اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
همۀ سازمانها اعم از کوچک و بزرگ، سهامی عام یا خاص، دولتی و غیردولتی در هر سطحی از عملکرد و در هر زمان و مکان با دامنهای از ریسکها که ممکن است بر کارکرد و دستیابی آنها به اهدافشان تأثیر بگذارد، مواجه هستند. شواهد موجود نیز نشان میدهند که با تحولات جهانی اخیر، دامنۀ این اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ریسکها در حال افزایش است. بدیهی است میزان اهمیت این ریسکها برای همۀ سازمانها یکسان نیست.
تماس با مشاور
پاسخگویی به شما افتخار ماست، لطفاً تماس بگیرید.
طی سالیان متمادی و با توسعۀ بازارها و نهادهای مالی، عدم توجه به حوزۀ مدیریت ریسک (به خصوص طی بحرانهای مالی و اعتباری) سبب ورشکستگی بسیاری از سازمانها و شرکتهای بزرگ و آسیب دیدن جدی اقتصادها شده است. ظهور رشتۀ تخصصی مدیریت ریسک به عنوان پاسخی عملی به مسئلۀ فوق، موجب تغییرات قابل توجهی در سازوکار استراتژیک شرکتها گردید و همراه با خود، توسعۀ پایدار را به ارمغان آورد.
از سوی دیگر در سالهای اخیر، خلأ موجود در ابزارهای بدهی و پوشش ریسک در بازار سرمایه از یک سو و نیاز به رشد و توسعۀ این بازار از سوی دیگر، تمایل به طراحی ابزارهای نوین تأمین مالی و مدیریت ریسک را افزایش داده است. در این راستا، شرکت تأمین سرمایۀ امید از طریق تعامل پویا با بنگاههای اقتصادی و ناشران اوراق بهادار و کسب شناخت عمیق از محیط قانونی و مقرراتی کشور، کمبودهای موجود در بازار را شناسایی و ابزارهای متناسب را برای تأمین مالی و پوشش ریسک طراحی مینماید.
بر اساس این رویکردها، در حال حاضر فعالیتهای مدیریت ریسک و مهندسی مالی در شرکت تأمین سرمایۀ امید به 5 گروه اصلی به شرح ذیل تقسیم میگردد:
- مدیریت ریسک؛
- طراحی ابزارهای نوین مالی؛
- تحقیق و توسعه؛
- مطالعات و رصد بازار؛
- آموزش و فرهنگسازی در بازار.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک و مهندسی مالی در شرکت تأمین سرمایۀ امید، اقدامات مربوط به مدیریت ریسک را در دو بعد انجام میدهد. در بعد اول، شرکت تأمین سرمایۀ امید برای دستیابی به اهداف خود، همراستا با افزایش کارایی در فعالیتهای مدیریتهای مختلف، نیازمند شناسایی و مدیریت ریسکهای پیشرو است. شرکت در صورتی موفق خواهد بود که بتواند به طور کامل و شایسته ریسکهایی را که در معرض آن قرار دارد، مدیریت کند. مدیریت ریسک تلاش میکند تا ریسکها را شناسایی، ارزیابی و اندازهگیری نموده و سپس اقدامات متقابلی را در خصوص مدیریت آن ریسکها انجام دهد که این مهم، اکنون بر اساس استقرار سیستم مدیریت ریسک سازمانی در شرکت تأمین سرمایۀ امید محقق شده است. در بعد دوم، مدیریت ریسک و مهندسی مالی، ضمن مدیریت ریسکهای شرکت تأمین سرمایۀ امید، به سازمانها و شرکتهای متقاضی خصوصی و دولتی، خدمات مشاورۀ مدیریت ریسک ارائه میدهد و با بهرهگیری از نیروهای متخصص در حوزۀ مالی و مدیریتی، سیستم مدیریت ریسک سازمانی را در آن سازمانها و بر اساس آییننامههای مربوط از جمله آییننامۀ حاکمیت شرکتی در نهادهای مالی (تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار)، نهادهای پولی (تحت نظارت بانک مرکزی) و شرکتهای بیمهای (تحت نظارت بیمۀ مرکزی) پیادهسازی مینماید. بر این اساس مدیریت ریسک سازمانی در چارچوب زیر توسط مدیریت ریسک شرکت تأمین سرمایۀ امید پیادهسازی میشود:
طراحی ابزارهای نوین مالی
شرکت تأمین سرمایۀ امید در راستای اهداف و مأموریتهای سازمانی خود و در طول سابقۀ فعالیت خود، خلاقیت، نوآوری و توسعۀ فعالیتها را سرلوحۀ کار خویش قرار داده است. امکان طراحی ابزارهای نوین و بروز نوآوریهای مالی در بازار سرمایه، جوان بودن بازار خدمات مالی در ایران و بکر بودن حوزۀ مدیریت داراییها و جذب منابع مالی از جمله فرصتهایی است که شرکت تأمین سرمایۀ امید تلاش دارد در راستای اهداف استراتژیک خود از آنها به خوبی استفاده نماید.
تحقیق و توسعه
با توجه به اینکه تخصیص بهینۀ منابع مالی در هر اقتصادی نیازمند بخشبندی انتفاعی و مالی ارکان و بررسی تفضیلی صنایع آن میباشد، بخش تحقیق و توسعۀ شرکت تأمین سرمایۀ امید، با دسترسی به منابع اطلاعاتی غنی داخلی و بینالمللی و در اختیار داشتن زنجیرۀ کاملی از شرکتهای فعال در بازار مالی و بازرگانی، توانایی تهیۀ کتابها و جزوات آموزشی مناسب در حوزۀ مالی، گزارشهای بنیادی و تحلیلی بررسی صنایع مختلف و روشهای مختلف تأمین مالی مربوطه را دارد. همچنین شرکت تأمین سرمایۀ امید در راستای اولویتهای پژوهشی سازمانهای مختلف، طرحهای مختلفی را با موضوعات مالی و مدیریتی توسط تیم پژوهشی خود در قالب انعقاد قرارداد با سازمانهای مربوطه به انجام میرساند.
