سطوح فیبوناچی Retracement

سطوح اصلاح فیبوناچی
Fibonacci Retracement ابزاری بسیار مهم و مؤثر در تحلیل تکنیکی است که از آن برای تشخیص سطوح احتمالی برگشت قیمت استفاده می شود. یک معامله گر با توجه به سطوح فیبوناچی می تواند سطوح قدرتمند حمایت و مقاومت و همچنین اهداف احتمالی اصلاح یا امتداد روند را تشخیص دهد.
اعداد سری فیبوناچی
قبل از توضیح این سری از اعداد و جادوی آن، بهتر است با عدد طلائی آشنا شویم.
عدد طلایی
نسبت طلایی یا همان عدد 1.618 یکی از زیبایی های دنیای ریاضی است که در گوشه و کنار این دنیای بزرگ از اندام های بدن انسان تا آثار برجسته و مشهور هنری و معماری در سطح دنیا و بسیاری از ساختارهای هستی می توان آن را پیدا کرد، از مارپیچ های دی ان ای گرفته تا مارپیچ گوش انسان، حلزون، ساختار مارپیچی کهکشان ها و در تمام زیبایی های طبیعت ازجمله برگ های درختان، خطوط و نقش و نگار روی پرهای طاووس و مارپیچ های آفتابگردان این نسبت رعایت شده است.
عدد طلایی یا نسبت طلایی 1.618 حاصل تلاش دانشمندانی ازجمله اقلیدس، لوکاپاچیولی و لئوناردو فیبوناچی است. محققان بر این باورند که زیباترین سطوح و اشکال، آنهایی هستند که نسبت طلایی در آنها به کار رفته باشد. اجسام و اشیایی که با این نسبت ساخته می شوند دارای تقارن و زیبایی خاصی هستند که از نظر چشم انسان بسیار زیبا جلوه گر می شوند. این عدد را معمولا" با حرف یونانی "فی" و به صورت زیر نمایش می دهند.
این عدد در معماری باستان و معاصر ایران و جهان نیز کاربرد فراوانی داشته است. از آن جمله می توان به هرم جیزا در مصر، برج آزادی تهران، قلعه دالاهو و بنای بیستون در کرمانشاه و مقبره ابن سینا در همدان اشاره کرد. برای مثال ابعاد بنای بیستون کرمانشاه پنج کیلومتر در سه کیلومتر ذکر شده که اعداد چهارم و پنجم دنباله فیبوناچی اند. با تقسیم این دو عدد به عدد 1.6 می رسیم که بسیار نزدیک به عدد طلایی است.
این عدد در بدن انسان نیز بسیار کاربرد دارد. زیبایی چهره، زیبایی خنده، تناسب اندام و همه و همه از شاه کارهای الهی در آفرینش انسان است. اگر نگاهی به تاریخچه عدد طلایی بی اندازید، می بینید، لئوناردو داوینچی اولین نفری است که نسبت دقیق استخوان های انسان را اندازه گیری و ثابت کرد این نسبت ضریبی از عدد طلایی است.
در سنجش تناسب اندام خود می توانید فاصله انگشتان پا تا ناف را بر فاصله ناف تا بالای سر تقسیم و حاصل را با عدد 1.618 مقایسه کنید. هر چه این عدد به 1.618 نزدیک تر باشد به این معنی است که شما تناسب اندام خوبی دارید. چنین نشانه هایی که در آنها می توان به نسبت طلایی رسید، در بدن انسان بسیار زیاد است.
سری فیبوناچی
"لئوناردو پیزانو" (فیبوناچی)، ریاضی دان ایتالیایی، در سال 1202 میلادی این سری را که شامل مجموعه ای از اعداد است و هر عدد در آن، حاصل جمع دو عدد قبلی اش می باشد به دست آورد:
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, 233, 377……
توالی اعداد فیبوناجی، تا بینهایت ادامه دارد و شامل ویژگی های ریاضی منحصر به فرد بسیاری است که در زیر به آنها اشاره می کنیم.
- اگر هر یک از اعداد این توالی به عدد قبلی اش تقسیم شود، نتیجه تقریباً 1.618 خواهد بود و هر چه اعداد بزرگ تر باشند حاصل تقسیم بیشتر به عدد طلائی نزدیک می شود.
- اگر هر یک از اعداد این توالی به عدد بعدی اش تقسیم شود، نتیجه تقریباً نزدیک به عدد 618 خواهد بود که هرچه اعداد بزرگ تر شوند بیشتر به قسمت اعشاری عدد طلائی نزدیک می شود.
- این توالی، توسط معامله گر معروف "رالف الیوت" (Ralph Elliott) در بازار مالی مورد استفاده قرار گرفت. "رالف" در نظریه امواجش به این نکته اشاره کرد که نسبت ارتفاع هر موج به موج اصلاحی بعدی خود، تقریباً برابر با 1.618 است.
نحوه استفاده از سطوح فیبوناچی
کمابیش، یک یا چند ابزار رسم "خطوط فیبوناچی" در هر نرم افزار معاملاتی در منوی ابزار وجود دارد که با کمک آن می توان سطوح اصلاح هر موج را ایجاد کرد، این سطوح عبارتند از 23,6%, 38.2%, 50%, 61.8%, 76,4% و 100%، که برای تعیین سطوح اصلاحی هر موج، اگر روند صعودی باشد، ابزار فیبوناچی باید از کف تا سقف قیمت ترسیم شوند (از Lower Low تا Higher High در روند صعودی) و اگر روند نزولی باشد خطوط فیبوناچی باید از سقف تا کف ترسیم گردند (از Higher High تا Lower Low در روند نزولی).
پیش بینی رفتار قیمت با استفاده از روش Fibonacci Retracements
اعداد فیبوناچی اغلب برای پیش بینی قیمت آینده در حرکتی از بازار می باشد که از قبل آغاز گردیده است. به طور معمول قیمت در بازار حرکت خطی نداشته و معمولا" الگوهای زیگزاگ و یا رشد و اصلاح را دنبال می کند. در مواردی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی، یک اصلاح انجام می دهد. بر اساس این روش، می توان از نسبتهای فیبوناچی در راستای تخمین میزان این اصلاح استفاده نمود، که این روش به نام Fibonacci Retracements شناخته می شود. در این الگو، قیمت ابتدا یک low (در روند نزولی) یا high (در روند صعودی) ساخته و سپس شروع به اصلاح خود می نماید. با در نظر گرفتن تئوری فیبوناچی میزان این اصلاح معمولا" درصدی از حرکت قبلی قیمت می باشد.
برای مثال اگر بازار در روند صعودی باشد، ابتدا در انتهای روند صعودی یک high تشکیل شده و اصلاح قیمت آغاز می گردد، با استفاده از تئوری فیبوناچی میزان حرکت این روند اصلاحی وابسته به حرکت صعودی قبلی بوده و در صدی از آن می باشد. این اصلاح به احتمال زیاد در یکی از درصدهای فیبوناچی 23.6%، 32.8% یا 61.8% به پایان می رسد. پس در صورتی که قیمت روند نزولی اصلاحی را تا سطح 61.8% فیبوناچی ادامه داده باشد، انتظار خواهیم داشت که یک low جدید ساخته و به روند صعودی خود ادامه دهد.
سناریوی دیگر به این گونه می باشد که انتهای روند اصلاحی در درصدهای 50% یا 100% اتفاق می افتد این تئوری جدید تر بوده و توسط معامله گری به نام W.D. Gann مطرح گردیده است. و از سویی این دو حد، جز درصدهای فیبوناچی نمی باشند.
در مثال زیر بر روی چارت GBP/USD در تایم فریم D1، نمونه ای از پایان روند اصلاحی در سطح 61.8% فیبوناچی را مشاهده می کنید:
ولی در مثال زیر که مربوط به جفت ارز USD/CHF در تایم فریم D1 می باشد، اصلاح قیمت، سطح 61.8% فیبوناچی را رد کرده و تا نزدیکی سطح 100% ادامه پیدا کرده است و قبل از برخورد با سطح 100% روند خود را از نزولی به صعودی ادامه داده است و در ادامه نیز سناریوی دوم ذکر شده در پاراگراف قبلی محقق گشته و قیمت تا سطح 100% نزول داشته است.
مثال زیر مرتبط با جفت ارز EUR/USD در تایم فریم M5 می باشد. در این مثال روند اصلاح قیمت سطح فیبوناچی 61.8% را رد کرده ولی به سطح 50% نرسیده است. برداشت رفتار محتمل قیمت در آینده در این شرایط، روند نزولی می باشد ولی باید صبر کرد تا حداقل به حد آخرین low تشکیل شده قبلی برسد و در این زمان در صورت تایید خط حمایت موجود می توان وارد پوزیشن خرید گردید.
