عرضه و تقاضا چیست؟

نواحی عرضه و تقاضا را جدی بگیرید
نواحی عرضه و عرضه و تقاضا چیست؟ تقاضا اغلب نشانگر سطوحی هستند که مؤسسات بزرگ مالی از آن سطوح اقدام به خرید و فروش کردهاند. بازیگران بزرگ بازار نمیتوانند به یکباره وارد معامله شوند، چونکه حجم بزرگ سفارشات آنها باعث نوسانات شدید در بازار خواهد شد که به ضرر خود موسسه مالی هم خواهد بود. به همین دلیل مؤسسات مالی به تدریج وارد بازار میشوند. گاهی اوقات حجم سفارشات این گروه از فعالین بازار به قدری بزرگ است که به راحتی تمام دستورات موجود را تکمیل میکند و منجر به راه افتادن حرکات قیمتی سریع و بزرگ میشوند. با درک درست نواحی عرضه و تقاضا می توان تشخیص داد که احتمال ورود معامله گران بزرگ به بازار از کدام سطوح بیشتر است.
سناریوی زیر چیزی است که هر روز در بازار شاهد اتفاق افتادن آن هستیم. در این نمودار، رفتار قیمت در اطراف حمایت را میتوانیم به خوبی مشاهده کنیم. تقریباً همه تحلیلگران پرایس اکشن یا سایر سبکهای تکنیکال این جمله را شنیدهاند که هر چه تعداد برخورد بازار به یک ناحیه حمایتی بیشتر باشد، نشانگر قدرت آن حمایت است. اما واقعیت این است که هر چه تعداد برخورد به حمایت بیشتر باشد، احتمال شکست آن در آینده نزدیک هم بیشتر خواهد بود.
دلیل اینکه حمایت (یا مقاومت) بعد از چندین بار برخورد شاید به راحتی شکسته شود، این است که با هر بار برخورد بازار به سطح کلیدی، تعادل میان خریداران و فروشندگان به هم میریزد. دلیل این که قیمت کاهش مییابد، این است که فروشندگان قدرت بیشتری نسبت به خریداران دارند و هر بار که بازار به حمایت برخورد میکند، خریداران وارد بازار میشوند و قیمت به دلیل تقویت سمت خریدار رشد میکند. اما بعد از مدتی، قیمتها دوباره کاهش مییابند و بازار پایین میآید. هر بار که قیمت به سمت حمایت باز میگردد، خریداران کمتری به دنبال ورود به بازار خواهند بود. چونکه در برخوردهای قبلی، بسیاری از خریداران وارد بازار شدهاند و دستورات و سفارشات خرید آنها تکمیل شده است. به این پدیده، پدیده جذب سفارش میگویند.
یعنی بازار توانسته بخش بزرگی از دستورات خرید را در محدوده حمایت جذب کند. در تصویر زیر می توان دید که بازار با هر بار برخورد به حمایت، جهش صعودی و کوچکتری را نسبت به قبل به نمایش گذاشته است و در نهایت حمایت به دلیل جذب دستورات خرید و ته کشیدن قدرت خریداران، سقوط میکند. وقتیکه هر خریداری که میخواست خرید انجام دهد، سفارش خود را تکمیل کرده باشد، دیگر خریداری در بازار نمیماند. به همین دلیل حمایت در حرکات نزولی بعدی شکسته میشود.
آموزش فارکس – به رفتار قیمت در بالای حمایت توجه کنید. بازار بعد از چند بار برخورد توانسته از حمایت عبور کند. یعنی در برخورد های آخر دیگر دستور خریدی برای حمایت از بازار باقی نمانده بود.
جذب سفارشات خرید در اطراف حمایت را می توان با انداختن توپ به روی زمین مقایسه کرد. هر بار که توپ به زمین برخورد میکند، اندکی بالا میآید و سپس دوباره به زمین میخورد. این جهش توپ پایان مییابد و دیگر توپ انرژی برای جهش ندارد و سرانجام توپ روی زمین ثابت باقی میماند.
آموزش فارکس – مثال توپ به خوبی نشان می دهد که هر بار بازار به یک سطح کلیدی برخورد می کند، در دفعات بعدی حساسیت کمتری به آن حمایت یا مقاومت نشان خواهد داد و سرانجام هم بازار به سطح کلیدی بی توجهی خواهد کرد.
