تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟

- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
در مورد تحلیل تکنیکال و کاربرد آن بیشتر بدانید
روشهای زیادی برای بالا بردن سود و کسب درآمد وجود دارد مانند خرید و فروش بیت کوین در صرافی ارز دیجیتال اما از دیگر روشها، سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است. سرمایه گذاری کردن در بورس به دو شیوه است سرمایه گذاری به صورت مستقیم و سرمایه گذاری به صورت غیر مستقیم میباشد.
در سرمایه گذاری مستقیم به این صورت عمل میکند که شخص سرمایه گذار بهتر است که سهام را خرید و فروش کند. اما در روش دوم یا سرمایه گذاری غیر مستقیم به این شکل عمل میکند که مانند صندوقهای سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی میباشد.
این نوع از سرمایه گذاری برای افرادی مطلوب است که فرصت و علم کافی و لازم برای انجام معاملات به طور مستقیم در بازار بورس را ندارند. با ورود به بازار بورس و عضویت در این نوع از بازارها با داشتن اطلاعات و دانش کافی در این زمینه که مرتبط با بورس و سرمایه گذاری است در مجاورت دانش بورسی میتوان موفقیتهای چشمگیری در بورس به دست آورد.
دانش کافی باید همراه با تحلیلهایی که نیاز است و همچنین بررسی و ارزیابی بازار سهام و تحلیل تکنیکال که از مهمترین و اساسیترین روشهای مورد استفاده فعالان بازار بورس است که میتوانند با آگاهی و انتخاب مناسب گزینههای سرمایه گذاری در بورس را انجام دهند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر بخواهیم که تعریفی در خصوص تحلیل تکنیکال داشته باشیم باید بگوییم که یک نمونه از نمودارها و اطلاعاتی است که در خصوص قیمت، تکنیکها و ابزارهای مورد نیاز و همچنین حجم برای ارزیابی شرایط کلی بازار و سهام متنوع و کاربردهای تحلیل تکنیکال میپردازد.
تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایه گذاریها و فرصتهای معامله را با تجزیه و تحلیل بر اساس آمارهای موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد از جمله تحرکات قیمتی و میزان معاملات مورد استفاده قرار میدهد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال قادر است که بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای پیشینه معاملاتی است به کار رود. این موارد از قبیل سهم، کالا، اتی و دیگر اوراق بهادار باشند. لیکن این نوع از ابزارها برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس مورد استفاده قرار میگیرند.
در طول سالهایی که پشت سر نهاده شده است با روی کار آمدن تحلیل تکنیکال در حال حاضر هزاران فرم و تکنیک به کار رفته شده است که در تحلیل تکنیکال توسعه یافته است. تحلیلگران و محققان تکنیکال بیشتر این نوع از الگوها و روشها را با هم ادغام میکنند تا به یک استراتژی مطلوب معاملاتی دست پیدا کنند و با استفاده از این استراتژی خود اقدام به خرید و فروش سهام بپردازنند.
نظریههای اصلی و مهم در خصوص تحلیل تکنیکال
یکی از تحلیلگران بازار بورس به نام چارلز داو فرضیهای که در تحلیل تکنیکال دارد در خصوص قیمت است. در واقع تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت پایبند است و سعی میکند تا با دیدن الگوها و فرایندهای قیمتی گذشته و الان، فرایند قیمت آینده را حدس بزند. چارلز به این موضوع اعتقاد دارد که در بازار فعال و پویا عواملی که بر قیمت سهام تاثیر میگذارند تعیین شده است که در هر نقطه از زمان قیمت تمامی اطلاعات مورد نیاز معامله گران در اختیار آنها قرار میگیرد با وجود این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی کاملا ًصحیح باشد اما امکان تغییر قیمت سهم در کوتاهترین مدت یا بلند مدت به وسیله اخبار تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟ یا اطلاعیهها وجود دارد. چنانچه که میزان تاثیرگذاری بازار به میزان کمی وجود داشته باشد به خوبی میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده نمود.
