مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
مدیریت ریسک چیست | قوانین مرتبط با ریسک در سرمایه گذاری
شاید همگی شنیده باشیم که میگویند ۹۰ درصد افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند شکست می خورند و تنها ده درصد برنده از میدان خارج می شوند. آیا به علت این موضوع فکر کرده اید؟ بهطورقطع هنگامیکه فردی بهتازگی وارد دنیای معامله گری می شود و این اعداد و ارقام به گوشش می خورد با خود می گوید من می خواهم جزء آن ده درصد برنده باشم. پس چه می شود که بعد از مدتی معامله گری را رها می کند. تفاوت میان افراد برنده و بازنده در چیست؟ اینجاست که مفهوم مدیریت ریسک اهمیت پیدا کرده و نقش آن در معاملاتمان پررنگ می شود.
عدم قطعیت برای یک معامله گر در بورس
ما در دنیایی زندگی می کنیم که عدم قطعیت و نامعلومی بر آن حاکم است. از نتیجه هیچ کاری باخبر نیستیم و بههیچوجه نمی دانیم که آینده چه چیزی برایمان به ارمغان می آورد. حال زندگی یک معامله گر را در نظر بگیرید. او نیز مانند بقیه درگیر عدم قطعیت است و نامعلومی. از صبح که بازار باز می شود تا زمانی که در بازار است و معامله باز دارد با شرایطی پرریسک مواجه است. پس بهترین کار برای او این است که ریسک را بهخوبی شناخته و درک کند و بهجای ترسیدن، آن را کنترل نماید.
نقش مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ها
بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتند و آن را بهنوعی معادل با خطر کردن می پندارند. آنها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت یا آن را حذف کرد. ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک است. بنابراین یکی از رمزهای موفقیت این است که بدانید چه ریسک هایی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آن ریسک ها منطقی هستند. همواره به یاد داشته باشید که اگر ریسک نکنید، چیزی یاد نمی گیرید و نمی توانید هیچ کار با ارزشی انجام دهید. بنابراین، قانون زندگی ایجاب می کند که به مبحث ریسک بهطورجدی پرداخته شود. ریسک ها را بخشی از زندگی خود کنید، طوری که خودخواسته اتفاق بیافتند و تحت کنترل شما باشند، نه اینکه بهصورت تصادفی و خارج از کنترل رخ دهند.
اما موضوع این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک می کنند یا اصلاً تمایلی به ریسک کردن ندارند. همانطور که اجتناب از ریسک به هر قیمتی، یک اشتباه محسوب می شود و می تواند فرصت های خوب را از بین ببرد، در نظر گرفتن ریسک بسیار زیاد نیز می تواند به معنای ورشکستگی مالی یا نابودی باشد.
قوانینی برای مدیریت ریسک
برای آنکه یک معامله گر بتواند بهجای اجتناب از ریسک، آن را بپذیرد باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده می توان بهخوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.
انعطاف پذیری در پذیرش ریسک
در مبحث پذیرش ریسک در معامله گری انعطاف پذیری مهمترین اصل است. ازآنجاکه ما از آینده خبر نداریم، باید آمادگی رخ دادن هر اتفاقی را داشته باشیم. بسیاری از اوقات آنچه منتظرش هستیم رخ نمی دهد، در این صورت اگر انعطاف نداشته باشیم خود را در موقعیت های بدون راهحل گرفتار کرده ایم. اگر از ابتدا فقط به یک نتیجه خاص فکر کنیم در صورت محقق نشدن آن نتیجه و نداشتن آمادگی لازم برای نشان دادن واکنشی مناسب، عواقب بدی گریبان گیرمان می شود. ولی اگر منعطف باشیم و به تغییر شرایط عکس العمل درستی نشان دهیم، بهمراتب ضرر کمتری متوجه ما خواهد شد. بهتر است همواره گفته فیلسوف بزرگ را آویزه گوشمان کنیم که “تنها چیزی که همیشه ثابت و بدون تغییر می ماند، همانا خود تغییر است.” بازارها همواره در حال تغییر هستند بنابراین این بیانیه در دنیای معامله گری بیش از هر جای دیگری صادق است. ذکر این نکته ضروری است که انعطاف پذیر بودن بدین معنا نیست که با دیدن اولین ضرر استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهیم، بلکه بدین معنی است که ارزیابی صحیحی از شرایط بازار و موقعیت های معاملاتی داشته باشیم و با استفاده از دانش و اطلاعاتی که در اختیار داریم بتوانیم هرلحظه تصمیم مناسبی اتخاذ نماییم و بدانیم که با تغییر بازارها گاهی لازم است در قوانین و استراتژی های خود تغییراتی ایجاد نماییم تا بتوانیم خود را با بازار سازگار کنیم.