پیشبینی بازار به کمک نواحی عرضه و تقاضا
هر چند که سطوح حمایت و مقاومت محبوبیت بیشتری در میان معامله گران دارند، اما نواحی عرضه و تقاضا محرک اصلی بازار هستند. همانطور که در تصویر زیر میبینید، نواحی عرضه و تقاضا معمولاً دلیل اصلی تشکیل نواحی حمایت و مقاومت هستند. معاملهگری که بتواند نواحی عرضه و تقاضا را به خوبی تشخیص دهد، میتواند از حرکات قیمتی سریع و بزرگ بازار هم بهره ببرد.
آموزش فارکس – بازار واکنش های مثبتی به ناحیه تقاضا نشان داده، اما وقتی که این ناحیه تقاضا مصرف شد و دستور خریدی باقی نماند، قیمت سقوط می کند. ناحیه تقاضا بعد از شکسته شدن می تواند به ناحیه عرضه تبدیل شود.
تشخیص نواحی عرضه و تقاضای بازار
روشهای متفاوتی برای تشخیص نواحی عرضه و تقاضا وجود دارد. در این بخش هم از یک روش ساده برای تشخیص نواحی کلیدی بازار استفاده میکنیم. محتملترین محل برای تشکیل ناحیه عرضه یا تقاضا جایی است که تعادل میان قدرت خریدار و فروشنده به طور قابلتوجهی از بین رفته باشد. فرض کنید رالی صعودی به راه میافتد، اما بعد از مدتی بازار خیلی سریع سقوط میکند. این محدوده میتواند ناحیه عرضه باشد. یا جایی که بازار به ناگهان جهش کرده و حرکت بزرگی را به راه انداخته، بدون این که این حرکت قابل پیشبینی بوده باشد، ناحیه تقاضا خواهد بود. این سطوح نشانگر به هم خوردن تعادل میان قدرت خریداران و فروشندگان هستند.
آموزش فارکس – تشخیص ناحیه عرضه یا تقاضا کمک می کند تا در آینده برای بازگشت های سریع و ناگهانی آماده بود.
برای درک بهتر این مطلب، بیطرفانه به موضوع نگاه کنید. وقتی قیمت رالی صعودی را به راه میاندازد، اما ناگهان بازار سقوط میکند، فکر میکنید چه اتفاقی افتاده است؟ تعداد دستورات فروش به یکبار از تعداد دستورات خرید فراتر رفته است. هجوم فروشندگان به قدری قوی بوده که هیچ خریداری نتوانسته از این سقوط جان سالم به در برد. توجه داشته باشید که برای پایان دادن به یک روند صعودی یا حتی ایجاد بازگشت اصلاحی در روند صعودی، به قدرت فروش زیادی نیاز است.
شما میتوانید از این پدیده برای پیشبینی حرکات آتی بازار استفاده کنید. هر بار که ناحیه عرضهای در بازار شکل میگیرد، میتوانید چنین تصور کنید که همه فروشندگان نتوانستهاند از این ناحیه عرضه وارد بازار شوند. یعنی به احتمال زیاد دستورات فروش زیادی در ناحیه عرضه باقی ماندهاند که هنوز فعال نشدهاند. پس اگر در آینده بازار به ناحیه عرضه برسد، به احتمال زیاد دستورات فروش باقیمانده از قبل فعال خواهند شد و بازار دوباره سقوط خواهد کرد.
این احتمال وجود دارد که وقتیکه بازار از یک قیمت خاص به طور مثال ۵۰ دلار سقوط کرده، بسیاری از فروشندگان منتظر فروش از قیمت ۵۱ دلار بوده باشند، اما موفق به این کار نشدهاند. این یعنی وقتی در آینده بازار دوباره به سمت ۵۰ دلار بازگشت، شاید دستور فروشی در ۵۰ دلار نباشد و بازار تا ۵۱ دلار هم بالا بیاید. پس وقتی با سطوح کلیدی تکنیکال کار میکنید، همیشه سطوح را یک محدوده یا ناحیه در نظر بگیرید.
آموزش فارکس – حرکات سریع و ناگهانی باعث می شوند تا بسیاری از فروشندگان فرصت فروش را از دست بدهند.
