پلت فرم چیست؟

پلت فرم چیست؟
ابزار پلتفرم و کاربرد ها
همهی ما اصطلاحهای پلتفرم (Platform) و کسب و کارهای پلتفرمی را میشنویم و به کار میبریم.
همچنین میتوانیم مثالهای متعددی از مدل کسب و کار پلتفرمی را فهرست کنیم.
اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین، آمازون، اوبر و گوگل (در نقش موتور جستجو)، تنها نمونههایی از پلتفمرم های بینالمللی محسوب میشوند.
در فضای اینترنت کشور خودمان هم میتوانیم از آپارات، دیجیکالا، بلاگفا، باما، دیوار، شیپور و نیز اسنپ، تپسی، کلوب، پونیشا، لست سکند و کافه بازار، به عنوان مثالهای خوبی از پلتفرم های موفق و پرمخاطب نام ببریم.
بنابراین با توجه به آشنایی شما با مفهوم پلتفرم و تجربهی نمونههایی از آن، این درس صرفاً به تعریف پلتفرم و ویژگیهای پلتفرم میپردازد.
پس از آشنایی با تعریف پلتفرم، میتوانیم بهتر در مورد اینکه چه کسب و کارهایی پلتفرم محسوب میشوند قضاوت کنیم.
معنی لغوی پلتفرم چیست؟
کلمه پلتفرم (به انگلیسی: Platform) به معنای سکو است. همچنین معمولاً سکوها و قسمتهایی از سالنها که ارتفاعشان از بقیهی سالن بالاتر است، پلتفرم نامیده میشوند.
طی قرون اخیر، هرگاه کسی روی سکویی میرفته که بهتر پلت فرم چیست؟ دیده شود، آن سکو پلتفرم نامیده میشده است.
جالب است بدانید در ادبیات لاتین هم، کلمهی مشابهی به صورت پولپیتوم (Pulpitum) وجود دارد که به همین معنا به کار میرفته است: محل بلندی که کشیشان بر روی آن میایستادهاند تا بهتر دیده شوند و صدایشان بهتر به گوش مخاطب برسد.
تعریف مدل کسب و کار پلتفرمی چیست؟
اجازه بدهید ابتدا تعریف مطرح شده در کتاب انقلاب پلتفرم را مرور کنیم:
A platform is a business based on enabling value-creating interactions between external producers and consumers.
The platform provides an open, participative infrastructure for these interactions and sets governance conditions for them.
در اینجا چند نکتهی کلیدی مطرح شده در تعریف پلتفرم توسط جفری پارکر و همکارانش را با هم مرور میکنیم:
پلتفرم یک کسب و کار است.
پلتفرم ها از طریق ایجاد تعامل (Interaction) ارزش آفرینی میکنند.
پلتفرم پلت فرم چیست؟ ها تعامل را میان تولیدکنندگان بیرونی و مصرف کنندگان بیرونی ایجاد میکنند و شکل میدهند.
بخشی مهمی از نقش پلتفرم، ایجاد زیرساخت برای شکل گیری تعاملها و نیز تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر این تعاملهاست.
همانطور که میبینید مهمترین ویژگی پلتفرم این است که به جای تولید و عرضهی محصول، فضا و زیرساختی برای رابطهی میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان یک محصول (کالا یا خدمت) ایجاد میکند.
به کسب و کاری که پلتفرم نیست چه میگویند؟
شاید یک دهه قبل، باید با جزئیات بسیار و تلاش و کوشش توضیح میدادیم که کسب و کار پلتفرمی چیست و مدل کسب و کار پلتفرم چگونه کار میکند.
اما الان احتمال بیشتری وجود دارد که بپرسید: کسب و کارهایی که پلتفرم نیستند، چه نامیده میشوند؟
آیا همین که به آنها کسب و کار سنتی بگوییم کافی است؟ یا نام دیگری برای این نوع کسب و کارها وجود دارد؟
کسب و کار سنتی اصطلاح نادرستی نیست. اما اگر میخواهید در فضای پلتفرمها صحبت کنید و به تحلیل مدل کسب و کار پلتفرمی بپردازید، اصطلاح تخصصی دیگری وجود دارد که در مقابل پلتفرم قرار میگیرد: پایپ لاین (Pipeline) یا کسب و کار خطی.
مدل پایپ لاین (خطی)
وقتی مدل کسب و کار به شکل خطی تعریف میشود، دقیقاً یک زنجیره ارزش مستقیم و شفاف در کسب و کار وجود دارد:
• مواد اولیه / خدمات اولیه تأمین میشود.
• محصول طراحی و تولید میشود (چه از جنس کالا و چه خدمت)
• محصول به مشتریان بالقوه معرفی میشود
• از طریق کانالهای عرضه (دیجیتال یا فیزیکی) به دست مشتری میرسد
• مشتری هم رضایت یا نارضایتی خود را به صورت کلامی یا در قالب خریدهای بعدی به کسب و کار اعلام میکند.
