مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس

آشنایی با مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
تشخیص آیندهی قیمت سهام در بازار سرمایه و بورس به سادگی امکانپذیر نیست. اما با استفاده از علائم و نشانههایی که قیمتها از خودشان به جای میگذارند، میتوان متوجه حرکت قیمتها در آینده شد. یکی از ابزارهایی که به کمک آن میتوان متوجه نقشهی حرکت قیمت در بازار سرمایه شد، «خط روند» میباشد. در واقع خط روند از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه و فارکس میباشد. تسلط بر این مفهوم بورسی آنقدر اهمیت دارد که اگر فردی همین یک عامل را به خوبی یاد بگیرد، نیاز به هیچ استراتژی خاص و پیچیدهی دیگری برای تحلیل قیمت سهم در بازار نخواهد داشت. پس برای انجام معاملات موفق و رسیدن به سود، تلاش کنید تا خطوط روند را به خوبی بشناسید. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نکات مهم پیرامون آن صحبت خواهیم کرد.
پیشنهاد میکنیم قبل از اینکه شروع به خواندن این مقاله نمایید، مقالهی آموزشی «حمایت و مقاومت در بورس» را با دقت مطالعه نمایید. چرا که آشنایی با این مفاهیم، پیشنیاز یادگیری تحلیل و ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال میباشد.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند (Trend line) خطی است که نشاندهندهی مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت در بازههای زمانی مختلف میباشد. همچنین خط روند در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت را در هر بازهی زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهد. در واقع، خط روند میتواند یک خط حمایتی و یا یک خط مقاومتی باشد. ترسیم خطوط روند بهسادگی کشیدن یک خط مستقیم است. کافی است تا مینیممها (کفهای قیمت) یا ماکزیممها (سقفهای قیمت) را در یک نمودار به هم متصل کنید تا متوجه روند کلی بازار یا سهام مورد نظرتان شوید. دقت داشته باشید، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد شد.
نحوه ترسیم انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
چگونگی ترسیم مدلهای مختلف خط روند در تحلیل تکنیکال
گفتیم که بر اساس شرایط بازار و نمودار، یک خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. در واقع خط روند در تحلیل تکنیکال توسط مقاومتها و حمایتها ساخته میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس ۳ نوع خط روند داریم. روند صعودی، روند نزولی و روند ساید یا خنثی (روند خنثی، سهمی است که بدون روند حرکت میکند و با اینکه صعودها و نزولهایی دارد، اما روند مشخصی در آن دیده نمیشود). حال مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس بیایید با هم چگونگی ترسیم انواع خطوط روند را بررسی کنیم.
۱. ترسیم خط روند صعودی (Uptrend line)
برای ترسیم این نوع از خط روند در تحلیل تکنیکال کافی است تا نقاط کمینهی قیمتی به یکدیگر وصل کنیم. سپس به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به آن «خط روند صعودی» میگویند. در شکل شماره ۱ میبینید که خط روند ماهیت صعودی دارد و نقش حمایتی دارد. همانطور که در تصویر شماره ۱ میبینید، طی این روند صعودی برای معاملهگران حداقل یک فرصت خرید مطمئن وجود داشته است.
۲. ترسیم خط روند نزولی (Downtrend line)
این نوع از خط روند توسط یک مقاومت تشکیل میشود. در این حالت که درست برعکس حالت اول میباشد، برای ترسیم خط روند، کافی است تا بیشینهی قیمتی را به هم وصل کنیم. بعد از وصل کردن این نقاط به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر «خط روند نزولی» خواهد بود. همانطور که در شکل شماره ۲ میبینید، خط روند در این نمودار از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت این نمودار با نمودار قبلی این است که نمودار قبلی برای معاملهگران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم میکرد. در حالیکه نمودار دوم یا فرصت خروج از سهم در سقفهای قیمتی را فراهم میکند. (خروج از سهم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران). یا اینکه موقعیت معاملاتی فروش را مهیا میکند. (فروش سهم در بازارهای دو طرفه مثل بازار جهانی).
عوامل موثر بر اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
چه عواملی بر اعتبار خط روند موثر خواهد بود
همانطور که پیش از این گفتیم، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. اما عوامل متعدد دیگری بر اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال تاثیر میگذارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد.
❶ تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچقدر که تعداد برخورد نقاط قیمتی به خط روند بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
❷ شیب خط روند: هرچقدر که شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد، خط روند در تحلیل تکنیکال از پایداری و اعتبار کمتری برخوردار خواهد بود و احتمال شکست آن وجود دارد. معمولاً شیب ۴۵ درجه در تحلیلها شیبی مناسب و معتبر تلقی میشود.
❸ شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هرچه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود، احتمال شکست خطوط روند در تحلیل تکنیکال بیشتر است. مثلا اگر سهمی برای چند روز متوالی صف فروش یا خرید شود و با درصدهای ۴- یا ۵- بسته شود، پتانسیل بیشتری برای شکست خط روند خواهد داشت.
❹ بازه زمانی بررسی سهم: اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال به بازهی زمانی بررسی سهم نیز بستگی دارد. بهعنوان مثال سهم الف ممکن است در بازهی زمانی سه ماه اخیر نزولی بوده باشد. در حالیکه در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته، اصلاحی بیش نبوده باشد. با این تفاسیر میتوان گفت که خط روندهای بلندمدت از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
شرایط شکست خط روند در بورس چیست؟
چه شرایطی باعث شکست خط روند در بورس میشود
شکسته شدن خط روند به این معناست که قیمتها تمایل دارند تا روند خود را عوض کنند. اما شکسته شدن خط روند در تحلیل تکنیکال همیشه به منزلهی تغییر روند قیمت نیست. شکست خطوط روند، زمانی معتبر است که شرایط زیر را داشته باشد:
❶ بالا بودن اعتبار خط روند: هرچقدر که اعتبار خط روند بالاتر باشد، شکست آن نیز اعتبار بالاتری خواهد داشت.
❷ کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: میزان تغییر قیمت در زمان شکست نیز بر اعتبار خط روند اثر دارد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، آن شکست معتبرتر محسوب میشود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (Gap) همراه باشد اعتبارش خیلی بالاتر خواهد بود.
❸ حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست یک خط روند باید حجم معاملات بالاتر از میانگین روزهای دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست معتبر نباشد.
❹ همراه شدن شکست با یک الگو: چنانچه شکست با یک الگو همراه باشد، اعتبار بالاتری خواهد داشت. پس باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. مثلاً وقتی نمودار سهم در انتهای یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانهی سقف باشد و قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند، شکست خط روند از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
چگونگی معامله با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال
به چه صورت میتوان با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال معامله کرد
با توجه به موارد گفته شده برای معامله بر اساس خطوط روند در تحلیل تکنیکال دو روش کلی وجود دارد. تریدرها از این دو روش برای انجام معاملاتشان استفاده مینمایند.