طرح ریزی برنامه ای مناسب و داشتن برنامه ای جایگزین
بهجرئت می توان گفت که ما نمی توانیم ریسک را بهطور کامل حذف کنیم، اما یکی از روش های خوب برای کنترل ریسک داشتن برنامه ای مناسب است. برنامه ای که در آن از ابتدا کلیه احتمالات را در نظر بگیریم. معامله گری را در نظر بگیرید که سهامی را به امید دستیابی به سود خریداری کرده و شاهد رشد سهام است و هرروز خبرهای مثبتی در مورد سهام مدنظرش می شنود. او سهام خود را نگه می دارد تا در موقعیت مناسب تری آن را بفروشد و سود بیشتری کسب کند. اما ناگهان سهام ریزش می کند و نهتنها سودهای کسبشدهاش از بین می روند بلکه متضرر نیز می شود. اکنون او پر از حسرت و نگرانی است. آنقدر که حتی نمی داند کار درست چیست. آیا سهام را در ضرر بفروشد یا آن را به امید سود مجدد نگه دارد. اگر این معامله گر از ابتدا برنامه ای مناسب برای سهام خود داشت، اکنون مستأصل نمی شد. برنامه ای که در آنهمه چیز ازجمله حجم معامله، نقطه ورود، نقطه خروج با سود و نقطه خروج با ضرر مشخصشده باشد. بنابراین لازم است که از ابتدا برنامه ای واضح و شفاف را برای خود ترسیم نماییم. پسازآن، برنامه جایگزینی را نیز طرح کنیم که اگر برنامه اول مطابق میلمان پیش نرفت، برنامه دوم را رو کنیم.
در نظر گرفتن بدترین نتایج
همانطور که در کارهای پروژه ای، مدیر پروژه همه حالت های ممکن را پیش بینی می کند و حتی بدترین حالتی که ممکن است رخ دهد را در نظر می گیرد، یک معامله گر نیز باید پیش از ورود به معامله به بدترین حالت ممکن فکر کند. اگر قبل از انجام معامله بدانیم که احتمال متضرر شدن در معامله بالا است، در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، ازلحاظ روحی آسیب نخواهیم دید و بهطورقطع تحمل ضرر برایمان آسانتر خواهد بود.
مشخص کردن آستانه تحمل
ازآنجاکه می دانیم ممکن است معامله در ضرر بسته شود، پس آستانه تحمل یا همان میزان ریسک خود را از ابتدا تعیین می کنیم. باید از همان ابتدا، یعنی پیش از ورود به معامله، مقدار ضرری که می توانیم متحمل شویم را مشخص نماییم. بدین ترتیب در صورت مواجهشدن با ضرر نه حساب مالیمان نابود می شود و نه احساسمان.
تمرکز کمتر بر نتایج
یکی از مشکلاتی که بیشتر انسان ها با آن دستوپنجه نرم می کنند تمرکز بر نتایج است. اگر نتیجه کاری خوب از آب درآمد، آن کار خوب بوده و اگر نتیجه کاری بد پیش رفت آن کار از ابتدا بد بوده است. در معامله گری هم اوضاع بر همین منوال است. اگر معامله ای سودده شد، آن معامله، معامله خوبی بوده و اگر ضررده شد، معامله بدی بوده است. اما حقیقت این است که ماجرا فراتر از این حرفها است. نتیجه یک کار یا یک معامله به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید بسیاری از آنها از کنترل ما خارج باشند. تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که بر تصمیماتمان تمرکز کنیم نه بر نتایج حاصل از آنها. بهطور مثال، پیش از آنکه وارد معامله ای شویم آن معامله را بهخوبی و با دقت زیاد تحلیل کنیم و همه جوانب امر را در نظر بگیریم. حد سود و حد ضرر را تعیین نماییم و پس از اطمینان از اینکه مطابق با استراتژیمان عمل می کنیم وارد معامله شویم. حال بهترین کار این است که از ابتدا فرض کنیم قرار است معامله ضررده شود. درواقع به این فکر کنیم که می خواهیم مبلغی را هزینه کنیم تا ببینم نتیجه معامله سودآور خواهد بود یا نه. پس از بسته شدن معامله نتیجه هر چه شود ما ازلحاظ روحی مصون خواهیم بود. اگر سودآور شود بیشازحد خوشحال نمی شویم و احساس نمی کنیم که حق با ما بوده و اگر ضررده شود نیز نابود نخواهیم شد.