آموزش فارکس – نحوه تشخیص نواحی عرضه و تقاضا
مثال نموداری از مفهوم عرضه و تقاضا
در نمودار زیر ۶ ناحیه عرضه و تقاضا مشخص شدهاند. هر ۶ ناحیه نشانگر محلی است که تعادل میان خریدار و فروشنده به هم خورده و بازار خیلی سریع و ناگهانی حرکتی در خلاف جهت قبلی به راه انداخته است. این نقاط در زمان تشکیل شدن فرصت مناسبی برای معامله ایجاد نمیکنند. چونکه خیلی ناگهانی و سریع تشکیل میشوند. اما وقتیکه بازار در آینده به این سطوح باز میگردد، معمولاً فرصت مناسبی برای معامله ایجاد میکند.
آموزش فارکس – نقاطی که با شماره نشان داده اند، محل تشکیل ناحیه عرضه و تقاضا هستند. به واکنش های بعدی بازار به این سطوح دقت کنید.
عرضه و تقاضای مسکن
منظور از تقاضای بالقوه مسکن ، تقاضای کلیه کسانی است که تمایل به داشتن و تصاحب واحد مسکونی مناسب دارند که شامل کلیه افراد بی خانمان ، ساکنان آلونک ها ، مستاجران و غیره است ، منظور از تقاضای مؤثر ، تقاضای کلیه کسانی است که قادر و مایل به خریداری و تصاحب مسکن هستند ، یعنی علاوه بر این تمایل به خرید مسکن دارند ، قدرت اقتصادی و یا اعتبار لازم خرید مسکن را نیز دارند . در امر برنامه ریزی ، باید بین تقاضای بالقوه و تقاضای مؤثر تفاوت قایل شد. هم چنین باید نسبت به متقاضیان شناخت کافی پیدا نمود که این افراد شامل چه کسانی هستند ، تعداد آنها چقدر است ، چه فرهنگی دارند و شرایط مالی چگونه است .
عوامل مؤثر بر تقاضای مسکن
عوامل مؤثر بر تقاضای مسکن را می توان به شرح زیر خلاصه کرد :
الف) عوامل جمعیت شناختی . شامل حجم جمعیت ، نرخ شهرنشینی ، نرخ تشکیل خانوار ، نرخ رشد جمعیت ، مهاجرت ، تغییرات بعد خانوار ، تراکم در واحد مسکونی و ترکیب سنی جمعیت است که شناخت ترکیب جمعیت خصوصاً برای جمعیتهای جوان بسیار مهم و ضروری است .
ب) عوامل اقتصادی . شامل درآمد خانوارها ، سطح کلی هزینه ها ، قیمت مسکن و قیمت سایر کالاها و تغییرات آن ، سیاستهای اقتصادی و رفاهی حاکم بر جامعه ، رشد درآمد ، توزیع درآمد در جامعه ، دارایی خانوار ، نسبتی از درآمد که به مسکن اختصاص می یابد ، تورم و نرخ آن ، نرخ بهره ، هزینه اجاره مسکن و به طور کلی وضعیت کلان است .
ج ) عوامل فرهنگی . طرز استفاده طبقات مختلف از مسکن ، طرز تلقی مردم از مسکن ، نوع خانوارها ( گسترده ، هسته ای ) و مشخصات خانوارها نظیر سن ، میزان تحصیلات ، مهارت ، شغل ، سرپرست خانوار ، طبقه اجتماعی و غیره است .
د) سیاست های دولت . مهیا بودن کمک های مالی مسکن و سیاستهای پولی دولت مثل تعیین عوارض و یا راه از جمله این سیاست ها است .
ه) شرایط اعطای وام و دیگر تسهیلات اعتباری ، حوادث طبیعی ( مانند سیل و زلزله ) ، نرخ تخریب ساختمان های مسکونی ، مشخصات بازار مسکن و کیفیت عرضه آن ، آثار نوسازی شهری و سرعت نوسازی ها از دیگر عوامل مؤثر بر تقاضای مسکن است .