مطالعات و رصد بازار
مطالعات مربوط به اقتصاد جهانی، منطقه و کشور و بررسی تغییرات صورتگرفته در آن یا پیشبینی تغییرات و وضعیت آیندۀ آنها همواره از اهمیت بالایی برای همگان به ویژه فعالان اقتصادی برخوردار بوده است. به همین منظور، رصد بازارهای فعال در اقتصاد کشور به ویژه بازارهای مالی اعم از بازار پول، بازار سرمایه و بیمه ضمن توجه به سایر بازارهای موازی همچون بازار فلزات گرانبها، ارز، مسکن و … همواره در دستور کار مدیریت ریسک و مهندسی مالی شرکت تأمین سرمایۀ امید بوده است.
دوره مدیریت ریسک و سرمایه
اهمیت مدیریت ریسک و سرمایه در معامله گری چقدر است؟
مدیریت ریسک و سرمایه احتمالاً مهمترین و نادیده گرفته شده ترین قسمت در مسیر تبدیل شدن شما به یک معامله گر حرفه ای موفق در بازارهای مالی می باشد.
این موضوع همراه با یک استراتژی معاملاتی با درصد برنده بالا (مثل پرایس اکشن) در بازار های مالی، معامله گر را قادر می سازد تا جنبه های عاطفی و روانی را نیز در کنترل خود داشته باشد و در بلند مدت بتواند به صورت مستمر سود کسب کند.
اغلب شنیده اید که یک معامله گر موفق در واقع یک مدیر ریسک و سرمایه حرفه ای است. اگرچه همه ما فکر می کنیم این کار فقط کنترل حجم جهت ورود به معامله است اما مدیریت آن بسیار مهمتر است. با این حال، شما باید به سیستم معامله گری خود اعتماد داشته باشید؛ چراکه در غیر این صورت شکست خواهید خورد.
داشتن یک سیستم معاملاتی که به آن اعتماد داشته باشید و مجموعه ای از قوانین مدیریت ریسک و سرمایه که اهداف شما را در بلند مدت برآورده می کند، مجموعاً احساسات و استرس شما را در معاملات را برطرف می کند و اطمینان حاصل می کنید که احتمالات کاملاً به نفع شما خواهد بود.
دوره مدیریت ریسک و سرمایه تری مارکتز از ۲ خصیصه منحصر به فرد تشکیل شده که آن را از همه دوره های مشابه آموزش مدیریت ریسک و سرمایه جهانی متمایز می سازد:
۱- آموزش مدیریت ریسک و سرمایه پیشرفته منطبق با روانشناسی و پرایس اکشن کاربردی
۲- انجام تمرینات متعدد و اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری هوشمند در قالب کارگاه های عملی
این دو خصیصه با هم باعث یادگیری عمقی مطالب و پایبندی تریدر به قوانین مدیریت مالی گردیده و این دوره آکادمی تری مارکتز را از بقیه آموزش های مشابه در سطح جهانی متمایز می نماید.
با شناخت عمقی روانشناسی کاربردی و مدیریت ریسک و سرمایه در حد حرفه ای، تریدهای حساب شخصی و پورتفولیوی ح ساب تجاری خود را نظیر مدیران موفق صندوق های مالی مدیریت نمایید!!
۱- آموزش مدیریت ریسک و سرمایه پیشرفته منطبق با روانشناسی و پرایس اکشن کاربردی
دوره مدیریت ریسک و سرمایه اختصاصی تری مارکتز بر اساس پنج ویژگی رفتاری حرفه ای مهم در موفقیت فردی/سازمانی و همچنین شناخت عمقی سوگیری های مالی رفتاری تریدرها در بازارهای معاملاتی طراحی شده است. لذا تاکید اصلی این دوره بر روی بیان اشتباهات روانشناسی تریدرها و عدم پیروی صحیح آنها از قواعد بدیهی مدیریت ریسک و سرمایه بنا شده است. سایر دوره های مدیریت مالی بر روی مباحث ریاضی و ابزارهای مکانیکی متمرکز هستند، که دانش تریدر را زیاد نموده ولی ضمانت اجرایی کمی را برای آنها فراهم می نمایند.
با درک ریسک های پنهان سرمایه و شناخت خطاهای مالی رفتاری معامله گران در بازارهای مالی در کارگاه های عملی مختلف، دانشجویان با همه مفاهیم پیشرفته و ابزارهای نوین مدیریت ریسک و سرمایه آشنا گردیده و مهارتهای لازم برای مدیریت صحیح سرمایه و ریسک در حد حرفه ای را فرا می گیرند.
مدیریت ریسک در حسابداری
رخدادهای جهانی اخیر ، خصوصاً بحران مالی جهانی ، توجه به ریسک و طبیعت دستگاه هایی که اقدام به مدیریت ریسک کرده اند را مجددا مورد بررسی قرار داده است. درواقع حوزه ای که توجه کمی به آن شده است ، روابط متقابل بین ریسک ، مدیریت ریسک حسابداری و اقدامات کنترلی مدیریت است.
روشهای ریسک در مدیریت
ریسک و روش هایی که ریسک را مدیریت می کند به یکی از ویژگی های عمر سازمانی دربخش های خصوصی و عمومی تبدیل شده است. لذا با تغییر دادن اقدامات سازمانی ، مدیریت ریسک می تواند آسان و روش های ویژه ی سازمان دهی کردن را هموارتر نماید. این عمل برای تغییر خطوط مسئولیت پذیری و پاسخگویی در سازمان ها استفاده می گردد، و روشی ویژه برای اداره ی کارکنان و فعالیت های آنان ارائه می کند.
استدلالی که اغلب ارائه می شود این است که مدیریت ریسک از این که مسئله ای برای سرمایه گذاری ( ارزش در معرض ریسک، مشتقات، و غیره) یا حسابداری (افشای وضعیت مالی، و غیره) باشد ، یک مسئله درباره ی کنترل مدیریتی و حوزه ای کلیدی که نیاز به ایفای نقش حسابداری مدیریت دارد، می باشد. این مقاله همچنین اثرات بالقوه ی مدیریت ریسک ، شامل مسائل حول مسئولیت پذیری و پاسخگویی، با تمرکز بر مدیریت ریسک ثانویه یا دفاعی و ریسک مربوط به شهرت را دنبال می کند.