یک نمونه از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط چارلز مطرح شده است این است که به دلیل وجود میزان نوسانات قیمتهای بازار تصادفی نیست و تحت تاثیر الگوها و فرایندهایی که در طول مدت زمان تکرار شدهاند، میباشد.
این مدل از فرضیهها کاملاً مشخص هستند که روندها در کوتاه مدت و بلند مدت ایجاد شدهاند و معامله گران این توانایی را دارند که با استفاده از تحلیل این روندها سود مناسب را کسب نمایند.
اصول تحلیل تکنیکال
سه اصل اساسی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد اعم از:
- قیمت
- قیمت در روند نمودار
- تکرار شدن گذشته
قیمت
اغلب منتقدان تحلیل تکنیکال به این موضوع اشراف کامل دارند زیرا آنها با در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیش بینی رفتار سهم کافی است و عوامل اصلی و اولیه مورد توجه قرار نمیگیرد را قبول ندارد.
تحلیل تکنیکال در این عقیده است که همه چیز شامل اصول بنیادی و اولیه نیز در قیمت سهم تعیین شده است با توجه به آن باعث حذف دیگر عوامل پیش از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری است. نکتهای که بسیار مهم است تحرکات قیمتی است که تعداد عرضه و تقاضای بازار را نشان میدهد.
فرایند نمودار بر روی قیمتها
محققان تکنیکال بر این موضوع اعتقاد دارند که قیمتها میتوانند در روندهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت حرکت و فرایند گذشته را مجدداً تکرار میکنند.
گذشته تمایل دارد تا تکرار شود
معمولا روند قیمتها به این صورت عمل میکند که مدام تکرار میشود. برهمین مبنا روانشناسان بازار و احساساتی شامل ترس و هیجان، قیمتهای قبل را تکرار میکنند.
تحلیلگر تکنیکال میتواند از طریق نمودارها احساسات را تحلیل و مورد ارزیابی قرار دهد و با توجه به آن تحلیل روند قیمتی نمودار سهام بپردازد. بعضی از این ابزارها تحلیل تکنیکال است که در طول مدت زمان 100 ساله است که مورد استفاده قرار میگیرد؛ به این دلیل که تحلیلگران بر این عقیده هستند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را دوباره تکرار میکنند.
نحوهی استفاده نمودن از تحلیل تکنیکال
تحلیلگر تکنیکال سعی میکند که به پیش بینی هر نوع اوراق بهاداری بپردازد. او قادر است که در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. در هر کدام از صنایع از بازار هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میدهد. بعضی از این ابزارها و اندیکاتورها وظیفهی متمرکز کردن بر روی شرایط کنونی بازار را بر عهده دارند، لذا سایر تحلیلگران تحلیل تکنیکال نیز نظارت بر روی وضعیت آینده بازار مانند حدود حمایت و مقاومت و کسب قدرت یک فرایند به سمت احتمالی حرکت آن استفاده میشود.
مشکلات تحلیل تکنیکال
از آنجایی که فرضیههای بازار تاثیرگذار و فعال از فرضیات اولیه و پایه تحلیل تکنیکال است. یکی از مشکلات این نوع تحلیل این است که مطابق با فرضیه قیمتهای بازار در حال نوسان است و کلیه اطلاعات گذشته تا به امروز را منعکس میکند بر همین اساس هیچ راهی برای کسب سود از روندهای بازار وجود ندارد به جز این که بازار تاثیر خود را نداشته باشد. تحلیل گران و منتقدان بنیادی اعتقاد دارند که بازار میتواند کارا باشد، لذا باید توجه داشت که تمامی اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت رندومی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که تحلیل تکنیکال دارد این است که این روش در بعضی از مواقع مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان نمونه میتوان گفت که معامله گران میزان ضررهای مشابهی برای در یک سهم خاص را باید در نظر بگیرند، با رسیدن سهم از بسیاری از مشکلات و ضررها جلوگیری میشود و اغلب سهام دارن اقدام به فروش سهامهای خود میکنند که این مسئله موجب میگردد که قیمت سهم نزول پیدا کند و باعث تایید پیش بینیها میگردد به این صورت برداشت میشود که روند پیش بینی شده تحلیل تکنیکال کاملاً صحیح بوده است.