۱. در مفهوم تحلیل تکنیکال در بومفهوم تحلیل تکنیکال در بورس رس حالت اول، قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد کرده و قادر به شکست آن نیست. در این زمان معاملهگران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند و در شرایط معکوس از آن بهعنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
۲. در حالت دوم، خطوط روند توسط قیمت شکسته میشوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته میشود. در این چنین حالتی خط روند در تحلیل تکنیکال خاصیت معکوس پیدا می کند. برای مثال اگر خط روند نزولی، نقش مقاومت داشته باشد پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود. در این مواقع اکثر تریدرها صبر میکنند تا قیمت به خط روند بازگردد. (پولبک) سپس در همان نقطه وارد یک معاملهی کم ریسک میشوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نحوهی ترسیم آن صحبت کردیم. استفاده از این ابزار کاربردی در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا برای ورود و خروج به موقع در یک سهم، تصمیم درست بگیرید. توصیه میشود برای آموزش بهتر دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام تمام نکات مهم و ضروری در زمینهی کار و سرمایهگذاری صحیح را به کاربران خود آموزش خواهد داد. این سامانهی هوشمند به تمام عزیزانی که اول راه هستند و قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، پیشنهاد میکند تا برای کسب دانش بیشتر در جهت سرمایهگذاری حرفهای در این بازار، از دوره های آموزش آنلاین بورس استفاده نمایند.
تحلیل تکنیکال چیست و چه مزایایی نسبت به تحلیل بنیادی دارد ؟
حتما درباره تحلیل نمودارهای قیمت یا به اصطلاح تحلیل تکنیکال چیزهایی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم در مورد این نوع تحلیل، مطالب جامعتری ارائه کنیم و مزایای آن را نیز بررسی نماییم. اگر بخواهیم تعریف تحلیل تکنیکال(یا تکنیکی) را در یک جمله و بصورت خلاصه بگوییم، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها میباشد.
رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل میباشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند.
سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل میباشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .
1 – همه چیز در قیمت لحاظ شده است
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهودهای باشد.
یک تحلیلگر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینیهای اقتصادی و بنیادی میباشد. برداشت تکنسینها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شدهاند.
پس در این مبحث ما به این نتیجه میرسیم که یکتحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب به اتفاق تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیلگر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمتها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیلگر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیلگر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمیکنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جمله «همه چیز در مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.
یک تحلیلگر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوشتر باشد و یا قادر باشد که پیش بینیهای متحیرانهای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال میتواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.
2 – قیمت ها براساس روندها حرکت میکنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بیفایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه ثابت شدهای نیز وجود دارد که میگوید قیمتها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمتها به روند فعلی خود را ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال میباشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ میکنند.
3 – تاریخ تکرار میشود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد .
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شدهاند دقیقاً منعکس کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمتها هستند.
نمودارها به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کردهاند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث میشود که آنها را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته …
مزایای تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال چیست و چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟
مزیت اول- انعطافپذیری و سازگاری با همه بازارها
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریباً هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.
چارتیست ( تحلیلگر بازار بورس ) به راحتی میتواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورتهای مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمیتوانند از جایی که هستند دور شوند.
به طور مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، میتوانید هرزمان که خواستید بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیلگر بنیادی باید ابتدا صورتهای مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید. تحلیلگر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست میدهد ولی این تحلیلگر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با ابزاری سریع و انعطافپذیر مانند تحلیل تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.
مزیت دوم- قابل استفاده برای بازههای زمانی مختلف
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازههای زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معاملهگران روزانه چه معاملهگران چند روزه و کوتاهمدت و چه خریداران میانمدت و چه افرادی که در بازههای زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش میباشند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمیشود و این سلیقه و روش کار معاملهگر میباشد که در چه بازهای به تحلیل بپردازد.
تحلیلگر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص میکند که قصد پیشبینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد میگویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازههای زمانی کوتاهمدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.
این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاهمدت هستند در واقع تحلیلگر تکنیکال برای پیشبینی بازههای زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده میکند و به دلیل همین تکنیکها میباشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.
مزیت سوم- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام
همان طور که در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر میگذارد و باعث میشود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند. یک تحلیلگر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط را بر روی قیمت سهام بررسی میکند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند.
ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیلگر فاندامنتال به وسیله آن نشان میدهد که با توجه به میزان عرضه و تقاضا واقعاً با آن قیمت ارزش دارد یا خیر. اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیلگر فاندامنتال میگوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و برعکس.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیشبینی اینکه قیمتها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیل فاندامنتال علتهای تغییر قیمت را بررسی میکند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علتها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت میپردازد.
بیشتر معاملهگران خود را در یکی از دو دسته تحلیلگران فاندامنتال و یا تکنیکال طبقهبندی میکنند. در حقیقت این دو دسته نقاط مشترک زیادی دارند. خیلی از تحلیلگران فاندامنتال سعی دارند مقدماتی از تکنیکال را فرابگیرند و همین طور بسیاری از تحلیلگران تکنیکی نیز تلاش میکنند حداقل اطلاعاتی از مسائل فاندامنتال داشته باشند.
مشکل اصلی اینجاست که خیلی از اوقات علتها و نمودارها با یکدیگر درگیر هستند. در بیشتر مواقع در ابتدای حرکتهای مهم بازار، یک تحلیل گر فاندامنتال نمی تواند تعریف درستی برای تغییرات بازار ارایه دهد. در چنین لحظات بحرانی است که هر دو تحلیلگر تفاوتهای زیادی را در برداشتهایشان و روند قیمت مشاهده میکنند و اغلب نیز همزمان با هم دلیل تغییرات را درک میکنند ولی گاهاً مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس برای انجام هر گونه عکس العمل خیلی دیر شده است.
این اختلافات ظاهری را شاید بتوان اینگونه تشریح کرد که در واقع تغییرات قیمت باعث ایجاد دلایل پایهای جدیدی میشود یعنی اینکه تغییر قیمت باعث میشود تا تحلیلگر فاندامنتال و فاکتورهای سنجش او حساس شوند و در حقیقت بازار دلایل جدیدی برای این تغییرات پیدا کند. در حالی که دلایل پایهای قبلاً تأثیر خود را بر قیمت گذاشتهاند و هم اکنون در بازار وجود دارند و در واقع قیمتها در حال نشان دادن واکنش به دلایل پایهای جدید هستند. خیلی از بازارها در گذشته با تغییرات بسیار کم و یا اصلاً هیچ تغییری در فاندامنتال شروع شده است و به مرور زمان وقتی که تغییرات دیده شده است روند جدید کاملاً در مسیرش قرار گرفته است.