آنچه مشخص است تئوری درصدهای فیبوناچی در تایم فریمهای کوتاه تر معتبرتر می باشد و این امر احتمالا" ناشی از تعداد بالای معامله گرانی می باشد که این روش را پذیرفته و بر اساس آن معاملات خود را انجام می دهند.
در انتها بهتر است بدانید که هیچ دلیل علمی در پشت کارکرد روش فیبوناچی در بازار فارکس موجود نمی باشد ولی از سوی دیگر پذیرش این روش توسط تعداد بالایی از معامله گران که منتج به انجام معاملاتی زیادی بر پایه این اصول می گردد، رفتار بازار را به گونه ای شکل خواهد داد که شما می توانید با استفاده از درصدهای فیبوناچی، حداقل در زمانهای کوتاه، معاملات سودآوری انجام دهید.
پیش بینی رفتار قیمت با استفاده از روش Fibonacci Extensions
همانطور که تصور می شود اصلاحات روند در حدود درصدهای فیبوناچی پایان خواهند یافت، فرض اصلی
Fibonacci Extensions نیز بیانگر احتمال ادامه روند پس از اصلاح اولیه تا حد درصدهای فیبوناچی می باشد. همان گونه که تصور می گردد کاربرد این تئوری در تعیین نقطه خروج از معامله بوده و پیش بینی کننده یک خط حمایت یا مقاومت در آینده قیمت خواهد بود. در این روش درصدهای پیش فرض فیبوناچی 0.0%، 23.6%، 32.8%، 50.0%، 61.8%، 100.0%، 161.8%، 261.8% و 423.6% بوده و همانند روش Fibonacci Retracements به عنوان ایده ای جدید به آنها 50% و 100% نیز اضافه می گردند که در اصل جز درصدهای فیبوناچی نیستند.
در مثال ارائه شده زیر بر روی چارت مرتبط با جفت ارز EUR/USD در تایم فریم D1، نقطه A به عنوان شروع روند اولیه و نقطه B به عنوان پایان آن و نقطه C نیز به عنوان پایان حرکت اصلاحی روند در نظر گرفته شده است. حال در نقطه C می خواهیم پایان روند صعودی مجدد را پیش بینی کنیم. به این منظور می توان از روش زیر استفاده نمود:
(قیمت در نقطه B - قیمت در نقطه A) × قیمت در نقطه C
حدود فیبوناچی هر کدام در صدی از خروجی فرمول فوق می باشند.
در مثال بعدی که مرتبط با جفت ارز GBP/USD در تایم فریم D1 می باشد نمونه موفق تری از پیش بینی بر اساس درصدهای فیبوناچی را مشاهده خواهید نمود. در این مثال نیز نقطه A به عنوان شروع روند و نقطه B به عنوان پایان آن و نقطه C نیز به عنوان پایان حرکت اصلاحی روند در نظر گرفته شده است. حال در نقطه C می خواهیم پایان روند صعودی مجدد را پیش بینی کنیم. پپش بینی به این گونه مطرح می گردد که در صورت عبور قیمت از حد 61.8% تا حد 100% و در صورت عبور از حد 100% تا حد 161.8% صعود خواهد نمود.
فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement
سطوح اصلاح فیبوناچی Fibonacci Retracement خطوط افقی هستند که نشان می دهد در چه مواردی مقاومت و حمایت وجود دارد. آنها بر اساس اعداد فیبوناچی هستند. هر سطح با درصدی مرتبط است.درصد ، مقدار حرکت قبلی است که قیمت پس گرفته است. سطوح اصلاحی فیبوناچی این اعداد ۲۳٫۶٪ ، ۳۸٫۲٪ ، ۶۱٫۸٪ و ۷۸٫۶٪ می باشند. اگرچه به طور رسمی نسبت فیبوناچی نیست ، اما از ۵۰٪ نیز استفاده می شود.
این شاخص مفید است زیرا می تواند بین هر دو نقطه قابل توجه قیمت مانند بالا و پایین ترسیم شود. سپس نشانگر سطوح بین آن دو نقطه را ایجاد می کند.
فرض کنید قیمت سهام ۱۰ هزار تومان افزایش یابد و سپس ۲٫۳۶ تومان کاهش یابد. در این صورت ، آن ۲۳٫۶ درصد بازیابی کرده است که یک عدد فیبوناچی است. اعداد فیبوناچی در سراسر طبیعت یافت می شوند. بنابراین ، بسیاری از تجار بر این باورند که این اعداد در بازارهای مالی نیز ارتباط دارند.
نکات کلیدی
- سطوح اصلاح فیبوناچی Fibonacci Retracement هر دو نقطه را که معامله گر آن را مرتبط می داند ، به طور معمول یک نقطه بالا و یک نقطه پایین به هم متصل می کند.
- سطح درصدی که ارائه می شود مناطقی است که قیمت می تواند متوقف یا معکوس شود.
- نسبت هایی که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد شامل ۲۳٫۶٪ ، ۳۸٫۲٪ ، ۵۰٪ ، ۶۱٫۸٪ و ۷۸٫۶٪ است.
- تنها نباید به این سطح اعتماد کرد ، بنابراینکه تصور می شود که قیمت پس از برخورد با سطح خاص فیبوناچی معکوس شود ، بسیار خطرناک است.باید موارد دیگری هم در نظر گرفت.
فرمول سطوح فیوناچی اصلاحی
سطح اصلاح فیبوناچی Fibonacci Retracement فرمول ندارد. وقتی این شاخص ها روی نمودار اعمال می شوند ، کاربر دو نقطه را انتخاب می کند. به محض انتخاب این دو نقطه ، خطوط با درصدی از آن حرکت ترسیم می شوند.
فرض کنید قیمت از ۱۰ دلار به ۱۵ دلار افزایش یابد و این دو سطح قیمت نکاتی هستند که برای ترسیم شاخص اصلاح استفاده می شود. سپس ، سطح ۲۳٫۶٪ ۱۳٫۸۲ دلار خواهد بود (۱۵ دلار – (۵ x 0.236 دلار) = ۱۳٫۸۲ دلار). سطح ۵۰٪ در ۱۲٫۵۰ دلار خواهد بود (۱۵ دلار – (۵ ۰٫۵ ۰٫۵ دلار) = ۱۲٫۵۰ دلار).
نحوه محاسبه سطوح فیبوناچی اصلاحی
همانطور که در بالا بحث شد ، هنگامی که صحبت از سطح اصلاح فیبوناچی Fibonacci Retracement می شود چیزی برای محاسبه وجود ندارد. آنها به سادگی درصدی از هر محدوده قیمتی است که انتخاب شود.
با این حال ، اصل اعداد فیبوناچی جذاب است. آنها براساس چیزی به نام نسبت طلایی ساخته شده اند. دنباله ای از اعداد را با صفر و یک شروع کنید. سپس ، دو عدد قبلی را اضافه کنید تا یک رشته عددی مانند این بدست آورید:
۰, ۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, ۳۴, ۵۵, ۸۹, ۱۴۴, ۲۳۳, ۳۷۷, ۶۱۰, ۹۸۷٫٫با ادامه رشته به صورت نامحدود
سطوح اصلاح فیبوناچی همگی از این رشته عدد گرفته شده اند. پس از ادامه توالی ، تقسیم یک عدد بر عدد بعدی ۰٫۶۱۸ یا ۶۱٫۸٪ بازده دارد. یک عدد را بر روی عدد دوم در سمت راست آن تقسیم کنید و نتیجه ۰٫۳۸۲ یا ۳۸٫۲٪ است. همه نسبت ها ، به استثنای ۵۰٪ (از آنجا که این یک عدد رسمی فیبوناچی نیست) ، براساس برخی محاسبات ریاضی شامل این رشته عدد است.
جالب است بدانید که نسبت طلایی ۰٫۶۱۸ یا ۱٫۶۱۸ در گلهای آفتابگردان ، تشکیلات کهکشان ، پوسته ها ، آثار تاریخی و معماری یافت می شود.
سطوح فیبوناچی اصلاحی به شما چه می گویند؟
در حالی که سطح اصلاحی نشان می دهد که قیمت ممکن است از کجا حمایت یا مقاومت پیدا کند ، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت در آنجا متوقف شود. به همین دلیل است که اغلب از سیگنال های تأیید دیگر مانند شروع شروع قیمت از سطح پایین استفاده می شود.
