نکات طلایی بورس

درآمد زیاد بهترین توصیهای است که من تا به حال برای شادمانی شنیدهام. جین آستین، نویسنده
نکات مهم آموزش نوسان گیری روزانه در بورس
در فرآیند نوسان گیری در بورس ، داشتن و اجرای توقف ضرر و برنامه هدف یا شناسایی حد ضرر و حد سود بسیار حائز اهمیت است. در بسیاری موارد نوسان گیران صف های خرید و فروش را بدون توجه به اتفاقات درونی شرکت به وجود می آورند. در این طور مواقع ولی معامله گران بلندمدت با دوری از هیجانات صف ها، همچنان سهام داری می کنند. اغلب نوسان گیران سهم های فرابورسی را بیشتر برای نوسان گیری بر می گزینند، به این دلیل که این سهم ها برای رشد حداکثری در یک روز، نیاز به پر شدن حجم مبنا ندارند و زودتر از سهم هایی با حجم مبنای بالا تحت تاثیر جو بازار قرار می گیرند. همین طور سهم هایی با شناوری بالا یا خیلی پایین مورد استقبال این دسته از افراد برای معاملات قرار نمی گیرند. بالاتر بودن قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی نکات طلایی بورس سهم در روز معاملاتی قبلی از دیگر موارد مورد توجه نوسان گیران است.
از دید نوسان گیران، سهم هایی که در روزهای پیش تعداد معاملات بالاتری را دارا بودند از شانس بیشتری برای رشد در روزهای آتی برخوردارند. مقادیر بسیاری از حجم معاملات روزانه توسط سفته بازان انتقال می یابد که می تواند به نقدشوندگی بازار کمک شایانی نماید. شایان ذکر است که در کشور ما بیشتر افراد فعال در بورس، سفته بازان را موجوداتی خطرناک با اخبار رانتی خاص می دانند. ولی حقیقت امر به این صورت نیست.
بازار بورس بدون سفته بازان با کمبود یک رکن مهم روبرو خواهد بود و در صورت زیاد شدن سفته بازان نیز تعادل خود را از دست خواهد داد. گفتنی است که کمیته قراردادهای آتی آمریکا، سفته باز را معامله گری تعریف کرده است که ریسک معاملات را نادیده می گیرد و یا کم اهمیت می بیند و با هدف کسب سود از پیش بینی های درست حرکات قیمتی، به انجام معامله می پردازد.
سفته بازی در کنار افزایش حجم معاملات، ایجاد نقدشوندگی بیشتر و ایجاد امکان پوشش ریسک برای دیگران، موجب پر شدن شکاف قیمتی بین عرضه و تقاضا می شود. ویکتور نیدهوفر، سفته باز مشهور در کتاب ”سفته باز به عنوان قهرمان” می نویسد؛ لازم است در کنار اصولی که منجر به کسری و مازاد می شوند، نقش سفته بازان را نیز در نظر گرفت. زمانی که محصول به قدری کوچک است که در حد نرمال، مصرف آن به رضایت منتهی نمی شود؛ سفته بازان با هدف کسب سود از خرید محصول کمیاب وارد صحنه می شوند.
خرید آن ها قیمت را زیاد می کنند و در نتیجه مصرف، عرضه کمی باقی می ماند. تولیدکنندگان با قیمت بالا تشویق می شوند تا کمبود و کسری را با رشد تولید کاهش دهند. از طرفی زمانی که قیمت بیش از تصورات سفته بازان است، فروش آن منطقی تر است. این قیمت ها، اشتیاق مصرف و صادرات را کم می کند و به کاهش مازاد کمک شایانی خواهد داشت.
نحوه انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری
انتخاب سهم مناسب جهت نوسان گیری کار آسانی محسوب نمی شود و بیشتر سرمایه گذارانی که به دنبال یافتن سهام مناسب برای نوسان گیری اند، عمدتا در خرید سهم دچار اشتباه شده و متحمل ضرر و زیان می شوند، ولی سوال اینجاست که چگونه سهام مناسبی را برای نوسانگیری در بورس انتخاب کنیم. در قسمت بالا گفتیم که تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی به حساب می آید که سرمایه گذاران برای نوسان گیری آن را مورد استفاده قرار می دهند. در آموزش ترسیم خط روند در بورس توضیح دادیم که چنانچه بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم، می توانیم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب نماییم.
یا چنانچه برخی از تکنیک های تابلو خوانی در بورس را بدانیم به آسانی می توانیم در بورس، نوسان های کوتاه مدت بگیریم، لذا بهترین روش برای نوسان گیری در بازار سرمایه وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است به دنبال این روش برای کسب سود در بازار نباشند. البته این را هم باید در نظر داشت که نکات طلایی بورس تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال میتواند کمک بسیاری به این موضوع نماید. لذا وقتی که به دنبال نوسان گیری در بورس باشید که به اندازه کافی در این بازار حرفه ای شده باشید. البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که برخی از اندیکاتورها هم برای نوسان گیری قابل استفاه می باشد که پیش از این در خصوص با بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری برای شما عزیزان صحبت کردیم.
معایب نوسانگیری در بورس
البته باید توجه داشت که نوسان گیری به علاوه وجود مزایایی که همیشه به همراه دارد، معایبی نیز خواهد داشت. افزایش سفته بازی در یک بازار می تواند موجب تحریف قیمت ها از ارزش واقعی آنها شود. از همین روی تناسب سفته بازی و سهامداری در بازارهای مالی دارای اهمیت زیادی است. در همین خصوص ابزارهایی به منظور مقابله یا حمایت از نوسانگیری در نظر گرفته شده است. حباب قیمتی بورس انگلستان که موجب سقوط قیمت ها پس از رشدهای زیاد شدند، نمونه خارجی از معایب نوسان گیری به حساب می آید.
همچنین نکات طلایی بورس سقوط بورس های آمریکا در سال ۲۰۰۸ میلادی نیز نمونه ای بلرز از معایبی است که یکی از دلایل آن عدم تناسب نوسان گیری و سهامداران است. در ایران نیز در سال ۹۲ که بورس به صورت پیوسته در همه رسانه ها تبلیغ شد، با ورود افرادی مواجه شد که هیچ شناخت و پیش زمینه ای از بازار بورس نداشتند و همه به دنبال کسب بیشترین بازدهی در کمترین زمان بودند! افزایش نوسان گیرهای مبتدی یکی از دلایل رشد قیمت و پس از آن سقوط بورس تهران بود.
لازم به ذکر است که نوسان گیری برای افرادی که اینکار را در بازار انجام می دهند، هزینه هایی را مانند؛ کارمزد، مالیات و … به همراه دارد که هر چند امکان دارد کوچک به نظر آید، ولی با تکرار این روند، تبدیل به مبالغ بسیاری در بلندمدت می شود. نوسان گیری در بازار سهام و یا دیگر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در بازار خوانی دارد و می توان این طور بیان کرد که هر سرمایه گذاری توانایی انجام این کار را ندارد. بعضی اوقات امکان دارد بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاه مدت، به دنبال نوسان گیری در بورس باشند، ولی طولی نمی کشد که ضرر می کنند و قسمتی از سرمایه خود را نابود شده می بینند، به خاطر این که همان طور که پیش تر هم گفتیم، نوسان گیری به دانش، تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم بدین وسیله متحمل ضرر های زیادی شده اند.
نوسان گیری اضطراب مضاعفی را به فرد وارد می کند و احتیاج دارد تا افراد در فرصت های مختلف، تصمیمات مهمی را سریعا بگیرند که در صورت داشتن برنامه دقیق میتوان از استرس این تصمیمات کم کرد. نوسان گیری در بورس همین طور نیازمند تعهد زمانی است. نوسان گیران از شروع ساعت کار بازار بورس تا پایان روز باید همواره آنچه را که در بازار رخ می دهد را زیر نظر بگیرد. بنابراین برای افرادی که قادر نیستند این زمان را در اختیار داشته باشند، نوسان گیری در بورس کاربردی ندارد.