مشخصاتی که در تحلیل تقاضای مسکن در نظر گرفته می شوند
در تحلیل تقاضای مسکن عواملی باید مورد توجه باشند که عبارتند از :
الف ) گروه های خانوار در جستجوی مسکن . شامل خانوارهای بی مسکن ، خانوارهای صاحب مسکن که مایل به تغییر محل سکونت خود هستند ، گروه های ویژه ای از خانوارها ( مثل سالخوردگان و گروه های کم درآمد ) ، و خانوار هایی که مجبورند آلونک هایی را که قرار است خراب شوند خراب شوند ترک کنند ؛
ب) کیفیت مساکن مورد تقاضا . شامل تأسیسات و محل مسکن ؛
ج) نحوه اشغال . مساکنی که در اشغال مالک قرار دارند ، خانه های اجاره ای ، واحدهای مسکونی تعاونی ها ، آپارتمان ها و خانه های سازمانی ؛
د) نوع واحد مسکونی . خانه های مستقل ، بهم چسبیده ، آپارتمانها ؛
ه) بعد زمانی.
همچنین تقاضای مسکن را از دو نظر یکی ماهیت تقاضا ( تقاضای بالقوه یا واقعی ) ، و دیگری بعد زمانی تقاضا ( تقاضای کنونی یا آینده ) می توان بررسی کرد .
عوامل موثر بر عرضه مسکن
این عوامل را می توان چنین خلاصه کرد : زمین ؛ مصالح ساختمانی ؛ دستمزد کارگران ساختمانی ؛ زیرساخت ها و امور زیر بنایی ؛ اعتبارات ساختمانی ؛ قیمت مسکن ؛ هزینه ساخت ؛ قوانین و مقررات ساختمانی ؛ وضعیت تقاضا برای مسکن در بازار ؛ موجودی مسکن ؛ مالیات ها و عوارض ؛ سیاستهای دولت .
حالات تقاضا و انواع بازاریابی
مردم معمولا مدیر بازاریابی را کسی می دانند که وظیفه ی اولیه او ایجاد تقاضا برای محصولات سازمان است. اما این یکی از انواع وظایفی است که مدیر بازاریابی بر عهده دارد. وظایف دیگر او منظم کردن سطح تقاضا و اقدامات متناسب با آن برای دستیابی به اهداف سازمان در بازاریابی است. به عبارت ساده تر مدیریت بازاریابی مدیریت تقاضاست .
تقاضای منفی
تقاضای منفی وضعیتی است که در آن تقریبا بیشتر بخشهای مهم بازار بالقوه، به محصولات و خدمات سازمان تمایل ندارند. برای مثال، عده ای از مردم در مورد مسافرت با قطار تقاضای منفی دارند یا گروهی نسبت به هواپیما تقاضای منفی دارند. خدمت نظام وظیفه برای گروهی از جوانان دارای تقاضای منفی است. بسیاری از مردم ایران برای محصولات ایرانی، در مقابل محصولات خارجی تقاضای منفی دارند.
بازاریابی تبدیلی در برابر تقاضای منفی
وظیفه مدیر بازاریابی در زمانی که تقاضای منفی وجود دارد، بویژه اگر عرضه مثبت باشد، این است که با طرح ها و برنامه های خود باعث شود تا با افزایش تقاضا، آن را از حالت منفی به مثبت برساند. این وظیفه را بازاریابی تبدیلی می نامند.
در بازاریابی تبدیلی باید به شناخت علل و دلایل مقاومت بازار در برابر محصولات و خدمات سازمان و رفع آنها بپردازد. بعضی از اینگونه عوامل عبارتند از: ارزشها، احساسات و هزینه ها.
نبودن تقاضا
گاهی برای تعداد زیادی از محصولات و خدمات تقاضایی وجود ندارد و مردم نسبت به آنها بی اعتنا و بی توجه هستند. نبودن تقاضا یا بی تقاضایی بیانگر این حالت است. در این حالت سه نوع گروه بندی وجود دارد که عبارتند از:
گروه الف) محصولات ظاهرا بی ارزش مثل کاغذهای باطله.
گروه ب) محصولات با ارزش اما غیرقابل استفاده در محل مانند کولر در مناطق بسیار سردسیر یا قایق در مناطق خشک کشور.
گروه ج) محصولاتی که جنبه ی نوآوری دارد و تقاضایی برای آنها وجود ندارد، زیرا بازار هدف درباره ی آنها اطلاع کافی ندارد.