بعد از مدتی تحلیلگر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودارها درک میکند و میخواند. یک تحلیل گر تکنیکال شاید تنها کسی باشد که در شرایطی که تغییرات بازار با خرد عمومی در تناقض است احساس آرامش می کند و حتی از چنین موقعیتی لذت میبرد. او میداند که معاملهگران بازار به زودی با اطلاعات جدیدی که همان دلایل فاندامنتال جدید میباشد مواجه میشوند و شاید تنها او باشد که برای تصدیق محاسباتش منتظر چیزی نبوده است.
در تأیید تحلیل تکنیکال میتوان به وضوح دید که اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیلهایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال میباشد. اگر یک معاملهگر مجبور باشد یکی از این دو را به عنوان روش کار انتخاب کند منطق میگوید که با تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیتش بیشتر است. برای آنکه تحلیل تکنیکال در حقیقت تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی میکند و چون همیشه تأثیر فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده، به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است.
در واقع بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجوددارد که بتوان در یک بازار مالی صرفاً با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریباً بعید به نظر میآید که شخصی بتواند صرفاً بر اساس مسائلی فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.
حتما در بورس تهران مشاهده کردهاید که گاهی اوقات بیشتر معاملهگران از گروهی خاصی به گروهی دیگر سوئیچ میکنند و اصطلاحا نقدینگی به سمت گروهی دیگر هدایت میشود. حال در این وضعیت آیا تحلیلگر بنیادی میتواند به سرعت در گروه پیشرو بازار وارد شود؟ مسلم است که خیر، چون تحلیل بنیادی غیر از اینکه به اطلاعات زیادی در زمینه صنعت مربوطه، حسابداری و بررسی صورتهای مالی و… نیاز دارد، بسیار وقتگیرتر از تحلیل تکنیکال نیز میباشد.
ولی برای تحلیلگر تکنیکال هیچ فرقی نمیکند سهامی که میخواهد وارد آن شود در چه صنعتی قرار دارد. تحلیلگر تکنیکال فقط به نمودار قیمت توجه میکند و با استفاده از دانش نوینی که در اختیار دارد، در زمان بسیار کمتری سهم برتر گروه پیشرو را شناسایی میکند و وارد آن میشود.
با یادگیری تحلیل تکنیکال میتوانید هرزمان که خواستید بر فرض مثال بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیلگر بنیادی باید ابتدا صورتهای مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس را برای خرید انتخاب نماید.
تحلیلگر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست میدهد ولی این تحلیلگر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با علمی سریع و انعطافپذیر مانند تحلیل تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.
دوره آموزش تحلیل تکنیکال بورس
درباره آموزش تحلیل تکنیکال چه اطلاعاتی دارید؟ دوره آموزش تحلیل تکنیکال بورس همچون دوره بورس یکی از پرمخاطب ترین دوره های بورس و سرمایه گذاری می باشد که عمده مخاطبان آن فعالان بورس و بازارهای سرمایه هستند. بطور کلی تحلیل تکنیکال از جمله رایج ترین روش های تحلیل و پیش بینی بورس و بازارهای سرمایه گذاری ، به ویژه بازار طلا و ارز است که تنها مختص بازارهای داخلی نبوده و یک روش بین المللی محسوب می شود. در واقع می توان گفت با شرکت در دوره تحلیل تکنیکال بورس و فراگیری این دانش به صورت تخصصی و اصولی ، می توان درصد آزمون و خطای معاملات ، داد و ستد ها و سایر فعالیت های خود در بازارهای سرمایه را به حداقل رساند. چرا که بازارهای سرمایه گذاری و بورس دائماً در حال نوسان و تغییر وضعیت می باشند و مطمئناً پیش بینی و تحلیل آن ها نیازمند دانش تخصصی و یک روش قابل اعتماد و اصولی است.
تحلیل تکنیکال چیست ؟
همانطور که گفته شد ، تحلیل تکنیکال مربوط به اقداماتی است که جهت پیش بینی و تحلیل بازارهای سرمایه صورت می گیرد. اما اگر بخواهیم این روش را بطور دقیق تر بررسی نماییم ، باید بگوییم در آموزش تحلیل تکنیکال وضعیت آینده بازار و شرایط قیمت ها را بر اساس وضعیت گذشته و فعلی بازار ( نوسانات قیمت و حجم معاملات در گذشته و حال ) پیش بینی و تحلیل می نمایند. تا بتوان بدین ترتیب مطمئن ترین و آگاهانه ترین معاملات و اقدامات را در بورس و بازارهای سرمایه انجام داد. این رویکرد بر این باور استوار می شود که نمودار قیمت ها بر اساس الگویی معین دچار تغییر می شود و صعود و نزول می یابد. همچنین بسیاری از این تغییرات، جنبه ادواری و مکرر به خود می گیرند و ممکن است هر چند وقت یکبار، مجددا اتفاق بیفتند. پس با بررسی آن ها در دوره تحلیل تکنیکال می آموزید که چگونه رخدادهای آینده را پیش بینی نمایید.
به طور کلی هر آنچه در بازارهای مالی چون بورس و ارزهای دیجیتال مورد معامله قرار می گیرد، دارای ارزشی ذاتی و واقعی است که بر اساس پارامترهای مشخصی تعیین می شود. به علاوه، رابطه بین عرضه و تقاضا، توازن میان آن دو و پیشی گرفتن یکی بر دیگری، سبب تغیرات مداوم قیمت در کوتاه مدت می گردد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
همانطور که گفته شد، در روش تحلیل تکنیکال ، ارزش اصلی سهام و سایر اجناس اهمیت چندانی ندارد ، بلکه تمامی ارزش گذاری ها و تغییر قیمت ها با بررسی آمار و نمودار نوسانات قیمت در گذشته ، پیش بینی می شود. چرا که بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران، بر اساس معاملات و فعالیت های کوتاه مدت و با توجه به این تغییرات و پیش بینی صحیح آن ها، کسب سود می کنند. این روش در مقابل تحلیل بنیادی قرار دارد که ارزش واقعی و اصلی سهام، کالا و… را بررسی می نماید.
تحلیل تکنیکال به نوعی روانشناسی بازار محسوب می شود که ابزار کار اصلی آن چارت ها و نمودارهای قیمت هستند. این دقیقاً تمام آن چیزی است که در کلاس تحلیل تکنیکال مورد تدریس قرار می گیرد.