نتیجه گیری و کلام پایانی
به صورت کلی ریسک نوسان گیری بالاتر از روش های دیگر سرمایه گذاری مثل سهامداری است، ولی در بسیاری موارد بازدهی بسیار بالایی خواهد داشت و سودهای بسیار کلان و کوتاه مدتی را نصیب کاربران این روش معاملاتی می کند.
این نکته حائز اهمیت است که افراد با شناخت از خود بفهمند که توانایی معاملاتی و سرعت واکنش آنها به چه صورت است.
با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغییرات قیمت ها توجه کنند تا بتوانند به موقع تصمیم درست را اتخاذ نمایند.
همیشه در خاطر داشته باشید که بزرگان بازار بورس در جهان، نوسان گیری را روش خوبی برای کسب سود در بورس به حساب نمی آورند و توصیه اکید آنها در کل دنیا، سرمایه گذاری بلندمدت در بازار سهام است.
برای نوسان گیری توجه به این نکت الزامیست که بهتر است به طرف سهم هایی بروید که نقد شوندگی سهم بالاست و سهام شناور آزاد آن درصد بالایی دارد، به این دلیل که با انتخاب سهم هایی که نقد شوندگی پایین دارند، این امکان وجود دارد در سهم گیر کنید و نتوانید به سادگی سهم را به فروش برسانید.
نوسان گیر ها به معاملات زیاد با سود های کم و در بازه های زمانی کوتاه مدت معتقدند، دقیقا برعکس معامله گران بلند مدت٬ که بر این باورند که سهم کم تری را در زمانی نسبتا طولانی با سود های بزرگ معامله نمایند.
به عبارتی نوسان گیر ها سرمایه گذار نیستند، بلکه آنها تاجرند و سهم را فقط به دلیل سودش برای مدتی کوتاه میخرند و کاری به سود آوری، آینده و بنیاد شرکت ندارند.
بیشتر سرمایه گذاران موفق جهانی، مثل وارن بافت و راکش جونجونوال معامله گر نوسان گیر نیستند، بلکه سرمایه گذارانی بلندمدت به شمار می روند. قیمت های سهام به بسیاری از اصول پیچیده و عوامل اقتصاد کلان همراه با نمودارهای تکنیکی بستگی دارد، اما نوسان گیری در بورس معمولا صرفا طبق نمودارهای فنی تحلیل تکنیکال است.
چنانچه سبد مناسبی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم، مطمئنا در میان مدت و بلندمدت بازدهی بهتری کسب خواهیم کرد.
امیدوارم از این مقاله با عنوان آموزش نوسان گیری روزانه در بورس نهایت استفاده رو کرده باشید.
هر گونه سوال و یا ابهامی هم داشتید، از طریق بخش ارسال نظرات و دیدگاه ها در انتهای صفحه، با ما در ارتباط باشید.
نکات مهم برای ورود به بورس
سرمایه گذاری در بورس یکی از روشهای جانبی درآمدزایی بدون این که نیاز باشد زمان زیادی را صرف آن کنید، محسوب میشود. استفاده صحیح از این روش باعث میشود که در آینده بتوانید از مزایای بینظیر این شیوه سرمایه گذاری بهرهمند شوید.
برای بسیاری از افراد سوال است که چگونه بدون تلاش از این طریق میتوان سودهای بعضا هنگفتی کسب کرد؟ در اصل هدف از چنین سرمایه گذاریهایی کمک به بهبود رشد و توسعه کسبوکارهای بزرگ از طریق خریدن سهام آنها است که میتواند منجر به رشد پول شما در طولانیمدت شود.
شرکتها سرمایههای ورودی به کسبوکار خود را به کار گرفته و باعث رفع مشکلات مالی و نیازهای توسعه در کسبوکار خود میشوند که در نهایت میزان سوددهی را افزایش میدهد. در این مقاله از سرمایه سازی قصد داریم نکات اساسی و کاربردی برای ورود به بورس را برای شما بازگو کنیم؛ بنابراین در ادامه همراه ما باشید تا با این موضوع آشنا شوید.
برای ورود به بورس باید چه چیزهایی را بدانیم؟
یکی از بهترین سرمایه گذاری در ایران ، ورود به بازار سهام و بورس اوراق بهادار است. اگر به شکل صحیح با سازوکار این بازار آشنا شوید، حتی میتوانید سودهای زیادی کسب کنید که از بهدست آوردن آن حتما شگفتزده میشوید؛ اما برعکس اگر قصد دارید بهصورت تصادفی وارد این بازار شوید، بدانید که وسوسهها شما را در امان نخواهند گذاشت و شاید روزی برسد که حتی بیشتر پول خود را در این میدان از دست بدهید.
پس آگاهی، اولین شرط ورود به بازار بورس خواهد بود. شناخت نکات زیر میتواند در یک ورود موفق بسیار اثربخش باشد.
1.در قدم اول تصورات واهی را دور بریزید.
شاید در بسیاری از مواقع با این داستان مواجه شده باشید که بورس میتواند رویای یک شبه پولدار شدن شما را محقق کند و نمونه بارز آن نیز افراد بسیاری هستند که سود خوبی از این بازار کسب کردهاند. ما کتمان نمیکنیم که چنین چیزی از پایه کذب محض است، اما آنچه پشت پرده چنین سودهایی وجود دارد، تلاشوکوشش چند ساله برای بالا بردن آگاهی درباره این بازار است.
افرادی که در این بازار حرفهای هستند و بهقول معروف خوب میدانند که چطور بازی کنند، سالهاست که دانش خود را درباره بازارهای مالی بهروزرسانی کردهاند.
پس از همین ابتدا باید بگوییم که انتظار نداشته باشید یک شب و بدون دانش کافی جیب خود را پر کنید. این بازار نیاز به یک سری استراتژی هوشمندانه دارد که فقط با تلاش برای کسب آگاهی بیشتر دستیابی به آن امکانپذیر است.
حتما برای شما نیز اتفاق افتاده است که در یک جمع خانوادگی، کاری و یا دوستانه هنگام صحبت از بورس و کسب درآمدهای کلان از آن تحریک شده و بدون این که تا دیروز ببینید اصلا بورس دقیقا چیست و چهکاری انجام میدهد، در آنی تصمیم میگیرید که همین فردا صبح حساب بورس باز کنید و پس انداز چند ساله خود را به امید کسب سود زیاد وارد بازار کنید.
چنین اشتباهی میتواند به قیمت از دست رفتن کل سرمایه باشد؛ زیرا یک حضور کورکورانه و بدون دانش و تحقیقات اولیه، قمار بر سر داراییها خواهد بود. بنابراین قبل از هر چیز از این بازار آشنایی خوبی کسب کنید.
از قدمهای اول برای ورود به دنیای فعالان بازار سرمایه، یادگیری اصول اساسی در این کار است که میتواند به مدیریت صحیح دارایی های شما کمک زیادی کند. برای شروع بهتر است با اصطلاحات بورس آشنا شوید، سهام بزرگ و به قولی شاخصساز بازار را به خوبی بشناسید، شیوه صحیح خریدوفروش را بیاموزید و سپس در این بازار سرمایهگذاری کنید.
زمانی که مدتی از ورود شما به بازار گذشت، شیوههای تحلیل بنیادی و تکنیکال را بیاموزید تا مثل یک فرد حرفهای و کاربلد فنون مختلف این کار را به دست نکات طلایی بورس بگیرید.
اگر دوست دارید در همان ابتدای ورود به بورس سرخورده نشوید، ابتدا از سرمایه کم شروع کنید و پس از آشنایی کامل با بازار و شناخت صحیح مسیر، کمکم بر میزان دارایهای خود در پرتفوی سهامداری بیفزایید.
- با سرمایه مازاد خود کار را شروع کنید.