مدیریت ریسک فرایندی است که هدف آن کاهش آثار زیانآور یک فعالیت از طریق اقدام آگاهانه برای پیشبینی حوادث ناخواسته و برنامهریزی برای اجتناب از آنها است. به طور کلی میتوان مدیریت ریسک را فرایند سنجش یا ارزیابی ریسک و سپس طرح استراتژیهایی برای اداره ریسک دانست. در مجموع ، استراتژیهای بهکار رفته شامل انتقال ریسک به بخشهای دیگر، اجتناب از ریسک ، کاهش اثرات منفی ریسک، و پذیرش قسمتی یا تمامی پیامدهای یک ریسک خاص هستند.
در این میان اگر مدیریت ریسک بهطور منظم برای شناسایی مشکلات احتمالی و یافتن راهحل آنها انجام شود، بهراحتی فرایندهای دیگر ازجمله سازماندهی ، برنامهریزی، بودجه و کنترل هزینه را کامل خواهد کرد .
همچنین مدیر پروژهای که در این زمینه پیشگام بوده میتواند تا حد زیادی از وقوع اتفاقات غیرمنتظره در طول عمر پروژه پیشگیری کند.
فرض کنید برای انجام یک فعالیت در شبکه، به توسعهی فناوری جدیدی نیاز است. مدیر پروژه یک برنامهی زمان بندی ششماهه برای آن تنظیم میکند ، اما نظر کارکنان فنی این است که این کار حداقل به ۹ ماه زمان نیاز دارد. اگر مدیر پروژه فردی پیشگام باشد و بهموقع دستبهکار شود، تیم پروژه میتواند بلافاصله یک برنامهی اضطراری تدوین کند. در اینصورت پیش از موعد مقرر، مشکل زمان حل خواهد شد. در غیر اینصورت تیم پروژه (که هیچ برنامهی اضطراریای تدوین نکرده است) نمیتواند کاری انجام بدهد . در حالیکه بسیاری از کارها ناتمام مانده است، مهلت انجام پروژه به پایان میرسد و مدیر پروژه تازه به فکر مدیریت بحران میافتد.
به این ترتیب وقت ارزشمند اعضای تیم بهسادگی هدر میرود مدیریت صحیح ریسک نهتنها احتمال رخ دادن آن ، بلکه دامنهی تأثیرات آن را نیز کاهش خواهد داد رویدادهای جهانی اخیر که مهمترین آنها بحران مالی جهانی است، بر ریسک و ماهیت سیستم هایی که در جهت مدیریت ریسک عمل می کنند، متمرکز شدهاند.
حوزهای که توجه نسبتاً کمی را به خود جلب کرده است رابطه متقابل بین ریسک ، مدیریت ریسک و حسابداری مدیریت و شیوههای کنترل است. این سرمقاله، مقدمهای برای موضوع خاص مجله در رابطه با “ریسک و مدیریت ریسک در حسابداری مدیریت و کنترل” ارائه می نماید.
سرمقاله حاضر به اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری بحث راجع به این مطلب میپردازد که ریسک و شیوهای که مدیریت میشود به یکی از ویژگی های زندگی سازمانی در هر دو بخش عمومی و خصوصی تبدیل شده است. با تغییر شیوههای سازمانی مدیریت ریسک میتوان شیوههای خاصی از سازماندهی را تسهیل کرد و مشروعیت بخشید.
این مسئله، دارای توان بالقوهای برای تغییر خطوط مسئولیت و پاسخگویی در سازمانها است که نشاندهنده شیوه خاصی از اداره افراد و فعالیتها میباشد. بحث بیشتر از این موضوع نشأت میگیرد که مدیریت ریسک از یک نگرانی محدود به امور مالی (ارزش مبتنی بر ریسک، اوراق مشتقه و غیره) و یا حسابداران (افشای صورتهای مالی و غیره) به سمت یک موضوع در مورد کنترل مدیریت سوق یافته و در نتیجه، یک حوزه کلیدی است که در آن حسابداران مدیریت نیاز به جدال دارند. این سرمقاله نه تنها عوارض جانبی بالقوه مدیریت ریسک، از جمله مسائل راجع به اعتماد و پاسخگویی را برجسته میسازد، بلکه بر مدیریت ریسک ثانویه یا دفاعی و افزایش ریسک اعتباری نیز متمرکز شده است.
ریسک و شیوه مدیریت آن به یکی از ویژگیهای زندگی سازمانی در هر دو بخش عمومی و خصوصی تبدیل شده است. از زمانی که تحقیقات حسابداری مدیریت با موضوع خاص مدیریت ریسک در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، توجه بسیاری به ریسک در محافل ها و ها وجود داشته است .
همواره کیفیت اطلاعات حسابداری یکی از مولفه های اصلی حسابداری بوده و مورد توجه ویژه حسابداران ، مدیران مالی، سرمایه گذاران بوده است. این مورد سبب تحقیقات حوزه مزبور یکی از داغترین عناوین و تحقیقات حوزه مالی و حسابداری میباشد. از طرفی ریسک همواره یکی از دغدغه های حوزه مدیریت بویژه حوزه مدیریت مالی شرکت ها بوده است. با عنایت به موارد یاد شده با علم بر این موضوع ما با هدف بررسی ارتباط بین کیفیت اطلاعات حسابداری، ریسک اطلاعات حسابداری و زمان اعلان گزارش سود طرح ریزی و با استفاده از اطلاعات ۸۹ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ و با استفاده از تکنیک رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار های ایویوز و اس پی اس اس فرضیه مربوطه آزمون شد. نتایج حاصله نشان داد ارتباط معناداری بین کیفیت اطلاعات حسابداری، ریسک اطلاعات حسابداری وجود دارد.