بنابراین اگر میخواستید ببینید که یک کسب و کار از نوع پایپ لاین است یا نه، دو مورد از سوالهای کلیدی چنین خواهد بود:
• آیا آن کسب و کار، در طراحی و تولید محصولی که عرضه میکند، متخصص و فعال است یا نه؟
• اگر شما اولین کسی باشید که با آن کسب و کار آشنا میشوید، آیا چیزی برای ارائه به شما دارند؟
هیچکس انتظار ندارد زاکربرگ بتواند پستهای عالی و حرفهای روی فیسبوک بگذارد.
همچنین اگر شما نخستین کاربر اینستاگرام باشید، هیچ چیز خاصی برایتان ندارند و صرفاً از شما خواهند خواست عکسها و حرفهای خود را در آنجا منتشر کنید تا دیگران بیایند و ببینند.
پلتفرم و پایپ لاین دو انتهای یک طیف هستند
نباید احساس کنیم که بحث پلتفرم و پایپ لاین، دقیقاً یک تقسیم بندی مطلقِ دوگانه (صفر و یک) است.
پلتفرم و پایپ لاین یک طیف هستند و کسب و کارها ممکن است در جایی بین این دو قرار گیرند.
به عنوان مثال، عمدهی سایتهای خبری را میتوان کسب و کار پایپلاین دانست. این در حالی است که کامنتها و نظرات خوانندگان هم نقش مهمی در رونق آنها دارد و احتمالاً هنگام خواندن خبرهای مهم، بخشی از کامنتها را میبینید.
به عنوان یک سوال ساده میتوانید از خود بپرسید: اگر من امروز به این سایت خبری امتیاز ۱۰۰ بدهم و از فردا دیگر این سایت کامنتها را منتشر نکند، امتیاز آن نزد من به چند کاهش خواهد یافت؟
میزان امتیازی که به عنوان کاهش در نظر میگیرید، شاخصی است که فاصله گرفتن کسب و کار از الگوی خطی را نشان میدهد.
قلب کسب و کارهای پلتفرمی در کجاست؟
با توجه به اینکه کسب و کارهای پلتفرمی تخصصی در تولید و عرضهی محصول ندارند، قلب آنها در مکانیزمی است که عرضه کننده و تقاضاکننده را به یکدیگر وصل میکند.
به الگوریتمهایی که این کار را انجام میدهند، الگوریتم های تطبیق دهنده یا Matching Algorithms گفته میشود.
هر چه یک پلتفرم بتواند عرضه کننده را بهتر به تقاضاکننده برساند و بالعکس، برای هر تقاضایی عرضهکنندهی مناسبتری را بیابد، قدرت آن بیشتر خواهد بود.
به پلتفرم تاکسیهای اینترنتی فکر کنید.
عدهی زیادی راننده و عدهی بسیاری مسافر از این پلتفرمها استفاده میکنند.
برای شما به عنوان مسافر، جذاب نیست که نام و مشخصات و پلت فرم چیست؟ موقعیت همهی رانندگان را بدانید.
راننده هم تمایل ندارد با اطلاعات همهی مسافرین روبرو شود.
انتظار شما این است که پلتفرم از بین تمام رانندگان، رانندهای را که موقعیت و ترجیحش به مبداء و مقصد شما نزدیک است، جستجو کرده و به شما معرفی کند.
برای راننده هم مهم است که پلتفرم، مسافر خوب (از نظر مسیر، کرایه و اخلاق و برخورد) را برای او پیدا کرده و به وی پیشنهاد دهد.
همانطور که میبینید اصل ماجرا در Matching است و همهی فرایندهای دیگر – که البته بسیار مهم نیز هستند – پلت فرم چیست؟ حول این محور کلیدی شکل میگیرند.
جملهای که دایان کویل مطرح میکند و در اسناد دیگر هم نقل شده و مورد استناد قرار میگیرد، کمک میکند تا مفهوم پلتفرم بهتر در ذهنمان بماند:
…matching supply and demand more efficiently, using technology to reduce the transaction costs involved in acquiring goods or services from the people able to provide them…
پلتفرمها قرار است با تطبیق دادن کارآمدتر عرضه و تقاضا با استفاده از تکنولوژی، هزینهی تعامل میان تأمینکنندگان و دریافتکنندگان کالاها و خدمات را کاهش دهند.
پلت فرم خودرو چیست؟
حتما در خبرهای مربوط به مشارکت با خودروسازان خارجی اصطلاح استفاده از پلت فرم مشترک را شنیده اید ولی واقعاً پلت فرم چیست و چگونه فرآیند خودروسازی را سریع تر و کم هزینه تر می کند که اینقدر اهمیت فراوانی دارد.