بنابراین بهترین کاری که بهعنوان یک معامله گر می توانیم انجام دهیم این است که بهجای آنکه بر نتایج معامله متمرکز شویم، بر تصمیمات تمرکز کنیم. چراکه تصمیمات تحت کنترل ما هستند اما نتایج نه. پس منطقی نیست که بر مواردی تمرکز داشته باشیم که بر آن اختیار نداریم.
غلبه بر ترس
هرکسی به دلیلی از ناشناخته ها و عدم قطعیت می ترسد اما شاید وقت آن رسیده که با ترس های غیرضروری و غیرمنطقی خود خداحافظی کنیم. ترس موجب می شود که بیشازحد به احساسات توجه نماییم و توانایی تفکرمان کاهش می یابد، بنابراین فرآیند تصمیم گیری ما را تحت تأثیر خود قرار می دهد. عاقلانه نیست که به ترس هایمان اجازه دهیم بر زندگیمان حاکم شوند. هر چه ترس کمتر شود به ریسک کردن اشتیاق بیشتری پیدا می کنیم. گاهی ترس موجب می شود که بی دلیل و بدون منطق از جمع پیروی کنیم. معامله گرانی که با ترس غیرمنطقی دستوپنجه نرم می کنند ممکن است در ابتدا به دلیل ترس از ضرر وارد معامله نشوند، اما وقتی می بینند که دوستانشان سودهای بسیار خوبی به دست آورده اند احساس می کنند درآمد ساده ای را ازدستدادهاند. بنابراین وارد معامله می شوند، غافل از اینکه در انتهای بازار صعودی قرار دارند. بهترین کار برای غلبه بر ترس این است که با خود فکر کنید اگر قرار است این کار را انجام بدهم، باید دل به دریا بزنم و هر چه زودتر وارد عمل شوم.
تعادل در ریسک
بهطورقطع وقتی صحبت از مدیریت، کنترل و ایجاد تعادل در ریسک پیش می آید، همانقدر که پذیرش ریسک برای افراد ریسک گریز و رفتن در دل ماجرا اهمیت پیدا میکند، افراد ریسک پذیر نیز باید توانایی لحظه ای صبر و تفکر در مورد عواقب در نظر گرفتن ریسک بیش از حد را بیاموزند. برخی معامله گران بهجای آنکه از ریسک بهعنوان ابزاری در جهت بهبود معاملات و کسب سودهای منطقی استفاده کنند بهنوعی به دنبال هیجان و شرط بندی در معاملات هستند. آنها پس از مدتی به مقدار ریسک فعلی عادت می کنند و مانند افراد معتادی که پس از مدتی به دوز بالاتری از مواد مخدر نیاز پیدا میکنند، مجبور می مدیریت ریسک و سرمایه گذاری شوند با ریسک های بالاتری وارد معاملات شوند. بنابراین این نکته را به خاطر بسپاریم که نادیده گرفتن خطر و عمل کردن بهگونهای که گویی چیزی به ما آسیب نمی رساند نیز بهاندازه اجتناب از ریسک، غیرمنطقی است.