بحث دیگر در مورد سطح اصلاح فیبوناچی این است که بسیاری از آنها وجود دارد که قیمت تقریباً در نزدیکی یکی از آنها معکوس می شود. مشکل این است که معامله گران تلاش می کنند تا بدانند کدام یک در هر زمان خاص مفید خواهد بود. وقتی به نتیجه نرسد ، همیشه می توان ادعا کرد که معامله گر باید در عوض سطح دیگری از اصلاح فیبوناچی را جستجو می کرد.
فیبوناچی کیست؟
لئوناردو بوناچی – که با نام لئوناردو فیبوناچی نیز شناخته میشود – ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدم میلادی بود. او به عنوان مستعدترین ریاضیدان جهان غرب در زمان خود، و یکی از برترین ریاضیدانان تاریخ شناخته میشود. در دوره تحلیل تکنیکال با این ریاضی دان بیشتر آشنا خواهید شد.
با وجود اینکه فیبوناچی، خود سریای که اکنون با نام سری فیبوناچی شناخته میشود را ایجاد نکرد، اما قطعا این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب Liber Abaci خود به جهان غرب معرفی نمود.
تصاعد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
مهمترین سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
علت محبوبیت تحلیل فیبوناچی در معاملات
- سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، بنابراین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشمنواز به نظر میرسند.
- سطوح فیبوناچی نقاط مرجع ملموسی را فراهم میکنند، بنابراین در صورت استفادۀ درست، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری میکنند.
- سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی سطوح نامرئی حمایت و مقاومت محسوب میشوند.
تفاوت بین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement)
سطوح اصلاحی فیبوناچی، نمایانگر سطوح کمتر از ۱۰۰% یک موج قیمتی هستند، در حالی که سطوح گسترش، سطوح بالاتر از ۱۰۰ درصد را نیز به نمایش میگذارند.
سطوح فیبوناچی به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند، از این سطوح به عنوان ابزاری برای مشخص کردن هدف قیمتی نیز می توان استفاده کرد.
محدودیتهای استفاده از اعداد و سطوح فیبوناچی
استفاده از فیبوناچیها مسئلهای ذهنی میباشد زیرا که معاملهگر باید مقادیر بالا یا پایین در نمودار را خودشان انتخاب کنند.
مقادیر بالا (Highs) و پایین (Lowes) انتخاب شده توسط معاملهگر میتواند نتایجی که او بهدست میآورد را تحت تأثیر قرار دهد.
اختلافنظر دیگری که در مورد اعداد فیبوناچی و روشهای معاملهگری با آنها وجود دارد این است که تعداد سطوح بسیار زیادی در آن وجود دارد که بازار میتواند در نزدیکی هر یک از آنها دچار بازگشت قیمتی شود، که موجب میشود این اندیکاتور بهعنوان اندیکاتوری که میتوان پس از رخ دادن حرکات قیمتی از آن استفاده کرد، در نظر گرفته شود.
مشکل اصلی اینجا است که حدس زدن و پیدا کردن عددی که سطح قیمتی در آن در حال حاضر و یا در آیندهٔ بازار مهم خواهد بود، سخت میباشد.
معنای اعداد و خطوط فیبوناچی
برخی معاملهگران باور دارند که اعداد فیبوناچی نقشی مهم در بازارهای مالی ایفا میکنند. توالی اعداد فیبوناچی میتواند بهمنظور ایجاد نسبتها و یا درصدهایی که معاملهگران از آنها استفاده میکنند، استفاده شود.
این سطوح شامل این اعداد میباشند: ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱٫۸ درصد، ۷۸٫۶ درصد، ۱۰۰ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۲۶۱٫۸ درصد و ۴۲۳٫۶ درصد. این درصدها با استفاده از تکنیکهای مختلفی در نمودار اعمال میشوند:
- فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci retracements) خطهای افقی هستند که بر روی نمودار به نمایش درمیآیند و سطوح مقاومت و حمایت را نشان میدهند.
- فیبوناچی گسترشی (Fibonacci extensions) خطهای افقی هستند که سطوحی که قیمت در یک روند صعودی میتواند به آنها برسد را مشخص میکند.
- قوسهای فیبوناچی (Fibonacci Arcs) شکلهای شبیه قطبنما هستند که ناشی از یک سطح قیمتی بالا و یا پایین میباشند و نشاندهندهٔ محدودههای مقاومت و حمایت هستند.
- فنهای فیبوناچی (Fibonacci Fans) فنهای فیبوناچی، شکلهایی مورب هستند که توسط سطوح بالا و یا پایینی قیمت ساخته میشوند و نشاندهندهٔ محدودههای حمایت و مقاومت هستند.
- مناطق زمانی فیبوناچی (Fibonacci Time zones): خطوطی عمودی هستند که به سمت آیندهٔ قیمت حرکت کردند و بهمنظور پیشبینی زمان رخ دادن یک حرکت قوی در قیمت طراحی شدهاند.
فیبوناچیهای برگشتی (Fibonacci Retracements)
فیبوناچیهای برگشتی (Fibonacci Retracements) معمولترین نوع توالیهای فیبوناچی در تحلیلهای تکنیکال بهشمار میروند.
در طی یک روند، فیبوناچیهای برگشتی میتوانند برای تشخیص میزان عمق پولبک قیمتی صورت گرفته استفاده شوند.
موجهای انگیزشی (Impulse waves)، موجهای بزرگتر قیمت در جهت روند هستند در حالی که پولبکهای قیمتی، موجهای کوچکتری هستند که مابین آنها و برخلاف جهت روند اصلی رخ میدهند.
از آنجایی که آنها موجهای کوچکتر هستند، بهمیزان درصدی از موجهای بزرگتر حرکت خواهند کرد. معاملهگران در زمان وقوع پولبکها بهسطوح فیبوناچی بین ۲۳٫۶ درصد تا ۷۸٫۶ درصد نگاه میکنند.
اگر قیمت در نزدیک یکی از این سطوح متوقف شده و دوباره حرکت به سمت بالای خود را از سر بگیرد، یک معاملهگر ممکن است وارد معاملهای در جهت روند اصلی شود.
سطوح فیبوناچی میتوانند بهعنوان راهنمایی برای یافتن محل ورود به معامله استفاده شوند. هرچند باید در نظر داشته باشید که حرکات قیمتی باید پیش سطوح فیبوناچی Retracement از ورود به معامله براساس سطوح فیبوناچی مورد تأیید قرار بگیرد.
هیچ معاملهگری تا پیش از واکنش قیمت، نمیداند که کدام سطح قیمتی فیبوناچی باعث توقف روند خواهد شد، بنابراین باید صبر کرد و سطوح قیمتی را رصد کرد تا بتوانند در فرصتی مناسب وارد معامله شوند.
سطوح اصلاح فیبوناچی (Fibonacci Retracement) مجموعه خطوط افقی هستند که نشان میدهند در چه موقعیتی حمایت و مقاومت رخ میدهد. این سطوح بر اساس اعداد فیبوناچی رسم میشوند.
بدین صورت که هر سطح با یک درصد مشخص میشود. این درصدها سطوح فیبوناچی Retracement نسبت به یک قیمت اولیه مشخص میشوند. سطوح فیبوناچی اصلاحی ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۶۱٫۸ درصد و ۷۸٫۶ درصد هستند. البته از ۵۰ درصد نیز استفاده میشود که به طور رسمی نسبت فیبوناچی نیست.
این سطوح اصلاح نسبت به نقاط سقف و کف نمودار محاسبه میشود. بدین منظور، پنج خط ترسیم میشود: خط اول در ۱۰۰ درصد (بالاترین نقطه نمودار)، خط دوم در ۶۱٫۸ درصد، خط سوم در ۵۰ درصد، خط چهارم در ۳۸٫۲ درصد و و خط آخر در ۰ درصد (پایینترین نقطه نمودار).
طبق این تحلیل، پس از یک حرکت قیمتی قابل توجه بالا به پایین یا برعکس، سطح حمایت و مقاومت جدید اغلب در این خطوط واقع شده یا در نزدیکی آنها قرار دارد.
کمان فیبوناچی
کمانهای فیبوناچی (Fibonacci Arc) نقاط حمایت و مقاومت بالقوه را نشان میدهند. کمانها هم به قیمت و هم زمان بستگی دارند، به طوری که هرچه کمانها عریضتر شوند، خط پایه طولانیتر میشود و هرچه کمان نازک شود، خط پایه کوتاهتر است.
کمانهای فیبوناچی به طور معمول برای اتصال دو نقطه قابل توجه قیمتی، مانند نوسان استفاده میشود.