بازاریابی ترغیبی در نبودن تقاضا
وظیفه ی ایجاد تقاضا در زمانی که تقاضایی وجود ندارد، را بازاریابی ترغیبی می نامند. این نوع بازاریابی کار دشورای است. در عین حال برای هریک از گروه بندی های مزبور روشی وجود عرضه و تقاضا چیست؟ دارد:
برای نمونه، در مورد الف؛ بازاریاب می تواند کاغذ باطله را برای رفع سایر نیازهای موجود در بازار به کار ببرد مثلا تولید مقوا یا بازیافت. در مورد ب، می تواند با ایجاد دریاچه مصنوعی یا تغییر محیط، محصولی مثل قایق را قابل استفاده و تقاضا را تحریک کند. در مورد ج که مربوط به اقلام نا آشناست می تواند با آموزش و دادن اطلاعات یا حتی توزیع محصول در نقاط مختلف، کمبود یا نبود تقاضا را تغییر دهد و به عبارت دیگر تقاضا ایجاد کند.
تقاضای پنهان
تقاضای پنهان وضعیتی است که در آن عده زیادی از مردم نیاز شدید مشترکی به محصولات یا خدماتی دارند که فعلا وجود ندارد. اینگونه تقاضا فرصتی فراهم می آورد تا بازاریابان نوآور درصدد طراحی و ارائه محصول یا خدمتی باشند که مردم خواهان آن هستند. بسیاری از مردم خواهان اتومبیلهای کم مصرف، مطمئن و ارزان هستند. تقاضای پنهان شدیدی برای داشتن بزرگراه ها، اتوبوسها و وسایل حمل و نقل عمومی تمیز و سالم، پارکهای تفریحی، برنامه های مناسبی رادیویی و تلویزیونی و مدارس خوب وجود دارد.
بازاریابی پرورشی در برابر تقاضای پنهان
وظیفه ی تبدیل تقاضای پنهان به تقاضای فعلی موثر را بازاریابی پرورشی می نامند. بازاریاب باید فردی ماهر و خلاق در شناسایی اینگونه زمینه ها یا تقاضاهای پنهان بوده و بتواند با هماهنگی همه وظایف بازاریابی، محصولات یا خدمات متناسب با نیازهای پنهان پرورش دهد.
تقاضای تنزلی
هر نوع محصول، خدمت، مکان و سازمانی سرانجام روزی با تنزل یا کاهش تقاضا روبرو می شود. تقاضای تنزل وضعیتی است که در آن تقاضا برای محصول یا خدمتی کمتر از سطح قابل قبول است و کاهش بیشتر آن نیز پیش بینی می شود. دلیل این امر عدم تلاش در جهت بهسازی و بازسازی بازار موردنظر، محصولات یا فعالیتهای بازاریابی است. در این موارد می توان با روشهای گوناگون، منحنی عمر جدیدی برای محصول نزولی ایجاد کرد.
بازاریابی احیایی در برابر تقاضای تنزلی
بازاریابی احیایی عبارت است از یافتن راهکارهای تازه بازاریابی برای احیای تقاضای تنزل یافته. برای مثال فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی بر اثر رقابت شدید کشورهای دیگر و نبودن سیاست موثر اجرایی دچار تقاضای تنزلی شده است. استفاده از راهکارهایی مانند رنگهای طبیعی در بافت قالبها، صدور شناسنامه برای قالبهای نفیس و گران قیمت، عرضه قالیهایی با نقش و نگارهای موردپسند بازار امروز، نوآوری هایی مانند گلهای برجسته می تواند سطح تقاضا را بالا ببرد.
در بعضی موارد می توان تقاضای تنزلی را از طریق یافتن بازارهای جدید، جلب مشتریان رقیب، نوآوری و ابتکار در تولید و توزیع و قیمت گذاری و حتی شیوه های تبلیغاتی تغییر داد.
تقاضای فصلی ( نامنظم)
اغلب سازمانها از داشتن سطح متوسط و پایدار تقاضا راضی ترند یا تقاضای موقت. در بعضی فصلها میزان تقاضا بسیار بیشتر از ظرفیت عرضه است و در فصلهای دیگر عدم استفاده از ظرفیت عرضه کاملا مشخص است. تفاضای نامرتب وضعیتی است که در آن الگوی زمانی تقاضا بر اثر تغییرات فصلی یا زمانی دچار تغییرات جدی می شود. برای مثال در ساعات اولیه صبح که بیشترین رفت و آمد در خیابانها وجود دارد، با عدم عرضه کافی وسایل نقلیه عمومی روبرو هستیم در حالیکه در ساعات دیگر بیکار و بدون استفاده اند. بسیاری از هتلها و متلها در شمال ایران در فصل زمستان خالی هستند، ولی در تابستان از مدتها قبل رزرو می شوند. عرضه ی گازوئیل و نفت در فصل تابستان زیاد و در فصل زمستان که متقاضی فراوان است، بسیار کم می گردد.