صحبت پایانی
درنهایت باید گفت اگر می خواهیم جزء ده درصد افراد برنده باشیم باید دیدگاه مثبتی راجع به ریسک داشته باشیم. از ریسک کردن نترسیم. ریسک را دوست خود بدانیم. اجازه ندهیم که ریسک بر ما مسلط شود بلکه آن را تحت کنترل خود درآوریم و بر آن تسلط یابیم. بپذیریم که ریسک در سرشت معامله گری وجود دارد و مهمتر از آن، در ذات زندگی نهفته است. بدانیم که معامله گری نیز فرقی با بقیه مشاغل نمی کند و باید با ریسک مختص به آن مواجه شویم و با رعایت چند نکته ساده و نهادینه کردن آنها در وجودمان ریسک را چنان مدیریت کنیم که ما را به سمت سودآوری و زندگی موفق هدایت کند.
اما به یاد داشته باشیم همانطور که باید در هر کاری تعادل را رعایت کنیم در ریسک کردن نیز باید متعادل عمل کنیم.
نویسنده: زینب آذریان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
سالها پیش وقتی در بازار طلای تهران فعالیت میکردم، اسم فردی به گوشم خورد که میگفتند خیلی خوب کار میکند و همیشه فکر میکردم این فرد از نظر تکنیکال و فاندمنتال در سطح بالایی است.چند ماه بعد خیلی اتفاقی با این فرد برخوردی داشتم و توانستم ۲ ساعتی با او صحبت کنم. وقتی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری از نحوه کارش برای من صحبت میکرد به این نتیجه رسیدم که او اصلاً روش تکنیکال را نمیشناخت و از نظر فاندمنتال هم از دید من در سطح استانداردی نبود.(پیشنهاد میکنم مقاله ساعت کار فارکس را هم بخوانید)
این سؤال مهم برای من به وجود آمد که این فرد چگونه از بازار بسیار پرتلاطم میتواند سودهای بسیار خوبی کسب کند ؟؟؟
وقتی با سؤالهایم بیشتر در استراتژی معاملاتی او ریز شدم، به این نتیجه رسیدم که او مدیریت سرمایه و ریسک را در کلاس بسیار بالایی رعایت میکند و این مدیریت سرمایه را بهواسطه تجربهای که در معاملاتش از بازار کسب کرده بود، به دست آورده است.این فرد بعد از زیانهای زیادی که به سرمایهاش تحمیل شد به این نتیجه رسیده بود که:
- در هر شرایطی از بازار، به زیان جا ندهد.
- در هر شرایطی از بازار، به سود جای زیادی دهد
- نقطه ورود اهمیت ندارد و مهم نقطه خروج است. جایی که باید از معامله فرار کرد
- این فرد در ابتدا با درصد کمی از سرمایهاش وارد معامله میشد و اگر بازار در جهت تفکر او حرکت میکرد حجم سرمایهگذاری را افزایش میداد
- این فرد اگر بازار را به شکلی میدید که مخالف نظر اولیه خود است پله کانی معاملات خود را میبست و غیره
دوستان در بورس اوراق بهادار موردی که معامله گر را به درآمد مستمر میرساند مدیریت ریسک و سرمایه در بورس است. در این ویدیو سعی کردیم به صورت جامع و با بیانی ساده به آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ایران بپردازیم.
روش کار معامله گران حرفهای
معامله گران حرفهای جهان با روشهای متفاوتی به این سطح معامله گری رسیدهاند، ولی همه آنها در یک نکته مشترک هستند. آنها از روشهای معاملاتی پیچیده بهشدت دوری میکنند و روش شخصی خود را خلق کردهاند که برگرفته از چند بند ساده ولی کارآمد است. آنها در طی زمان، روش معاملاتی خود را کاملاً شناخته و از بعدهای متفاوتی آن را مورد آزمایش قرار دادهاند؛ بهطوریکه به آن ایمان آوردهاند و با همین روش به بلوغ معامله گری خود رسیدهاند. این افراد بیشتر تمرکز خود را روی مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه گذاشته و با یک روانشناسی قوی به آن وفادار میمانند.(مقاله آیا بیت کوین قانونی است را هم مطالعه کنید)
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه در بورس ۲ مورد بسیار متفاوت هستند و کارایی آنها نیز در سیستم معاملاتی بسیار پرنگ است. مدیریت ریسک در بورس و مدیریت سرمایه در بورس ضامن بقای معامله گر در مسیر معامله گری است.