یافتن سقف و کف نمودار، اولین قدم برای تشکیل کمانهای فیبوناچی است. در ادامه، با یک حرکت پرگاری، سه خط منحنی با فاصله ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد از نقطه مورد نظر ترسیم میشوند.
این خطوط سطح حمایت و مقاومت و همچنین محدوده معاملات را پیشبینی میکنند. البته سطوح دیگری را نیز میتوان رسم کرد.
بادبزن فیبوناچی
بادبزن فیبوناچی (Fibonacci Fan) مجموعهای از خطوط روندها است که با استفاده از سطوح اصلاح فیبوناچی رسم میشود. برای رسم این خطوط، تحلیلگر یک روند صعودی سطوح فیبوناچی Retracement را ترسیم میکند که معمولاً قیمتهای پایین و بالای سهم را در یک دوره زمانی مشخص پوشش میدهد.
برای رسیدن به سطوح اصلاح، تحلیلگر اختلاف قیمت را در قیمت کف و سقف با نسبتهای تعیین شده توسط سری فیبوناچی (معمولاً ۲۳٫۶ درصد، ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد) تقسیم میکند.
خطوطی که با اتصال نقطه شروع خط روند پایه و هر سطح اصلاح شده ایجاد میشوند، بادبزن فیبوناچی را تشکیل میدهند.
تحلیلگران از خطوط بادبزن فیبوناچی برای پیشبینی نقاط اصلی مقاومت یا حمایتی استفاده میکنند که انتظار می رود روند قیمتها معکوس شود.
هنگامی که یک معاملهگر الگوها را در نمودار مشخص کرد، میتواند از این الگوهای برای پیشبینی حرکت آینده قیمت و سطح حمایت و مقاومت در آینده استفاده کند. تحلیلگران از پیشبینیها برای زمان انجام معاملات خود استفاده میکنند.
نواحی زمانی فیبوناچی
نواحی زمانی خطوطی عمودی هستند که مناطق بالقوهای را نشان میدهند که در آنها نوسان زیاد، کم یا معکوس رخ میدهد. نواحی زمانی یک شاخص تکنیکال مبتنی بر زمان است. شاخص معمولاً با نوسان زیاد یا پایین نوسان در نمودار شروع می شود.
نواحی زمانی نسبت به زمان اولیه انتخاب میشوند. فرض کنید تاریخ شروع اول اردیبهشت انتخاب شده باشد، این تاریخ را (۰) قرار میدهیم. اولین خط عمودی نواحی زمانیدر روز معاملاتی بعدی (۱) ظاهر میشود، خط بعدی دو روز بعد (۲)، سپس سه روز بعد (۳)، سپس پنج روز بعد (۵)، سپس هشت روز بعد (۸) و… .
کاربرد ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
هنگامی که از ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده میشود، معمولاً نسبت طلایی با سه درصدِ ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد تفسیر میشود.
با این حال، در صورت لزوم میتوان از ضرایب بیشتری نیز استفاده کرد؛ مانند ۲۳٫۶ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۴۲۳ درصد و غیره. علاوه بر این، چهار روش وجود دارد که میتوان دنباله فیبوناچی را روی نمودارها اعمال کرد: اصلاحها، کمانها، پروانهها و مناطق زمانی.
با وجود این، بسته به نمودار مورد استفاده، ممکن است همه این روشها قابل اعمال نباشند. خطوط ایجاد شده توسط این ابزار فیبوناچی تغییر روند در زمان نزدیک شدن قیمتها را نشان میدهند.
اغلب تحلیلگران معتقدند که در صورت استفاده صحیح از ابزار فیبوناچی خواهند توانست رفتار بازار را در ۷۰ درصد موارد با موفقیت پیشبینی کنند، به ویژه وقتی که در پی پیشبینی قیمت خاصی باشند.
برخی دیگر نیز معتقدند که محاسبات مربوط به این ابزارها بسیار زیاد و زمانبر و استفاده از آنها دشوار است. شاید بزرگترین عیب روش فیبوناچی پیچیدگی نتایج برای مطالعه و متعاقباً عدم توانایی بسیاری از معاملهگران در درک واقعی آنها باشد.
به عبارت دیگر، معاملهگران نباید روی سطح فیبوناچی به عنوان سطح حمایت و مقاومت اجباری تکیه کنند. در واقع، آنها میتوانند سطوح حمایت روانی را مانند سایر روشهای تحلیل نمودار بررسی کنند.
بنابراین، سطوح فیبوناچی قابها و پنجرههایی هستند که تحلیلگران از آن زاویه نمودارها را بررسی میکنند. این قاب هیچ چیزی را پیشبینی نمیکند و تأثیری در معاملات ندارد، اما بر تصمیمات معاملاتی هزاران معاملهگر مؤثر است.
ابزار فیبوناچی روشهایی جادویی نیستند، بلکه تنها به بهبود عدم قطعیت تحلیلها کمک میکنند. بنابراین، نباید ابزار فیبوناچی را مبنایی برای تصمیمات معاملاتی در نظر گرفت.
البته هنگامی که این ابزار توسط تعداد زیادی از تحلیلگران استفاده میشود، خود فیبوناچی میتواند یک عامل بسیار مهم در تأثیرگذاری بر بازار باشد. اغلب اوقات، فیبوناچی به دلیل اثر متوالی ناشی از تعدد معاملهگران موجب ایجاد سطوح حمایت و مقاومت مصنوعی میشود.
ریتریسمنت زمانی داخلی ret
در تحلیل قیمتی هرگاه قصد داشتیم اصلاح قیمتی را بررسی کنیم از فیبوناچی ریتریسمنت استفاده میکردیم برای تحلیل زمان نیز از ریتریسمنت زمانی استفاده میکنیم.
بدین منظور اگر مثلاً در تصویر زیر بخواهیم بدانیم در چه درصدی از زمان BC توانسته است AB را اصلاح کند بر روی فیبوناچی زمانی دونقطهای (ریتریسمنت) سطوح فیبوناچی Retracement کلیک کرده و دونقطه A و B را انتخاب میکنیم
این ریتریسمنت برای نسبتهای زیر صد کاربرد دارد مثلاً در تصویر زیر که شاخص کل بورس ایران را نشان میدهد اگر در موج ۱ ریتریس زمانی رسم کنیم، میبینیم که در ۰٫۶۱۸ فیبوناچی زمانی هنوز نتوانسته است ۰٫۳۸۲ قیمت سهم را اصلاح کند؛
بنابراین مشخص است در آن دوره قدرت فروش بسیار کمتر از خرید بوده است و همانطور که مشاهده میکنید بعدازآن موج ۳ بزرگ خودنمایی کرده است.
ریتریسمنت زمانی خارجیExtention
برای استفاده از این ابزار نیز از همان فیبوناچی دونقطهای استفاده میکنیم (سقف-کف یا کف-سقف) با این تفاوت که نسبتهای زمانی ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ درصد برای ما مهم هستند.
همچنین این ابزار وقتی بهعنوان EXT کاربرد پیدا میکند که بازار کف یا سقف جدیدی تشکیل دهد. مثلاً در تصویر زیر میبینید که اکتنشن زمانی AB به چه زیبایی در زمانهای ۱۰۰-۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد به ترتیب سقف، کف و سقف تشکیل داده است.
نسبتهای زمانی (TCR:time cycle ratio)
این ابزار هم مانند ریتریسمنت و اکستنشن است یعنی از دونقطه برای رسم استفاده میشود با این تفاوت که از دو کف یا دو سقف برای پیدا کردن نقطه اکسترمم بعدی استفاده میکنند.
برای مثال از دو سقف برای به دست آوردن زمان کفها و سقفهای بعدی استفادهشده است.
پروجکشن زمانی ATP
این ابزار مانند ابزار پروجکشن قیمتی میباشد. از سه پیوت (کف-سقف-کف) یا (سقف-کف-سقف) برای به دست آوردن زمان ماژور بعدی استفاده میکنیم. یکی از کاربردهای مهم این ابزار مشخص کردن زمان پایان الگوهای هارمونیک میباشد.
مثلاً در تصویر زیر با استفاده از ابزار پروجکشن زمانی در نقاط A-B-C کف بعدی دقیقاً در زمان ۱۰۰ پروجکشن اتفاق افتاده است و همچنین در ۱۶۱٫۸ و ۲۶۱٫۸ درصد نمودار واکنشهای جالبی را داشته است.
چگونه سطوح اصلاحی و گسترش فیبوناچی را میتوان از طریق تصاعد فوق محاسبه کرد؟
به طور مثال : (حدوداً) ۳۴/۵۵ = ۰٫۶۱۸
به طور مثال: ۸۹/۵۵ = ۱٫۶۱۸٫ که به آن «نسبت طلایی» گفته میشود.
