپس به کمک نمودار آنها را نمایش میدهد و سرانجام، با استفاده از سایر شاخصهای آمار توصیفی آنها را خلاصه تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟ میکند. مهم ترین شاخصهای آمار توصیفی که کاربرد زیادی دارند عبارتاند از: میانگین، میانه و انحراف استاندارد.ولی اگر تجزیه و تحلیل کیفی باشد، در تحلیل توصیفی چگونگی صفات هر یک از متغیرهای موجود، در تحلیل تشریح میشود.
تجزیه و تحلیل مقایسهای
در تجزیه و تحلیل مقایسهای علاوهبر اینکه اطلاعات جمعآوری شده به صورت توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند، با یکدیگر مقایسه میشوند. سؤالی که در این تجزیه و تحلیل مطرح است این است که آیا شاخص آماری محاسبهشده بزرگتر یا کوچکتر از شاخص آماری دیگر است؟ به این معنی که دو یا چند شاخص آمار توصیفی – مانند میانگین ، میانه ، انحراف استاندارد و واریانس مورد مقایسه واقع میشوند.
روش پژوهش تبیینی
روش پژوهش تبیینی بررسی و انتقال ایده ها و اطلاعات پیچیده است . آنالیز و سنتز اطلاعات از منابع مختلف به منظور تولید متن. مهم ترین هدف روش تبیینی افزایش درک خواننده ازموضوع و مسئله تحقیق است. پژوهش کیفی اغلب دارای هدف تبیین است و محققان می توانند با بررسی چرایی مشاهدات موجود و یافته های آن موضوع را مورد آزمون قرار دهند.روش تبیینی برای بیان و محاسبه اطلاعات توصیفی به کار می رود. بنا بر این، در حالی که مطالعات توصیفی از چرایی انواع سئوالات پرسش می کند، مطالعات تبیینی به دنبال پرسش در مورد سئوالات چرایی و چگونگی است. این تفاوت میان پژوهش تبیینی و توصیفی به طور یکسان در پژوهش کمی و کیفی به کار می رود.روش تبیینی شامل یک یا همه موارد زیر می شود:
• ارائه دانش جدید
• توصیف یک فرآیند
• توسعه یک مفهوم.
مطالعه تبیینی برای بدست آوردن اطلاعات در مورد ارتباط میان علل و نتایج حاصل از شواهد است. پژوهش تبیینی می تواند از طریق پرسشنامه،مباحث گروهی، مصاحبه ، نمونه گیری تصادفی و غیرو انجام گیرد. هدف اولیه فهم یا درک وضعیت و مکانیزم های ارتباط میان متغیر های مستقل و وابسته است.ایـن نوع تحقیق که به آن تحقیق علمی نیز گفته می شود, در صدد پیدا کردن روابـط عـلـت و معلولی بین متغیرهای مختلف است. تـعـریفی که از تحقیق ارائه شد در واقع تنها برازنده تحقیق تبیینی است , زیرا تنها دراین نوع از تحقیق است که مراحل کلی سه گانه سؤال , فرضیه و آزمون وجود دارد. بنابراین , هدف اصلی یک پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بین الملل باید کسب توانایی برای انجام یک تحقیق از نوع تبیینی آن باشد .
تجزیه و تحلیل علّی یا تبیینی
در تجزیه و تحلیل کمّیِ تبیینی، ابزار یا شاخصهای آماری بهکار برده شده همانند روشهایی است که در تجزیه و تحلیل مقایسهای مورد استفاده قرار میگیرد. تفاوت عمده بین این دو روش در این است که در تجزیه و تحلیل تبیینی، روابط علت و معلولی بین متغیرهای مستقل و وابسته مورد بحث و برسی قرار میگیرد و پژوهشگر با رد یا تأیید فرضهای آماری به تأیید یا رد روابط علت و معلولی میپردازد.اگر تجزیه و تحلیل کیفی باشد، تبیین و علتکاوی به این شکل انجام میشود که زمینههای اجتماعی – تاریخی تأثیرگذار بر متن یا واقعه مطالعه و با هدایت تئوری تحلیل میشود. و واقعه در قالب قانونی کلی، تبیین میشود.
روش پژوهش تفسیری
روش تفسیری به دنبال کشف تجارب افراد، دیدگاه آن ها یا چشم انداز تجربیات آن ها است. مطالعات تفسیری به طور معمول ماهیتی قیاسی دارند و اغلب مرتبط با روش های کیفی به جمع آوری اطلاعات و تحلیل می پردازد.روش تفسیری بر پایه تفسیر هرمنوتیکی متون استوار است.این روش بر اساس درک های متفاوت و متکثر از متون شکل گرفته. متون شامل متن های مکتوب و نوشتاری،گفتار ها، متن های مظبوط مثل تابلو ها و غیرو می باشد.
تجزیه و تحلیل تفسیری
این تحلیل را تجزیه و تحلیل تأویلی یا تفهمی نیز مینامند. پیشفرض تحلیل تفسیری آن است که پدیدهها و کنشهای اجتماعی افراد ماهیتاً معنادار هستند. اساساً تحلیل تفسیری در مقام یکی از روشهای تحلیل شواهد تجربی درصدد بازگو کردن و نشان دادن معنای نهفته در متن یا واقعه درون زمینه است. در تحلیل تفسیری دو عنصر کلیدی وجود دارد: متن یا واقعه مورد مطالعه و زمینه. متن مربوط به پژوهشهایی است که مسئله تحقیق آنها از نوع نوشتاری یا گفتاری است؛ مانند تحلیل گفتمان. منظور از واقعه رفتارهای افراد و پدیدههای اجتماعی مثلاً شعائر، دموکراسی، انقلاب و نابرابریهای اجتماعی است.در تحلیل تفسیری به زمینه معنی رجوع میگردد؛ آنگاه متن یا واقعه دورن آن زمینه تفهیم میشود. در اینجا از واقعیت بیرونی به واقعیت درونی میرویم و به اعماق و درون متن و وقایع راه مییابیم.