کاربرد آموزش تحلیل تکنیکال
تا اینجا فهمیدیم که تحلیل تکنیکال روشی است برای پیش بینی رفتار قیمت ها در بازار آینده. محدوده کاربرد آموزش تحلیل تکنیکال ، تنها به بورس و اوراق مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس بهادار محدود نمی شود ، بلکه از این روش تحلیلگری می توان در تمامی بازارهای سرمایه و تمامی محصولاتی که بهای آن ها روند نوسانی داشته است ، بهره برد. به همین سبب در دوره کاربردی تحلیل تکنیکال نیز تمامی بازارهای سرمایه شاخص و پراهمیت مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند. به عنوان نمونه ، از جمله این بازارها می توان به بازار طلا ، ارز و مسکن اشاره کرد.
دوره تحلیل تکنیکال
از جمله سرفصل ها و محتوای دوره تحلیل تکنیکال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- آشنایی با ساز و کار انواع بازارهای سرمایه و انواع روش های تحلیل بازارها
- آشنایی با اصول ، مفاهیم و تعاریف اولیه آموزش تحلیل تکنیکال و چگونگی کاربرد تحلیل تکنیکال به عنوان روشی کارآمد در پیش بینی و تحلیل بورس و بازارهای سرمایه
- آشنایی با تمامی نرم افزارهای کاربردی این رشته و آموزش تخصصی کار با آن ها
- آشنایی با انواع نمودارها مانند نمودارهای تکنیکال و بررسی آن ها
- آشنایی با نقاط حمایت و مقاومت
- آشنایی با خطوط روند ، کانالها ، نحوه ترسیم آنها و نحوه معامله بر اساس خطوط و کانال ها
- آشنایی با الگوهای تحلیل کلاسیک ( انواع الگوهای برگشتی و ادامه دهنده )
- آشنایی با اندیکاتورها و اسیلاتورها و بررسی کامل آن ها
- MACD ، انواع میانگین های متحرک و کاربرد آنها، RSI ، MACD ، MFI ، STOCHASTIC ، bollinger band و …
- آشنایی با انواع همگرایی ها و واگرایی ها
- آموزش انواع خطوط فیبوناچی و مفاهیم مرتبط با آن ها
- آموزش الگوهای هارمونیک و نحوه معامله بر اساس آن ها
- الگوهای پایه ای abcd
- الگوهای Gartly ، crab، bat، butterfly، Shark
پیش نیاز دوره تحلیل تکنیکال :
برای شرکت در کلاس تحلیل تکنیکال بهتر است هنرجویان ، از قبل با مفاهیم کلی سهام و بورس آشنایی اندکی داشته باشند. و همچنین آموزش تحلیل بنیادی البته اگر چنین نبود نیز جای نگرانی نیست ، چرا که در ابتدای دوره تحلیل تکنیکال ، یک سری از اصول و مفاهیم اولیه در خصوص بورس و بازارهای سرمایه ، به عنوان مقدمه دوره ، آموزش داده می شود.
مخاطبین دوره تحلیل تکنیکال :
همانطور که در ابتدای بحث گفته شد ، دوره تحلیل تکنیکال برای تمامی فعالان بورس و بازارهای مالی مناسب و کارآمد می باشد. کارشناسان ، مشاوران و مدیران مالی ، تحلیلگران بازارهای سرمایه ، مؤسسات مالی و اعتباری و بانک ها ، کمپانی های سرمایه گذاری بزرگ و کوچک ، مؤسسات سرمایه گذاری شخصی و … همگی در شمار مخاطبین این دوره قرار دارند.
تحلیل تکنیکال در بورس ایران
ممکن است این سؤال در ذهن شما شکل گرفته باشد که آیا تحلیل تکنیکال ، در بورس ایران هم به عنوان یک روش تحلیلی بورس ، قابل اعتماد است؟
در پاسخ باید گفت بله. مطمئناً برگزاری دوره تحلیل تکنیکال و ارائه آموزش های گسترده در این حوزه در دانشگاه ها ، آموزشگاه ها و مؤسسات ایران ، تصدیق کننده این امر است.
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیلی بین المللی و تأیید شده است. اما باید در نظر گرفت که میزان بازدهی این روش به فاکتورهای مختلفی نیز بستگی دارد. بورس ایران در برخی از قواعد ، تفاوت ها و محدودیت هایی نسبت به بورس بین الملل دارد. اما با این حال در بورس ایران هم می توان روی تحلیل تکنیکال حساب باز کرد.
جالب است بدانید که میزان بازدهی مطلوب تحلیل تکنیکال در بورس های بین الملل هم کامل نبوده و چیزی حدود 70 الی 90 درصد می باشد. اما خب همواره به عنوان یکی از روش های مؤثر و قابل اطمینان تحلیل بورس و بازارهای سرمایه از آن یاد می شود.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه
ما در مقاله ی آموزشی خانه بورس ایران ( ایتسکا ) بصورت کلی و در یک بازه ی زمانی کوتاه، صفر تا صد تحلیل تکنیکال را به شما آموزش خواهیم داد.
اگر با بورس و بازارسرمایه آشنایی ندارید ابتدا سراغ مقاله معرفی بازار سرمایه بروید سپس این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
معمولا معامله گرها، بازار را با دو روش تحلیل تکنیکال (فنی) و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) بررسی می کنند.
تعریف تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی به صورت عمیق و دقیق به بررسی تمام مسائل مربوط به سهم پرداخته می شود.
تحلیلگر بنیادی اقدام به بررسی ارزش ذاتی شرکت ها می کند و شرایط اقتصادی، وضعیت صنایع، اخبار مهم، صورت های مالی شرکت، وضعیت سود و زیان شرکت ها را می سنجد.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال(تحلیل فنی) علم بررسی نمودار قیمت_زمان است ، در این روش آینده قیمت براساس گذشته قیمت پیش بینی می شود.
تحلیل تکنیکال به معنی کشف الگوهای هندسی و قوانین ریاضی است که معمولا بر روی نمودار ها ظاهر می شوند و می توانند آینده روند قیمتی را مشخص کنند.
قوانین تحلیل تکنیکال برگرفته از داده های آمار و احتمال است و تضمینی برای آن وجود ندارد.
تعریف نمودار تحلیل تکنیکال
نمودار تحلیل تکنیکال، یک نمودار دو بعدی براساس زمان_قیمت است که می تواند قیمت یک سهم، ارز یا یک کالای خاص را در طول بازه های زمانی (تایم فریم) مختلف نمایش دهد.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه 1
از تحلیل تکنیکال در چه مواردی استفاده کنیم؟
از تحلیل تکنیکال می توان در تمام مواردی که در یک سر عرضه کننده و در سر دیگر تقاضاکننده وجود دارد، استفاده کرد.