حجم معاملات در تحلیل تکنیکال
حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی میباشد. در بازار بورس یا سهامی، حجم عبارت از تعداد سهام معامله شده و در بازار ارزهای دیجیتال تعداد کوین یا توکن معامله شده میباشد. برای قراردادهای آتی (Future) و اختیار معامله (option)، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شدهاند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه میکنند و تغییرات حجم را با سایر شاخصهای تکنیکالی ترکیب میکنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.
با بررسی الگوهای حجم در طول زمان های مختلف میتوان چگونگی شکل گیری رشد و افت قیمت در بازارها را درک نمود. همین امر در مورد معامله گران بازار قراردادهای اختیار معامله نیز صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر تمایل فعالین بازار به جهت حرکت قیمتی است. در واقع، در بین اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.
دستورالعملهای اساسی برای استفاده از حجم
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعملهایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. معاملهگران همواره تمایل پیوستن به حرکتهای قوی بازار را دارند. بنابراین در حرکتهایی که بیانگر ضعف قیمتی هستند شرکت نمیکنند یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشند.
این دستورالعملها در همه موقعیتها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیمگیریهای معاملاتی ارائه میدهند.
۱. تایید روند
در بازار صعودی باید شاهد افزایش حجم باشیم. خریداران برای بالا بردن قیمتها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم(واگرایی) ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم زیاد، سیگنال قویتری است که نشان میدهد چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.
در شکل زیر تغییرات حجم معاملات را با توجه به افزایش و کاهش قیمت در نمودار سهام ایران خودرو (خودرو) مشاهده میکنید.
۲. حرکات و حجم خستگی
در یک بازار رو به رشد یا نزولی، میتوانیم شاهد حرکتهای فرسوده یا خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان احتمالی یک روند است. معامله گران بازار سرمایه به دلیل رشد شدید قیمت دچار ترس میشوند، در این شرایط خریداران خسته میشوند و تمایل به خروج از بازار دارند.
زمانی که قیمت ها کاهشی میشود در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به خروج می کند که منجر به نوسانات و افزایش حجم میشود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفتهها و ماههای بعدی ادامه مییابد را میتوان با استفاده از سایر دستورالعملهای حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
شکل زیر نمودار قیمتی سهام شرکت تسلا (TSLA) را نشان میدهد که بیانگر افزایش حجم در انتهای یک روند صعودی است. همانطور که گفتیم رفتار قیمتی در انتهای بازار ناشی از حرکتهای فرسودگی میباشد. بنابراین شاهد افزایش حجم و خروج معاملهگران هستیم.
۳. نشانههای صعودی
حجم میتواند در شناسایی نشانههای صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالا می رود و مجددا به دنبال آن یک حرکت به سمت پایینتر انجام میشود. اگر در حرکت دوم به سمت پایین، قیمت از کف قبلی پایین نیاید و به اصطلاح کف بالاتر تشکیل شود و حجم در افت قیمتی دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر میشود.
شکل زیر نماد سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان با نماد فولاد میباشد. در انتهای روند نزولی شاهد افزایش حجم همراه با افت قیمت هستیم. پس از شکل گیری کف و سقف بالاتر، کاهش حجم را مشاهده مینماییم، که در این حالت هشداری برای تغییر روند خواهیم داشت.
۴. حجم و تغییر قیمت
پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت چه در روند صعودی یا نزولی ، اگر قیمت در یک محدوده کوچک نوسان داشته باشد و حجم سنگین مشاهده شود، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک برگشت قیمت در حال انجام است و قیمت دارایی مد نظر جهت حرکتی خود را تغییر خواهند داد.