یکی از مهمترین مواردی که پیش از شروع فرآیند طراحی یک خودرو مد نظر مدیران ارشد دپارتمان طراحی آن برند قرار میگیرد و نقشی اساسی را در موفقیت آن مدل ایفا میکند، تصمیمگیری و انتخاب پایه، اساس و شالودهای است که قرار است محصول جدید بر اساس آن تولید شود.
آشنایی با پیچیدگیها و پیش نیازهای طراحی و ساخت یک خودرو
طراحی و مهندسی بخشهای فنی یک خودرو و انجام مراحل تست و آزمایشات دقیق به قدری پیچیده و دشوار و صد البته هزینه بر است که بیشتر شرکتهای خودرو سازی ترجیح میدهند از یک پایه که قبلا در آن شرکت طراحی شده و سرمایه گذاریهای هنگفتی روی آن صورت گرفته و توانسته محبوبیت قابل قبولی را بویژه در بخش فنی در بین مشتریان و منتقدان از آن خود کند در ساخت چندین محصول استفاده کنند.
نمونه ای از یک نوع پلت فرم
پلت فرم به چه معناست؟
پایه و شالوده اصلی که ممکن است بر اساس آن چندین مدل خودرو تولید و ساخته شوند در اصطلاح پلت فرم نامیده میشود.
در واقع پلت فرم مجموعه پیشرانه، جعبه دنده، شاسی و سیستم انتقال قدرت را در برمی گیرد و همانطور که پیشتر نیز بیان شد این قسمتها میتواند در بین چندین محصول تولیدی یک شرکت خودروساز مشترک باشند و فقط قسمتهایی که نیاز به ایجاد تغییرات در آنها حس میشود از نو، طراحی شده و یا تغییراتی اساسی در آنها صورت پذیرد.
استفاده از یک پلت فرم در تولید چندین مدل میتواند مزایای بسیاری را برای شرکتهای خودروسازی داشته باشد.
نکته قابل توجه در استفاده از پلتفرمهای مشترک این است که استفاده از یک پلت فرم لزوما نباید در بین محصولات یک شرکت خودروسازی باشد بلکه بسیاری از شرکتهای خودرو ساز در جهان با یکدیگر همکاری نزدیک داشته و با تعریف پروژههای مشترک و پیچیده از دانش و تجربیات یکدیگر نهایت بهره را میبرند که از جمله این شرکتهای خودروسازی میتوان به گروه کیا-هیوندای، رنو و مرسدس، و میتسوبیشی و … اشاره کرد.
نمونههایی از استفاده پلت فرم یکسان و مشترک در چند محصول
در بین محصولات تولیدی در داخل کشور شاید بتوان دو خودرو پژو۲۰۶ و رانا را یکی از بارزترین نمونههای استفاده از پلت فرم مشترک دانست که عملا دارای سازه و اجزای فنی یکسان اما طراحی داخلی و خارجی متفاوتی هستند(تولید رانا بر روی پلت فرم ۲۰۶ اس دی).
علاوه براین محصولاتی نظیر پژو۴۰۵ که به یار دیرینه و پایه و اساس بسیاری از محصولات تولیدی فعلی تبدیل شده است و سمند را میتوان نمونه دیگری از استفاده از پلت فرمهای مشترک دانست.
از نمونههای دیگر پلت فرمهای مشترک در محصولات خودروسازان جهانی میتوان به پلت فرم مشترک خودروهای تویوتا آریون و لکسس ES، هیوندای توسان و کیا اسپورتیج، مرسدس بنز GLK و کلاس c، بامو سری۳ و ایکس۳ اشاره کرد. که البته مرسدس GLK و C را باید (همانند بامو سری۳ و ایکس۳) نمونهای به معنای واقعی و کامل از استفاده هوشمندانه از پلت فرم مشترک دانست.
استفاده از پلتفرم ارتباطی در کنار LMS
بستر یا پلتفرم ارتباطی، پتانسیل بسیار زیادی برای استفاده در آموزش الکترونیکی دارد. این بستر ها سطح پیشرفته ای از ویژگی های ارتباطی دلخواه را در سیستم های LMS اضافه می کنند.
پلتفرم ارتباطی چیست؟
طی سالهای اخیر استفاده از بسترهای ارتباطی در مشاغل رشد چشمگیری داشته است. این پلتفرم ها ارتباطات لحظه ای – متن و صدا – را با ویژگی هایی نظیر اشتراک فایل، تماس ویدیویی و اشتراک صفحه نمایش ترکیب می کنند.
برای مثال Slack با بیش از ۱۲ میلیون کاربر فعال روزانه نمونه کاملی از یک بستر ارتباطی است.