بازاریابی تعدیلی در برابر تقاضای نامنظم
وظیفه ی بازاریابی تعدیلی برطرف نمودن تقاضای نامنظم است؛ زیرا نقش آن همزمان کردن هرچه بیشتر عرضه و تقاضاست. بسیاری از گامهای بازاریابی تعدیلی برای تغییر الگوی تقاضا برداشته می شود. مثلا در مورد سینما و تئاترها که در ایام وسط هفته خلوت و کم متقاضی هستند، می توان با تبلیغات برای این روزها، ارائه برنامه ی اضافی یا تخفیف در قیمت بلیت الگوی تقاضا را تغییر داد. در بعضی موارد، الگوی تقاضا را می توان به سادگی با ایجاد انگیزه ها، تبلیغات و ترفیعات تغییر داد. در حالیکه در موارد دیگر ممکن است این امر پس از سالها تلاش پیگیر و صبورانه امکان پذیر گردد، یعنی بتوان عادتها و تمایلات را تغییر داد.
تقاضای کامل
مطلوبترین وضعیت برای هر فروشنده داشتن تقاضای متعادل است. تقاضای متعادل وضعیتی است که در آن زمان و سطح تقاضا با زمان و سطح مطلوب عرضه برابر است. خدمات و محصولات گوناگون، هرازگاهی به این وضعیت می رسند، اما نبایستی موجب غفلت شود. تقاضای بازار تابع دو نیروی فرسایشی است. یکی از آنها تغییر نیازها و سلیقه ها در بازار و دیگری رقابت فعال و شدید است. وقتی یک محصول خوب تقاضا جذب کند، رقبا بسرعت وارد بازار می شوند تا بتوانند قسمتی از تقاضا را به طرف خود جذب کنند.
بازاریابی محافظتی در هنگام تقاضای کامل
وظیفه بازاریابی در زمان تقاضای کامل، بازاریابی محافظتی و نگهداری کننده است. این نوع بازاریابی نیازمند حفظ کارایی در فعالیتهای بازاریابی روزمره و هوشیاری در شناسایی عواملی است که باعث فرسودگی تقاضا می شود. عواملی مانند حفظ قیمت درست، حفظ انگیزه در فروشندگان و واسطه ها، کنترل شدید هزینه ها.
تقاضای بیش از حد
هر از گاهی، تقاضا برای محصول یا خدمت به طور چشمگیری بر عرضه پیشی می گیرد که آن را تقاضای سرریز شده می نامند. تقاضای سر ریز بیانگر وضعیتی است که در آن سطح تقاضا بیش از آن است که بازاریاب بتواند برانگیخته شود تا جوابگوی آن باشد. این امر ممکن است ناشی از کمیابی های موقت باشد. گاهی نیز ممکن است ناشی از شهرت زیاد مقطعی باشد.
بازاریابی تضعیفی در هنگام تقاضای بیش از حد
وظیفه ی هدایت تقاضای سرریز شده را بازاریابی تضعیفی می نامند. این وضعیت در دوران بحرانی جنگ در کشور دیده می شد. بازاریابی تضعیفی روشی است برای دلسرد کردن مشتریان به طور عام یا گروه خاصی از مشتریان به طور خاص، به طور موقت یا دائم. بازاریابی تضعیفی را بازاریابی وارونه نیز می گویند. در این وضعیت ممکن است قیمتها افزایش یابد و از کیفیت، خدمات، تبلیغات کاسته شود.
تقاضای ناسالم
محصولات و خدمات زیادی وجود دارند تقاضای آنها برای رفاه مصرف کننده و رفاه عمومی و عرضه کننده مضر است. تقاضای ناسالم وضعیتی است که در آن هر نوع تقاضا زاید به نظر می رسد. مثال گویای این نوع تقاضا، سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی است.