۵. حجم در نواحی شکست و شکستهای نقض شده
در هنگام شکست اولیه از یک سطح حمایت و مقاومت یا یک الگوی قیمتی، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست کاذب است.
شکل زیر نشان دهنده افزایش حجم در زمان شکست میباشد که نشان از قدرت خریداران و ادامه روند صعودی و قدرت در حرکت میباشد.
۶. تاریخچه حجم
حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است دادههای نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه دادهها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبطتر هستند.
چه سیگنال های معاملاتی را می توان بر اساس حجم ارائه کرد؟
الگوهای حجمی نشانهای از قدرت و رشد قیمت، یا کاهش قیمت برای یک سهام یا حتی کل بازار است. رشد قیمت با افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی محسوب میشود، در حالی که کاهش قیمت با حجم سنگین میتواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود.
در زمان اصلاح مینور، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟
در زمان اصلاح مینور در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند . حجم پایین تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به خروج از بازار و شکل گیری اصلاح ماژور ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این اصلاح مینور را به یک فرصت خرید تبدیل کند.
اندیکاتور حجم در رهآورد ۳۶۵
نحوه افزودن اندیکاتور حجم در نمودار سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) را در سایت رهآورد ۳۶۵ در شکل زیر نشان میدهیم. ابتدا با کلیک بر روی گزینه Indicators پنجره زیر برای کاربر باز میشود. سپس در قسمت سرچ search گزینه volume را تایپ نمایید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.
پس از انجام مراحل فوق اندیکاتور حجم که شامل میلههایی به صورت دورنگ (سبز و قرمز) میباشد برای کاربر نمایش داده میشود. اندیکاتور volume بهترین راهنما برای شناسایی حمایت و مقاومت های حال و آینده سهم میباشد. زمانی که نمودار قرمز است نشانه ای از افزایش عرضه و اینکه می تواند مقاومت معتبر را مورد بررسی قرار دهد با استفاده از حجم معاملات وجود دارد و زمانی که سبز است، نشانه ای مثبت از حجم معاملات و وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای نمودار قیمت سهم است. البته شایان ذکر است نحوه چگونگی نمایش رنگ میلههای حجم در نرمافزارهای مختلف، متفاوت میباشد.
اندیکاتور حجم در Trading View
با انتخاب گزینه اندیکاتور (Indicators) در نوار ابزار، پنجره زیر برای کاربر باز میشود. در قسمت سپس در قسمت سرچ search گزینه (volume) را تایپ نمایید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.
در ادامه با انجام مراحل فوق کاربر میلههای حجم را در پایین نمودار مشاهده مینماید.
حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس
شکل زیر نحوه نمایش حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس را نشان می دهد. حجم نمایش داده شده برابر با میزان سهم معامله شده میباشد.
با توجه به نظریه آقای جان مورفی، پدر تحلیل تکنیکال نوین، در تحلیل تکنیکال قیمت ۷۰ درصد در شکل گیری سناریو نقش دارد و پارامترهای زمان و حجم معاملات، هر یک به تنهایی ۱۵ درصد در تشکیل سناریو تاثیر گذار هستند. پارامتر حجم معاملات به هیچ عنوان نباید به تنهایی در تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد. بلکه تنها گواهی برای سیگنالهای ارائه شده توسط قیمت میباشد. این نکته بسیار مهم را میتوان به صورت روزانه در اکثر بازارهای مالی از جمله بورس تهران مشاهده نمود.
اکثر فعالین بازار تنها با مشاهده یک روز معاملاتی پر حجم، به دلیل بروز احساساتی نظیر FOMO (Fear of Missing Out) و (FUD (Fear,Uncertainty,Doubt ( ترس از عقب ماندن از بازار) و (ترس، عدم قطعیت، شک)، اقدام به معاملات نسنجیده و اشتباه میکنند. در نهایت این رفتار منجر به ضرر مضاعف به معاملهگران می شود.