آیا پلتفرم ارتباطی در کنار LMS کار می کنند؟ ما ۵ دلیل برای پاسخ به این سؤال را مورد بررسی قرار داده ایم.
۱- تعامل و سرگرمی بیشتر دانش آموزان در پلتفرم ارتباطی
در مقایسه با LMS های معمولی، پلتفرم های ارتباطی، ویژگی های جذابی هستند که می توانند نسل امروز با آنها ارتباط برقرار کنند. توانایی برقراری ارتباط فوری و به اشتراک گذاری اسناد از طریق تلفن های همراه، موجب افزایش تعامل فراگیران می شود.
نکته جالب توجه این است که معلمانی که از پلتفرم ارتباطی در کلاس خود استفاده کرده اند، اذعان می کنند که دانش آموزان این بستر ها را از LMS فعلی ترجیح می دهند. چرا که این پلتفرم ها به طور قابل توجهی سرگرم کننده تر اند و کار های گروهی را نیز بهبود می بخشند.
۲- از پرسش سؤال های تکراری جلوگیری می کند.
مزیت پلتفرم ارتباطی این است که تمام مکالمات در آن بایگانی می شوند و همه اعضا می توانند به این بایگانی ها مراجعه کنند.
برخی از پلتفرم های ارتباطی، می توانند شامل ربات هایی باشند که برای پاسخگویی به سؤالات متداول برنامه ریزی شوند.
درصورت استفاده صحیح از این امکانات، این دستیارهای مجازی با پاسخ دادن خودکار به مباحث مطرح شده، باری را از دوش مدرسان بر می دارند.
همچنین طی تحقیقاتی، استفاده از پلتفرم ارتباطی در طول سال تحصیلی، باعث صرفه جویی در وقت دانش آموزان برای جستجوی پاسخ سؤالاتشان می شود.
۳- ارتباط مداوم در پلتفرم ارتباطی
تمام پلتفرم های ارتباطی برای اکثر سیستم های عامل و دستگاه ها برنامه ریزی شده اند. این بستر ها نسبت به ایمیل پاسخگویی را بهبود بخشیده اند.
۴-پتانسیلی برای بازی سازی
بازی سازی در پلتفرم ارتباطی
برخی از پلتفرم های ارتباطی، از افزونه های شخص ثالث پشتیبانی می کنند تا عملکرد بیشتری داشته باشند. بازی سازی در یک پلتفرم ارتباطی امکان شناخت بهتر دانش آموزان و پیوستگی بیشتری را در جامعه ایجاد می کند.
به عنوان مثال، محققان دانشگاه پنسیلوانیا از پلاگین Bonusly Slack استفاده می کنند. در این پلاگین، اعضا می توانند به برخی از اقدامات همچون پاسخ به سؤالات امتیاز بدهند. اعضایی که در رده های بالاتر جدول امتیاز بندی قرار بگیرند، یک ناهار رایگان به عنوان پاداش دریافت می کنند.
بازی سازی می تواند به راحتی در آموزش الکترونیکی استفاده شود. با مسابقاتی که از طریق پلتفرم های ارتباطی، اجرا می شود، می توان به دانش آموزانی که به سؤالات، پاسخ درست می دهند، امتیازی در نظر گرفت. با پلاگین های متفاوت، جایزه های متنوعی در بازی طراحی می شود.
۵- رسمی بودن در یک محیط غیر رسمی
گفتگو ها در پلتفرم های ارتباطی، می تواند در اشکال مختلفی باشد. در این پلتفرم ها می توان کانال هایی را بر اساس موضوع های مختلف سازماندهی کرد. حتی می توان این کانال ها را به صورت عمومی یا خصوص تنظیم کرد.
در برخی از پلتفرم ها می توان پیامرسانی مستقیم و یک به یک ( one-to-one) نیز ایجاد کرد. بدین ترتیب دانش آموزان در ایجاد کانال های خصوصی برای شبکه های غیر رسمی آزاد خواهند بود.
علاوه بر این، اکثر پلتفرم های ارتباطی، دارای امکانات پشتیبانی از پیام های واکنشی همچون ایموجی و GIF هستند. درست همانند برنامه های پیام رسان. ابزار های واکنش به پیام ، در تأمین بازخورد بسیار خوب عمل می کنند و می توانند برای مدتهای مدیدی مورد استفاده قرار بگیرند و تاریخ مصرفی ندارند.
یک مطالعه نشان داد که در کلاسی که تعامل چهره به چهره کم است، واکنش دانش آموزان با استفاده از این ابزار ها، به مدرسان کمک می کند تا بدانند آیا مطالب و پیشنهادشان خوانده شده است. و آیا گروه دانش آموزان با آنها موافق هستند یا خیر.