ناگفته نماند که در بحث داغ کرونا چارتیست ها (افردی که نمودار هارا به وسیله عناصر گرافیکی تحلیل می کنند)، سراغ تحلیل تکنیکال نمودار بیماران مبتلا به کرونا رفتند، در حالی که درموردی مانند یک بیماری عرضه کننده ای چون ویروس کرونا هست ولی تقاضا کننده ای برای این مهمان ناخوانده نیست.
از تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه، فارکس، ارزهای دیجیتال، ارز های کاغذی، فلزات گران بها و… که عرضه کننده و تقاضاکننده دارند می توان استفاده کرد.
چارتیست ها عقیده دارند نمودار تمام اطلاعات قیمتی و روانشناسی بازار و اخبار را در خودش جا داده است و با تحلیل نمودار ها می توان آینده آن را پیش بینی کرد.
آینده نمودار، تکرار گذشته نمودار است.
تاریخچه ی تحلیل تکنیکال
درباره تاریخچه پیدایش تحلیل تکنیکال اتفاق نظری وجود ندارد، بعضی ها اعتقاد دارند، در قرون وسطا در اروپا از این روش تحلیلی استفاده می شد.
با این وجود در منابع دو مورد معتبر درباره ی تاریخچه تحلیل تکنیکال وجود دارد.
اولین مورد به بازار خرید و فروش برنج ژاپنی ها باز می گردد که شخصی به نام سوکیو هونما در قرن هجدم میلادی قوانین تحلیل تکنیکال را به صورت مکتوب در آورده است.
دومین مورد به ایالات متحده ی آمریکا برمی گردد، شخصی به نام داو(پدر علم تکنیکال) که آغازگر علم تکنیکال مدرن است.
داو بعدها به همراه ادوارد جونز و چارلز برگس شرکت داوجونز را تاسیس کردند.
در جولای سال 1884 داو اولین نسخه شاخص سهام را که بر مبنای میانگین وزنی قیمت سهام محاسبه می شد، منتشر کرد.
بعدها مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس مفهوم تحلیل تکنیکال در بورس تحلیلگران با ثبت قیمت ها و محاسبه میانگین ها، متوجه شدند که قیمت سهام با الگوهای خاصی تکرار می شوند.
مزایای تحلیل تکنیکال
-چارتیست ها معتقدند تمام اطلاعات موثر بازار بر روی نمودار موجود است و نیازی به تحلیل اخبار و مسائل بنیادی نیست.
– تحلیل تکنیکال در تمام بازارهای مالی قابل استفاده است.
– تحلیل تکنیکال برای تمام تایم فریمهای یک دقیقهای، یک ساعته، هفتگی، ماهانه قابل استفاه است.
– برای انواع بازارهای مختلف می توان از یک استراتژی واحد استفاده کرد،یعنی شما با یادگیری تحلیل تکنیکال و ایجاد استراتژی مخصوص خود می توانید در انواع گوناگون بازارها ی مالی مثل فارکس، بورس ایران و بازار طلا و دلار معامله کنید.
– یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار ساده تر،کم هزینه تر از روش های دیگر است.
-با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان در زمان بسیار کمتری برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گیری کرد.
-در تحلیل تکنیکال می توانید برای معامله خود حد سود و حد ضرر مشخص کنید، به عبارت واضح تر شما توانایی پیش بینی آینده سهم را دارید.
انتقاد های وارده بر تحلیل تکنیکال
–تحلیلگران بنیادی معتقدند، صرفا با بررسی گذشته و رفتار نمودار یک سهم نمی توان آینده نمودار را پیش بینی کرد.
-منتقدان تحلیل فنی اعتقاد دارند، چارتیست ها معمولا در تایم فریم های خاص به یک شکل تحلیل می کنند و حد سود و ضرر مشخص و واحدی را انتخاب می کنند، در نتیجه وقتی به حد ضرر یا حد سود خود رسیدند سهم را با شدت بسیار بیشتری عرضه یا تقاضا می کنند.
-در تحلیل تکنیکال صد درصدی وجود ندارد و فقط یک پیش بینی براساس آمار و ارقام گذشته است، منتقدان تحلیل تکنیکال را به پیش بینی هواشناسی تشبیه می کنند.
زیرشاخه های تحلیل تکنیکال
1-روند قیمت مثبت و منفی
بوسیله تحلیل تکنیکال می توان روند قیمت را تشخیص داد، روند قیمت به سه شکل است:
روند مثبت یا رو به بالا
روند منفی یا رو به پایین
روند رنج که در یک کانال افقی حرکت می کند و روند مشخص رو به بالا یا پایین ندارد.
2-خطوط مقاومت و حمایت
بوسیله تحلیل تکنیکال می توان نقاط حمایت و مقاومت سهم را مشخص کرد.
تعریف نقطه مقاومت: به نقطه ای که فشار عرضه بیشتر می شود، نقطه مقاومت گفته می شود.
نقاط مقاومت از سه راه قابل تشخیص می باشد:
-از بررسی بالاترین سقف های گذشته نمودار
-از طریق نقاط مقاومت فیبوناچی
-از نقاط مقاومت موینگ اوریج ها یا میانگین های متحرک
تعریف نقطه حمایت: به نقطه ای که از فشار عرضه کاسته شده و میزان تقاضا آرام آرام افزایش می یابد نقطه حمایت می گویند.
نقطه حمایت را نیز می توان از سه راه تشخیص داد:
-از بررسی پایین ترین کف های گذشته نمودار
-از طریق نقاط حمایت فیبوناچی
-از نقاط حمایت میانگین های متحرک
3-اندیکاتورها
اندیکاتورها( نماگرفنی) مجموعه ای از قوانین ریاضی و آماری هستند که به صورت ابزار در اختیار معامله گران قرار دارد، در واقع اندیکاتورها مشاوران تریدرها هستند ومعامله گران را در جهت یک معامله منطقی به دور از احساسات یاری می کنند.
اندیکاتور ها را به سه دسته کلی تقسیم می کنند:
دسته اول اندیکاتورهای روندنما که روند نمودار را مشخص می کنند.
دسته دوم اندیکاتورهای نوسان نما که چارچوب نوسان نمودار را مشخص می کنند.
دسته سوم اندیکاتورهای حجمی که به بررسی حجم معاملات می پردازد.
اندیکاتور MACD، اندیکاتور RSI، اندیکاتور زیگزاگ و… از نمونه های معروف اندیکاتوری هستند.