مدیریت مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟
مدیریت مالی یکی از مهمترین جنبه های کسب و کار است. برای راه اندازی یا حتی موفقیت یک کسب و کار به سطح دانش عالی در مدیریت مالی احتیاج دارید. مدیریت مالی یک فعالیت حیاتی در هر سازمان است. این فرآیند شامل برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت بر منابع مالی با هدف دستیابی به اهداف سازمانی است. مدیریت مالی یک روش ایده آل برای کنترل فعالیت های مالی یک سازمان مانند تهیه بودجه، استفاده از وجوه، حسابداری، پرداخت، ارزیابی ریسک و سایر موارد مرتبط با پول است. اما این شکل از مدیریت دقیقا چیست و چرا اهمیت دارد؟
تاریخچه مختصری درباره مدیریت مالی
پول تقریبا 3000 سال است که بخشی از تاریخ بشریت تبدیل شده است، و تحولات زیادی از شروع با سیستم های ساده تا رسیدن به تکامل در سیستم مدرن بانکی جهانی و حتی بیت کوین سپری کرده است. تغییر بازارها ، جهانی سازی ، ظهور و به روزرسانی های فناوری و ارتقاء رویه های تجاری و موارد زیاد دیگر همه نقش اساسی در تغییر تاریخ پول در دوره های زمانی مختلف داشته است. همین مسئله را می توان در مورد مدیریت مالی نیز بیان کرد. تا سال 1890 ، مدیریت مالی صرفا شاخه ای از اقتصاد بود ، اما در قرن 18 دیگر اهمیت آن را نمی توانستند نادیده گرفته بگیرند . از سال 1900 به بعد ، مدیریت مالی دستخوش تغییرات اساسی شد.
- مدیریت مالی در دهه 1900 تا 1940: برای چند دهه اول در سال های 1900 ، مدیریت مالی در سنتی ترین مرحله خود قرار داشت. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که بیشتر به حل و بهبود چالش های تجاری که با صنعتی شدن از جمله تشکیل شرکت ، گسترش ، ادغام ، انحلال و سازماندهی مجدد سر و کار داشت ، کمک می کرد. این مرحله شالوده اصلی مدیریت مالی را تشکیل می دهد.
- مدیریت مالی اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری در دهه 40 و 50 میلادی : بعد از مرحله سنتی مدیریت مالی در اوایل دهه 1900 که شالوده اصلی مدیریت مالی شکل گرفت ، در مرحله بعدی با هدف حل چالش های جدیدی که مدیران مالی ، وام دهندگان و بانک ها با نوسازی اولیه بانکداری مواجه بودند ، به وجود آمد. به عنوان مثال ، در سال 1946 ، جان بیگینز سیستم بانکی Charg-It" " را اختراع کرد که به اولین کارت اعتباری تبدیل شد. این مرحله به مرحله انتقالی مدیریت مالی معروف است. در این مدت هدف مدیریت مالی حل چالش های روزانه مانند تحلیل پولی ، کنترل و برنامه ریزی بود.
- مدیریت مالی از اواسط دهه 50 میلادی به بعد : همراه با تغییر و تحولاتی که در بازارهای نوظهور ، فن آوری ها ، مشاغل و ایده های جدید سازمانی پیرامون اقتصاد رخ می دهد ، مدیریت مالی به سرعت به مرحله جدیدی منتقل شد. دامنه مدیریت مالی به طرز چشمگیری گسترش یافت تا روشهای جدیدی برای تجزیه و تحلیل امور مالی ، ایجاد نظریه ها و توضیحات نهادی و استفاده از این تئوری ها و ایده ها در حین تصمیمات مهم اقتصادی و اقتصادی باشد. در طی این مرحله ، مباحث زیر ، در میان بسیاری دیگر ، در تاریخ مدیریت مالی مطرح شد:
- بودجه بندی سرمایه
- مدل سازی مالی
- سیاست تقسیم سود
- مدل های ارزیابی کسب و کار
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی به برنامه ریزی استراتژیک ، سازماندهی ، هدایت و کنترل تعهدات مالی در یک سازمان یا یک مؤسسه اشاره دارد. همچنین شامل اصول مدیریتی بر دارایی های مالی یک سازمان می شود ، ضمن اینکه در مدیریت مالی نیز نقش مهمی دارد و هدف کلی آن شامل موارد زیر است :
- تأمین منابع مالی کافی برای سازمان؛
- تضمین دادن به سهامداران سازمان برای بازپرداخت خوب
- استفاده بهینه و کارآمد از بودجه
- ایجاد فرصت های سرمایه گذاری واقعی و ایمن برای سرمایه گذاری
مدیریت مالی از چه عناصری تشکیل شده است؟
مدیریت مالی به طور کلی از سه بخش تشکیل شده است که عبارتند از :
- برنامه ریزی مالی: این فرآیند محاسبه میزان سرمایه مورد نیاز یک سازمان و سپس تعیین تخصیص آن است. برنامه ریزی مالی شامل اهداف کلیدی خاصی است که عبارتند از: تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ؛ تعیین سازمان و ساختار سرمایه؛ تنظیم سیاست های مالی سازمان و مقررات.
- کنترل مالی: این یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت مالی کنترل مالی است. نقش اصلی آن ارزیابی این موضوع است که آیا سازمان اهداف خود را برآورده می کند یا خیر. کنترل مالی به سؤالات زیر پاسخ می دهد:
1. آیا دارایی های این سازمان به درستی استفاده می شود؟
2. آیا دارایی های این سازمان امن هستند؟
3. آیا مدیریت به نفع منافع مالی سازمان و ذینفعان اصلی عمل می کند؟
- تصمیم گیری مالی: این موضوع شامل سرمایه گذاری و تامین اعتبار در رابطه با سازمان است. این بخش مربوط به تصمیماتی است که باید در مورد چگونگی برخورد سازمان برای افزایش سرمایه و فروش سهام جدید یا نحوه توزیع سود گرفته شود.
- بخش مدیریت مالی هر کسب و کاری توسط یک مدیر مالی اداره می شود. این بخش دارای توابع بسیار زیادی است که برخی از آنها عبارتند از :
- محاسبه سرمایه موردنیاز : مدیر مالی باید مقدار بودجه مورد نیاز یک سازمان را محاسبه کند. این کار به سیاست های شرکت در رابطه با هزینه ها و سود های مورد انتظار بستگی دارد. مقدار مورد نیاز باید به گونه ای تخمین زده شود که توانایی درآمد سازمان افزایش یابد.
- شکل گیری ساختار سرمایه : هنگامی که میزان سرمایه مورد نیاز شرکت تخمین زده شود ، ساختار سرمایه شکل می گیرد. این کار شامل تجزیه و تحلیل سهام بدهی در کوتاه مدت و بلند مدت است. علاوه بر آن، این موضوع به میزان سرمایه ای که در اختیار شرکت قرار دارد و به مبلغ مورد نیاز برای جذب از طریق منابع خارجی نیز بستگی دارد.