جمع بندی
حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعملهای اساسی را میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده میشود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنالهای ورود و خروج را میتوان با نگاه کردن به قیمت، حجم و سایر پارامترها شناسایی کرد.
منابع
“How to Use Volume to Improve Your Trading”, Investopedia, 2022.
آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.
بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که “نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده “عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.
۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟ – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.
اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:
الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است
الگوی پرچم (Flag) ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است
الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.
نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.
الگوی پرچم (Flag)
الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.
الگوی کنج (Wedge)
الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد.
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)
فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل “V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. “دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) كوتاه كه شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com
الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.
هنگامی که قیمت پس از وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است
الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟ یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
شکاف ها (Gaps)
شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.
نتیجه گیری
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت “دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (تکنیکی - Technical Analysis) روشی است که برای پیش بینی روند قیمت کالا یا سهام در آینده براساس تاریخچه قیمتی و رفتاری آن در بازار استفاده می شود. این تحلیل در بازار فارکس، بایننس و. و حتی بورس ایران نیز کاربرد دارد. تجزیه و تحلیل فنی اغلب برای ایجاد سیگنال های کوتاه مدت استفاده می شود و اطلاعات مفیدی را در اختیار تحلیلگران و معامله گران قرار می دهد که بتوانند با استفاده از آن ها پیش بینی دقیق تری انجام دهند.
در واقع تحلیل تکنیکی شامل مطالعه و بررسی نمودارها و الگوها است که وضعیت سهم های مختلف در بازار را برای معامله گران و سرمایه گذاران روشن می کند. فرض کنید قیمت یک سهم در طول یک سال تغییرات زیادی دارد. برای مثال در پاییز نمودار این سهم روند صعودی پیدا میکند. با استفاده از این تحلیل می توان تمام تغییرات و عواملی که روی سهم تأثیر گذاشته اند را شناسایی و برای موفقیت بیشتر در خرید و یا فروش سهم استفاده کرد.
فلسفه تحلیل تکنیکال
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی چیست؟
تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، که اغلب به عنوان نمودار از آن یاد می شود ، نوعی آنالیز است که هدف آن پیش بینی رفتار آینده بازار بر اساس عملکرد قیمت قبلی و داده های حجم است. رویکرد TA بطور گسترده ای برای سهام و سایر دارایی ها در بازارهای مالی سنتی اعمال می شود ، اما همچنین یک مؤلفه جدایی ناپذیر در تجارت ارزهای دیجیتالی در بازار cryptocurrency است.
بر خلاف تحلیل بنیادی (FA) ، که فاکتورهای مختلفی راجع به قیمت یک دارایی در نظر می گیرد ، TA به شدت بر روی عملکرد قیمت تاریخی متمرکز است. بنابراین ، از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت دارایی و داده های حجم استفاده می شود ، و بسیاری از معامله گران آن را در تلاش برای شناسایی روندها و فرصت های تجاری مطلوب استفاده می کنند.
در حالی که اشکال ابتدایی تحلیل تکنیکی در قرن هفدهم آمستردام و ژاپن در قرن هجدهم ظاهر شد ، TA مدرن اغلب به اثبات چارلز داو باز می گردد. یک روزنامه نگار مالی و بنیانگذار وال استریت ژورنال ، داو از اولین کسانی بود که مشاهده کرد که دارایی های شخصی و بازارها اغلب در روندهایی حرکت می کنند که می توانند تقسیم و بررسی شوند. کار او بعداً نظریه داو را به وجود آورد که تحولات بیشتر در تحلیل تکنیکی را تشویق می کرد.
در مراحل اولیه ، رویکرد ابتدایی تجزیه و تحلیل فنی مبتنی بر ورق های دست ساز و محاسبات دستی بود ، اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن ، TA رواج یافت و اکنون ابزاری مهم برای بسیاری از سرمایه گذاران و تجار است.