بازاریابی مقابله ای در برابر تقاضای ناسالم
هر نوع تقاضا با هدف احتکار، تقاضای انجام دادن خدمتی خارج از ضوابط، تقاضا برای ورود محصولات غیرمجاز به کشور از عرضه و تقاضا چیست؟ جمله تقاضاهایی به شمار می روند که برای از بین بردن آنها باید به بازاریابی مقابله ای یا عدم فروش اقدام کرد.
عرضه و تقاضا در بورس
در یک دهه گذشته، مفهوم بورس و خرید و فروش در آن در بین افراد به مبحث داغی تبدیل شده است. در حاضر بسیاری از افراد امرار معاش خود را با سرمایهگذاری و خرید و فروش در بازارهای بورس انجام میدهند. حال برای کسب موفقیت در بورس، در گام اول باید با برخی از اصطلاحات و پایههای این عرصه آشنا شد. در این پست قصد داریم به بررسی یکی از این مفاهیم اساسی به نام “عرضه و تقاضا” در بورس بپردازیم.
منظور از عرضه و تقاضا در بورس چیست؟
همه روزه افراد مختلفی وارد بورس و بازارهای معاملاتی میشوند. در این بین، برخی از این افراد در پی خرید سهام هستند و برخی دیگر نیز با نیت فروش سهام خود در بازار فعالیت میکنند.
در بازار بورس و معاملات صورت گرفته در آن، به درخواستهای وارد شده برای فروش سهام، “عرضه” در بازار گفته میشود. همچنین در نقطه مقابل به درخواستهای وارد شده برای خرید سهام هم، “تقاضا” در بازار گفته میشود.
در واقع در مفهوم عرضه و تقاضا در بازار، گروهی در بازار، سهام خود را برای فروش به سایرین عرضه میکنند و گروهی دیگر نیز با ارسال تقاضاهایی، آمادگی خود را برای خرید سهامی مشخص در بازار نشان میدهند.
ارتباط بین میزان عرضه و تقاضا در بازار با نوسانات قیمتی به وجود آمده
عرضه و تقاضا در بازار به عنوان یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده در ثبات قیمت سهام به شمار میرود. به طوری که در یک بازار و یا بورسی مشخص، در صورت افزایش عرضه یک سهم در بازار، شاهد کاهش قیمت و ارزش مربوط به آن سهام خواهیم بود. چرا که حجم سهم که عرضه زیادی برای آن صورت گرفته، در بازار افزایش داشته و این موضوع باعث زیادی سهم مذکور و در نتیجه کاهش قیمت آن خواهد شد.
حال در صورتی که برای یک نوع سهم بخصوصی در بازار تقاضای زیادی برای خرید آن داشته باشیم، به دلیل خرید بالای آن سهم و در نتیجه کم شدن حجم آن نوع از سهم در بازار، شاهد افزایش قیمتش خواهیم بود. بنابراین افزایش درخواست برای خرید سهمی مشخص، بیتردید باعث افزایش قیمت آن نیز خواهد شد.
عرضه و تقاضا چیست ؟
“عرضه و تقاضا و زمان معامله بر اساس عرضه وتقاضا”…………….. عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول (در بحث ما تعداد سهام صف خرید ) یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول ( در بحث ما تعداد سهام در صف خرید ) یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول ( در بحث ما تعداد سهام در صف فروش )یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
جهت دانلود کامل تکنیکهای تشخیص وضعیت عرضه و تقاضا در بازار بورس اینجا کلیک کنید . جهت اطلاعات بیشتر نیز این سایت را مرور کنید . ادامه بخشی از مطلب در ذیل
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند.
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
جهت دانلود کامل تکنیکهای تشخیص وضعیت عرضه و تقاضا در بازار بورس اینجا کلیک کنید . جهت اطلاعات بیشتر نیز این سایت را مرور کنید . ادامه بخشی از مطلب در ذیل
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم. واین مهم آغاز بحث مقاله ماست ” عرضه و تقاضا و زمان معامله بر اساس عرضه وتقاضا”…………….
جهت دانلود کامل تکنیکهای تشخیص وضعیت عرضه و تقاضا در بازار بورس اینجا کلیک کنید . جهت اطلاعات بیشتر نیز این سایت را مرور کنید .