از دیگر نکات مهم برای ورود به بورس، آگاهی از اشتباهاتی است که بسیاری از مردم آن را مرتکب میشوند و آن نیز استفاده از سرمایهای است که تاب و تحمل از دست دادن آن را ندارند؛ زیرا این سرمایه از فروش خانه و اتومبیل آنها به دست میآید و یا به صورت قرض و وام آن را جمعآوری کردهاند.
این را به خاطر داشته باشید که بازار بورس اوراق بهادار یک زمینبازی پرریسک است و قرار نیست حتما شما از این زمین دستپر خارج شوید، پس فقط با سرمایه مازاد و انباشته شده خود اقدام به سرمایه گذاری در آن کنید.
در بازار بورس ممکن است سرمایه شما دو برابر شود و یا برعکس، بیش از نصف کاهش پیدا کند، پس اگر جزو افرادی هستید که اهل ریسککردن نیستید، دور ورود به این بازار را خط بکشید.
بازار سهام یک روزهایی سبز و روزهای دیگر قرمز است، به همیندلیل این بازار فقط جایگاه افرادی به حساب میآید که قدرت ریسکپذیری بالایی دارند.
7.سبد سهام خود را متنوع کنید.
برای این که ریسک سرمایه گذاری خود را در بازار بورس کاهش دهید، بهتر است پرتفوی بورسی خود را متنوع کنید. البته تنوع بیش از حد نیز اصلا توصیه نمیشود؛ اما قرار دادن تمامی سرمایه در یک سهم میتواند ریسکی بسیار بزرگ محسوب شود.
بنابراین بهتر است هر ۲۰ تا ۲۵ درصد از دارایی خود را به یک سهام اختصاص دهید.
نتیجهگیری
آنچه در این مقاله آموختیم نکات مهم برای ورود و موفقیت در بورس است که میتواند تا حدودی موفقیت ما در این بازار را تضمین کند. از دیگر نکات مهمی که در هنگام ورود به بازار سرمایه باید به آن توجه داشته باشید این است که باری به هر جهت نباشید و از دوستان و آشنایان و کسانی که تجربه کافی در این زمینه ندارند پیروی نکنید.
توجه داشته باشید که رمز موفقیت در بازار سرمایه، بالا بردن سطح دانش و آگاهی، داشتن قدرت ریسکپذیری، ایجاد اهداف بلندمدت و بهرهمندی از یک استراتژی کارآمد خواهد بود.
سبدگردانی در بورس و نکات مهم درباره آن
سبدگردانی در بورس چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد مشخص است که مالکیت آن کاملا متعلق به سرمایهگذار بوده و میزان هر یک از داراییها و زمان خرید و فروش آنها نیز بهدقت توسط سبدگردان تعیین و پایش میشود.
سبدگردان شخصیتی حقوقی است که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع، به خریدوفروش اوراق بهادار برای سرمایهگذار میپردازد.
ارائه این خدمت مالی به سرمایهگذاران در جهان قدمتی بیش از نیمقرن دارد، اما در بازار نوپای ایران پس از تجربه ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اخیرا «سبدگردانی» مورد توجه قرار گرفته است؛ هرچند تا پیشازاین نیز تجربه سبدگردانی بهطور غیررسمی در یک دهه اخیر در بورس تهران وجود داشته است.
بهبیاندیگر سبدگردانی عبارت از تصمیم به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار بهنام سرمایهگذار معین توسط سبدگردان در قالب قراردادی مشخص، جهت کسب انتفاع برای سرمایهگذار است و منظور از سبد اختصاصی، مجموع داراییهای موضوع سبدگردانی(اعم از وجه نقد، سهام، اوراق خزانه، صندوقهای سرمایهگذاری، اوراق سکه بهار آزادی و …) است که به مشتری معینی تعلق دارد.
سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد خبره در امر سرمایهگذاری با همکاری تیمی از تحلیل گران حرفه ای و بر اساس خصوصیات، سطح ریسکپذیری و سرمایه هر سرمایهگذار، سبدی مناسب از دارایی های متنوع برای او تشکیل داده و بهصورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت میکند. همچنین، با توجه به تغییر عوامل اثرگذار بر محیط سرمایهگذاری، تصمیمات لازم در جهت رسیدن به اهداف سبد و افزایش ارزش آن از طرف مدیر اتخاذ میشود.
مزیت عمده سبدگردانی
مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از توان حرفهای مدیر سبد و مشاورههای تیم مدیران سرمایهگذاری است.
این مسئله باعث میشود که تمام تصمیمات گرفته شده با دقت و بررسی لازم بر روی گزارشهای مالی و اخبار بازار سرمایه به انجام برسد و در واقع ارجحیت و تمایز سبدگردانی نسبت به سرمایهگذاری انفرادی یا از طریق سایر نهادهای بازار سرمایه در همین نکته نهفته است.
همانطور که اشاره شد، در فرآیند سبدگردانی برای هر یک از سرمایهگذاران، بهصورت جداگانه سبدی تشکیل میشود که ترکیب آن با توجه به سطح ریسکپذیری سرمایهگذار و میزان سرمایه او تعیین و نظرات شخصی او در مورد سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود.
این یک تفاوت مهم در سبدگردانی نسبت به صندوقهای مشترک است. از این رو خدمت سبدگردانی ساختاری منسجم، دقیقتر و درعینحال منعطف و منصفانهتر با در نظر گرفتن خصوصیات فردی مشتری به وی پیشنهاد میدهد.
از آنجا که سبدگردانی، مدیریت اختصاصی دارایی های اشخاص بوده و هزینه بالاتری نسبت به سایر خدمات قابل ارائه از جمله صندوق های سرمایه گذاری دارد در نتیجه شرکتهای سبدگردان حداقلی از سرمایه را برای پذیرش لحاظ میکنند.(به عنوان مثال از ۵۰۰ میلیون تومان به بالا)
از سوی دیگر به دلیل شرایط خاص قراردادهای سبدگردانی این خدمت الزاما مناسب تمامی سرمایه گذاران نیست زیرا مدت زمان قرارداد یک سال بوده و در صورت خروج پیش از دوره اتمام قرارداد محدودیتهایی در زمان خروج اعمال خواهد شد.
علاوه بر این، دید بلندمدت متقاضی استفاده از این خدمت در کنار شناخت نسبی او از سازوکار بازار سرمایه پیش نیازهای دیگری است که عدم وجود آنها امکان ارائه خدمات در این حوزه را محدود میکند.
گرچه سبدگردانی را میتوان یکی از با ارزشترین خدمات قابل ارائه در حوزه مدیریت دارایی دانست، اما این موضوع نافی ارزش سایر خدمات قابل ارائه در این حوزه نیست. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نیز میتوانند منافع بسیاری برای متقاضیان سرمایهگذاری در بورس خلق کنند که دست کمی از خدمات سبدگردانی ندارد.
در واقع میتوان این دو محصول حوزه مدیریت دارایی را در بسیاری از موارد همچون بهره مندی از مدیریت حرفه ای و فعال دارایی، استفاده از تجارب، دانش و توانمندیهای متخصصان خبره، کاهش ریسک سرمایهگذاری در بورس، افزایش احتمال کسب بازده بالاتر و موارد از این دست مشابه دانست. تفاوت عمده این دو محصول به انتظارات از سرمایهگذاری، دوره مدنظر جهت سرمایه گذاری و شناخت شخص سرمایهگذار نسبت به بازار سرمایه باز میگردد.
نکات مهم درباره خدمات سبدگردانی در بورس
فرق سبدگردانی با صندوقهای سرمایه گذاری در اساس کار نیست بلکه در چند مورد تفضیلی است. سبدگردانی همانند صندوق سرمایهگذاری، مدیریت پرتفوی سهام را در بر میگیرد ( البته در اینجا منظور ما صندوقهای سرمایهگذاری در سهام است و نه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت).