برای آموزش بیشتر اندیکاتورها میتوانید کتاب راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال آقای استیون بیاکلیس را مطالعه کنید، این کتاب بعنوان یک دانشنامه اندیکاتوری است که در بردارنده تمام اندیکارتورها(نشان گرها) براساس حروف الفبای انگلیسی است.
4-الگوهای کندل استیک یا الگوهای شمعی
الگوهای شمعی را تاجران برنج در ژاپن ابداع کردند که یکی از روش های دقیق و پربازده تحلیل است.
استفاده از کندل استیک ها ضریب خطای کمتری دارد و براحتی می توان نقاط ورود و خروج معامله را تشخیص داد.یادگیری الگوهای شمعی کمی زمانبر است ولی می تواند شما را بی نیاز از ابزارهای پیچیده دیگر کند.
از جمله الگوهای شمعی می توان به مواردی چون الگوهای دوجی، مرد به دار آویخته، ستاره صبحگاهی و… اشاره کرد.
برای یادگیری دقیق تر الگوهای شمعی می توانید از کتاب الگوهای شمعی نوشته استیو نیسون بهره ببرید، نویسنده در این کتاب ابتدا به تعریف تمام الگوهای شمعی ژاپنی پرداخته است سپس به سراغ ترکیب الگوهای شمعی با سایر ابزار تحلیل تکنیکال چون سطوح حمایت مقاومت فیبوناچی، میانگین های متحرک و …. رفته است.
5-فیبوناچی
فیبوناچی نام یک ریاضیدان ایتالیایی (قرن سیزدهم میلادی) است. فیبوناچی آغازگر معرفی یک سری اعداد با نسبت های خاص به نام سری اعداد فیبوناچی بود.
فیبوناچی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است.
در تحلیل تکنیکال چارتیست ها براین باورند، نمودار قیمت_زمان به سری اعداد فیبوناچی واکنش نشان می دهد.
ابزار فیبوناچی به سه دسته اصلاحی (ریترسمنت)، بسط یافته (اکستنشن)، اکسپنشن تقسیم می شود.
با استفاده از ابزار فیبوناچی می توان نقاط ورود و خروج، حمایت و مقاومت و حرکات آتی نمودار را براساس حرکات گذشته نمودار تشخیص داد.
برای مطالعه بیشتر در زمینه ابزار فیبوناچی می توانید به کتاب معامله با ابزار نوین فیبوناچی نوشته ی کارولین بوردون مراجعه کنید.
6-امواج الیوت
امواج الیوت یکی از نوین ترین و شگفت انگیزترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است،امواج الیوت مدعی پیش گویی روند آتی نمودار قیمت_زمان است.
پایه ی امواج الیوت براساس موج شماری است که به دو دسته امواج ایمپالسیو (پیش رونده) و امواج اصلاحی (استراحت امواج) تقسیم می شود.
البته باید یادآور شویم که یادگیری موج شماری الیوت نیاز به ممارست و تمرین فراوان دارد.
برای یادگیری بیشتر ابزار موج شماری الیوت می توانید از کتاب امواج الیوت در بازارهای سرمایه ی دکتر علی محمدی بهره بگیرید.
7-الگوهای تکنیکالی
در این روش چارتیست ها به دنبال اشکال هندسی آشنا و تکرار شونده بر روی نمودارها می گردند که هر یک از این الگوها می تواند نوید یک تغییر روند یا ادامه روند کنونی نمودار باشد.
بعضی الگوها نشان دهنده ی ادامه روند کنونی نمودار هستند و برخی دیگر هشدار تغییر روند نمودار را می دهند.
از نمونه های الگوهای تکنیکالی اشکالی چون الگوی سروشانه، الگوی مثلثی، الگوی کف و سقف دو قلو و… را می توان نام برد.
انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال
–نمودار خطی: این مدل نمودار ساده ترین روش نمایش نمودار روی چارت قیمتی است،در این روش قیمت پایانی در هر تایم فریم (بازه های زمانی نمایش داده شده روی نمودار) به یکدیگر وصل می شود و به صورت یک خط پیوسته نمایش داده می شود.
اگر می خواهید بصورت حرفه ای در بازارهای مالی معامله کنید توصیه می کنیم از این مدل نمایش نموداری استفاده نکنید زیرا کاربرد خاصی در تحلیل بازار ندارد.
–نمودار میله ای: این نمودار نسبت به نمودار خطی از جامعیت بیشتری برخودار است، قیمت شروع و قیمت پایان، بیشترین و کمترین قیمت روی یک پاره خط عمودی به نمایش در می آید.
–نمودار ژاپنی(کندل استیک): نمودار کندل استیک از معمول ترین نمودارهایی است که تریدر ها از آن استفاده می کنند.
نمودار ژاپنی دقیقا ویژگی های همسان نمودار میله ای را دارد با این تفاوت، به جای قرارگیری قیمت های شروع و پایان یا بیشترین و کمترین قیمت روی یک پاره خط عمودی، روی یک مستطیل نمایش در می آید.
0 تا 100 تحلیل تکنیکال در 10 دقیقه 2
تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی:
اگر بخواهیم اصولی و علمی به این موضوع پاسخ دهیم باید اشاره کنیم که تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مکمل یکدیگرند.
تحلیلگر بنیادی به مانند یک حسابرس و حسابدار شروع به بررسی صورت های مالی، میزان سود دهی و زیان دهی، اخبار و اطلاعات اقتصادی و… می کند و سپس به نتیجه می رسد که این سهم ارزش سرمایه گذاری دارد یا نه؟
اما در تحلیل تکنیکال، چارتیست کاری به سود، زیان، آمار و اطلاعات اقتصادی ندارد، تنها چیزی که از نظر یک تکنیکال کار مهم است روند گذشته نمودار و روانشناسی معامله گران هست که در هر نقطه چارت ممکن است چه رفتاری از خودشان بروز دهند.
یادگیری تحلیل بنیادی نیاز به سال ها آموزش و تجربه دارد و مهارت ها و اطلاعات موردنیاز یک فاندامنتال کار، برای هر بازار مالی از جمله بازار بورس ایران و بازار طلا و ارز یا بازار بورس بین الملل بسیار متفاوت تر از یکدیگر است این درحالیست که یک تکنیکال کار با یادگیری تحلیل تکنیکال می تواند از روش ها و استراتژی های مشخص و یکسانی برای تمام بازارهای مالی بهره بگیرد.
در نهایت به شما عزیزان معامله گر توصیه می کنیم ابتدا تحلیل تکنیکال را یادگرفته سپس در طی سال ها اقدام به آموزش تحلیل بنیادی کنید، در این زمینه می توانید از بروکرها ی ایرانی استفاده کنید که آموزش های رایگان به زبان فارسی دارند.