- سرمایه گذاری سرمایه : هر سازمان یا شرکت برای جمع آوری سرمایه بیشتر و به دست آوردن بازده منظم ، باید سرمایه گذاری کند. بنابراین ، مدیر مالی باید سرمایه های سازمان را در سرمایه گذاری های امن و سودآور سرمایه گذاری کند.اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
- تخصیص سود : هنگامی که سازمان مقدار خوبی از سود خالص را بدست آورد ، وظیفه مدیر مالی است که بطور موثر آن را به بخش های مورد نظر اختصاص دهد. این کار حتی می تواند شامل نگه داشتن بخشی از سود خالص برای اهداف احتمالی ، نوآوری یا گسترش باشد ، در حالی که بخش دیگری از سود را می توان برای پرداخت سود سهامداران استفاده کرد.
- مدیریت موثر پول : این بخش مسئولیت مدیریت موثر پول شرکت را نیز بر عهده دارد. پول برای اهداف مختلف در شرکت مانند پرداخت حقوق و صورتحساب ، نگهداری سهام ، بدهی های پرداختی و خرید هرگونه مواد یا تجهیزات مورد نیاز است.
- کنترل مالی : مدیر مالی نه تنها باید برنامه ریزی ، سازماندهی و تخصیص بودجه را انجام دهد ، بلکه باید در کوتاه مدت و بلند مدت وضعیت مالی شرکت را نیز کنترل و تحلیل کند. این کار با استفاده از ابزارهای مالی از قبیل پیش بینی مالی ، تجزیه و تحلیل نسبت ها ، مدیریت ریسک و کنترل سود و هزینه صورت می گیرد.
چرا مدیریت مالی مهم است؟
این شکل از مدیریت به دلایل مختلف دارای اهمیت است . به برخی از این دلایل و کمک های این نوع مدیریت نگاهی بیندازید :
- کمک به سازمانها در برنامه ریزی مالی
- کمک به سازمانها در برنامه ریزی و جمع آوری بودجه
- کمک به سازمانها را در استفاده و تخصیص بودجه دریافتی یا بودجه به دست آمده
- کمک به سازمانها در تصمیم گیری های حساس مالی
- کمک به بهبود سودآوری سازمانها
- افزایش ارزش کلی شرکتها یا سازمانها
- فراهم کردن ثبات اقتصادی
دوره مدیریت مالی را در کجا آموزش ببینیم؟
هم زمان با افزایش افراد علاقمند به تحصیل و بالا بردن سطح دانش در نوع آموزش های عالی نیز امکانات خوب و متنوعی فراهم آمده است تا هر یک از افراد بتوانند با توجه به نیاز و امکانات خود از این آموزش ها بهره ببرند. در همین راستا موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با مجوز قطعی به شماره 6074/22 دوره MBA مدیریت مالی را کنار سایر دوره های خود به دانش پذیران ارائه می کند . مدرک MBA مدیریت مالی
که پس از پایان دوره به دانش پذیران ارائه می شود مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری است. علاوه بر این گواهینامه MBA مدیریت مالی برای آن دست از دانش پذیرانی که به مدرک ترجمه شده نیاز دارند قابل ترجمه است.
چرا در دوره MBA مدیریت مالی شرکت کنیم؟
فرصت های شغلی متنوع: مدرک MBA مدیریت مالی فرصت های شغلی متنوعی را ایجاد می کند. با این مردک در بخش خصوصی یا دولتی می توانید مشغول به فعالیت شوید. برخی از گزینه های شغلی شامل:
- مدیر شرکت
- بانکدار
- مشاور مالی
- تحلیلگر مالی
- بازرسان مالی
- مدیران مالی
- برنامه ریزان مالی شخصی
- تحلیلگران بودجه
- همکار یا مدیر اجرایی روابط سرمایه گذار
- کارآفرینی
- مدیریت استراتژیک مالی
علاوه بر این برای آن دسته از افرادی که علاقمند به راه اندازی کسب و کار خود هستند نیز بسیار سودمند است. آموزش MBA مدیریت مالی یا اخذ مدرکMBA مدیریت مالی می تواند به افراد کمک کند تا رزومه قوی تری داشته باشند یا شغل بهتری پیدا کنند.
بهبود مهارت های بین فردی : پس از گذراندن این دوره این امکان برای شما فراهم می شود تا از طریق توسعه روابط با همکاران ، مهارت های ارتباطی و کار گروهی بهتری داشته باشید.
رشد مهارت های شخصی : انجام یک دوره در این زمینه همچنین به پیشرفت مهارت های نرم شما کمک می کند. این امر به این دلیل است که افرادی که مایل به کار در این بخش هستند باید برون گرا باشند و باید بتوانند ساعت ها درمورد امور مالی صحبت کنند. این به بهبود شخصیت ، دانش و ارتباط آنها کمک می کند.
چشم انداز وسیع تر شغلی : مطالعات صورت گرفته در زمینه میزان تقاضا برای شغل مدیر مالی نشان می دهد این تقاضا به شکل رو به رشدی در حال افزایش است. این امر بیشتر با این واقعیت ثابت می شود که تقاضا برای مشاغل در مدیریت مالی 14 درصد ، مشاغل مشاوره مالی 32 درصد و مشاغل در تجزیه و تحلیل مالی 23 درصد افزایش داشته است. حتی در زمان رکود اقتصادی که دامنه فعالیت مشاغل محدود تر می شود همچنان به یک مدیر مالی نیاز است .
حقوق بیشتر : افرادی که در زمینه مالی کار می کنند ، معمولا حقوق بالایی دریافت می کنند، چه در سطح تازه کار و چه در سطح مدیریت هر دو به نسبت سایر رشته ها درآمد بیشتری دارند . این موضوع تقریبا در سایر زمینه های شغلی دیده نمی شود و به همین دلیل رشته های مربوط به امور مالی همیشه طرفداران زیادی دارد .