۱ – سرمایهگذاری با اسم شخص:
یکی از تفاوتهای سبدگردانی با صندوق سرمایهگذاری در این است که فرآیند سبدگردانی با سرمایه یک شخص و به نام همان شخص ( حقیقی یا حقوقی ) انجام میگردد ولی صندوق سرمایهگذاری مشترک همان طور که از اسم آن مشخص است متشکل از سرمایه افراد مختلفی است که در یک صندوق مشترک جمع آوری شده و به اسم صندوق که یک ماهیت حقوقی دارد معاملات انجام میشود.
۲ – درصد صرف شده در هر صنعت:
در صندوق سرمایهگذاری مشترک، مدیران سرمایهگذاری جهت خرید سهام باید درصد سرمایهگذاری در هر سهم یا هر صنعت را طبق دستورالعمل مربوطه رعایت کنند. بر فرض مثال حداکثر ۳۰% از داراییهای صندوق در یک صنعت میتواند سرمایهگذاری شود. در حالی که در سبدگردانی همچین محدودیتهایی وجود ندارد.
۳ – قابلیت مشاهده داراییها :
در سبدگردانی بر اساس نام کاربری و رمز عبور که به سرمایهگذار از طرف سبدگردان داده میشود، این امکان را به سرمایهگذار میدهد تا با استفاده از سامانه سبدگردانی، به صورت تفضیلی نوع عملکرد و گردش حساب سبد خود را مشاهده کند و به صورت کامل خرید و فروشهای انجام شده را ملاحظه نماید.
اما در صندوق سرمایهگذاری مشترک شما تنها میتوانید از ترکیب داراییهای صندوق بر اساس نوع صنعت و نهایتا اینکه ۵ سهام اول صندوق چه میزان از داراییها را به خود اختصاص دادهاند را مشاهده نمایید.
۴ – وجود ارکان مختلف :
با توجه به ماهیت حقوقی صندوق، این نهاد دارای ارکانی نیز است. ارکان نظارتی صندوق که متولی و حسابرس صندوق هستند، و ارکان اجرایی صندوق که شامل مدیر،ضامن (حسب مورد) و کارگزار هستند. صندوق دارای اساسنامه و امیدنامه مشخص و تایید شده از سوی سازمان بورس و مجمع سرمایهگذاران خود صندوق است.
در سبدگردانی اساسنامه و مجمع سرمایهگذاران وجود ندارد چون طرف قرارداد یک شخص است. در سبدگردانی قرارداد در سه نسخه بر اساس فرمت مصوب و ابلاغیه سازمان بورس تنظیم میگردد، هر سه نسخه قرارداد به سازمان بورس ارسال و بعد از بررسی و تایید سازمان بورس، کد سبدگردانی به نام مشتری نزد سبدگردان صادر میگردد.
یک نسخه از قرارداد نزد سازمان بورس، یک نسخه نزد سرمایهگذار و یک نسخه نزد سبدگردان میماند. در سبدگردان رکن حسابرس وجود دارد که علاوه بر فرآیند حسابرسی، نقش امین سرمایه گذار در سبدگردانی را بر عهده دارد و طی فاصلههای زمانی مشخص، گزارشی از عملکرد سبدگردان ارائه میکند. این حسابرس باید از حسابرسان معتمد بورس باشد.
۵ – کارمزدها :
کارمزد سبدگردان در فرآیند سبدگردانی به این شکل است که معمولا تا میزان سودی که بانک به شما می دهد، سبدگردان از شما کارمزدی دریافت نمی کند. مازاد بر سودی که بانک به شما می دهد اگر از سبد شما سودی حاصل شد، بستگی به میزان سرمایه شما بین ۱۵ تا ۳۰ درصد مازاد سود را سبدگردان از شما به عنوان کارمزد مدیریت سبد دریافت میکند.
برای مثال، فرض می کنیم سرمایه شما ۲۰۰ میلیون تومان است و اگر سرمایه خود را در بانک سپرده کنید، سالانه ۲۰ درصد سود به شما تعلق میگیرد یعنی ۴۰ میلیون تومان. حال در نظر بگیرید طی یک سال عملکرد سبدگردانی، سبد شما ۵۰ میلیون تومان سود کرده است. در اینجا از این ۵۰ میلیون تومان ابتدا سودی که بانک به شما میدهد را کم میکنیم یعنی ۴۰ میلیون تومان را.
از ۱۰ میلیون تومان سود مازاد، ۳۰% آن کارمزد مدیریت سبدگردانی خواهد بود، و ۷ میلیون تومان مابقی مجدد به سرمایهگذار تعلق دارد. در مجموعه سود خالص سرمایهگذار از سبدگردانی ۴۷ میلیون تومان خواهد بود. اما هزینه کارمزد در صندوقهای سرمایهگذاری در زمان ابطال واحدهای سرمایهگذاری از شما دریافت میگردد.
این کارمزد بستگی به اینکه بین روزهای صدور و ابطال واحد سرمایهگذاری چه فاصلهای وجود دارد، بین ۱ تا ۵ درصد قیمت ابطال خواهد بود.
مزیت سبدگردانی نسبت به سپرده گذاری در بانک
مزایای سبدگردانی نسبت به بانک چیست و چرا سرمایه را در بانک سپرده گذاری نکنید؟ ابتدا باید دانست که تیم سبدگردانی متشکل از افرادی تحصیلکرده و مجرب در زمینه سرمایهگذاری هستند. وقتی صحبت از سرمایهگذاری میشود منظور تمام بازارهای مالی و فیزیکی است و نه صرفا یک بازار.
پس این افراد با توجه به بازده مورد انتظار شما، ریسک مناسب و معقول را برآورد و متحمل میشوند تا بازده سبدگردانی بیش از بازدهی سپردهگذاری بانکی باشد. همانطور که بیان شد، کارمزد سبدگردانی در حالی از شما اخذ میشود که سود سبد شما بیش از سودی باشد که بانک به شما طی یک سال خواهد داد.
سبدگردان نه تنها باید سود معادل سود بانکی برای سبد شما محقق کند، بلکه باید سودی فراتر از آن را به دست آورد تا خود بتواند کارمزد دریافت کند. در غیر این صورت حاصل فعالیت یک سال سبدگردان، درآمدی برای آن در بر نخواهد داشت! پس سبدگردان با توجه به تکنیکهای خاص خود، در تلاش خواهد بود سودی بیش از سود بانکی را محقق کند.
اگر شما فرد ریسک گریزی هستید میتوانید پول خود را در بانک سپرده کنید.
اما باید به یاد داشته باشید اگر بخواهید پول خود را زودتر از موعد یکسال از حسابتان برداشت کنید میبایستی جریمه آن را پرداخت کنید. یعنی نرخ سود سپرده یکساله دیگر به سرمایه شما تعلق نخواهد گرفت و سرمایه شما مشول نرخ سود سپرده کوتاه مدت میشود که بسیار پایینتر است.
شاید شما این ادعا را داشته باشید که در بانک، اصل پول شما بدون ریسک حفظ خواهد شد.
بهترین زمان فروش سهام در بورس چه زمانی است؟ (نکات طلایی)
انتخاب زمان فروش سهام، کار بسیار سختی است. زیرا بیشتر افراد به هنگام گرفتن تصمیمات معاملاتی، هیجانی عمل میکنند. ترس و طمع، عمدهترین احساسات مخرب معاملهگران در زمان فروش سهام است. توانایی کنترل این احساسها، کلید اصلی تبدیل شدن به یک معامله گر برتر به شمار میرود.
یکی از کلیدیترین مفاهیم در آموزش بورس اطلاع از بهترین زمان فروش سهام در بورس میباشد. برای تمامی افرادی که به عنوان معاملهگران سازمان بورس در آن مشغول به کار هستند، آگاهی از بهترین زمان فروش سهام در بورس بسیار اهمیت دارد. زیرا همانطور که خرید سهام در زمان مناسب برد محسوب میشود، فروش آن در زمان مناسب نیز معاملهای پرسود خواهد بود. اگر تریدرها نتوانند تشخیص دهند که چه زمانی به فروش سهام خود مبادرت ورزند، در اکثر مواقع در سرمایهگذاری در سهام موجب ضرر خواهند شد.