به عنوان مثال: ۵۵/۱۴۴ = ۰٫۳۸۲)
به طور مثال: (حدوداً) ۳۴/۱۴۴ = ۰٫۲۳۶
آیا فیبوناچی بهترین روش برای تحلیل تکنیکال است؟
در صورت استفاده مناسب و صحیح و بهجا از این ابزار، اغلب اوقات رفتار کلی بازار یا به طور خاص یک تک سهم مورد بررسی را میتوان تشخیص داد و حتی قیمتهای خاصی را هم پیشبینی کرد.
آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی
منظور از فیبوناچی در بازارهای مالی و بورس خطوط حمایت و مقاومت می باشد این خطوط بر اساس ریشه طلایی اعداد فیبوناچی بوجود می آید و بواسطه آن می توان روند قیمت یک سهم در آینده را پیش بینی کرد.
آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Fibonacci)
سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین روش ها برای تحلیل بازارهای مالی و بورس می باشد. خیلی از تحلیل گران تکنیکال با استفاده از سطوح فیبوناچی تریدهای خود را انجام می دهند و به سودهای بسیار بالایی می رسند.
سطوح فیبوناچی نسبت هایی هستند که با این اعداد می توان نقاط ورود به سهم و حتی نقاط خروج از سهم را مشخص کرد و بر اساس این سطوح معاملات را برنامه ریزی نمود. فیبوناچی در زمان خود یکی از ریاضیدان برجسته جهان غرب بود. اعداد و نسبت های فیبوناچی یکی از ابزارهای بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال می باشند که توسط این ریاضیدان ایتالیایی بوجود آمدند.
البته نسبت های فیبوناچی الهام گرفته از طبیعت هستند و به مرور زمان معامله گران در بازارهای مالی متوجه شدند که نسبت های فیبوناچی در بازارهای مالی کاربرد دارند. با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توان نقاط ورود و خروج سهم را به دست آورد و سرمایه گذاری در بورس را با اطمینان انجام داد.
خرید و فروش بر پایه سطوح فیبوناچی :
سطوح فیبوناچی یکی از ابزارهای بسیار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است.خیلی از معامله گران بر اساس سطوح فیبوناچی خرید و فروش های خود را انجام می دهند و برخی دیگر سطوح فیبوناچی را با نمودار های شمعی و اندیکاتور ها ترکیب می کنند. برای استفاده از ابزار فیبوناچی و تحلیل تکنیکال با این روش می بایست حداکثر و حداقل قیمت سهم در مدت چند روز و یا چند هفته را بررسی کرد.برای این کار باید ابزار فیبوناچی بر روی پلتفرم معاملاتی در مدت مورد نظر فعال شود.
فیبوناچی چه کمکی به معامله گران در بورس می کند؟
منظور از فیبوناچی در بازارهای مالی و بورس خطوط حمایت و مقاومت می باشد.قیمت سهم در بین این سطوح حمایتی و مقاومتی در حرکت است.این خطوط بر اساس ریشه طلایی اعداد فیبوناچی بوجود می آید و بواسطه آن می توان روند قیمت یک سهم در آینده را پیش بینی کرد.
دلایل محبوبیت استفاده از نسبت های فیبوناچی :
با استفاده از سطوح فیبوناچی می توان نقاط حمایت و مقاومت سهم را شناسایی کرد.
کار با استفاده از سطوح اصلاحی فیبوناچی بسیار راحت است و تحلیل گران تکنیکال به سادگی می توانند از این ابزار کاربردی استفاده کنند.
در صورت استفاده صحیح از سطوح فیبوناچی می توان سودهای مستمر و پیاپی در بازار کسب نمود.
مهمترین نسبت های فیبوناچی که توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده می شود:
این سه سطح در بورس و بازارهای مالی کاربرد فراوان دارد و تحلیل گران تکنیکال برای ورود و خروج از این نسبت ها استفاده زیادی می کنند.
فیبوناچی دارای ابزارهای بسیار زیادی می باشد ولی سه مورد آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است:
۱- ابزار فیبوناچی اصلاحی (Retracement)
۲- ابزار فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی (Extension)
۳- ابزار فیبوناچی پروجکشن یا بازتاب دهنده (Projection)
ابزار فیبوناچی اصلاحی (retracement):
مهمترین ابزار و کاربردی ترین ابزار فیبوناچی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد ابزار فیبوناچی اصلاحی است.
با استفاده درست از فیبوناچی اصلاحی می توان سطوح احتمالی حمایت، در برگشت یک حرکت اصلاحی را پیش بینی کرد.
فیبوناچی اصلاحی دارای چندین سطوح می باشد و همه این اعداد زیر ۱۰۰ هستند.
تحلیل گران تکنیکال سطوح فیبوناچی را درصدهای داخلی می نامند.
این درصدها عبارت است از:
این درصدها از مهمترین سطوح در فیبوناچی اصلاحی هستند.
در بین درصدهای ذکر شده سطوح ۶۱٫۸ که به درصد طلایی معروف است از اهمیت ویژه ای برای تحلیل گران تکنیکال برخوردار است.
جالب است بدانید بیشتر حرکات نزولی و اصلاحی سهم در سطح ۶۱٫۸ به پایان می رسند.
نکته بسیار مهم دیگری که درباره سطوح اصلاحی باید بدانید این است که سطح ۵۰ از سطوح اعداد فیبوناچی نمی باشد.
بسیاری از معامله گران عقیده دارند که هرگاه قیمت سهم به سطح ۵۰% می رسد سهم واکنش های خیلی خوبی از خود نشان می دهد.
به همین دلیل است که درصد ۵۰ جزو سطوح فیبوناچی اصلاحی قرار داده شده است.
باید توجه داشته باشید که فیبوناچی اصلاحی بهتر است بر روی موج اصلی ترسیم شود.
در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و retracement می توانید به ابزار فیبوناچی اصلاحی دسترسی داشته باشید.
در تصویر زیر نقطه شروع فیبوناچی اصلاحی از پایین به بالا ترسیم شده است
در تصویر زیر نقطه شروع فیبوناچی اصلاحی از بالا به پایین ترسیم شده است.
فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی (Extension):
فیبوناچی گسترشی یا Fibonacci Extension ابزاری است که برای تعیین اهداف قیمتی در یک سهم مورد استفاده قرار می گیرد.
البته خیلی از معامله گران از Fibonacci Extension برای بدست آوردن نقاط ورود به سهم استفاده می کنند و برای این کار از فیبوناچی پروجکشن به صورت ترکیبی استفاده می کنند.
فیبوناچی اکستنشن اعداد بالاتر از ۱۰۰% را در بر می گیرد. اعداد فیبوناچی اکستنشن عبارت است از:
نکات مهم در مورد سطوح فیبوناچی اکستنشن:
از بین نسبت های ذکر شده تحلیل گران تکنیکال از سطوح ۱۲۷٫۲ و ۱۶۱٫۸ به دلیل نزدیکی قیمت و قابل دسترس بودن بیشتر استفاده می کنند.
البته سطوح ۲۶۱٫۸ و ۴۲۳٫۶ برای اهداف دورتر مورد استفاده قرار می گیرد که کاربرد کمتری نسبت به سطوح قبلی دارد.
برای اینکه بتوان فیبوناچی اکستنشن را ترسیم نمود از ابزاری به نام فیبوناچی استفاده می شود.
ابزار فیبوناچی در بیشتر پلتفرم های تحلیلی وجود دارد و در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و retracement می توانید به ابزار فیبوناچی اکستنشن دسترسی داشته باشید.
فیبوناچی اکستنشن بهتر است بر روی موج اصلاحی ترسیم شود تا اهداف موج اصلی به دست بیاید.
در تصویر زیر فیبوناچی اکستنشن با موج صعودی ترسیم شده است.
در تصویر زیر فیبوناچی اکستنشن با موج نزولی ترسیم شده است.
فیبوناچی اصلاحی (retracement) و فیبوناچی گسترشی (extension) چه تفاوتی با هم دارند؟
سطوح اصلاحی فیبوناچی، بیانگر سطوح کمتر از ۱۰۰ درصد موج قیمتی سهم را نشان می دهد.
سطوح گسترش، نقاط بالاتر از ۱۰۰ درصد را نمایش می دهد.
همانطور که قبلا گفته شده سطوح فیبوناچی در بورس و بازارهای مالی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت سهم مورد استفاده قرار می گیرد.
با استفاده از این نقاط می توان هدف قیمتی یک سهم را پیش بینی نمود.