ارتقا شغلی : همیشه فرصتی برای پیشرفت مهارت های حرفه ای و صعود از نردبان شغلی وجود دارد. در زمینه مالی با گذراندن دوره MBA مدیریت مالی دانش عمیق و کافی در این زمینه پیدا می کنید که همین موضوع در فعالیت های شغلی شما به خوبی نمایان خواهد شد و در نتیجه منجر به ارتقا شغلی شما می شود.
مزایای MBA در مدیریت مالی چیست؟
MBA مدیریت مالی ممکن است بیشتر مناسب کسانی باشد که علاقه مند به مطالعه مباحث مالی مانند تحلیل مالی ، سرمایه گذاری ، مدیریت نمونه کارها ، مدل های ارزیابی و پیش بینی هستند. این گرایش نه تنها منطبق با نیاز دانش پذیران در ارتقا سطح دانش خود در امور مالی و اصول مدیریتی است بلکه مزایای دیگری نیز از جمله افزایش حقوق ، افزایش گزینه های بیشتر برای انتخاب موقعیت های شغلی نیز با خود به همراه دارد .MBA مدیریت مالی به طور کلی به آماده سازی دانش پذیران برای سمت های سطح بالا در سطح رهبری و مدیریت در حوزه مالی کمک می کند.
مدیریت ریسک چیست و چرا اهمیت دارد؟
مدیریت ریسک یا مدیریت خطر فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات برای سرمایه و درآمد یک سازمان است. این خطرات از منابع مختلفی از جمله عدم قطعیتهای مالی، بدهیهای قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، حوادث و بلایای طبیعی ناشی میشوند. با دانشگاه کسبوکار همراه باشید.
یک برنامه مدیریت ریسک موفق به سازمان کمک میکند تا طیف کاملی از ریسکهایی را که با آن مواجه است در نظر بگیرد. مدیریت خطر همچنین رابطه بین ریسکها و تأثیرات آبشاری که میتوانند بر اهداف استراتژیک سازمان داشته باشند را بررسی میکند.
هدف این نوع مدیریت چیست
این رویکرد کلنگر برای مدیریت خطر، به دلیل تأکید بر پیشبینی و درک ریسک در سراسر سازمان، گاهی اوقات به عنوان مدیریت خطرسازمانی توصیف میشود. علاوه بر تمرکز بر تهدیدهای داخلی و خارجی، مدیریت خطرسازمانی (ERM) بر اهمیت مدیریت خطر مثبت تأکید دارد. ریسکهای مثبت فرصتهایی هستند که میتوانند ارزش کسبوکار را افزایش دهند یا برعکس، در صورت عدم استفاده به سازمان آسیب بزنند. در واقع، هدف هر برنامه مدیریت ریسک حذف تمام ریسک نیست، بلکه حفظ و افزودن ارزش شرکت با اتخاذ تصمیمات ریسک هوشمند است.
فورستر میگوید: “ما ریسکها را مدیریت نمیکنیم تا ریسک نداشته باشیم. ما ریسکها را مدیریت میکنیم تا بدانیم کدام ریسکها ارزش پذیرش دارند، کدام یک ما را به هدفمان میرساند، کدام یک از آنها به اندازه کافی مهم هستند تا حتی آنها را بپذیریم.” آلا والنته، تحلیلگر ارشد تحقیق، متخصص حاکمیت، ریسک و انطباق.
بنابراین، یک برنامه مدیریت ریسک باید با استراتژی سازمانی در هم آمیخته شود. برای پیوند آنها، رهبران مدیریت خطر ابتدا باید ریسکپذیری سازمان را تعریف کنند. یعنی میزان ریسکی که برای تحقق اهدافش مایل به پذیرش آن است.
تحمل ریسک
مایک چاپل، مدیر ارشد فناوری اطلاعات دانشگاه نوتردام، در مقاله خود در مورد ریسکپذیری در مقابل تحمل ریسک توضیح داد، وظیفه بزرگ این است که پس از آن تعیین کنیم که “کدام ریسکها در ریسکپذیری سازمان قرار میگیرند و کدام یک نیاز به کنترلها و اقدامات اضافی قبل از اینکه قابل قبول باشند، دارند.”
برخی از ریسکها بدون نیاز به اقدام بیشتر پذیرفته میشوند. سایر موارد کاهش داده میشوند، با آنها به اشتراک گذاشته میشوند یا به طرف دیگری منتقل میشوند یا به طور کلی از آنها اجتناب میشود.
هر سازمانی با خطر رویدادهای غیرمنتظره و مضری مواجه است که میتواند برایش هزینه داشته باشد یا باعث تعطیلی آن شود. ریسکهای انجام نشده نیز میتواند باعث دردسر شود، زیرا شرکتهایی که توسط نیروگاههای دیجیتالی متولد شده، مانند آمازون و نتفلیکس مختل شدهاند، تأیید میکنند. این راهنمای مدیریت ریسک در دانشگاه کسبوکار یک مرور کلی از مفاهیم کلیدی، الزامات، ابزارها، روندها و بحثهایی که این حوزه پویا را هدایت میکنند، ارائه میکند.
چرا مدیریت ریسک مهم است؟
مدیریت خطر شاید هرگز به اندازه اکنون مهم نبوده است. خطراتی که سازمانهای مدرن با آن روبرو هستند پیچیدهتر شدهاند که با سرعت سریع جهانیشدن تقویت شده است. خطرات جدید به طور مداوم در حال ظهور هستند که اغلب به استفاده فراگیر از فناوری دیجیتال مربوط میشوند و توسط آن ایجاد میشوند. تغییرات اقلیمی توسط کارشناسان خطر، لقب “ضریب افزایش تهدید” داده شده است.
یک خطر خارجی اخیر که خود را به عنوان یک موضوع زنجیره تأمین در بسیاری از شرکتها نشان داد، همهگیری ویروس کرونا بود. این ویروس به سرعت به یک تهدید وجودی تبدیل شد که بر سلامت و ایمنی کارکنان آنها، ابزار انجام تجارت، توانایی تعامل با مشتریان تأثیر میگذارد.
کسبوکارها به سرعت در برابر تهدیدات ناشی از همهگیری تغییراتی ایجاد کردند. اما، در آینده، آنها با خطرات جدیدی دست و پنجه نرم میکنند، از جمله اینکه چگونه یا اینکه آیا باید کارمندان را به دفتر بازگردانند یا نه و چه کاری باید انجام شود تا زنجیره تأمین آنها کمتر در برابر بحران آسیبپذیر باشد.