شناسایی طلایی ترین زمان فروش سهام
حال باید بدانید و توجه کنید که شناسایی بهترین زمان فروش سهام، یک چالش اساسی است که همواره معاملهگران با آن سر و کار دارند. اولین گام در راستای خروج بهموقع از معاملات این است که بپذیرید باید حتما غیراحساسی معامله کنید. خوشبختانه روشهایی برای کمک به معاملهگران وجود دارند. این روشها براساس برخی پارامترها به شما کمک میکنند تا یک خروج سیستماتیک و غیر هیجانی داشته باشید.
سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
بهترین زمان فروش سهام در بورس به نوع سرمایهگذاری کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بستگی دارد. در سرمایهگذاریهای کوتاه مدت برای بهترین زمان فروش سهام در بورس بایستی بر اساس استراتژیهای معاملاتی حد ضرر عمل کرد. بر فرض مثال حد ضرر سهامی ۱۰ درصد است و آن را با قیمت ۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید. با روند منفی این سهام در صورتی که به ده درصد افت قیمتی رسید بایستی برای فروش آن اقدام کرد. بهتر است بدانید که تحلیل حد ضرر به آسانی انجام نمیشود و به یک سری آموزشهای بورسی در رابطه با زمان فروش سهام نیاز دارد و در افراد با استراتژیهای معاملاتی مختلف این میزان فرق دارد.
روندهای تجربی در بورس نشان میدهند که اگر سهامی با تحلیلهای بنیادی قوی(میزان فروش، سودآوری، رشد تجاری و …) و با تحلیل تکنیکال دقیق(روند صعودی قیمت سهام در گذشته) در زمان و در قیمت مناسب خریداری شود، هیچ گاه با افت ۸ تا ۱۰ درصدی روبرو نخواهد شد، اگر چنین اتفاقی در خرید سهامتان رخ داد بدانید که در قیمت نامناسب برای خرید آن اقدام نمودهاید.
نکته: نکته حائز اهمیت دیگر این است که سهام شرکتها اگر با افت شدیدی در بازار مواجه شد، دید افراد نسبت به آن منفی شده و در نتیجه به ندرت ممکن است آن شرکت دوباره به روزهای پر اوج و فروش بالا باز گردد مگر اینکه از استراتژیهای رقابتی منحصر بفردی برای بالا بردن ارزش ذاتی سهام خود استفاده کند، در صورت اتفاق افتادن این امر ممکن است سهام خریداری شده با روند صعودی روبرو شود اما احتمال این امر بسیار پایین است. بنابراین در اینگونه سهام با رسیدن به حد ضرر بایستی برای بهترین زمان فروش نکات طلایی بورس سهام در بورس اقدام کرد.
فروش سهام بر اساس ارزش واقعی آن سهام
ارزش ذاتی سهام به ارزش فعلی جریانات نقدی آتی شرکت بستگی دارد، تخمین جریانات نقدی اتی و سپس تنزیل ان به حال حاضر، با توجه به این که نیازمند در نظر گرفتن مفروضات است، همراه با ریسک عدم تحقق است.
این روش بیشتر در میان معاملهگران ارزشی رواج دارد. نکته مهم در استفاده از این استراتژی، ارزشگذاری سهام با استفاده از نسبتهای رایج در تحلیل بنیادی مانند نسبت قیمت به درآمد، قیمت به ارزش دفتری یا قیمت به فروش است. سپس در صورتی که قیمت، کمتر از ارزش واقعی باشد، سرمایهگذار اقدام به خرید نموده و رسیدن قیمت به سطح ارزش واقعی، نقطه خروج محسوب میشود. یکی از مهمترین مزایای این روش، خرید نکردن به هنگام وجود حباب قیمتها است. این استراتژی یک نقطه خروج از پیش تعیین شده محسوب میشود. مثللا، یک سرمایهگذار، سهام شرکت وال مارت را با نسبت قیمت به درآمد ۱۳ خریداری میکند.
بررسی اطلاعات تاریخی شرکت نشان میدهد، میانگین ۵ سال اخیر نسبت قیمت به درآمد برای این سهام، ۱۵٫۸ بوده است. با فرض اینکه عدد میانگین به دست آمده برای این نسبت، نشان دهنده ارزش واقعی شرکت بر اساس این شاخص باشد، رسیدن به این سطح، نقطه زمان فروش سهام محسوب میشود. بنابراین میبینیم که بر اساس یک روند مشخص و فرضیهای به نسبت معقول، میتوان منطقی سرمایهگذاری کرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر اطلاعیه های کدال
شرکت ها اتفاقات مهمی که باید در اختیار سهامداران قرار بگیرد را از طریق سامانه کدال به نشانی Codal.ir منتشر می کنند. بعضی از این اطلاعیه های مثل تصمیم هیات مدیره برای افزایش سرمایه، تحقق سود، امضای قرارداد جدید و … می توانند به عنوان نشانه خرید سهام و برخی دیگر از اطلاعیه های مثل تکذیب افزایش سرمایه و ایجاد اختلال در روند تولید می توانند به عنوان نشانه ای برای فروش سهام ایفای نقش کنند. بعضی مواقع اطلاعیه دعوت به مجمع عمومی را هم به عنوان نشانه فروش سهام می دانند چراکه خیلی از سهامداران ترجیح می دهند در جلسات مجمع عمومی شرکت های زیان ده شرکت نکنند، زیرا نماد شرکت در این مواقع متوقف می شود.
فروش بر اساس فرصت بهینه
این استراتژی مختص افرادی است که بهصورت مداوم مشغول پایش و تحلیل بازار هستند و فرصتهای جدید را به سرعت کشف میکنند. در این روش باید همواره ریسک، بازده و شرایط سهام موجود در سبد سرمایهگذاری خود را بررسی کنید. هنگامیکه در بازار یک موقعیت مناسب برای ورود مشاهده کردید باید بهسرعت به پرتفوی خود مراجعه کرده و اگر سهامی دارید که انتظار خاصی از آن نمیرود یا شرایط بدتری نسبت به موقعیت جدید دارد، همه یا قسمتی از آن را جایگزین کنید. هدف اصلی، داشتن یک سبد سهام بهینه است.
بهترین زمان فروش سهم از نظر اندیکاتورها
آن هایی که تحلیل تکنیکال می دانند، از اندیکاتورهایی برای شناسایی زمان فروش سهام استفاده می کنند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI، نوارهای بولینگر، MACD و میانگین متحرک MA از جمله متداول ترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است. شاخص قدرت نسبتی عددی بین یک تا ۱۰۰ را برای هر نماد نکات طلایی بورس نشان می دهد. زمانی که این عدد بالاتر از ۷۰ باشد، نشان می دهد اشباع خرید اتفاق افتاده.
به این معنا که قیمت سهام به شکل غیرعادی در حال افزایش است و می توان از این مورد به عنوان نشانه ای برای فروش سهام استفاده کرد. نوارهای بولینگر کانال روند قیمت سهام را به ما نشان می دهند. زمانی که نمودار شمعی قیمت سهام به حاشیه بالایی کانال بولینگر برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است. اندیکاتور MACD از دو نمودار آبی و قرمز رنگ تشکیل شده است. زمانی که نمودار قرمزرنگ یا همان EMA با نمودار آبی رنگ SMA برخورد می کند، نشانه ای برای فروش سهام است.
از طرفی اندیکاتور میانگین متحرک یا MA در برخی نمادها حکم سد مقاومت را دارد و زمانی که قیمت سهام به نمودار این اندیکاتور برخورد می کند، می تواند نشانه ای برای فروش سهام باشد. این اندیکاتورهای را می توانید از منوی ابزار تکنیکال در سامانه های معاملات آنلاین خود انتخاب و وضعیتشان را برای نماد موردنظرتان بررسی کنید.