تجزیه و تحلیل فنی چگونه کار میکند؟
همانطور که گفته شد TA در اصل مطالعه قیمتهای فعلی و قبلی دارایی است. فرض اصلی اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که نوسانات قیمت دارایی تصادفی نیست و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می شوند.
در اصل آن ، تجزیه و تحلیل نیروهای بازار عرضه و تقاضا ، که نمایانگر احساسات کلی بازار است. به عبارت دیگر ، قیمت دارایی بازتابی از نیروهای مخالف خرید و فروش است و این نیروها با احساسات تجار و سرمایه گذاران (اساساً ترس و حرص و طمع) ارتباط نزدیکی دارند.
نکته قابل توجه ، TA در بازارهایی که در شرایط عادی فعالیت می کنند ، دارای حجم و نقدینگی بالا ، قابل اطمینان تر و مؤثرتر است. بازارهای با حجم بالا نسبت به دستکاری قیمت ها و تأثیرات غیرطبیعی خارجی که می توانند سیگنالهای کاذب ایجاد کرده و TA را بی فایده کنند ، کمتر مستعد هستند.
به منظور بررسی قیمتها و درنهایت یافتن فرصتهای مطلوب ، معامله گران از انواع ابزارهای نمودار سازی به عنوان شاخص استفاده می کنند. شاخص های تحلیل تکنیکی می توانند به معامله گران کمک کنند تا روندهای موجود را شناسایی کنند و همچنین اطلاعات روشنگری را در مورد روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند ، فراهم کند. از آنجا که شاخص های TA قابل پذیرش هستند ، برخی از معامله گران از چندین شاخص به عنوان راهی برای کاهش خطرات استفاده می کنند.
شاخص های معمول TA
به طور معمول ، معامله گرانی که از TA استفاده می کنند ، شاخص ها و معیارهای مختلفی را برای آزمایش و تعیین روند بازار ، بر اساس نمودارها و اقدامات تاریخی قیمت ، به کار می گیرند. در بین بسیاری از شاخص های تحلیل تکنیکی ، میانگین های متحرک ساده (SMA) یکی از نمونه های پرکاربرد و شناخته شده است. همانطور که از نام این محصول پیداست ، SMA براساس قیمت های بسته شدن یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می شود. میانگین متحرک نمایی (EMA) یک نسخه اصلاح شده از SMA است که وزن بسته شدن اخیر را سنگین تر از نسخه های قدیمی تر نشان می دهد.
یکی دیگر از شاخصهای متداول ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) است که بخشی از کلاس شاخصهای شناخته شده به عنوان نوسان ساز است. برخلاف میانگین های متحرک ساده که تغییرات ساده قیمت را با گذشت زمان ردیابی می کنند ، نوسان ساز ها فرمول های ریاضی را برای داده های قیمت گذاری اعمال می کنند و سپس قرائت هایی را تولید می کنند که در محدوده های از پیش تعریف شده قرار می گیرند. در مورد RSI ، این دامنه از ۰ تا ۱۰۰ می رود.
شاخص Bollinger Bands (BB) نوعی نوسان ساز دیگر است که بسیار محبوب در بین معامله گران است. شاخص BB از دو باند جانبی تشکیل شده است که به دور یک خط متوسط در حال حرکت است. این ماده برای مشخص کردن شرایط احتمالی بازارهای فرابورس و غوطه ور و همچنین برای اندازه گیری ناپایداری بازار استفاده می شود.
علاوه بر ابزارهای اساسی تر و ساده تر TA ، برخی از شاخص ها وجود دارند که برای تولید داده به شاخص های دیگر متکی هستند. به عنوان مثال ، Stochastic RSI با استفاده از فرمول ریاضی به RSI معمولی محاسبه می شود. مثال محبوب دیگر نشانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) است. MACD با کم کردن دو EMA برای ایجاد خط اصلی (خط MACD) ایجاد می شود. سپس خط اول برای تولید EMA دیگر مورد استفاده قرار می گیرد و در نتیجه خط دوم (معروف به خط سیگنال) است. علاوه بر این ، هیستوگرام MACD وجود دارد ، که بر اساس تفاوت بین آن دو خط محاسبه می شود.