پلتفرم های ارتباطی، پتانسیل بسیار زیادی برای استفاده در آموزش الکترونیکی دارند. این بستر ها لزوماَ جایگزین LMS نیستند، بلکه به عنوان ابزار مکمل ارتباطی در کنار سیستم های مدیریت آموزش به شمار می روند.
شبکه های اجتماعی | معرفی ۵ پلتفرم اجتماعی برتر برای راهاندازی کسبوکارها
حتما از شبکه های اجتماعی دیجیتال و نقش و تاثیری که در زندگی ما انسانها میتوانند بگذارند، آگاه هستید. برای کسی که میخواهد استراتژی محتوای کسبوکار خود را طراحی کند و در پلتفرمهای اجتماعی حضور یابد. بسیار مهم است که درکی عمیقتر و تخصصیتر از پلتفرمهای اجتماعی داشته باشد.
شبکه اجتماعی چیست؟
شبکه اجتماعی یا Social network یک ساختار اجتماعی است که از گروههایی (عموماً فردی یا سازمانی) تشکیل شدهاست که توسط ایدهها و تبادلات مالی، دوستان، خویشاوندان، لینکهای وب، و سرایت بیماریها (اپیدمولوژی) به هم وصل هستند.
امروزه شبکه های اجتماعی بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفتهاند. بدینترتیب ابزارهای دیجیتال و پلتفرمهای اجتماعی برای کمک به توسعه آن بهوجود آمده است.
پلتفرمهای اجتماعی یا social media یک بستر بسیار مهم و کاربردی هستند که میتوانیم کسبوکار خود را وارد آنها کرده و از طریق آنها به برندسازی و فروش خود کمک کنیم. گوگل پلاس، لینکدین، فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و سایر پلتفرمهای مشابه، ابزارهای دیجیتالی هستند که برای ایجاد شبکه های اجتماعی و توسعه آنها طراحی شدهاند.
ایجاد کسبوکارها در پلتفرمهای اجتماعی
بسیاری از شبکههای اجتماعی شاخصهای خاص خود را برای اندازه گیری دارند. این شاخص Engagement میباشد.
نرخ تعامل یا «Engagement» در شبکههای اجتماعی یکی از ملاکهای مهم برای رسیدن به موفقیت در فضای مجازی است. اگر شما برای افزایش تعامل در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی بکوشید، قطعاً در شبکههای اجتماعی شناختهتر شده و به اعتبار بیشتری کسب میکنید.
سایت Statista است که با ترکیب آمارهای چند منبع معتبر، آمار نسبتاً جامعی از تعداد کاربران شبکه های اجتماعی ارائه میکند.
معرفی پلتفرم اجتماعی برای کسبوکارهای اینترنتی
۱- فیسبوک
چنانچه میخواهید مشکل کمبود ترافیک را حل کنید باید از گروههای فعال در فیسبوک استفاده کنید! با این کار تقریبا میتوانید به میزان زیادی فروش خدمات و محصولات خود را افزایش دهید.
یک فروشگاه اینترنتی خوب، اگر یک برند کوچک هم باشد. مطمئنا برای کاهش عیب و رسیدن به یک سطح فروش خوب میتواند از راههای کاربردی برای پیشرفت کسبوکار عضویت در گروههای فیسبوک استفاده کند.
در گروههای فیسبوک، هرمحصول منسوخ شده یک بار دیگر احیاء میشود. در واقع انتخاب مردم از جوامع محلی به گروههای فعال فیسبوک که به صورت تیمها، گروهها سازماندهی میشوند، هدایت میشود.
۲- اینستاگرام و اسنپچت
ارتقاء جایگاههای شبکه اجتماعی پرطرفدار مانند اینستاگرام و Snapchat در نتیجه ارتقاء رسانه اجتماعی فعال حاصل میشود. میلیونها فالور در آنها وجود دارد که تحت تاثیر پستهای موجود در آن قرار میگیرند.
برندهای زیادی وابسته به این هستند که از طریق Influencer محصول خود را در مقابل مخاطبان تبلیغ کنند. در واقع یک اینفلوئنسر به اطلاعاتی دسترسی پیدا میکنند که درباره محصولات، خدمات، اخبار یا پستها در سایت شما صحبت کند. اگر محصولات لوکس و زیبا را میفروشید، میتوانید از این طریق تبلیغات کنید.
همچنین میتوانید با ساختن یک پیج، تصاویرو پستهایی درباره محصول و خدمات خود استفاده کنید. لیست فالوورها را براساس تعداد و سطح انتخاب آنها و محتوایی که به اشتراک می گذارند و یا ارتباط قوی پست هایشان را با محدوده هدف شما، تفکیک کنید.
۳- توییتر
توییتر یک شبکه اجتماعی بزرگ است اما در بعضی از وبسایتهای تحلیل محتوا پ بازاریابی گفته شده است که شبکه اجتماعی مناسبی برای پیشرفت کسبوکار اینترنتی نمیباشد و برای تجات الکترونیکی مناسب نیست.