ریسک و کوید
از آنجایی که جهان همچنان با دید کووید-19 فکر میکند، شرکتها و هیئت مدیره آنها نگاهی تازه به برنامههای مدیریت ریسک خود دارند. آنها در حال ارزیابی مجدد قرار گرفتن در معرض خطر و بررسی فرآیندهای ریسک هستند. آنها در حال بررسی این موضوع هستند که چه کسانی باید در مدیریت خطر مشارکت داشته باشند.
شرکتهایی که در حال حاضر رویکردی واکنشی برای مدیریت خطر دارند، محافظت در برابر ریسکهای گذشته و تغییر رویهها پس از اینکه یک ریسک جدید باعث آسیب میشود را به عنوان مزیتهای رقابتی یک رویکرد فعالتر در نظر میگیرند. علاقه زیادی به حمایت از پایداری، انعطاف پذیری و چابکی سازمانی وجود دارد. شرکتها همچنین در حال بررسی این هستند که چگونه فناوریهای هوش مصنوعی و پلتفرمهای پیچیده حاکمیت، ریسک و انطباق (GRC) میتوانند مدیریت خطر را بهبود بخشند.
صنایع مالی در مقابل صنایع غیرمالی
در بحث مدیریت ریسک، بسیاری از کارشناسان خاطرنشان میکنند که در شرکتهایی که به شدت تحت نظارت هستند و تجارت آنها ریسکی است، مدیریت خطر یک کار رسمی است.
برای مثال، بانکها و شرکتهای بیمه مدتهاست که بخشهای ریسک بزرگی دارند که معمولاً توسط یک افسر ارشد ریسک (CRO) اداره میشود، عنوانی اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری که هنوز در خارج از صنعت مالی نسبتاً غیر معمول است. علاوه بر این، ریسکهایی که شرکتهای خدمات مالی با آنها مواجه هستند، ریشه در اعداد دارند. بنابراین میتوان با استفاده از فناوری شناخته شده و روشهای بالغ و کمیت به طور مؤثر آنها را تحلیل کرد. سناریوهای ریسک در شرکتهای مالی را میتوان با کمی دقت مدل سازی کرد.
مدیریت ریسک سنتی در مقابل مدیریت ریسک سازمانی
مدیریت خطر سنتی این روزها در مقایسه با مدیریت خطرسازمانی، مورد انتقاد شدیدی قرار دارد. هدف هر دو رویکرد کاهش خطراتی است که میتواند به سازمانها آسیب برساند. هر دو بیمه میخرند تا در برابر طیف وسیعی از خطرات محافظت کنند. مثلاً از خسارت ناشی از آتشسوزی و سرقت گرفته تا مسئولیت سایبری. هر دو به راهنماییهای ارائه شده توسط نهادهای استاندارد اصلی پایبند هستند. اما کارشناسان استدلال میکنند که مدیریت ریسک سنتی فاقد طرز فکر و مکانیسمهای مورد نیاز برای درک ریسک به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی و عملکرد سازمانی است.
در مدیریت خطرسازمانی، مدیریت ریسک یک تلاش مشترک، متقابل و با تصویر بزرگ است. یک تیم ERM که میتواند به اندازه پنج نفر باشد، با رهبران و کارکنان واحد تجاری کار میکند تا آنها را توضیح دهد، به آنها کمک کند تا از ابزارهای مناسب برای فکر کردن در مورد خطرات، جمعآوری آن اطلاعات و ارائه آن به رهبری اجرایی و هیئت مدیره سازمان استفاده کنند.
اعتبار
شینکمن گفت که داشتن اعتبار نزد مدیران در سرتاسر شرکت برای رهبران ریسک ضروری است.
او گفت که این نوع از کارشناسان به طور فزایندهای از پیشینه مشاوره میآیند یا “ذهنیت مشاورهای” دارند و درک عمیقی از مکانیک تجارت دارند. بر خلاف مدیریت خطر سنتی که در آن رئیس ریسک معمولاً به CFO گزارش میدهد، روسای تیمهای مدیریت خطر شرکت (چه عنوان مدیر ارشد ریسک یا یک عنوان دیگر را داشته باشند) به مدیران عامل خود گزارش میدهند، تأییدی که بخشی از استراتژی کسبوکار ریسکی است.
در تعریف نقش افسر ارشد ریسک، تحقیقات Forrester بین CRO های معاملاتی که معمولاً در برنامههای مدیریت خطر سنتی یافت میشوند و CRO های متحول کننده که از رویکرد ERM استفاده میکنند، تمایز قائل میشود. طبق گفته Forrester، اولیها در شرکتهایی کار میکنند که ریسک را به عنوان مرکز هزینه و مدیریت خطر را به عنوان یک بیمهنامه میبینند. آنها بر شهرت برند شرکت خود تمرکز میکنند، ماهیت افقی ریسک را درک میکنند و ERM را به عنوان “مقدار مناسب ریسک مورد نیاز برای رشد” تعریف میکنند.
گریز از ریسک
ریسک گریزی یکی دیگر از ویژگیهای سازمانهای سنتی مدیریت ریسک است. اما همانطور که والنته اشاره کرد، شرکتهایی که خود را ریسک گریز و ریسکپذیری پایین تعریف میکنند، گاهی اوقات در ارزیابی ریسکشان دور از انتظار هستند.
والنته گفت: “بسیاری از سازمانها فکر میکنند اشتهای ریسک پایینی دارند، اما آیا برنامههایی برای رشد دارند؟ آیا محصولات جدیدی عرضه میکنند؟ آیا نوآوری مهم است؟ همه اینها استراتژیهای رشد هستند و بدون ریسک نیستند.”
فرآیند مدیریت ریسک
رشته مدیریت خطر مجموعهای از دانش را منتشر کرده است که سازمانها باید چهکارهایی را برای مدیریت خطر انجام دهند. یکی از شناختهشدهترین منابع استاندارد ISO 31000، مدیریت خطر است. این مجموعهای از دستورالعملها است که توسط سازمان بینالمللی استاندارد، یک نهاد استاندارد که معمولاً به عنوان ISO شناخته میشود، تهیه شده است.