درتحلیل بنیادی به چه مواردی پرداخته میشود؟
در تحلیل بنیادی به صورت عمیق و دقیق به بررسی تمام مسائل مربوط به سهم پرداخته می شود.
.
تحلیلگر تکنیکال یا تحلیلگر بنیادی چه میکند؟
تحلیلگر بنیادی اقدام به بررسی ارزش ذاتی شرکت ها می کند و شرایط اقتصادی، وضعیت صنایع، اخبار مهم، صورت های مالی شرکت، وضعیت سود و زیان شرکت ها را می سنجد.
مشکلات تحلیل تکنیکال چیست؟ چه انتقاداتی به تحلیل تکنیکال وارد است؟
–تحلیلگران بنیادی معتقدند، صرفا با بررسی گذشته و رفتار نمودار یک سهم نمی توان آینده نمودار را پیش بینی کرد.
-منتقدان تحلیل فنی اعتقاد دارند، چارتیست ها معمولا در تایم فریم های خاص به یک شکل تحلیل می کنند و حد سود و ضرر مشخص و واحدی را انتخاب می کنند، در نتیجه وقتی به حد ضرر یا حد سود خود رسیدند سهم را با شدت بسیار بیشتری عرضه یا تقاضا می کنند.
-در تحلیل تکنیکال صد درصدی وجود ندارد و فقط یک پیش بینی براساس آمار و ارقام گذشته است، منتقدان تحلیل تکنیکال را به پیش بینی هواشناسی تشبیه می کنند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ آیا تحلیل تکنیکال جواب میدهد؟ کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟ آیا تحلیل تکنیکال برای پولدار شدن کافی است؟ در این مقاله به بررسی تحلیل تکنیکال میپردازیم تا به ارزش آن پی ببرید چراکه یکی از ابزارهای پیشرفت شما تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میباشد. 3 اصل مهم در مورد تحلیل تکنیکال برای شما فراهم کردهایم تا با خواندن آن به یادگیری آن مجاب شوید. در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال مشکل دارید؟ پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله را تا انتها بخوانید تا جواب سؤالات خود را بگیرید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
در تعریف کلی تحلیل تکنیکال میتوان گفت، ما به کمک تحلیل تکنیکال و با استفاده از نمودارها و دادههای مرتبط مانند قیمت و تغییرات وابسته به آن، حجم معاملات و همچنین با استفاده از ابزارهای مختلف و تکنیکهای کاربردی به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار بورس یا ارزهای دیجیتال یعنی کریپتوکارنسی میپردازد.
با کمک تحلیل تکنیکال میتوانید یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و تعیین فرصتهای معاملاتی است که با کمک تجزیه و تحلیل روندهای آماری تحقق میابد. تحلیل تکنیکال تنها مربوط به ارزهای دیجیتال و بورس نیست بلکه میتواند روی هر نوع اوراق بهاداری که سوابقی تاریخی در معاملات خود دارد صورت گیرد. بهعنوان مثال میتوان اوراق سهم، طلا، مسکن و… را با استفاده از این روش تحلیل کرد.
افرادی که در بازارهای معاملاتی تحلیل تکنیکال انجام میدهند، بر این اصل باور دارند که با بررسی قیمتها و نوسانات بازار در گذشته، امکان آن وجد دارد که بتوان قیمت آن ارز یا سهم را در آینده مشخص کرد؛ بنابراین تمام اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد در گذشته اتفاق افتاده است.
یکی از فرضیههای چارلز داو در تحلیل تکنیکال این است که نوساناتی که برای قیمتی در یک بازار رخ میدهد تصادفی نیست و همان الگوها و روندها نیز در آینده تکرار خواهند شد. این الگو و روندها ممکن است در کوتاهمدت و یا بلندمدت رخ دهند که تحلیلگران با استفاده از تحلیل میتوانند در یک بازه سود خوبی به دست بیاورند.
بنابراین به علم پیشبینی رشد و بررسی نمودارهای قیمت و همینطور نزولی یا صعودی بودن نمودارها، علم تکنیکال گفته میشود.
3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال
3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال
1- تمام نکات در نمودار قیمت قابلمشاهده است
تعداد زیادی از منتقدان تحلیل تکنیکال بر این نظر که تنها بررسی رفتار سهمی توسط قیمت کافی است و دیگر عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمیگیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال به این اصل اعتقاد دارد که همه عوامل از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم، قابل تشخیص است و توجه به این اصول موجب حذف عوامل دیگر پیش از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری است. تنها فاکتور مهم و ضروری تحرکات قیمتی است که مقدار عرضه و تقاضای بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را نمایش میدهد.
در این بازارها اگر تقاضای یک رمزارز یا سهم بیشتر از عرض آن باشد، آن زمان است که نمودار به شکل صعودی خواهد بود و بالعکس چنانچه مقدار عرضه فراتر از نیاز و تقاضا باشد، قیمت، روندی نزولی را طی خواهد کرد. تغییراتی که در این قسمت گفته شد، بنیاد و اساس همه پیشبینیهای اقتصادی و بنیادی است. برخی از متخصصین این حوزه از این اصل اینچنین برداشت میکنند که اگر قیمت رمزارزی افزایش یافت پس نتیجه میگیریم که تقاضا کمتر از عرضه است و این به آن معناست که اصول فاندامنتالی تأثیرگذار بودهاند و اگر قیمت کاهش یافته باشد، اصول و دلایل فاندامنتال بیاثر بودهاند.
اکثر اوقات تحلیلگران تکنیکال بر این موضوع باور دارند، نیرویی که مسیر عرضه و تقاضا را نزولی یا صعودی میکند (تغییر میدهد)، نتیجه تغییرات فاندامنتال است و با اقتصاد بازار در ارتباط است؛ به همین دلیل روی قیمتها اثر میگذارد. پس فراموش نکنید که نمودارها بهتنهایی در بالارفتن یا پایین آمدن قیمت تأثیر ندارند.
به یاد داشته باشید که هیچکس به طور حتمی علت صعود یا نزول نمودار و قیمت را نمیداند و در اصل برای تحلیل گران موضوعاتی مانند قیمت و حجم نمودار اهمیت دارد و هرگز به دنبال علت آن نیستند. این افراد با استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها به بررسی و شناسایی نمودار رمزارز یا سهام و… میپردازد.
بنابراین نتیجه میگیریم که هر شخص که قصد یادگیری تحلیل تکنیکال را دارد، نباید از برخی اصول و تحلیل فاندامنتال غافل شود؛ درواقع میتوان این دو مبحث را با یکدیگر در ارتباط دانست.