علیرغم این واقعیت، تعداد کمی از برندها توانستند از طریق تبلیغات تویتر ترافیک و فروش ایجاد کنند.
۵- یوتیوب
همه تبلیغات یوتیوب را می شناسیم. “Skip Ads” هر چند که برای بازدیدکنندگان مزاحمتی ندارد. اما بهسختی و مدت زمان زیادی رشد میکند. اما روشهای دیگری نیز وجود دارد که میلیونها بازدیدکننده را از طریق ویدئو برای شما ایجاد کند و باعث درآمد از گوگل شود.
نیازی به گفتن نیست که ارتباط بالای محتوای ویدئو با سایت و بازار شما، نتایج بهتری را برای شما ایجاد خواهد کرد.
ضرورت بازتعریف مفاهیم در فضای مجازی؛ نقش پلتفرمهای داخلی چیست؟
تهران- ایرناپلاس- چالشی که این روزها نه تنها مسئولان کشور ما بلکه مدیران کشورهای دیگر با آن مواجهاند، فضای مجازی، مفاهیم و مسائلی است که از آن فضا سرچشمه میگیرد. فضایی که به گفته برخی مسئولان و کارشناسان سبب شده بعضی مفاهیم به بازتعریف نیاز داشته باشند.
به گزارش ایرناپلاس، تاثیرگذاری فضای مجازی و بستری مانند اینترنت بر زندگی ما به اندازهای است که میتواند سبک و نوع نگاه ما را به همه ابعاد زندگیمان تغییر دهد. فضایی که حتی آموختههای ما را از همان دوران کودکی تا بزرگسالی میتواند دچار چالش کند. در همین زمینه چندی پیش دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی در نشستی با اعلام اینکه «دنیای امروز نیاز به بازتعریف مفاهیم دارد»، گفت: «در صورتی که بخواهیم با مفاهیم پیشین در فضای بسط یافته امروز زیست کنیم با چالش روبرو خواهیم شد.»
فیروزآبادی با بیان این نکته که «بازتعریف مفاهیمی که در بستر تمدنی، ایدئولوژیکی و دینی ساخته شدهاند دشوار است»، اظهار داشت: «سرعت تحولات و بسط یافتگی بسیار زیاد است و مفاهیم همچون آزادی، حریم خصوصی، آموزش و نظام رسانه نیاز به بازتعریف دارد.»
در این نشست، مباحث متفاوتی از فضای مجازی مطرح شد که علاوه بر جهانی شدن و از بین رفتن مرزها، به موضوع پلتفرمها هم پرداخته شد. دبیر شورای عالی فضای مجازی در اینزمینه تاکید کرد: «جهانی در حال شکلگیری است که توسعه خدمات آن متکی بر پلتفرمهاست. در این پلتفرمهای جهانی، ما در معرض سلطه شرکتهای انحصاری بزرگ در دنیا هستیم که خدماتی با کیفیت کمیت مناسب و ارزان عرضه می کنند و در واقع نه تنها ما بلکه دنیا با سیطره و سرمایهداری سکوها با رویکرد تضعیف دولتها روبروست.»
در این نشست، از ضرورت بازطراحی نظام تربیتی هم گفته و تاکید شد: «باید با استفاده از فرصت زبان و اعتماد به رسانههای ملی در جامعه، رسانهای از جنس دانشآموزان شکل گیرد و خود دانشآموزان تولیدکننده محتوا باشند.»
بهراستی این بازتعریفها باید چگونه صورت گیرد که کارکردی و اثرگذار باشند و مورد قبول مرم قرار گیرند؟ پلتفرمها در عرصه بینالمللی بهراحتی و با هزینه اندک، محتواهای خود را همهجا آشکار میسازند. در چنین شرایطی، نظام تربیتی ما باید چگونه بازطراحی شود؟
لیلا وصالی پژوهشگر و مدرس سواد رسانهای به این پرسشها پاسخ داد.
ضرورت فهم دقیق مخاطب از بازتعریف مفاهیم
وصالی درباره ضرورت بازتعریف برخی مفاهیم و کارکرد و اثرگذاری آنها به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این مفاهیم در این سالها بازتعریف پیدا کردهاند؛ یعنی به شکل ناخودآگاهی در آنها تغییر معنا ایجاد شده است. به همین دلیل مجبور به تغییر رویکرد این مفاهیم هستیم و برای اینکه بتوانیم خود را با آنها و معنای جدیدی که پیدا کردهاند متناسبسازی کنیم، لازم است رویکرد متناسبی با آنها داشته باشیم.