فیبوناچی پروجکشن یا بازتاب دهنده (projection):
تحلیل گران تکنیکال از فیبوناچی پروجکشن برای بدست آوردن اهداف قیمتی در یک سهم استفاده می کنند.
همچنین فیبوناچی پروجکشن برای پیدا کردن نقاط ورود به سهم نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
در فیبوناچی پروجکشن از سه نقطه برای ترسیم کردن سطوح استفاده می شود.
ابزار فیبوناچی پروجکشن دارای دو سطح ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ است.
سطح ۱۰۰% در فیبوناچی پروجکشن برای حرکات متقارن استفاده می شود سطوح فیبوناچی Retracement و برای همین دارای اهمیت زیادی است.
در خیلی از موارد با رسیدن قیمت سهم به سطح ۱۶۱٫۸ شاهد واکنش های خوبی از سهم خواهیم بود.
در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و Expansion می توانید به ابزار فیبوناچی پروجکشن دسترسی داشته باشید.
چگونه فیبوناچی پروجکشن را ترسیم کنیم؟
برای ترسیم کردن فیبوناچی پروجکشن سه نقطه مورد نیاز می باشد:
این سه نقطه با حروف B ، A و C نشان داده می شوند.
برای ترسیم نقاط B ، A و C باید به گونه ای باشند که نقطه C بخشی از حرکت A تا B را اصلاح کرده باشد و تنها در این وضعیت است که می توان فیبوناچی پروجکشن (projection) را به درستی ترسیم نمود.
در تصویر زیر فیبوناچی پروجکشن با موج صعودی ترسیم شده است.
در تصویر زیر فیبوناچی پروجکشن با موج نزولی ترسیم شده است.
نحوه رسم فیبوناچی اصلاحی
برای تشخیص روند قیمت سهم ابتدا باید ابزار فیبوناچی اصلاحی را در برنامه تحلیلی انتخاب کرد.
سپس از ابتدای حرکت قیمت سهم یعنی از قیمت ۲۰۰۰ ریال تا انتهای حرکت یعنی قیمت ۲۵۰۰ ریال را با کمک ابزار فیبوناچی اصلاحی ترسیم کرد.
زمانی که قیمت به سطح ۶۱٫۸% می رسد می بایست سهم واکنش نشان داده و شاهد رشد سهم باشیم.
نکته بسیار مهم برای افرادی که از ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند این است که در زمان ترسیم فیبوناچی اصلاحی دقت زیادی داشته باشید و فیبوناچی را به شکل معکوس ترسیم نکنید.
برای اینکه فیبوناچی را به صورت معکوس ترسیم نکنید این اصل را به یاد داشته باشید:
هرگاه یک حرکت صعودی در سهم داشته باشیم و قیمت سهم یک حرکت اصلاحی نزولی را تجربه می کند، فیبوناچی اصلاحی باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یعنی از پایین به بالا ترسیم شود. با این تعریف هرگاه یک حرکت نزولی در سهم داشته باشیم و قیمت سهم یک حرکت اصلاحی صعودی را تجربه می کند فیبوناچی اصلاحی باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یعنی از بالا به پایین ترسیم شود.
با یادگیری اصول بالا دیگر نگران اشتباه ترسیم کردن فیبوناچی نباشید.
بعد از رسیدن قیمت به سطوح فیبوناچی می توان با قاطعیت سهمی را خرید و فروش کرد؟
در تحلیل تکنیکال باید توجه داشت که رسیدن قیمت سهم به هر کدام از سطوح فیبوناچی دلیلی بر رشد و یا افت سهم نمی باشد و امکان دارد این سطوح شکسته شوند به عنوان مثال در خیلی از موارد سطوح ۲۳٫۶ و ۳۸٫۲ نمی توانند حمایت خوبی از سهم داشته باشند. پس در صورتی که با یک اصلاح کلی مواجه باشیم این سطوح به راحتی شکسه خواهند شد. ولی سطوح ۵۰ و ۶۱٫۸ در خیلی از موارد حمایت خوبی از سهم نشان می دهند و در تحلیل های تکنیکالی بیشتر می شود به این سطوح اعتماد کرد. در هر صورت با تحلیل های خود در صورتیکه قیمت به سطوح ۵۰ و ۶۱٫۸ رسید حتما باید یک سیگنال تکنیکالی و کمک کننده داشته باشیم تا بتوانیم با قاطعیت بیشتری خرید خود را انجام دهیم.
پس نکته مهم دیگر این است که برای اطمینان از خرید بهتر است از یک سیگنال کمک کننده استفاده شود.
سیگنال های کمک کننده در سطوح فیبوناچی:
۱- استفاده از الگوهای کندل استیک:
استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال و در نزدیکی سطوح فیبوناچی بسیار معتبر می باشند.
نمودار های شمعی ژاپنی برای هشدار در پایان بازگشت هم بسیار کاربردی هستند.
به عنوان مثال زمانی که قیمت سهم از سطوح پایین به سطح ۶۱٫۸ رسید و در این حالت اگر بخواهیم برای فروش اقدام کنیم در ابتدا کمی صبر می کنیم تا الگوی کندل استیک Pinbar مشاهده شود و بعد از آن می توان نسبت به فروش اقدام کرد.
همینطور الگوی کندل استیک Bearish Engulfing نیز می تواند برای فروش مورد توجه قرار گیرد.
با استفاده از این الگوها علاوه بر استفاده از سطوح فیبوناچی از یک سیگنال کندلی بهره برده ایم.
این روش کمک می کند تا بدون دلیل خاصی خرید و فروش انجام ندهیم.
۲- استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و همچنین تبدیل سطوح فیبوناچی:
اعتبار این روش تحلیل تکنیکالی نسبت به الگوهای کندلی خیلی بیشتر است چون از یک الگوی قیمتی قوی بهره میبریم.
به عنوان مثال در فیبوناچی اصلاحی هرگاه قیمت به سطح ۶۱٫۸% رسیده باشد و در گذشته هم یک سطح حمایتی ۶۱٫۸% داشته باشیم و این سطح در گذشته شکسته شده باشد باید دقت نمود که این سطح حمایت پس از اینکه شکسته شد تبدیل به مقاومت شده است. پس جالب است که ما در اینجا همزمان یک سطح فیبوناچی در ۶۱٫۸% و یک ناحیه تبدیل سطح در گذشته داریم و با دیدن این سطوح با اطمینان خیلی بیشتری می توان نسبت به فروش اقدام کرد.
این روش یکی از اصول مهمی است که هر تحلیل گر تکنیکالی باید از آن پیروی کند.
تعیین حد سود و حد ضرر بر اساس سطوح فیبو ناچی:
کاربرد درصدهای فیبوناچی در تعیین حد سود:
فیبوناچی در تعیین حد سود نقش بسیار مهمی ایفا می کند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
در فیبوناچی اصلاحی که از پایین به بالا ترسیم شده است نقطه ورود در تراز ۶۱٫۸% می باشد.
در این حالت حد سود اول در تراز ۵۰%، حد سود دوم در تراز ۳۸٫۲، حد سود سوم در تراز ۲۳٫۶ و همینطور حد سود چهارم در پایان نقطه ای می باشد که سطوح فیبوناچی بر روی آن ترسیم شده است.
کاربرد درصدهای فیبوناچی در تعیین حد ضرر:
یکی از مهمترین کاربردهای سطوح فیبوناچی در تعیین حد ضرر می باشد.
به عنوان مثال در فیبوناچی اصلاحی که از پایین به بالا ترسیم شده است نقطه ورود در تراز ۶۱٫۸% می باشد.
در این حالت می بایست حد ضرر را کمی پایین تر از تراز ۷۸٫۶% قرار داد و در صورتی که قیمت سهم از این تراز عبور کرد باید نسبت به فروش سهم اقدام نمود. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت در صورتیکه فاصله این دو سطح ورود و حد ضرر زیاد باشد بهتر است از روش های متداول دیگری که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود برای تعیین نمودن حد ضرر بهره برد.
انواع ابزارهای فیبوناچی Extention و Retracement
حتما بارها از جادههای کوهستانی گذر کرده اید. به توالی کوه ها دقت کرده اید که چگونه هرکدام یک پله بالاتر از کوه قبلی سر بر افراشته اند. قانون طبیعت این است که وقتی قرار باشد اندازه چیزی مرتبا بزرگتر بشود، پای نسبت طلایی 1.618 در میان خواهد بود. جزء بزرگتر هربار %61.8 بزرگتر از جز کوچکتر میشود. به عبارت دیگر اگر اندازه جزء کوچکتر را در نسبت طلایی 1.618ضرب کنیم به جزء بزرگتر خواهیم رسید. جالبی قضیه این است که این نکته متقارن است یعنی اگر جزء بزرگتر را نیز در 0.618 ضرب کنیم به جزء کوچکتر خواهیم رسید، زیرا اعداد 0.618 و 1.618 معکوس یکدیگرند!