مدیریت سرمایه در بورس ایران:
مدیریت سرمایه مانند سُکان کشتی است، سُکان بهتنهایی کشتی را به مقصد نمیرساند ولی بدون سُکان هم بعید است بتوان به مقصد رسید.
مدیریت ریسک در بورس ایران:
مدیریت ریسک در بورس یکی از مهمترین پایههای رسیدن به سطح معامله گری حرفهای است. یک معامله گرحرفهای که قصد دارد مدیریت ریسک قدرتمندی را برای خود طراحی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری کند، باید بر حرکات قیمت در بازارهای موردتوجه خود، اشراف کامل داشته باشد. پس فردی میتواند مدیریت ریسک حرفهای طراحی کند که روندهای حرکتی قیمت را در بازار بشناسد.(برای طراحی مدیریت ریسک کارا معامله گر باید به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال اشراف داشته باشد)
به معنی واقعی کلمه:
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه اساس تبدیل شدن به معامله گر حرفهای است.
نکته بسیار مهم در مورد مدیریت ریسک و سرمایه در بورس:
معاملهگر حرفهای بر اساس شرایط بازار، ریسک معاملات خود را تغییر میدهد.
مثال
وقتی شرایط بازار بحرانی است، معاملهگر حرفهای با ریسک پایین کار میکند.
وقتی شرایط بازار قابل پیشبینی است، معاملهگر حرفهای با ریسک بالا کار میکند.
وقتی شرایط بازار در حالتی است که امکان به وجود آمدن بحران وجود دارد، معاملهگر حرفهای با ریسک متوسط کار میکند.
اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن
ریسک ؛ کلمهای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح میدهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر میکنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمیتوان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین میتوان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید که با استفاده از مدیریت مدیریت ریسک و سرمایه گذاری ریسک میتوانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در بازارهای مالی پرداختهایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفتهاید، بتوانید ریسک موجود در سرمایهگذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایهگذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.
* در صورت تمایل میتوانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.
شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام میدهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛
- سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
- سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
- ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
- ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد
اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ میتوانید در بورس خیلی موفق باشید.
هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.
فرآیند مدیریت ریسک
فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام میدهید خرید انجام دادهاید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.
* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2
* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایهگذاری میکنید.
* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کردهاید.
در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید میتوانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، میتوانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب میکنید هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیکتر باشد، ریسک بیشتر میشود.
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه میگوید:
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول میکنیم؛
* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کردهاید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.
* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.
* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.
و اما یک فرمول سادهتر برای حداکثر مبلغ خرید؛
* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.
انواع حد ضرر
- تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
- استفاده گسترده در اکسپرتهای خودکار
- تناسب با فازهای مختلف بازار
- نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارشهای مهم
انواع ریسک در بازارهای سرمایه
در اینجا، انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با آنها مواجه میشود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود؛
- ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
- ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک
ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
ریسکی که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب میگویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند.
نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب
- مدیریت ضعیف شرکت
- درست عمل نکردن سهامداران شرکت
- عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
- قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
- و .
که هر کدام از این نمونهها باعث میشود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط میشود. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوانیم با به کارگیری برخی روشهای محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک
کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج میکند.
برای مثال؛ تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکتها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایهگذار خارج است.
و اما چگونه میتوانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟
به این ضربالمثل دقت کنید؛
همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست؟ همه شما میگویید که ریسک آن کاهش پیدا میکند. چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین بیافتد و تخممرغهای آن بشکند سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم میمانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضربالمثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد؛ ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود. بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایهگذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوعسازی سبد سرمایهگذاری تنها میتوانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایهگذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمدهای از ریسک هایی که سرمایهگذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا مدیریت ریسک و سرمایه گذاری میکند.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک میباشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیمگیریهای معاملاتی میباشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن میتواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام میشود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمیتوانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد میتوانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریعتر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.
در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما میتوانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژیهای کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سوددهتری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند دید و راحتتر معاملات خود را انجام میدهند.
هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.