فروش بر اساس وخامت اوضاع بنیادی
این استراتژی خروج بسیار شبیه به روش اول است، اما اینجا زمانی فروش اتفاق میافتد که روند نامطلوبی بر امور داخلی شرکت حاکم شده باشد. در این روش خروج، سرمایهگذار بر اساس شاخصهای بنیادی مشخصی چون وضعیت ترازنامه، نقدینگی و نسبتهای پوشش بدهی، وضعیت شرکت را رو به افول ارزیابی میکند و به این نتیجه میرسد که روند رو به رشد شرکت، متوقف شده و زمان فروش این سهام، فرا رسیده است.
مثلا فرض کنید سهام یک شرکت خدماتی که سوددهی بالا و مداومی دارد را خریداری کردهاید. تا زمانی که این روند برقرار است شما به خاطر سود سهام و ثبات فعالیت این شرکت، سهامداری میکنید. هنگام خرید، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ۱ بود که به مرور زمان عملکرد شرکت افت کرده و این نسبت به ۱٫۴ رسیده است.
در این حالت شما برای حفظ سرمایه خود، یک قانون برای خروج از سهم وضع میکنید. مثلا با خودتان قرار میگذارید که اگر این نسبت به کمتر از ۱ یا بیش از ۱٫۵ برسد، سهام خود را میفروشم. چون رسیدن این نسبت به هرکدام از آن اعداد، نشان دهنده اوضاع نامناسب بنیادی شرکت است و با این وضعیت، سرمایه شما در معرض خطر قرار میگیرد.
بهترین زمان فروش سهام از نظر سدهای مقاومت
احتمالا تا حالا با اصطلاحاتی مثل مقاومت دو میلیونی شاخص کل برخورد کرده باشید. این ارقام رند، هر کدام می توانند به عنوان یک سد جلوی رشد شاخص را بگیرند. علاوه بر این ارقام، تحلیلگران از تحلیل تکنیکال هم برای شناسایی نقاط مقاومت استفاده می کنند که از جمله متداول ترین آن ها می توان به نسبت های فیبوناچی برای شناسایی سدهای مقاومت اشاره کرد.
علاوه بر شاخص کل، هر نماد هم سطوح مقاومت مخصوص به خودش را دارد. زمانی که قیمت سهام یک شرکت به سطوح مقاومت نزدیک می شود، امکان بازگشت روند نزولی وجود دارد و می توان آن را به چشم نشانه ای برای فروش سهام دانست. روش دیگر شناسایی سطوح مقاومت این است که روی نمودار قیمت سهم، نقاطی را که در امتداد یک خط قرار دارند و هر بار قیمت سهام با نزدیک شدن به آن تغییر روند داده پیدا کنیم. در چنین شرایطی می توان با احتمال بالایی پیش بینی کرد که در صورت نزدیک شدن قیمت سهام به خط شناسایی شده، روند صعودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام است.
فروش بر اساس مدیریت سرمایه
برخی از معاملهگران، بر اساس میزان تحمل ریسک، نقطه خروج خود را تعیین میکنند. مثلا یک معاملهگر در نظر میگیرد، اگر قیمت با توجه به حجم معامله، به سطحی برسد که زیان آن ۱۰% از کل سرمایه را دربربگیرد، سهام خود را به فروش رسانده و روی دیگر سکه نیز به همین صورت است. برای تعیین نقطه خروج با سود نیز از همین روش استفاده میشود. درواقع این استراتژی خروج، یک اقدام متوقف کننده ضرر است که در صورت افت قیمت، از اصل سرمایه و هنگام رشد سهام، از سود محافظت میکند. نکته اصلی در این روش این است که میتوانید با ترکیب حداکثر درصد قابلتحمل ریسک خود، با میانگین درصد نوسانات تاریخی سهام به نقطه خروج بهینه، دست پیدا کنید.
بهترین زمان فروش سهام از نظر تابلوخوانی
خروج پول هوشمند یکی از نشانه های قوی برای شناسایی زمان فروش سهم است. خروج پول هوشمند زمانی اتفاق می افتد که سهامداران بزرگ از نماد موردنظر خارج می شوند. برای اینکه بفهمیم چه زمانی خروج پول هوشمند اتفاق افتاده می توانیم ارزش فروش سهام را بر تعداد فروشندگان تقسیم کنیم تا ببینیم هر کدام از فروشنده ها به طور میانگین چه مقدار سهم فروخته اند.
تعداد سفارش های فروش و حجم کلی آن ها را می توان در تابلو هر نماد مشاهده کرد. بعد از پیدا کردن میانگین حجم هر سفارش فروش، با در نظر گرفتن قیمت هر سهم، می توان قدرت فروشنده ها را محاسبه کرد. مقایسه این رقم با قدرت خریداران می تواند نشان دهنده خروج پول هوشمند باشد. اگر قدرت فروشنده ها از حدی بیشتر بود، می توانیم این موضوع را به عنوان یک نشانه برای فروش سهام در نظر بگیریم.
فروش سهم بر اساس سطوح نموداری
این روش بر اساس ابزارهایی مثل اعداد رند، سطوح حمایت و مقاومت یا سایر شاخصهای فنی است. البته لازم به ذکر است که این روش نسبت به سایرین از قطعیت کمتری برخوردار است، اما در نظر داشته باشید که میتوانید با ترکیب این روش با بقیه استراتژیها، به یک تکنیک خروج چندجانبه برسید.
در تحلیل تکنیکال، این که سهام روند گذشته خود را چگونه طی کرده است، در قالب چارت و نمودار دیده می شود، حتی حجم معاملات که یکی از شاخص های مهم در تشخیص روندهای قیمتی است نیز با استفاده از اندیکاتورهایی در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال قابل بررسی است.
نمیتوان گفت حجم معاملاتی بالا یا پایین به چه معناست، عموما این ابزارها در کنار یکدیگر معنی پیدا می کنند. قدرت خریدار و فروشنده بخصوص در محدوده های خاص مقاومتی و حمایتی نیز از اهمیت برخوردار است، تحلیل تکنیکال کمک می کند با چشمانی باز اقدام به خرید یا فروش کنید، اطلاعات بسیار زیادی در داده های نموداری نهفته است که شرح کامل ان در اینجا نمی گنجد، اما به صورت کلی، نمودارها به شما می گویند که ذات رفتار معاملاتی و شخصیت سهام به لحاظ معاملاتی چگونه است و شما با شناخت این رفتار بهتر و دقیق تر می توانید تصمیم بگیرید در هر محدوده چه واکنشی نشان داده و چه تصمیمی بگیرید.
کلام آخر
این که قبول کنید پذیرش زیان یکی از سختترین موارد در معاملهگری است مورد توجه است. بیشتر وقتها چیزی که باعث موفقیت سرمایهگذاران میشود، انتخاب بهترین گزینه سرمایهگذاری نیست بلکه توانایی آنها در فروش سهام در زمان مناسب است.
نکات مهم برای کسب موفقیت در بازار بورس – قسمت دوم
خواندن تجربه انسانهایی که صدها سال مشغول انجام یک کار بودهاند به ما درکی عمیق نسبت به آن کار و تفکری که با آن زندگی میکردهاند میدهد. تجربهها بسیار ارزشمند هستند. چون تمدن را به وجود میآورند. در قسمت قبل با هم چند نکته مهم بورسی و درسهایی از موفقیت که در دل آنها پنهان شده بودند را بررسی کردیم. در قسمت پایانی، به چند نکته و درسنامه دیگر اشاره میکنیم. امیدواریم از این نکتههای مهم، توشههایی پرحاصل را دستچین کنید.
درآمد زیاد بهترین توصیهای است که من تا به حال برای شادمانی شنیدهام.