سیگنال های معاملاتی
در حالی که شاخص ها برای شناسایی روندهای کلی مفید هستند ، می توان از آنها برای ارائه بینش در نقاط ورود و خروج بالقوه (خرید یا فروش سیگنال) نیز استفاده کرد. این سیگنالها ممکن است هنگام وقوع وقایع خاص در نمودار شاخص ایجاد شوند. به عنوان مثال ، هنگامی که RSI 70 یا بیشتر قرائت تولید می کند ، می تواند نشان دهد که بازار تحت شرایط خریداری شده فعالیت می کند. همان منطق وقتی RSI به ۳۰ یا کمتر کاهش می یابد ، که عموماً به عنوان یک سیگنال برای شرایط بازار فرآورده تلقی می شود ، صدق می کند.
همانطور که قبلاً بحث شد ، همیشه سیگنال های معاملاتی ارائه شده توسط آنالیز فنی دقیق نیستند ، و مقدار قابل توجهی از سر و صدا (سیگنال های کاذب) تولید شده توسط شاخص های TA وجود دارد. این امر به ویژه در بازارهای رمزنگاری ، که از نظر سنتی نسبت به بازارهای سنتی کوچکتر هستند و به همین ترتیب ، بی ثبات تر است ، نگران کننده است.
انتقادات
اگرچه بطور گسترده در انواع بازارها مورد استفاده قرار می گیرد ، بسیاری از متخصصان به عنوان روشی بحث برانگیز و غیرقابل اعتماد به نظر می رسند ، و اغلب از آن به عنوان “پیشگویی خود تحقق بخش” یاد می شود. تعداد افراد تصور می کردند که این اتفاق می افتد.
منتقدین معتقدند ، در شرایط بازارهای مالی ، اگر تعداد زیادی از معامله گران و سرمایه گذاران به همان نوع شاخص ها مانند خطوط پشتیبانی یا مقاومت اعتماد کنند ، شانس کار این شاخص ها افزایش می یابد.
از سوی دیگر ، بسیاری از حامیان TA معتقدند که هر فهرست ساز برای تجزیه و تحلیل نمودارها و استفاده از بسیاری از شاخص های موجود روش خاصی دارد. این بدان معناست که برای تعداد زیادی از معامله گران استفاده از همان استراتژی خاص تقریباً غیرممکن است.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکی
فرض اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که قیمت های بازار از قبل منعکس کننده همه عوامل اساسی مربوط به یک دارایی خاص است. اما برخلاف رویکرد TA ، که عمدتاً به داده ها و حجم قیمت های تاریخی متمرکز است (نمودارهای بازار) ، تجزیه و تحلیل بنیادی (FA) یک استراتژی تحقیق گسترده تر اتخاذ می کند که تأکید بیشتری بر عوامل کیفی می کند.
تجزیه و تحلیل اساسی معتقد است عملکرد آینده یک دارایی به اطلاعاتی تاریخی وابسته است. در اصل ، FA روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی شرکت ، تجارت یا دارایی مبتنی بر طیف گسترده ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت شرکت و شهرت ، رقابت در بازار ، نرخ رشد و سلامت صنعت استفاده می شود.
بنابراین ، ممکن است در نظر بگیریم که بر خلاف TA که عمدتا به عنوان ابزاری پیش بینی عمل و رفتار در بازار مورد استفاده قرار می گیرد ، FA روشی با توجه به متن و پتانسیل خود تعیین می کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزیابی شده است یا نه. در حالی که تجزیه و تحلیل فنی بیشتر توسط معامله گران کوتاه مدت بکار گرفته می شود ، تجزیه و تحلیل بنیادی تمایل به مدیران صندوق ها و سرمایه گذاران بلند مدت دارد.