وی ادامه داد: در واقع باید با هر بازتعریفی که در فضای مجازی صورت میگیرد، یک بازتعریف دیگر در نوع مواجه با کنشها و واکنشها داشته باشیم. برای نمونه، در فضای مجازی بحث حریم خصوصی تعریف جدیدی پیدا کرده است؛ تعریف حریم خصوصی و مشخص کردن چارچوبهایی که حریم افراد را مشخص میکند، در سالهای اخیر مورد مناقشه بوده است.
به گفته او، بسیاری تصورشان بر این بود که حریم خصوصی آنها، چارچوب گوشی تلفن همراهشان است اما در واقع، حریم خصوصی را به نوعی حریم فردی معنا کردهاند بدون اینکه به این موضوع توجه کنند کسانی که از رفتارها و کردار آنها تاثیر میپذیرند در این حریم خصوصی شریک هستند و شما نمیتوانید نسبت به کسانی که رفتار شما روی زندگی آنها تاثیر مثبتی ایجاد میکند، حریم شخصیتری برای خود داشته باشید. بنابراین بعضی از مفاهیم نیازمند بازتعریف هستند.
وی افزود: پیش از این، حریم خصوصی، خانواده بود. اکنون حریم خصوصی همچنان خانواده است اما در فضای مجازی باید این موضوع بازتعریف شود. یعنی چارچوب و مقرراتی برای آنها مشخص شود و بدانیم در چه مواردی لازم است خانواده در جریان قرار گیرد و اینکه مانعی برای وجود و حضور آنها نداشته باشیم.
وصالی گفت: بحثهای دیگری مانند کلمه «آزادی» میتواند فرد به فرد تعریف متفاوتی داشته باشد و هر کسی بر اساس اخبار ذهنی خود، برداشت متفاوتی از کلمهای داشته باشد که میتواند در هر چارچوب و قانونی تعریف جدایی برای خود بگیرد؛ به همین دلیل اگر در این زمینه قرار است به تولید محتوا و پیام بپردازیم باید ابتدا چارچوب آن بحث را مشخص کنیم و تعاریفمان دقیق و مشخص باشد. یعنی باید تکلیف مخاطب با این بازتعریفها مشخص باشد و حریم و چارچوب را دقیق کرده باشیم تا مخاطب بداند ما درباره چه موضوعی صحبت میکنیم.
جهانی شدن و تغییر مرزها
معاون انجمن سواد رسانهای با تاکید بر مشخص کردن دقیق چارچوب بحث و تعاریف مفاهیم، افزود: یکی از تکنیکهای اقناعی که در سالهای اخیر در موضوعهای سیاسی به کار رفته مفاهیمی بوده که ممکن است در نظر هر شخصی معنی متفاوتی پیدا کند و برای اینکه بتوانند جذب مخاطب بیشتری داشته باشند، آن را دستاویز شعارهای تبلیغاتی قرار دادهاند. این یک تکنیک جذب مخاطب است اما اگر بخواهیم کنش و واکنش درستی در فضای مجازی داشته باشیم لازمهاش این است که چارچوبهای مفاهیم را مشخص کنیم؛ به عبارت دیگر منظور خود را از هر مفهومی بازتعریف کرده و سپس نسبت به بازتعریفی که صورت گرفته اکثریت جدیدی خلق کنیم یا موضوعهایی که با آنها منطبق میشوند را روشن و شفافسازی کنیم.
وی افزود: برای نمونه، بحثی مانند آزادی ممکن است در بسیاری زمانها در ادبیات سیاسی ما معنای پوپولیستی پیدا کند و تعابیری از آن به کار برده شود که شاید مورد نظر مخاطبان نباشد یا اینکه هر مخاطبی مفهوم جداگانهای از آن در ذهن داشته باشد اما اگر واقعا قرار است برای آزادی بیان یا آزادی فعالیت در فضای مجازی، گام برداریم لازمهاش این است که چارچوبها و قوانینمان را در آن زمینه مشخص کرده و بعد گامگذاریهایمان را انجام دهیم.
وصالی ادامه داد: بنابراین واضح است در سالهای اخیر بهدلیل بحث جهانی شدن و تغییر مرزها از مرزهای واقعی و جغرافیایی به مرزهای مجازی، با مفاهیم جدیدی مواجهایم که لازمه آن مواجه با بازتعریف این مفاهیم و گامگذاری و شفافسازی در آن زمینه است. این بازتعریفها لازم است براساس مفهوم جدیدی که شکل گرفته و همچنین نیازهای جدید مخاطبان و بازتولیدهای راهبردی توسط متخصصان انجام شود.