جین آستین، نویسنده
» نکته چهارم: به افراد فرا اعتماد، اعتماد نکنید
بازار بورس، پر از هیجان و ریسک است. یکی از دلایل این ماجرا در کنار هم قرار گرفتن توصیههای خوب و بد و سختی تمیز دادن آنها از یکدیگر است. البته وقتی چند سال در این بازار کار کنید، کمکم متوجه میشوید که کدام توصیه، خوب و شنیدنی و کدام یک، بد و مخرب است.
یکی از راههای تشخیص توصیههای بد در بازار سرمایه، توجه کردن به واژههایی است که توصیهکننده از آنها استفاده میکند. مثلا میگوید: «من صددرصد مطمئن هستم که ارزش فلان سهم در عرض چند ماه چندین برابر میشود!» این سخن مانند آن است که به یک فرد گمشده در بیابان، آدرس یک سراب را بدهند و به او بگویند: «من صددرصد مطمئن هستم که اگر خودت را به آنجا برسانی سیراب خواهی شد!»
» قدرت قضاوت خود را به فرد دیگری واگذار نکنید
در زندگی همه ما زمانهایی پیش میآید که زیر فشار مسئولیتها در حال خُرد شدن هستیم. در این جور مواقع، از ته دل آرزو میکنیم که ای کاش کسی پیدا شود و به جای ما تمام تصمیمهای مهم و سخت را بگیرد. اگر معجزهای میشد و چنین فردی سر راهمان قرار میگرفت باز هم دردی از ما دوا نمیشد.
چون چیزی که آن فرد انجام میدهد، فقط گرفتن تصمیم و قضاوت کردن به جای ما است. در نهایت او میرود و ما باید با نتیجه تصمیمها و قضاوتهایی که ذرهای در آنها شرکت نداشتیم به تنهایی روبهرو شویم. پس اگر قرار است مسئولیت یک تصمیم را به عهده بگیریم، چه بهتر که این کار را با قضاوت خودمان انجام دهیم.
حتی مهربانترین و دلسوزترین افرادی که در کنارمان زندگی میکنند هم مسئولیت تصمیمهایی که به جای ما و برای ما میگیرند را تقبل نمیکنند. پس بهتر است به جای ترسیدن، شجاعت را به یاری بطلبید و در میدان نبرد، جانانه مبارزه کنید.
» نکته پنجم: در مقابل رفتار جمعی مقاومت کنید
بورس، جامعهای از انسانهای آیندهنگر است که برای ساخت یک آینده بهتر دور هم جمع شدهاند. اما این بدان معنا نیست که آنها فارغ از تمام رفتارهای انسانی خود و با ذهنیتی برتر به معامله مشغول میشوند. اقتصاد رفتاری نشان میدهد که سرمایهگذاران بازار سرمایه نیز به شکلی کاملا روشن، تفکر نادرست را در معاملههای خود پیاده میکنند.
یکی از این تفکرهای نادرست، احترام به تصمیم گروه و رفتار گلهای است. در واقع، سرمایهگذارانی که دچار رفتار گلهای میشوند بدون آنکه بفهمند از تصمیم جمع زیادی از سرمایهگذاران پیروی میکنند. مثلا اگر فلان سهم در صف فروش قرار بگیرد، آنها هم سهم خود را برای فروش میگذارند و اگر سهم در صف خرید قرار بگیرد، دار و ندار خود را روی خرید آن سهم میگذارند.
در این وضعیت روانی، آنها قدرت تحلیل خود را در خانه جا میگذارند و با قدرت احساس خود، مشغول معامله میشوند. همان طور که به نظر میرسد، سرنوشت آنها به دست کسانی رقم میخورد که در راس این گله قرار میگیرند.
اگر آنها سقوط کنند، بقیه هم به قعر دره میروند و اگر شانسی برای رسیدن به قله داشته باشند، آنها هم پیروز میشوند. اما متاسفانه در بیشتر موارد، شانس سرمایهگذاری که به این شیوه معامله کرده است به چیزی جز لذت بردن از منظره دره ختم نخواهد شد.
» رفتار و تصمیم یک جمع را بدون تحلیل دنبال نکنید
در میان لحظههای معمولی زندگی ما هم موقعیتهای بسیاری پیش میآیند که دوست داریم بدون فکر کردن فقط از نظر جمع پیروی کنیم. البته این موضوع، بیشتر از آنکه نتیجه تنبلی ما باشد، نوعی مکانیزم رفتاری خودکار است. اهالی تلویزیون، از این موضوع برای برنامههای دوربین مخفی خود هم استفاده کردهاند.
مثلا در یک پیادهرو، فردی با احتیاط از روی یک نخ که وجود خارجی ندارد، رد میشود. نفر پشتی او بدون اینکه در مورد این موضوع فکر کند، همان رفتار را تکرار میکند و با احتیاط از روی آن نخ ذهنی عبور میکند. شاید این موضوع در قالب یک برنامه تلویزیونی خندهدار باشد اما وقتی پای تاثیرهای منفیاش به زندگیمان باز میشود میفهمیم که تلخیاش بسیار بیشتر از این حرفها است.
در واقع، کاری که ما باید انجام دهیم این است که خودآگاهی خود را افزایش دهیم تا بتوانیم جلوی این عکسالعملهای خودکار و بدون فکر را بگیریم. شاید در ابتدا، انجام این کار نمونه روشن ضربالمثلهایی همچون: «ساز مخالف زدن» یا «شنا کردن خلاف جهت رودخانه» باشد. اما وقتی پای خوشبختی، شادی، آرامش و آزادی مالی زندگیمان در میان باشد باید این کار را انجام دهیم.
سرمایهگذار بازنده به دنبال یک فرصت باد آورده است. او به ندرت قبل از خرید خود مطالعهای عمیق و اساسی انجام میدهد. تمام تحقیقات او منحصر به آخرین نکته داغ پیشنهادی از سوی یک کارگزار یا مشاور یا روزنامه روز قبل است.
وارن بافت، سرمایهگذار و اقتصاددان
» نکته ششم: بازیچه حجمهای مشکوک نشوید
«حجم مشکوک» یک بازی معاملاتی است که هدف آن دستکاری غیرطبیعی قیمت یک سهم است. معمولا این اتفاق زمانی میافتد که در یک نماد به صورت غیر عادی شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
مثلا ممکن است حجم معاملات یک نماد در روز گذشته ۱۰۰ هزار سهم و امروز بیش از یک میلیون سهم باشد. با وجود اینکه شاید معاملات بلوکی در افزایش حجم معاملات دست داشته باشند اما باید با کمک گرفتن از تحلیلها سرمایه خود را از این بازی معاملاتی دور نگه داریم.
» یک خوشبین عاقل باشید
خوشبینی یک ویژگی خوب و پسندیده است که به ما کمک میکند به چهره خوب ماجراهای اطرافمان بنگریم. اما تردیدها هم به جای خود از ما و چیزهایی که برایمان مهم هستند محافظت میکنند. نگه داشتن حد تعادل در خوشبینی و تردید میتواند ما را به سمت برداشتن قدمهایی عاقلانه و سودمند هدایت کند.
» نکته هفتم: تعصب روی یک سهم مساوی با شکست است
گاهی پیش میآید که سرمایهگذاران بورس دچار نوعی وضعیت روانی میشوند و در پی آن روی یک نماد خاص به شکلی غیر طبیعی و جانبدارانه تاکید میکنند.
در این وضعیت، سرمایهگذار تا جایی پیش میرود که ممکن است تمام دارایی خود را برای خرید سهمهای یک نماد وارد بازار سهام کند و خطر تکسهم شدن را به جان بخرد. معمولا این وضعیت برای سهامدارانی رخ میدهد که بررسی زیادی روی یک سهم انجام دادهاند و از تحلیل وضعیت کلی بازار و حتی تحلیل سایر سهمها غافل ماندهاند.
به همین دلیل، فکر میکنند سهمی که روی آن سرمایهگذاری کردهاند بهترین است و حتی اگر دچار ریزشهای سنگین شود باز هم میتواند به روزهای اوج خود بازگردد. این موضوع، خیال خامی بیش نیست که تنها باعث شکست مالی سهامدار میشود.