نتیجه بحث
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده پیشبینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایهگذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده میباشد. سرمایهگذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آوردهاند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود مدیریت ریسک و سرمایه گذاری هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
مدیریت ریسک و سرمایه چیست؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
یکی از شایعترین و معروفترین جملات در مدیریت ریسک و سرمایه گذاری این است که «تمام تخم مرغهایمان را در یک سبد نگذاریم.». این نکته مهم در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را میتوان با انجام تنوع در سرمایه گذاری رعایت کرد.
در جهانی زندگی میکنیم که ریسکهای بالقوه بسیاری را در خود جا داده است. از ساختن یک خانه که با ریسک زلزله تهدید میشود تا سرمایهای که در یک بازار قرار میدهیم و خطر سقوط و نزول قیمت آن را تهدید میکند. هر کدام از ریسکها درجات مختص به خود را دارند و هیچ کدام شبیه به دیگری نیست. بعضی از ریسکها به ندرت از حالت بالقوه به حالت بالفعل در میآیند و زیاد نگرانشان نیستیم. اما ریسکهایی که همیشه به چشم میآیند و نیاز به مدیریتشان داریم بیشتر مربوط به سرمایه و وجه مالی زندگیمان میشود. مدیریت ریسک و سرمایه از مهمترین مهارتهایی است که یادگیری آن سن و سال نمیشناسد. شیوههایی هست که بتوان با فراگیریشان به مدیریت ریسک و سرمایه پرداخت. اما قبل از یادگیری تکنیکها یا به عبارتی روشها بهتر است با مفاهیم ریسک و سرمایه و نقش هر کدام از آنها در مسیر سرمایه گذاری آشنا شویم.
سرمایه چیست؟
از وجه نقد گرفته تا داراییهای دیگر را میتوان سرمایه دانست. اما تفاوت پول به تنهایی با سرمایه در این است که پول را برای خریدها و خدمات استفاده میکنیم. اما آن وجه نقد یا دارایی برای افزایش ثروت و رسیدن به اهداف مالی که برای رسیدنشان نیازمند شکیبایی و طی کردن مسیر سرمایه گذاری هستیم را سرمایه میگویند. سرمایه سه نوع دارد؛ سرمایه ثبت شده یا حساب سرمایه 1 ، سرمایه استقراضی 2 و سرمایه در گردش 3 . هر کدام از این انواع تعریف مشخص خود را دارند. اما یک نقطه مشترک میان هر سه آنها این است که برای رسیدن به اهداف مالی و افزایش ثروت مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین باید اعتراف کرد که در تعریف سرمایه، جایی هم برای فعل زمان و ارزش آن باید در نظر گرفت. چرا که رشد دارایی به مدیریت ریسک و سرمایه گذاری زمان نیاز دارد. به زبان سادهتر، از زمانی که وجه نقد یا یک دارایی را در یکی از بازارهای سرمایه قرار میدهیم و از طریق یک ابزار سرمایه گذاری اقدام به رشد آن وجه نقد یا دارایی میکنیم باید بازه زمانی را طی کنیم تا به نتیجه موردنظر از سرمایه گذاریمان برسیم.
1. سرمایه ثبت شده (Equity Capital)مدیریت ریسک و سرمایه گذاری ؛ حسابی که در سهام یا ترازنامه بخش حقوق صاحبان است را سرمایه ثبت شده یا حساب سرمایه هم مینامند.
2. سرمایه استقراضی؛ گاهی برای دریافت سرمایه موردنیاز اقدام به گرفتن وام میکنیم که به آن سرمایه استقراضی میگویند. استقراض در لغت به معنای «طلب قرض کردن» است. گاهی برای راهاندازی یک کسب و کار کوچک هم از دوست و خانواده پول قرض میگیریم که به آن هم سرمایه استقراضی میگویند.
3. سرمایه در گردش (Working Capital)؛ نقدشوندگی بالای یک شرکت نشان از سرمایه در گردشاش دارد. اگر نام داراییهای جاری به گوشتان آشنا هست، بدانید که سرمایه در گردش اشاره به همان داراییها دارد.