قرار گرفتن اطلاعات ما در دست کسانی که بومی کشور ما نیستند و حتی اگر نگوییم از دشمنان کشور بلکه از کشورهای رقیب محسوب میشوند، این قدرت را به آنها میدهد که ما را در سالهای پیشرو، برنامهریزی، مدیریت و هدایت کنند. اعتمادسازی به پلتفرمهای داخلی
پلتفرمها در عرصه بینالمللی بهراحتی و با هزینه اندک، محتواهای خود را همهجا آشکار میسازند؛ محتواهای مختلفی که ممکن است برای هر قشر یا فرهنگی مناسب نباشد. به همین دلیل این پرسش مطرح میشود در چنین شرایطی نظام تربیتی باید چگونه بازطراحی شود؟
وصالی در اینزمینه گفت: در این میان دو موضوع مطرح است؛ نخست بحث اعتمادسازی به پلتفرمهای داخلی؛ یعنی ابتدا لازم است درباره ضرورت شبکه ملی اطلاعات با مردم شفاف صحبت کنیم و اینکه بدانند دقیقا چه اتفاقی میافتد. به طور حتم کسانی که سازنده پلتفرمهای اصلی هستند برای اینکه پلتفرم خود را مطمئنترین مرجع و قابل استفادهترین معرفی کنند _ این اتفاق میتواند درآمدزایی خیلی خوبی برای آنها داشته باشد_ از هیچ اقدامی از جمله تخریب گروههای رقیب یا اعتمادزدایی از پلتفرمهای رقیب فروگذار نمیکنند. بنابراین یک بحث اصلی، تبیین دقیق کاربریهای این پلتفرمهاست. اینکه بدانیم هر یک از آنها چه ویژگی و کاربریهایی برای ما داشته باشند.
به گفته او، آنچه به اعتمادزایی کمک میکند اینکه بدانیم اطلاعاتی که نگران آن هستیم ممکن است دست چه کسانی قرار بگیرد. البته قرار گرفتن اطلاعات ما در دست کسانی که بومی کشور ما نیستند و حتی اگر نگوییم از دشمنان کشور بلکه از کشورهای رقیب محسوب میشوند، این قدرت را به آنها میدهد که ما را در سالهای پیشرو، برنامهریزی، مدیریت و هدایت کنند. ما به عنوان سرباز باید در این فضا حرکت کنیم.
جذب مخاطب برای پلتفرمهای داخلی
وی با تاکید بر افزایش قابلیت پلتفرمهای داخلی گفت: یکی از مواردی که در مباحث داخلی موضوعیت دارد این است که قابلیت پلتفرمهای داخلی افزایش یابد. باید محیطهای جذابتری برای مخاطب ایجاد شود تا بتواند سطح استفاده و دسترسی بهتری داشته باشد.
به گفته وی، بسیاری از مخاطبان اگر با محیط جذاب و قابل استفاده داخلی مواجه شوند به طور قطع، محیط داخلی را به محیط خارجی ترجیح میدهند؛ موضوع این است که در یک فضا نمیتوانید به تنهایی فعالیت کنید و اگر هم بخواهید در آن حضور داشته باشید باید مخاطبانتان در آن فضا حضور داشته باشند که لازمهاش ایجاد اعتمادزایی همهجانبه در جامعه است. یعنی همه بتوانند به این پلتفرمها اعتماد کنند، محیطشان را از یک محیط خارجی به محیط داخلی تغییر دهند و البته پلتفرمها قادر باشند که نیازهای مخاطبان خود را مرتفع کنند.
وصالی ادامه داد: برای نمونه امکان صداگذاری فایلهای حجم بالا را ایجاد کرده؛ محیط بصری جذابی برای مخاطب ایجاد و امنیت اطلاعات خود را تضمین کنند و مواردی از این دست که به اعتمادزایی برای مخاطبان منجر میشود. بحث دیگر اینکه باید لزوم شبکه ملی اطلاعات را برای مخاطبانمان تبیین و تشریح کنیم. این باعث میشود مخاطبان ما بدانند شکل گرفتن شبکه ملی اطلاعات تا چه اندازه میتواند آینده فرزندان و حتی خودشان را تضمین کند و مواهبی را برایشان به دنبال داشته باشد.
وی درباره چگونگی فضای پلتفرمها افزود: بازطراحی نظام تربیتی، نیازمند توجه به چالشهای جدید پیشروی افراد، مسائل موجود و نیازهای روز مخاطبان است. پلتفرمها به خودی خود اعتمادسازی نمیکنند. در واقع اعتمادزایی یا اعتمادزدایی، به رویکرد موجود بحث مدیریت پلتفرمها برمیگردد. استفاده مخاطب از پلتفرمها اگر به اجبار نباشد، آنچه بیشتر او را جذب میکند امکانات یک نرمافزار در ارائه خدمات به مخاطب است. امکان جابجایی فایلهایی با حجم بالاتر، دسترسیهای بیشتر، متنوعتر و آسانتر، امکان بارگذاری محتوا با حجم بیشتر و مانند آن از دلایل اقبال مخاطب به یک نرمافزار محسوب میشود.