یکی از مزایای قابل توجه تجزیه و تحلیل فنی این واقعیت است که به داده های کمی اعتماد دارد. به این ترتیب ، چارچوبی را برای بررسی عینی تاریخ قیمت فراهم می کند و برخی از حدس های حاصل از رویکرد کیفی تر تحلیل بنیادی را حذف می کند.
با این حال ، علیرغم برخورد با داده های تجربی ، TA هنوز تحت تأثیر تعصب و ذهنیت شخصی است. به عنوان مثال ، معامله گر که به شدت مستعد دستیابی به نتیجه گیری خاص در مورد یک دارایی است ، احتمالاً می تواند ابزارهای TA خود را برای پشتیبانی از تعصب خود دستکاری کند و نظرات خود را از قبل تصور کند و در بسیاری از موارد ، این امر بدون اطلاع آنها اتفاق می افتد. علاوه بر این ، تجزیه و تحلیل فنی همچنین می تواند در دوره هایی که بازارها الگوی یا روند روشنی را ارائه نمی دهند ، شکست بخورد.
بستن افکار
علاوه بر این انتقادات و بحث برانگیز طولانی مدت درباره اینکه کدام روش بهتر است ، ترکیبی از رویکردهای TA و FA برای بسیاری به عنوان گزینه ای منطقی تر مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه FA معمولاً به استراتژی های سرمایه گذاری بلند مدت مربوط می شود ، TA ممکن است اطلاعات بصیرتی را در مورد شرایط بازار کوتاه مدت ارائه دهد ، که ممکن است برای معامله گران و سرمایه گذاران مفید باشد (برای مثال ، هنگام تلاش برای تعیین نقاط ورود و خروج مطلوب).
ما را دنبال کنید
بایننسایکس
به بایننسایکس خوش آمدید، بایننس هم اکنون دومین صرافی مبادلات رمز ارز از لحاظ حجم معاملات روزانه است ، این صرافی امکانات بی شماری دارد که ما میخواهیم شما را با آنها آشنا کنیم.
آخرین مطالب
- ❇️ پشتیبانی صرافی بایننس از بروزرسانی و هاردفورک شبکه CELO ❇️
- ❇️ فعال شدن قراردادهای دایمی فیوچرز ارز ICP با حداکثر اهرم ۲۵X ❇️
- ❇️ فعال شدن قراردادهای دایمی فیوچرز ارز ۱۰۰۰SHIB با حداکثر اهرم ۲۵X ❇️
- ❇️اضافه شدن ارز جدید SHIBA INU (SHIB) به صرافی بایننس❇️
- ❇️اضافه شدن ارز جدید Internet Computer (ICP) به صرافی بایننس❇️
آخرین نطرات:
- حسن در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- حسین در پرسش و پاسخ
- فاطمه در پرسش و پاسخ
- ناشناس در پرسش و پاسخ
- اردوان خسروی در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
- Crypto Trader در پرسش و پاسخ
برچسب ها
آمار سایت:
- کاربران حاضر: 1
- بازدیدهای امروز: 11
- بازدیدکنندگان امروز: 0
- بازدید دیروز: 29
- بازدید کننده دیروز: 8
- بازدیدهای این هفته: 593
- بازدیدهای این ماه: 3,589
- بازدیدهای امسال: 41,487
- کل بازدید ها: 591,209
- کل بازدیدکنندگان: 190,786
- بازدید این صفحه: 738
- ورودی موتور های جستجو: 0
- کل نوشتهها: 175
- کل برگهها: 19
- کل دیدگاهها: 925
- کل جفنگها: 1,210
- کل کاربرها: 4
- میانگین نوشته: 0
- میانگین دیدگاه: 1
- میانگین کاربر: 0
- تاریخ بهروزشدن سایت: اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۰
کلیه حقوق این سایت نزد بایننسایکس محفوظ بوده و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است. 1399-1400