مفهوم ریسک
ریسک و خطر را میتوان از اولین مفاهیمی دانست که از زمانی که بشر اولین قدمهایش را برای زندگی برداشت همراهاش بوده است. اصلا یکی از دلایل قبیلهای زندگی کردن ما که امروز به آن جامعه میگوییم به خاطر کم کردن هر چه بیشتر خطرات و ریسکهای احتمالی در زندگی بوده است. خطر یا ریسک یعنی مواجهه با فرصتی که میتواند یا به نفعمان تمام شود یا به ضررمان. صحنهای را تصور کنید که انسانهای اولیه به دنبال شکار یک گاومیش رفتهاند. در این موقعیت به خاطر تعداد بالای شکارچیان خطر، ریسک کمتری برای آسیب دیدن وجود دارد. اما باید در نظر داشت که حجم گوشت شکاری گاومیش به همان میزان که ریسک کمی در شکار دارد برای عده شکارچیان کم است. حال تصور کنید که به جای مدیریت ریسک و سرمایه گذاری گاومیش قرار بر شکار یک ماموت باشد. بی شک ریسک زیادی در این شکار وجود دارد. اما در عوض اگر شکار به خوبی انجام شود به همان میزان گوشت شکار بیشتری نصیب همگی میشود. به این معنی که هر چه ریسک بیشتر باشد به همان میزان میتوان انتظار بازدهی داشت. در سرمایه گذاری هم اوضاع چنین است. به عنوان مثال اگر سرمایه گذاری در سهام را انتخاب کنیم میتوان به همان اندازه که ریسک این بازار بیشتر است انتظار بازدهی داشت. اما زمانی که موضوع مدیریت ریسک و سرمایه به میان میآید باید گفت که هنوز تکنیکهایی هست که بتوان در این نوع سرمایه گذاریها هم موفق عمل کرد و تا حد ممکن از ریسک سرمایه گذاری کم کرد.
تکنیکهای مدیریت ریسک و سرمایه
یکی از شایعترین و معروفترین جملات در مدیریت ریسک و سرمایه گذاری این است که «تمام تخم مرغهایمان را در یک سبد نگذاریم.». این نکته مهم در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را میتوان با انجام تنوع در سرمایه گذاری رعایت کرد. به عنوان مثال ابزار سرمایه گذاری مانند صندوق سرمایه گذاری سهامی با توجه به داشتن سبدی متشکل از سهام مختلف و البته کارشناسی شده میتواند تا حد بسیار زیادی به مدیریت ریسک و سرمایه ما بپردازد. البته باید گفت که نکته دیگری که در این ابزار میتواند از ریسک انتخابهای ما کم کند حضور کارشناسان و تحلیلگران بازار سهام در آن است. در صندوقهای سرمایه گذاری حضور ارکان و متخصصین صندوق میتواند از انتخابهای کورکورانه ما در مسیر سرمایه گذاری جلوگیری کند. به عنوان مثال زمانی که انتخاب سهام را به عهده افراد باتجربه در صندوق میگذاریم میتوانیم تا حد قابل توجهای از ریسک بالقوه چنین بازارهای دارایی آسوده خاطر باشیم. اما یک نکته دیگر هم باید به این نتیجهگیری افزود. آن هم این است که برای بهتر کردن پیامدهای سرمایهگذاری بهتر است حتی گزینهها را هم متنوعتر کرد. مثلا میتوان از صندوقهای طلا یا درآمد ثابت هم برای کاهش ریسک استفاده کرد.
نتیجه گیری
مدیریت ریسک و سرمایه در مسیر سرمایه گذاری از مهمترین مهارتها در هر فرد به حساب میآید. هر میزان که به بحث بازدهی اهمیت میدهیم باید به خطرات و ریسکها و مدیریت آن مدیریت ریسک و سرمایه گذاری نیز توجه کنیم تا بتوانیم بهترین نتایج را از مسیری که انتخاب کردهایم و سرمایهمان را در آن قرار دادهایم به دست بیاوریم. در فرصتی که پیش آمد به بررسی مفاهیم ریسک و سرمایه و مدیریت این دو پرداختیم تا دست کم بتوانیم مفهومی کلی و البته کاربردی را برای بهتر قدم برداشتن در زمینههای سرمایه گذاری یاد بگیریم.