فرض کنید تصویر فوق، ارتفاع دو کوه متوالی را در مقایسه با یکدیگر نمایش دهد. ارتفاع کوه نخست 100 متر و ارتفاع کوه دوم 161.8 متر است. بنابراین بزرگی ارتفاع کوه دوم به کوه اول برابربا 161.8 درصد است. چنین توالی میان اندازه دو کوه مجاور، از نگاه انسان، متناسب و چشم نواز به نظر میرسد، زیرا پای نسبت طلایی 1.618 در میان است.
ابزار فیبوناچی اکستنشن یا فیبوناچی بسط یافته ابزاری است که میتواند این مدل از اندازهگیری را آسان نماید. کافیست دو انتهای ابزار را بر روی موج نخست بگذارید، به این ترتیب ارتفاع قله دوم را، به گونهای که نسبت فیبوناچی معناداری بین ارتفاع قلهها برقرار باشد، نمایش خواهد داد. مهمترین سطح فیبوناچی در این ابزار طبیعتا سطح فیبوی بسط یافته %161.8 است. این سطح اغلب محتملترین تارگت برای تشکیل قله دوم خواهد بود. در صورتی که قیمت از این سطح عبور نماید، محدودههای مهم بعدی به ترتیب در %200 ، %261.8 ، %423.6 و غیره قرار خواهند داشت.
این ابزار درواقع ارتفاع قله دوم را برمبنای نسبت فیبوناچی که با ارتفاع قله نخست دارد، نمایش میدهد. از این ابزار صرفا در مواقعی استفاده میکنیم که نقاط A,B,C همگی تشکیل شده باشند و قیمت از سقف B عبور کرده باشد. بنابراین طبیعی است که سطوح کمتر از EXT%100 در این ابزار قابل تعریف نخواهند بود. موقعیت نقطه C هیچ تاثیری در محاسبات ابزار فیبوناچی اکستنشن ندارد. به عنوان مثال هنگامی که قله دوم بر روی سطح بسط یافته %161.8 از قله نخست تشکیل شده است، در عین حال نقطه C میتواند بر روی هریک از سطوح اصلاحی دلخواه قرار گرفته باشد. اگر علاقمند به اندازهگیری ارتفاع پیوت C هستید باید از یک ابزار فیبوناچی دیگر (از نوع فیبوناچی اصلاحی) بر روی موج AB استفاده نمایید. هرچند که معمولا تحلیلگران از چنین کاری اجتناب میکنند. در اغلب نرمافزارهای تکنیکال صرفا از یک ابزار فیبوناچی، با هر دو کاربرد اصلاحی و بسط یافته، استفاده میشود و تحلیلگر بسته به نیاز خود، نقطه صفر را بر روی یکی از دو انتهای A یا B قرار میدهد تا بتواند از هر دو کابرد آن استفاده نماید.
در تصویر فوق، نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی اکستنشن یا بسط یافته را برای اندازهگیری و پیشبینی قله دوم بر روی نمودار دلار آمریکا به فرانک سوئیس ملاحظه میکنید. دو سر ابزار فیبوناچی بسط یافته را بر روی پیوتهای A و B قرار دادهایم اما این بار (برخلاف فیبوناچی اصلاحی) نقطه صفر فیبوناچی بر روی دره A و نقطه صد فیبو بر روی قله B قرار داده شده است. به این ترتیب قله دوم دقیقا بر روی بسط 161.8 درصدی از قله اول تشکیل شده است. چنین تناسبی بین قلههای متوالی نمودارها بسیار رایج است.
طبیعیترین حالت در بازارهای مالی این است که خریداران بتوانند در قله دوم، قیمت را به ارتفاع 161.8 درصدی قله نخست برسانند. در این حالت، برای خریدارانی که در نقطه A وارد بازار شدهاند، سود حاصله در قله دوم به اندازه %61.8 بیشتر از سود آنها در قله نخست است. علیرغم اینکه محتملترین انتظار این است که نقطه D بر روی بسط 161.8 درصدی از موج AB تشکیل بشود، اما اگر روند از قدرت و شتاب کافی برخوردار باشد میتواند این سطح را نیز درهم بشکند و سطوح بالاتری مانند بسطهای 261.8، 423.6 درصد را فتح نماید. ویا برعکس اگر قدرت روند به اندازهای ضعیف باشد که قیمت نتواند خودش را به بسط 161.8 درصدی موج نخست برساند، در آن صورت سطوح بسط یافته %150 و %138.2 میتوانند تارگتهای رایجی برای موج CD باشند. ذیلا مهمترین سطوح ابزار فیبوناچی اکستنشن را ملاحظه میکنید.
به تفاوت بین فیبوناچیهای Extention و Retracement دقت نمایید. در فیبوناچی اصلاحی باید نقطه صفر فیبو را بر روی ابتدای حرکت اصلاحی، یعنی بر روی نقطه B قرار دهیم، زیرا قصد بدست آوردن انتهای حرکت اصلاحی BC را داریم. اما در فیبوناچی بسط یافته، نقطه صفر را بر روی ابتدای موج AB و نقطه صد فیبو را بر روی نقطه B قرار میدهیم، زیرا در اینجا هدف بدست آوردن انتهای موج CD است و صرفا سطوح بالاتر از %100 میتوانند نیاز ما را برای جستجوی نقطه D پاسخ بدهند. سایر ویژگیهای این دو ابزار کاملا مشابهاند و به همین دلیل در اغلب نرمافزارهای تکنیکال مانند مفیدتریدر، متاتریدر، تریدینگ ویو و غیره، از ابزار یکسانی برای هر دو منظور استفاده میشود. در چنین مواقعی تحلیلگر میتواند به سادگی با معکوس نمودن دو انتهای ابزار، نقش آنرا عوض کرده و به عنوان هریک از دو نوع فیبوناچی اصلاحی یا بسط یافته از آن استفاده نماید.
نسبتهایی که به عنوان سطوح بسط یافته در فیبوناچی اکستنشن به کار میروند با سطوح اصلاح خارجی در فیبوناچی ریتریسمنت مشابهاند و تحلیلگران اغلب از اعداد یکسانی برای هر دو روش استفاده میکنند. اما من شخصا تفاوت اندکی را در نحوه استفاده از این دو ابزار قائلم که آنرا به شرح زیر خدمتتان بیان میکنم:
- در فیبوناچی بسط یافته از نسبت %138.2 اما در عوض، در فیبوناچی اصلاحی از نسبت %127.2 استفاده میکنیم. (زیرا بسط %138 میتواند یکی از تارگتهای مهم در الگوی AB=CD باشد، بویژه در مواقعی که میزان اصلاح در موج BC به اندازه %61.8 باشد)
- از سطح %200 صرفا در فیبوناچی اصلاح خارجی استفاده میکنیم و بغیر از موارد خاص، آن را در فیبوناچی بسط یافته به کار نمیبریم.
- سطح %150 صرفا در فیبوناچی بسط یافته استفاده میشود (به عنوان تارگت الگوی AB=CD در مواقعی که میزان ریتریس در موج BC به اندازه %50 باشد)
مجددا تاکید میکنم که نکات فوق صرفا نظرات شخصی اینجانب برمبنای تجربیات و بررسیهای شخصی هستند. وگرنه در صورت مطالعه کتب و مقالات مختلف احتمالا به تفاوتهای فاحشی در نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی و حتی نحوه نامگذاری انواع آن برخورد خواهید نمود که ناشی از سلیقه تحلیلگران و مولفین مختلف میباشد.
سطوح بسط یافته نیز همچون سطوح اصلاحی، نقش موثری به عنوان نواحی مهم حمایت-مقاومتی دارند و همواره احتمال توقف و بازگشت قیمت به هنگام اصابت با این سطوح زیاد است. هرچند نمیتوان به محض برخورد قیمت با یکی از سطوح فیبوناچی، بلافاصله بدون بررسی سایر شرایط، اقدام به معاملهگری نمود و حتما باید در انتظار یک سیگنال تکمیلی، مانند تشکیل الگوهای بازگشتی شمع ژاپنی و غیره، جهت تایید واکنش بازار به سطح مذکور بمانیم.