» تعصب در زندگی، چشم اندیشه را کور میکند
تعصب، یکی از دردهای قدیمی تمدن است. انسانهای بسیاری در طول تاریخ بشریت به دلیل آتش خشم برخواسته از تعصب، جان خود را از دست دادهاند. وقتی روی یک فکر، باور، عقیده یا حتی یک فرد، احساس تعصب میکنیم، عقل و منطق را به دوردستها تبعید کرده و فقط از میان دریچه تنگی که تعصب جلوی دیدگانمان گرفته است به پیرامون خود مینگریم.
غافل از آنکه ماجرا به همان کوچکی نیست و قدرت درک و نگاه ما هم به همان دریچه کوچک محدود نمیشود. تعصب، قدرت رشد فکری و فرصت آشنا شدن با بُعد دیگر دنیایی که در آن هستیم را از ما میدزدد . منطقش هم این است که هر چه بیرون از دایره افکار کنونی قرار دارد، غلط، اشتباه و سزاوار مجازات است.
اگر میخواهیم افکار عمیقی داشته باشیم، معنی واقعی زندگی را درک کرده و در حال و هوایی سرشار از آرامش و صلح روی زمین زندگی کنیم باید غبار تعصب را از روزها و نگاه خود پاک کرده و به حقیقت دنیایی که در آن هستیم با وجود تمام تفاوتهایش بنگریم. به قول سهراب سپهری: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید»
کسی که نتواند دلیل بیاورد نادان است. کسی که نخواهد دلیل بیاورد متعصب است. کسی که جرأت دلیل آوردن نداشته باشد، برده است.
اندرو کارنگی، کارآفرین و تاجر بزرگ آمریکایی
» نکته هشتم: سرنوشت یک سرمایه گذار مغرور، شکست است
غرور در بورس، داستانی قدیمی دارد که قهرمان ماجرای خود را به مشکلات بسیار زیادی گرفتار میکند. این احساس زیانبار هنگامی به سراغ یک سرمایهگذار میرود که او موفقیتهای معاملاتی بسیاری را از سر میگذراند و در روزهای اوج خود به سر میبرد.
در این هنگام، با تصور ادامه پیدا کردن این روزها تا سالهای دور، ناخواسته دست به خطاهای کوچکی میزند و اصول پایهای را زیر پا میگذارد. چون با خودش خیال میکند که به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شده است و دیگر چیزی نمیتواند او را شکست دهد.
به همین دلیل، زیر بار تحمل ریسکهای بزرگ میرود، حد ضرر خود را نادیده میگیرد و به جای منطق و تحلیل با احساسش معامله میکند. متاسفانه سرمایه گذارانی که دچار غرور میشوند، شکستهای سنگینی را تحمل میکنند.
» نگذارید غرورتان شما را شکست دهد
چه در کار و چه در زندگی شخصی، مغرور شدن به تواناییها و احساس کامل و بینقص بودن، مثل یک سم مهلک همه خوشیها را به ورطه نابودی میکشاند. وقتی به خودمان مغرور میشویم:
چون با خودمان فکر میکنیم دیگر چیزی برای یادگیری وجود ندارد و همه چیزهایی که باید بدانیم را میدانیم. این اشتباه بزرگ در طول زمان از ما فردی نادان میسازد.
- زیر بار مسئولیت اشتباههایمان نمیرویم
وقتی فکر کنیم که کارمان همیشه درست است، به هنگام بروز اشتباه، انگشت اتهام را به سوی دیگران میگیریم. چون غرورمان به ما اجازه نمیدهد که مسئولیت اشتباه خود را بپذیریم. در واقع، ما فکر میکنیم این شکست در نتیجه اشتباههایی است که دیگران در حق ما کردهاند و هیچ ارتباطی به تصمیمهایی که برای زندگی و کارمان گرفتهایم ندارد.
مغرور شدن به تواناییها و این فکر که ما هرگز اشتباه نمیکنیم باعث میشود که به هنگام گرفتن تصمیمهای مهم زندگیمان پرریسکترین گزینه را انتخاب کنیم. نادیده گرفتن احتمال شکست و خطرهایی که در پی این انتخاب به وجود میآیند میتواند ضررهای جبران ناپذیری را به ما تحمیل کند.
غرور بیجا باعث میشود که به نظر و فکر دیگران اهمیت چندانی ندهیم. چون با خودمان فکر میکنیم آنها چیز زیادی نمیدانند و حرفهایشان چندان مهم نیستند. در پی این ماجرا کمکم دوستان خوب خود را از دست میدهیم.
» نکته نهم: سرمایهگذار لاکپشتی، سودها را درو خواهد کرد
در بازار بورس، اصطلاحهای جالب زیادی وجود دارند. تعدادی از آنها به نکتهای مشترک میان رفتارهای انسانی با دیگر موجودات اشاره میکنند که بدون تردید هدفشان درک عمیقتر شرایط پیچیده در بازار سهام است.
«سرمایهگذار لاکپشتی» و «سرمایهگذار خرگوشی» دو نوع دیگر از این موارد به شمار میروند. چیزی که این نوع سرمایهگذارها را از هم تفکیک میکند، سرعت آنها در انتخاب سهمها و انجام معاملهها است.
- سرمایهگذار خرگوشی با سرعت زیادی سهمهای مختلف را خرید و فروش میکند. تمرکز او روی نقدینگی و سودی است که در لحظه به دست میآورد.
- اما سرمایهگذار لاکپشتی اهمیت چندانی به نقدینگی و سودی که در لحظه ایجاد میشود ندارد. چون او به سودهای بزرگ در آینده چشم دوخته است. این سرمایهگذار سهمهای مورد نظرش را به سرعت انتخاب نمیکند بلکه آنها را زیر نظر میگیرد و هر دادهای که راجع به آنها پیدا کند را بررسی میکند.
تجربه معامله در بازار بورس ثابت کرده است که سرمایهگذاران لاکپشتی، بسیار بیشتر از سرمایهگذاران خرگوشی سود میکنند.
» همیشه نزدیکترین راه، سریعترین راه برای رسیدن به هدف نیست
صبر کردن، کار راحتی نیست. برای این کار به شجاعت، جسارت و امید زیادی نیاز داریم. اما اگر شکیبایی ما در مسیر درستی قرار گرفته باشد، همیشه میتوانیم روی نتیجه عالی آن حساب باز کنیم. با این وجود، گاهی از نظر ذهنی و روحی خستهتر از آن هستیم که صبوری پیشه کنیم.
به همین دلیل دست به ریسک میزنیم و در راهی که به نظرمان از همه نزدیکتر است قدم میگذاریم به این امید که شاید زودتر به نتیجه برسیم. غافل از آنکه در بیشتر موارد، راههایی که به نظر طولانی هستند خیلی سریعتر و ایمنتر از راههای به ظاهر کوتاه، ما را به اهدافمان میرسانند. حتی کیفیت نتیجهای که در این دو راه نصیبمان میشود از زمین تا آسمان با هم فرق دارد.
» وقتی شاگرد آماده باشد، معلم از راه میرسد
تیتر این پاراگراف، یک ضربالمثل قدیمی است که خواندنش ذهن انسان را به فکر فرو میبرد و از خود میپرسیم: «در زندگی خود شاگرد بودم یا معلم؟» هر فردی پاسخ متفاوتی به این پرسش میدهد. اما با توجه به حجم عظیم اطلاعات و دانشی که بازمانده هزاران سال زندگی روی زمین است، همه ما در نهایت یک شاگرد کوچک هستیم.
وقتی این حقیقت را بپذیریم، آماده آموختن و عمیقتر شدن در افکار و دیدگاه خود خواهیم شد. به قول «بودا»: « فکر کن که همه آدمها در جهان به جز تو روشنفکر هستند. همه آنها معلم تو هستند و هر یک کاری درست برای کمک کردن به تو انجام میدهند.»