فرآیند مدیریت خطر پنج مرحلهای ISO شامل موارد زیر است و میتواند توسط هر نوع نهادی مورد استفاده قرار گیرد:
- خطرات را شناسایی کنید
- احتمال و تأثیر هر یک را تجزیهوتحلیل کنید.
- اولویتبندی ریسکها بر اساس اهداف تجاری شرایط خطر را درمان کنید (به آنها پاسخ دهید).
- نتایج را پایش کرده و در صورت لزوم تنظیم کنید.
مراحل ساده هستند، اما کمیتههای مدیریت ریسک نباید کار مورد نیاز برای تکمیل فرآیند را دست کم بگیرند. برای شروع، نیاز به درک کاملی از آنچه که سازمان را وادار میکند، دارند. هدف نهایی، ایجاد مجموعهای از فرآیندها برای شناسایی ریسکهایی است که سازمان با آن مواجه است. احتمال و تأثیر این خطرات مختلف، چگونگی ارتباط هر یک با حداکثر ریسکی که سازمان مایل به پذیرش آن است و اقداماتی که باید برای حفظ و نگهداری انجام شود. افزایش ارزش سازمانی
نقل قول
گرگ ویت، کارشناس ریسک، مهندس امنیت ارشد صنایع هانتینگتون اینگالز و معمار چارچوبهای انستیتوی ملی استاندارد و فناوری (NIST) در زمینه امنیت سایبری، میگوید: برای در نظر گرفتن اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه پیش برود، باید با آنچه باید درست پیش برود، شروع کنید. مانند حریم خصوصی و خطرات نیروی کار.
ویت گفت: هنگام شناسایی خطرات، درک این نکته مهم است که طبق تعریف، چیزی فقط در صورتی یک خطر است که تأثیر داشته باشد. برای مثال، طبق دستورالعمل گزارش بین سازمانی NIST (NISTIR 8286A) در مورد شناسایی خطر امنیت سایبری در ERM، چهار عامل زیر باید برای یک سناریوی ریسک منفی وجود داشته باشد:
- دارایی یا منابع ارزشمندی که ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد؛
- منبع اقدام تهدیدآمیز که علیه آن دارایی عمل میکند.
- یک وضعیت یا آسیبپذیری از قبل موجود که آن منبع تهدید را قادر میسازد تا عمل کند .
- و برخی از اثرات مضری که از منبع تهدید که از آن آسیبپذیری سوءاستفاده میکند، رخ میدهد .
در حالی که معیارهای NIST به ریسکهای منفی مربوط میشود، فرآیندهای مشابهی را میتوان برای مدیریت ریسکهای مثبت اعمال کرد.
از بالا به پایین، پایین به بالا
ویت گفت که در شناسایی سناریوهای ریسکی که میتوانند اهداف سازمان را مختل یا تقویت کنند، بسیاری از کمیتههای ریسک اتخاذ رویکردی از بالا به پایین و پایین به بالا را مفید میدانند. در تمرین از بالا به پایین، رهبری فرآیندهای حیاتی سازمان را شناسایی میکند و با ذینفعان داخلی و خارجی همکاری میکند تا شرایطی را که میتواند مانع آنها شود را تعیین کند. دیدگاه پایین به بالا با منابع تهدید (زلزله، رکود اقتصادی، حملات سایبری و غیره) شروع میشود و تأثیر بالقوه آنها را بر داراییهای حیاتی در نظر میگیرد.
- ریسک استراتژیک (بهعنوانمثال، شهرت، روابط با مشتری، نوآوریهای فنی)؛
- خطر مالی و گزارشگری (بهعنوانمثال، بازار، مالیات، اعتبار)؛
- ریسک انطباق و حاکمیت (بهعنوانمثال، اخلاق، مقررات، تجارت بینالمللی، حریم خصوصی)؛
- و ریسک عملیاتی (بهعنوانمثال، امنیت و حریم خصوصی فناوری اطلاعات، زنجیره تأمین، مسائل کارگری، بلایای طبیعی)
به گفته پل کروان، کارشناس انطباق، یکی دیگر از راههای دستهبندی ریسکها برای کسبوکارها این است که آنها را در چهار نوع ریسک اساسی زیر برای کسبوکارها قرار دهند: ریسکهای مردم، ریسکهای تسهیلات، ریسکهای فرآیند و ریسکهای فناوری.
وظیفه نهایی در مرحله شناسایی ریسک این است که سازمانها یافتههای خود را در یک ثبت ریسک، ثبت کنند. این به ردیابی ریسکها از طریق چهار مرحله بعدی فرآیند مدیریت ریسک کمک میکند. نمونهای از چنین ثبت ریسک را میتوان در گزارش NISTIR 8286A که در بالا ذکر شد یافت.
استانداردها و چارچوبهای مدیریت ریسک
همانطور که قوانین انطباق دولت و صنعت در دو دهه گذشته گسترشیافته است، بررسی نظارتی و در سطح هیئت مدیره روی شیوههای مدیریت ریسک شرکت نیز افزایشیافته است. تجزیهوتحلیل ریسک، ممیزی داخلی، ارزیابی ریسک و سایر ویژگیهای مدیریت ریسک را جزء اصلی استراتژی کسبوکار قرار داده است. چگونه یک سازمان میتواند همه اینها را کنار هم بگذارد؟
چارچوبهای به شدت توسعهیافته (در حال تکامل) توسعهیافته توسط حوزه مدیریت خطر کمک خواهد کرد.
محدودیتهای مدیریت ریسک
شکستهای مدیریت خطر اغلب به سوء رفتار عمدی، بیاحتیاطی فاحش یا مجموعهای از رویدادهای ناگوار تبدیل میشوند که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند. اما، همانطور که جورج لاتون، روزنامهنگار فناوری، در بررسی شکستهای رایج مدیریت خطر اشاره کرد، اشتباه مدیریت خطر اغلب به دلیل اشتباهات قابل اجتناب و تعقیب سود بیسابقه است.
دانشگاه کسبوکار اطلاعات بروز دنیا در خصوص مدیریت کسبوکار به شما ارائه میدهد. نظرهای خودتان را برای ما بنویسید.