در روندهای صعودی، ابتدا قیمت در قالب یک حرکت ایمپالسیو از A به B میرود. سپس شروع به استراحت نموده و تا نقطهای مانند C نزول میکند. نقطه C میتواند بسته به قدرت روند و نیاز بازار به استراحت و تجدید قوا، بر روی هریک از سطوح اصلاحی فیبوناچی قرار بگیرد. هرچه قدرت روند ضعیفتر بوده و بازار به استراحت بیشتری نیاز داشته باشد، میزان ریتریس نیز عمیقتر خواهد شد. در تصویر زیر، اصلاح 61.8 درصدی قیمت سهام شرکت صنعتی صبانور(کنور) را از 640 تا 375 تومان طی موج اصلاحی BC مشاهده میکنید. این اصلاح عمیق منجر به کاهش تقریبا 40 درصدی سرمایه سهامداران شده است. سرانجام در حوالی 375 تومان، قیمت به محدوده اصلاح 61.8 درصدی فیبوناچی، واکنش مثبت نشان داده و شاهد تشکیل الگوی کف دو قلو بر روی این سطح و بازگشت روند نمودار بودهایم.
تشکیل الگوی کف دوقلو در محدوده اصلاحی %61.8 و بطور همزمان صدور سیگنال صعودی بر روی اسیلاتور مکدی کلاسیک، میتواند نویدبخش آغاز فاز تازهای از نوسانات صعودی باشد. فرض کنید تحلیلگر تحت تاثیر نشانههای فوق، اقدام به خرید سهم در حوالی خط گردن الگو، واقع در 430 تومان نماید. نخستین تارگت محتمل قاعدتا دستیابی به سقف قبلی در 640 تومان است. پس از عبور قیمت از این محدوده مقاومتی، و پولبک و بوسه وداع به این محدوده، شاهد تداوم روند صعودی به سمت اهداف بالاتر هستیم. این اهداف میتوانند بسطهای فیبوناچی از موج ایمپالسیو AB باشند. بنابراین فیبوی قبلی را از روی نمودار پاک میکنیم و یک فیبوناچی جدید را از نوع اکستنشن بر روی دو نقطه A و B قرار میدهیم. این ابزار دقیقا مشابه همان فیبوی قبلی است با این تفاوت که جای نقاط %0 و %100 با یکدیگر عوض شده است. نخستین تارگتها بر روی سطوح بسط یافته %138.2 و %161.8 قرار خواهند داشت که به ترتیب متناظر با 800 و 900 تومان هستند، و بسته به قدرت روند، و بسته به اینکه در کدام نقطه از سیکل صعودی بالاتر هستیم، میتوانند ایستگاه نهایی خریداران باشند.
فیبوناچی اکستنشن درواقع ابزاری است که ارتفاع دو قله (یا دو دره) متوالی را نسبت به هم مقایسه میکند. به عنوان مثال وقتی که میگوییم نقطه D بر روی بسط %161.8 از موج AB قرار دارد، یعنی ارتفاع قله دوم به اندازه %61.8 بالاتر از ارتفاع قله نخست است، البته به این شرط که مبدا اندازهگیری ارتفاع را ابتدای موج AB یعنی نقطه A در نظر بگیریم.
رایجترین حالت در نمودارها معمولا این است که قله D بر روی بسط %161.8 از موج AB قرار بگیرد. اما همانطور که گفته شد، بسته به قدرت روند، قیمت میتواند سطوح بالاتر یا پایینتری را نیز به عنوان تارگت انتخاب کند. اگر قدرت روند به قدر کافی زیاد باشد در آن صورت خریداران از سطح %161.8 نیز عبور نموده و به سمت تارگتهای بالاتر مانند 200, 261.8, 423.6, … حرکت خواهند نمود. اما اگر روند از قدرت مناسب برخوردار نباشد، در آن صورت قیمت توانایی دستیابی به سطح %161.8 را نخواهد داشت و احتمالا یک صعود ضعیف تا سطوح پایینتر مانند %138.2 و سپس نزول قیمت را در پی خواهیم داشت. بنابراین سطوح بسط یافته %161.8 و %138.2 میتوانند مرز بین روندهای پرقدرت و ضعیف را در یک نمودار آشکار نمایند. بسط %161.8 نشانگر امواج قوی، و بسط %138.2 نشانگر امواج ضعیف است.
در تصویر زیر، هریک از پیوتهای ماژور را با حروفی همچون A, B, C, … نامگذاری کردهایم، به این ترتیب موجهای AB, BC, CD, … امواج اصلی در این نمودار را نمایش میدهند. با سطوح فیبوناچی Retracement قرار دادن فیبوی بسط یافته بر روی موج AB مشخص میشود که نقطه D بر روی بسط %161 از موجAB قرار گرفته است. بنابراین موج CD یک بسط نزولی قوی از موج AB است. و این نشان میدهد که فشار نزولی مضاعفی از طرف تایمفریمهای بالاتر، به نمودار وارد میگردد، هرچند که شاید در تایمفریم فعلی به وضوح قابل مشاهده نباشد.
میزان ریتریس قیمت در موج BC به اندازه %38 یعنی کمترین مقدار لازم برای ماژور شدن دره B بوده است. برای تشخیص این موضوع نیاز به استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت جدید نیست و با دقت به سطوح نمایش داده شده در تصویر و مقایسه آنها با سطح %100 میتوانیم به آسانی به میزان ریتریس موجBC پی ببریم.
ظاهرا پس از رسیدن به نقطه D روند نزولی بازار موقتا متوقف گشته و در قالب مجموعهای از امواج صعودی تا نقطه G صعود میکند. با قرار دادن ابزار فیبوناچی اکستنشن بر روی موج DE مشخص میشود که موج FG یک بسط ضعیف از موج DE است و قیمت توان صعود به سطوح بالاتر از %138 را نداشته است.
بنابراین بار دیگر متوجه میشویم که فشار نزولی قدرتمندی در پشت پرده بازار، از سوی تایمفریمهای بالاتر، بر قیمت وارد میگردد. این فشار نزولی اگرچه پنهان است ولی سرانجام کار خودش را میکند و منجر به ریزش شدید قیمت در نقطه G و حتی شکسته شدن کف F و D میشود. این مثال به خوبی نشان میدهد که چگونه سطوح بسط یافته 1.382 و 1.618 میتوانند بر قضاوت ما نسبت به احتمال ادامه یافتن یک روند تاثیر بگذارند.
ابزار فیبوناچی یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال است و در تمامی نرمافزارهای تکنیکال به سهولت در اختیار تحلیلگر قرار میگیرد، هرچند ممکن است در نحوه نامگذاری و ارائه، اندک تفاوتهای جزیی را در نرمافزارهای مختلف مشاهده نمایید. در نرمافزار رهآورد نوین میتوانید مطابق تصویر زیر به مجموعه متنوعی از انواع ابزارهای فیبوناچی دسترسی داشته باشید. طراحان نرمافزار رهآورد، ابتکار زدهاند و فیبوناچیهای بسط یافته و اصلاحی را به صورت دو ابزار جداگانه ارایه کردهاند. در سایر نرمافزارها اغلب صرفا ابزار فیبوناچی ریتریسمنت به مخاطب ارائه میشود و استفاده از آن به صورت فیبوی بسطیافته را برعهده مخاطب میگذارند. با ورود به تنظیمات فیبوناچی میتوانید رنگ ابزار و مشخصات آن را به دلخواه خود تغییر داده و یا برخی سطوح را حذف یا اضافه نمایید. در استفاده از نسبتهای فیبوناچی، سلایق متفاوت است و تحلیلگران بعضا از سطوح متفاوتی در تحلیلهای خود استفاده میکنند.
عدم ارائه فیبوناچی اکستنشن به صورت جداگانه، در ابزار تکنیکال تریدینگ ویو نیز پیروی شده است. در اینجا نیز میتوانید مطابق تصویر زیر، از طریق نوار ابزار عمودی کنار صفحه، در گروه «ابزارهای گن و فیبوناچی» به فیبوناچی اصلاحی دسترسی داشته باشید، ویا با معکوس نمودن دو انتهای ابزار، آنرا تبدیل به فیبوناچی بسط یافته نمایید.
تریدینگ ویو با رنگبندی جالبی که برای ابزار فیبوناچی به کار برده است، زیبایی خاصی به این ابزار بخشیده، و تحلیلهای شما را جذاب و هیجانانگیز میکند. پس از نصب فیبوناچی بر روی نمودار میتوانید به تنظیمات آن وارد شده و هریک از سطوح مورد نظر را فعال یا غیرفعال نمایید. همچنین در صورت فعال نمودن گزینه «معکوس» در تنظیمات فیبوناچی، میتوانید ابزار را از حالت اصلاحی به حالت بسط یافته دربیاورید.