2- قیمتها بر اساس روند مشخصی حرکت میکنند
اصل دوم در تحلیل تکنیکال بر این امر دلالت دارد که مسیر قیمتها از شیوه خاصی برگرفته شده است که چنانچه نمودار بعد از قرارگرفتن در روند پیشروی خود، حرکت قیمت آن کریپتو یا سهام نیز در همان جهت به مسیر خود ادامه میدهد مگر آنکه ابزارهای تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن روندی جدید را برای نمودار در پیش بگیرند.
هدف اصلی از رسم نمودار قیمت، بررسی و شناسایی روند قیمت در آینده است که قبل از آن باید متخصص تحلیل تکنیکال به این مسئله دست پیدا کند.
3- تاریخ همواره در حال تکرار است
شاید این جمله را شنیده باشید که ” آینده تکرار گذشته است “. این جمله در بین متخصصین و کاربران بازارهای دیجیتال و سهام به وفور شنیده میشود. درواقع تاریخ تمایل دارد تکرار شود.
تکراری بودن روند قیمت، به روانشناسی در بازار دیجیتال یا سهام نسبت داده شده است که میتوان به این شیوه نیز بیان کرد که افراد شرکتکننده در بازار میل دارند در طول زمان، عکسالعملهای مشابهی نسبت به بالا و پایین رفتن (نوسانات)بازار نشان دهند.
به کمک تحلیل تکنیکال و الگوی نمودارها میتوان برای تحلیل روند حرکتهای بازار و درک الگوهای موجود استفاده کرد؛ بنابراین الگوهای قیمت را دستکم نگیرید، چراکه ممکن است آینده شما به دنبال تکرار شدن آن باشد.
تاریخچه مختصر تحلیل تکنیکال
تاریخچه مختصر تحلیل تکنیکال
قدمت تحلیل تکنیکال به 300 سال پیش برمیگردد که استفاده از شاخصهای تکنیکال و رسم نمودارهای آن مربوط به قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی است و نوشتههایی از آن زمان در مورد تحلیل تکنیکال به چشم میخورد.
همانطور که در مطالب قبلی مثالی از چارلز داو ارائه کردیم ایشان بنیانگذار وال استریت ژورنال هستند که البته شاخص میانگین صنعتی را طراحی کردهاند و اولین استفاده مستقیم اقتصادی معروف از تحلیل تکنیکال توسط داو صورت گرفت. تاکنون با وجود نواقصی که در این سیستم وجود دارد، اما از شاخصهای مهم اقتصادی محسوب شده است.
مزایا و کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟
• انعطافپذیر و سازگار
از بهترین و بزرگترین مزیتهای تحلیل تکنیکال، سازگاری و منعطف بودن آن برای معاملات مختلف در زمانهای گوناگون است. میتوان گفت تقریباً تمام بازارهای معاملاتی سهام، اوراق بهادار و بازار ارزهای دیجیتال و… قابلیت بهکاربردن تحلیل تکنیکال در آنها وجود دارد.
• مورداستفاده در زمانهای مختلف
یکدیگر از مزایای تحلیل تکنیکال این است که میتوان از آن در بازههای زمانی متفاوت استفاده کرد و بستگی به تریدر و معاملهکننده ندارد زیرا اگر معاملهگری روزانه کار کند یا فردی که بهصورت چندروزه و کوتاهمدت مشغول به کار باشد و یا افرادی که در بازههای طولانی به خرید و فروش مشغول باشند نیز میتوانند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند؛ بنابراین تحلیل تکنیکال مشمول زمان خاصی نیست و بستگی به خود فرد دارد که در چه بازههایی امکان فعالیت دارد.
• تحلیل تکنیکال، میانبری ساده
شباهتی که بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)وجود دارد این است که هر دو به نحوی سبب میشوند که قیمت افزایش یا کاهش پیدا کند و یا هیچ تغییری نکند. تحلیل تکنیکال از این نظر مسبب این کار میشود که تمرکزی بر روی تغییرات قیمت دارد و تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)به کمک عوامل اقتصادی این امر را ممکن میکند.
کسی که تحلیل فاندامنتال انجام میدهد، اثر همه فاکتورها و عوامل مربوط را روی قیمت سهام و ارز بررسی میکند تا در آخر بتواند به ارزش خالص و ذاتی آن دست پیدا کند.
در اصل بررسی نمودار به کمک تحلیل تکنیکال میانبری نسبت به بررسی عوامل فاندامنتال است که مزیت خیلی خوبی به شمار میآید. البته این موضوع به شیوه عکس ممکن نیست که شما با بررسی عوامل بنیادی (فاندامنتال)بتوانید نسبت به روش تکنیکال میانبری را پیش بگیرید.
امکان این مسئله وجود دارد که در یک بازار مالی (ارز دیجیتال، سهام، اوراق و…)تنها با روش تحلیل تکنیکال بتوانید خرید و فروش کنید و به بررسی نمودار بپردازید اما نمیتوان به طور حتم گفت کسی که تنها بر اساس تحلیل فاندامنتال پیش میرود، میتواند خرید و فروش موفقی داشته باشد آن هم بدون اینکه به مسائل تکنیکالی اهمیتی داده باشد و بدون آن معامله خود را انجام دهد.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
بازار کریپتوکارنسی همانند بازارهای بورس دارای نمودار، قیمت و… است در نتیجه میتوان از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی و بررسی قیمت رمزارزهای مختلف از آن کمک گرفت. اما تحلیل تکنیکال بهتنهایی کارساز نیست و باید از تحلیل فاندامنتال نیز برای موفقیت بیشتر در این عرصه استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
در وبلاگ بایننس فارسی میتوانید تحلیل تکنیکال ارزهای مختلف را اعم از بیت کوین، اتریوم، ریپل و سایر ارزهای دیجیتال را مشاهده کنید و در روند کاری خود از آنها بهره ببرید. بررسی رمزارزهای مختلف بهصورت هفتگی برای عموم قابلدسترس و کاملاً رایگان است.
اگر قصد موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال را دارید باید با برنامهریزی جلو بروید و از انجام معاملات خودسر خودداری کنید. اما با فراگیری تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال نگران ازدسترفتن سرمایهتان نباشید.
در این مقاله به مفهوم تحلیل تکنیکال پی بردیم و مزایای آن را مورد بررسی قرار دادیم تا از اهمیت کاربرد آن در انواع بازارهای مالی از جمله سهام، بورس و رمزارزهای دیجیتال با خبر شدیم. بهترین عملکرد نیازمند تخصص و تجربه است و دستخالی نمیتوان حرفی برای گفتن داشت؛ بنابراین تحلیل تکنیکال را در اولویت کار خود قرار دهید و بهموقع از این ابزار فوقالعاده استفاده کنید. در ادامه به تحلیل فاندامنتال چیست، میپردازیم.